eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
*⛔ ماجرای جالب یک انتخابات مهم در زمان مولا‌ علی (علیه السلام)* *🔹️ همانطور که میدانید انتخاب خلیفه سوم در شورایی ۶نفره بود و در واقع رأی گیری شد وبنا براین بود که اگر آرا مساوی شد ، ختم کلام و نقش تعیین‌ کننده برعهده عبدالرحمان بن عوف باشد یعنی او حق «وتو» داشت وبه هرکسی رای داد، همون شخص خلیفه میشد...* *♦️عبدالرحمن ابتدا نزد مولا امیرالمومنین آمد و گفت به شرط عمل به قرآن و سنت پیامبر و سیره شیخین به تو رای می دهم و تو خلیفه خواهی شد* *♦️امیرالمومنین فقط عمل به قرآن و سنت پیامبر(ص) را قبول کرد اما هرگز عمل به سیره شیخین (ابابکر وعمر) را نپذیرفت پس عبدالرحمن به سراغ عثمان رفت و او هر ۳شرط را بی درنگ پذیرفت* *♦️بعد از آنکه عثمان خلیفه شد فورا بنی امیه را بر امور مسلمانان مسلط کرد به گونه ای که حضرت امیر در تعبیری می فرمایند: «بنی امیه چونان شتران گرسنه که به علفهای بهاری رو می آورند بر بیت المال مسلمین چیره گشتند...» در نتیجه در زمان خلافت عثمان خیلی مشکلات و بلاها به سر جامعه پهناور اسلام آمد تا جایی که مردم علیه او شورش کردند و به رغم مخالفت وحتی مقابله امیرالمومنین، عثمان در آن شورش کشته شد.* *🔹️ نکته:* *♦️قبل ازشورش عده ای از اصحاب رفتند که عثمان را نصیحت کنند مثل ابوذر، عبدالله بن مسعود و خود عبدالرحمن بن عوف، که خلیفه باهر کدام به نحوی برخورد ناشایست کرد مثلاً ابوذر را تبعید کرد، عبدالرحمن ابن عوف را کتک زد و بیرون کرد و...* *♦️بعداً عثمان برای دلجویی به عیادت عبدالرحمن رفت که عبد الرحمن از او روی برگرداند و گفت: «مابه تو رای ندادیم که با جامعه مسلمین این کارها را بکنی، قرار ما این نبود...»* *♦️در ادامه امیرالمومنین به عیادت عبدالرحمن رفته وانتخاب غلط او را یادآور شده و فرمودند: همه این اتفاقات نتیجه رای تو بود* *♦️عبدالرحمن گفت: من پشیمانم و از رأی خود به خلیفه روی گردانم و راضی به هیچیک از اقدامات وی نیستم* *🔹️ مولاعلی(ع) دربیان اینکه پشیمانی دیگر فایده ندارد، فرمودند: «تو در تمام اقدامات او شریکی! چه بخواهی! چه نخواهی!»* *عزیزان...* *انتخابات مهمی پیش رو داریم* ✅ فراموش نکنیم که: رأی ما مسئولیت آور است. *پس...* 🇮🇷🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
❗️ 🌼 : هرجا گرفتاری و بلایی بر سر ما آمد، بدانیم جلوتر از آن ، زمینه گره و گرفتاری و ابتلا را خود فراهم کرده ایم؛ یا با ترک ، و یا با ارتکاب کار حرام، و یا ترک مستحب خیلی شدید و موکد، و یا با انجام . http://eitaa.com/cognizable_wan
🔺پاکسازی بدن به کمک 12 ماده غذایی 1. مارچوبه 2. آووکادو 3. کلم بروکلی 4. چغندر 5. لیمو 6. سیب 7. سیر 8. پیاز 9. گریپ‌فروت 10. زردچوبه 11. چای سبز 12. سبزیجات برگ‌ سبز 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﺩﺭ ﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﮔﺮﮒ ﻫﺎﺭﺍ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ؟ ﺭﻭﯼ ﺗﯿﻐﻪ ﺍﯼ ﺧﻮﻥ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺎﻟﺐ ﯾﺨﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺭﻫﺎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ . ﮔﺮﮒ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ - ﺧﻮﻥ ﺭﺍ. ﻟﯿﺲ ﻣﯿﺰﻧﺪ .ﯾﺦ ﺁﺏ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﯿﻐﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﮔﺮﮒ ﺭﺍ ﻣﯿﺒُﺮﺩ . ﮔﺮﮒ ﺧﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺷﮑﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﺍﻭﺭﺩﻩ ... ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻟﯿﺲ ﻣﯿﺰﻧﺪﻭﺧﻮﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ... ﺁﻥﻗﺪﺭ ﺍﺯ ﮔﺮﮒ ﺧﻮﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮎ ﺗﻮﺳﻂ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﻭ ﺷﺒﮑﻪ ﻫﺎﯼﺿﺪ مسلمان ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﺟﻢ ﺗﯽ ﻭﯼ ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻟﻬﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ... ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﺸﯽ ...ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮔﺮﮒ ﺩﺍﻧﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﮐﺜﯿﻒ ﺷﺪﯼ ... ﻟﻘﻤﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﺮﺍﻡ ﻧﮑﻨﯿﻢ.. http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️ *آقایون بخونن* اگه می‌خوای همسرت عاشقت باشه، روزی «سه» تا «سه دقیقه» از وقتت رو بهش اختصاص بده! «سه دقیقه» اول صبح، «سه دقیقه» ظهر تلفنی و «سه دقیقه» شب قبل از خواب. توی این وقت‌های «سه دقیقه‌ای»، یادش بنداز که چقدر دوسش داری، چقدر برات ارزش داره و چقدر قدر کارهایی که برات می‌کنه رو می‌دونی http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️ *همه بخونن* 🔴 *بازی_مثبت_و_منفی* 💠 یکی از تکنیکهایی که می‌تواند باعث شود تا زن و شوهر نسبت به نقاط مثبت یکدیگر و عیب‌های خود در همسرداری تفکّر کنند مثبت و منفی است. 💠 هر کدام یک قلم و کاغذ بردارید و قرار بگذارید که طی چند دقیقه به فرض سه نقطه‌ی طرف مقابل را بنویسید. بعد از اتمام وقت، کاغذها را جابجا کنید و بخوانید. 💠 سپس قرارتان این باشد که پشت همین برگه‌ای که نقاط شما در آن درج شده، سه نقطه‌ی منفی خودتان را بنویسید. بعد از چند دقیقه کاغذها را عوض کنید. الان در دست هر کدامتان کاغذی است که حاوی نقاط همسرتان است که دست‌خط شماست و دارای نقاط همسرتان است که دست‌خط اوست آن را با دقّت بخوانید. 💠 از فوائد این کار تقویت روحیه در خود و محبوب شدن در نزد همسر است و اینکه احساس می‌کنید یکدیگر را کرده‌اید. http://eitaa.com/cognizable_wan
°حجابـ ٺحمیلے نیســٺ ° عشق و علاقہ شخصیہ °حجابے کہ امروز °بہ اجبار پـدر بشہ °فردا بہ اجبارِ دوسٺٺ میـشہ http://eitaa.com/cognizable_wan
💢🌷 "شیر صحرا" لقب که بود؟ 🔸فرمانده ای که صدام شخصا برای سرش جایزه تعیین کرد! 🔹وی با کمک هشت کلاه سبز ایرانی در منطقه دشت عباس چنان بلایی بر سر نیروهای عراقی آورد که رادیو عراق اعلام کرد؛ یک لشکر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقر شده است! 🔸 در سال 1335 وارد ارتش شد سریعا به نیروهای ویژه پیوست. 🔹 فارغ التحصیل اولین دوره رنجری در ایران بود. 🔸 دوره سخت چتربازی و تکاوری را در کشور اسکاتلند گذراند. 🔹در اسکاتلند در مسابقه نظامی بین تکاوران ارتشهای جهان ، اول شد و قدرت خود و ایران را به رخ کشورهای صاحب نام کشاند. 🔸 وی اولین کسی بود که در دوران دفاع مقدس توانست نیروهای عراقی را به اسارت بگیرد ، او طی نامه ای به صدام حسین وی را به نبرد در دشت عباس فرا خواند ، صدام یک لشکر به فرماندهی ژنرال "عبدالحمید" به منطقه دشت عباس فرستاد ، "عبدالحمید" کسی بود که در اسکاتلند از این ایرانی شکست خورده بود و هفتم شده بود. پس از نبردی نابرابر و طولانی عراقیها شکست خوردند و او شخصا ژنرال عبدالحمید را به اسارت گرفت. 🔹 درسال 1362 به فرماندهی قرارگاه حمزه و سپس فرماندهی لشکر 23 نیروهای ویژه منصوب شد. بخاطر رشادتش در جنگ به او لقب "شیرصحرا" دادند. 🔸 دهان فرماندهان از تعجب باز مانده بود. کارهای او با هیچ قاعده ای جور در نمی آمد و سرهنگ با طرح و فکر خودش آن را به انجام می رساند؛ بدون دادن حتی یک نفر تلفات. یکی از افسران جلو آمد و با حالتی ناباورانه که عمق حیرت و بهت او را آشکار می کرد، پرسید: «جناب سرهنگ، من اصلا متوجه نمی شوم. آخر چطور می شود که شما چهل کیلومتر وارد خاک دشمن بشوید، بکشید و بگیرید، بدون حتی یک کشته؟» 🔹وی در عملیات "قادر" در منطقه "سرسول" بر اثر اصابت ترکش توپ به شهادت🌹 رسید. بعداز شهادت او رادیو عراق با شادی مارش پیروزی پخش کرد. 🔸 اینها گوشه ای از رشادت بزرگ مردی بود که اکثریت ایرانیان او را نمی شناسند. او سرلشکر شهید "حسن آبشناسان " فرمانده شجاع نیروهای ویژه ارتش سرافراز ایران بود. ♦️نسل سوم ما متاسفانه به دلیل کم توجهی یا بی توجهی ما با غیور مردانی چون شهید آبشناسان🌹 آشنا نیستند. این درد را به چه کسی باید گفت، نمی دانم! 👇👇👇👇👇 💢 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌷🌷🌷
✅راحت ترین وسیله برای فرستادن پیام به دفتر مقام معظم رهبری لینک زیر هست ظرف ۵ ثانیه تحویل میگیره و رسید الکترونیکی میدهد . نیاز نیست پست پیش تاز و هزینه و غیره* 👇👇👇👇👇👇 http://leader.ir/fa/letter
یه روز دلمو زدم به دریا و بعد کلاسم رفتم سمت دفتر اقا سید. . -تق تق . -بله..بفرمایید . -سلام اقا سید . -تا گفتم آقا سید یه برقی تو چشماش دیدم و اینکه سرشو پایین انداخت و گفت : سلام خواهر...بله؟!کاری داشتید؟! و بلند شد و به سمت در رفت و دررو باز گذاشت😐انگار جن دیده 😑😑 . نمیدونم چرا ولی حس میکردم از من بدش میاد. همش تا منو میدید سرشو پایین مینداخت...تا میرفتم تو اطاق اون بیرون میرفت و از این کارها. . -کار خاصی که نه...میخواستم بپرسم چجوری عضو بشم.. . -شما باید تشریف ببرید پیش زهرا خانم ایشون راهنماییتون میکنن. . -چشممم...ممنونم 😐😐 . -دلم میخواست بیشتر تو اطاق بمونم ولی حس میکردم که باید برم و جام اونجا نیست... . . از اطاق سید که بیرون اومدم دوستم مینا رو دیدم . -سلام . -سلام...اینجا چیکار میکردی؟! یه پا بسیجی شدیا..از پایگاه مایگاه بیرون میای😄 . -سر به سرم نزار مینا..حالم خوب نیست😕 . -چرا؟! چی شده مگه؟!😯 -هیچی بابا...ولش....ولی شاید بتونی کمکم کنی و بعدا بهت بگم..خوب دیگه چه خبر؟! . -هیچی. همه چیز اکیه.ولی ریحانه😕 . -چی؟!😯 . -خواهر احسان اومده بود و ازم خواست باهات حرف بزنم😊 . -ای بابا...اینا چرا دست بردار نیستن...مگه نگفته بودی بهشون؟!😡 . -چرا گفتم...ولی ریحان چرا باهاش حرف نمیزنی؟؟😕 . -چون نمیخوامش...اصلا فک کن دلم با یکی دیگست😐 . -ااااا...مبارکه...نگفته بودی کلک..کی هست حالا این اقای خوشبخت؟!😄 . -گفتم فک کن نگفتم که حتما هست 😑 . -در حال حرف زدن بودیم که اقا سید از دفتر بیرون اومد و سریع از جلوی ما رد شد و رفت و من چند دقیقه فقط به اون زل زدم و خشکم زد.این همه پسر خوشتیپ تو حیاط دانشگاه بود ولی من فقط اونو میدیدم☺ . -ریحانه؟!چی شد؟!😯 . -ها ؟!؟...هیچی هیچی!😞 . . -اما وقتی این پسره رو دیدی... ببینم...نکنه عاشق این ریشوعه شدی؟! . -هااا؟!...نه 😕 . -ریحانه خر نشیا😯اینا عشق و عاشقی حالیشون نیس که😡فقط زن میخوان که به قول خودشون به گناه نیوفتن😑اصلا معلوم نیست تو مشهد چی به خوردت دادن اینطوری دیوونت کردن😒 . -چی میگی اصلا تو...این حرفها نیست...به کسی هم چیزی نگو . -خدا شفات بده دختر😐 . -تو توی اولویت تری😒 . -ریحانه ازدواج شوخی نیستا😯 . -میناااا...میشه بری و تنهام بزاری؟!😐 . -نمیدونم تو فکرت چیه ولی عاقل باش و لگد به بختت نزن😑 . -بروووو😡 . مینا رفت و من موندم و کلی افکار پیچیده تو سرم...نمیدونستم از کجا باید شروع کنم😕 http://eitaa.com/cognizable_wan
رفتم سمت دفتر بسیج خواهران و دیدم بیرون پایگاه زهرا داره یه سری پرونده به آقا سید میده و باهم حرف هم میزنن. . اصلا وقتی زهرا رو میدیدم سرم سوت میکشید😔 دلم میخواست خفش کنم😠 . وارد دفتر بسیج شدم و دیدم سمانه نشسته: . -سلام سمی . -اااا...سلام ریحان باغ خودم...چه عجب یاد فقیر فقرا کردی خانوم😊 . -ممنون..راستیتش اومدم عضو بسیج بشم😕..چیا میخواد؟! . -اول خلوص نیت 😂 . -مزه نریز دختر...بگو کلی کار دارم😐 . -واااا...چه عصبانی..خوب پس اولیو نداری . -اولی چیه؟! . -خلوص نیت دیگه 😄😄 . -میزنمت ها😐 . -خوب بابا...باشه...تو فتوکپی شناسنامه و کارت ملی و کارت دانشجوییتو بیار بقیه با من☺ . .. خلاصه عضو بسیج شدم و یه مدتی تو برنامه ها شرکت کردم ولی خانوادم خبر نداشتن بسیجی شدم چون همیشه مخالف این چیزها بودن.. . یه روز سمانه صدام زد و بهم گفت: . -ریحانه . . -بله؟! . -دختره بود مسئول انسانی☺ . -خوب😯 . -اون داره فارغ التحصیل میشه.میگم تو میتونی بیای جاشا😕 . وقتی اینو گفت یه امیدی تو دلم روشن شد برای نزدیک شدن به اقا سید و بیشتر دیدنش و گفتم . -کارش سخت نیست؟!😯 . -چرا ولی من بیشتر کارها رو انجام میدم و توهم کنارم باش😊....ولی!!😕 . .-ولی چی؟!😟 . -باید با چادر بیای تو پایگاه و چادری بشی 😐 . -وقتی گفت دلم هری ریخت..و گفتم تو که میدونی دوست دارم چادری بشم ولی خانوادمو چجوری راضی کنم؟! . -کار نداره که.. بگو انتخابته و اونا هم احتمالا برا انتخابت احترام قائل میشن . -دلت خوشه ها😑.میگم کاملا مخالفن😯 . -دیگه باید از فن های دخترونت استفاده کنی دیگه😉😉 . . توی مسیر خونه با سمانه به یه چادر فروشی رفتیم و یه چادر خریدم..و رفتم خونه و دنبال یه موقعیت بودم تا موضوع رو به مامان و بابام بگم.. . . -مامان؟ . -جانم . -من تو گرفتن تصمیمات زندگیم اختیار دارم یا نه؟!😐 . -اره که داری ولی ما هم خیر و صلاحتو میخوایم و باید باهامون مشورت کنی . بابا: چی شده دخترم قضیه چیه؟! . -هیچی...چیز مهمی نیست😕 . مامان:چرا دیگه حتما چیزی هست که پرسیدی..با ما راحت باش عزیزم . -نه فقط میخوام تو انتخاب پوششم اختیار داشته باشم . بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد.. http://eitaa.com/cognizable_wan
بابا:هییی دخترم...ولی اینجا ایرانه و مجبوری به حجاب اجباری..بزار درست تموم بشه میفرستمت اونور هر جور خواستی بگرد.. -نه پدر جان...منظور این نبود😐 . مامان:پس چی؟!😯 . -نمیدونم چه جوری بگم...راستش...راستش میخوام چادر بزارم😕 . پدر : چی گفتی؟! درست شنیدم؟!چادر؟!😨😨 . مامان: این چه حرفیه دخترم.. تو الان باید فکر درس و تحصیلت باشی نه این چیزها😑 . -بابا: معلوم نیست باز تو اون دانشگاه چی به خردشون دادن که مخشو پوچ کردن. . -هیچی به خدا...من خودم تصمیم گرفتم😞 . بابا: میخوای با آبروی چند ساله ی من بازی کنی؟!؟همین مونده از فردا بگن تنها دختر تهرانی چادری شده . -مامان: اصلا حرفشم نزن دخترم...دختر خاله هات چی میگن.. . -مگه من برا اونا زندگی میکنم؟!😒 . -میگم حرفشو نزن😠 . . با خودم گفتم اینجور که معلومه اینا کلا مخالف هستن و دیگه چیزی نگفتم😕 . نمیدونستم چیکار کنم.کاملا گیج شده بودم و ناراحت😔از یه طرف نمیتونستم تو روی پدر و مادر وایسم از یه طرف نمیخواستم حالا که میتونم به اقا سید نزدیک بشم این فرصتو از دست بدم . ولی اخه خانوادم رو نمیتونم راضی کنم😞 یهو یه فکری به ذهنم زد.اصلا به بهانه همین میرم با آقا سید حرف میزنم☺ شاید اجازه بده بدون چادر برم پایگاه. .بالاخره فرمانده هست دیگه😊 . فردا که رفتم دانشگاه مستقیم رفتم سمت دفتر آقا سید: . تق تق . -بله بفرمایید . -سلام . -سلام...خواهرم شرمنده ولی اینجا دفتر برادرانه.. گفته بودم که اگه کاری دارید با زهرا خانم هماهنگ کنید. . -نه اخه با خودتون کار دارم . -با من؟!؟😨 چه کاری؟!😱 . -راستیتش به من پیشنهاد شده که مسئول انسانی خواهران بشم ولی یه مشکلی دارم😕 . چه خوب.چه مشکلی؟!😯 . -اینکه😕اینکه خانوادم اجازه نمیدن چادری بشم😔میشه اجازه بدین بدون چادر بیام پایگاه؟! . -راستیتش دست من نیست ولی یه سوال؟!شما فقط به خاطر پایگاه اومدن و این مسولیت میخواستین چادر بزارین؟! . -اره دیگه 😐😕 . -خواهرم ،چادر خیلی حرمت داره ها...خیلی...چادر لباس فرم نیست که خواهر...بلکه لباس مادر ماست...میدونید چه قدر خون برای همین چادر ریخته شده؟؟چند تا جوون پرپر شدن؟!چادر گذاشتن عشق میخواد نه اجازه. . ولی همینکه شما تا اینجا تصمیم به گذاشتنش گرفتین خیلی خوبه ولی به نظرم هنوز دلتون کامل باهاش نیست. . من قول میدم اون مسئولیت روبه کسی ندن و شما هم قول بدین و پوششتون رو با مطالعه و اطمینان قلبی انتخاب کنین نه به خاطرحرف مردم. . ❤️ http://eitaa.com/cognizable_wan
🤰بارداری 🚫نشستن طولانی مدت برای خانم های باردار ممنوع 👈نشستن طولانی مدت و عدم تحرک می تواند باعث افزایش پوکی استخوان در مادر و کاهش استحکام استخوان ها در جنین شود. 📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
○ چه چیزهایی مردها را نسبت به همسرشان بی میل می کند؟ • آرایش بیش از حد • بوی بد بدن • موی صورت • نرسیدن به ناخن ها و موها • بد لباس بودن • بد دهانی • مردانه بودن رفتار 📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔥روز خوب در نمی‌زند بیاید داخل روز خوب از جعبه شانس در نمی‌آید روز خوب را باید ساخت🌈 به رویش خندید روز خوب را باید خلق کرد💪 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
لوبیای سیاه به تنهایی در برابر سرطان قد علم میکند ! مصرف منظم لوبیای سیاه پخته سدّی قوی در برابر سرطان های سینه، ریه، پروستات، روده بزرگ و کبد خواهد بود 📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
هر آنچه را که برای دیگران آرزو دارید دریافت خواهید کرد • اگر آرزو دارید دیگران در آرامش باشند،آرامش دریافت خواهید کرد • اگر می خواهید دیگران عشق و محبت را احساس کنند، عشق و محبت دریافت خواهید کرد • اگر فقط زیبایی ها و ارزش های دیگران را مشاهده کنید،همین ویژگی ها به شما باز خواهد گشت " فقط آنچه را که در قلب تان دارید هدیه می کنید و آنچه را که هدیه می کنید جذب خواهید کرد./وین دایر 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
بزرگ‌ترین روز زندگیِ همه‌ی ما روزی است که مسئولیت تمام نگرش‌ها و رفتارهایمان را تمام‌وکمال بر عهده بگیریم. – جان. سی. مکسول http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۰درصد از زندگی‌تان وقایعی است که با آن روبه‌رو می‌شوید و ۹۰درصدِ باقی‌مانده شیوه‌ی برخورد و پاسخ‌گویی به آنهاست. – لو هولتر http://eitaa.com/cognizable_wan
مهم‌ترین و همیشگی‌ترین پرسش زندگی این است: برای دیگران چه می‌کنی؟ – مارتین لوتر کینگ http://eitaa.com/cognizable_wan
هدف اصلی ما در زندگی کمک به دیگران است. اگر نمی‌توانید دیگران را یاری کنید، حداقل آزارشان ندهید. – دالایی لاما http://eitaa.com/cognizable_wan