فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پولینیا در دره مرمر ، پارک ملی کوتینای کانادا.
خیلی زیباست ،فیلمبردار ترسید جلوتر بره !!
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان نیت کنید و حاجت بگیرید
شما رو دعوت میکنم به زیارت قبر #امام_حسین عليه السلام جایی که هرگز ندیدید.
دلتان شکست من رو هم دعا کنید🥺🙏🏻
http://eitaa.com/cognizable_wan
#رمان
#جانم_میرود
#قسمت_اول
رژ لب قرمز را بر لبانش کشید و نگاه دوباره ای به تصویر خود در آیینه انداخت با احساس زیبایی چند برابر خود لبخندی زد شال مشکی را سرش کرد و چتری هایش را مرتب کرد با شنیدن صدای در اتاق خودش را برای یک جروبحث دوباره با مادرش آماده کرد زود کیفش را برداشت و به طرف در خروجی خانه رفت
مهلا خانم نگاهی به دخترکش کرد
ــــ کجا میری مهیا
ـــ بیرون
ـــ گفتم کجا
مهیا کتونی هایش پا کرد نگاهی به مادرش انداخت
ـــ گفتم کہ بیرون
مهلا خانم تا خواست با او بحثی کند با شنیدن صدای سرفه هاے همسرش بیخیال شد
مهیا هم از فرصت استفاده کرد و از پله ها تند تند پایین آمد
در خانه را بست که با دیدن پسر همسایه ای بالایی
نگاهی به آن انداخت
پسر سبزه ای که همیشه دکمه اخر پیراهنش بسته است و ریشو هم هست نمیدانست چرا اصلا احساس خوبی به این پسره ندارد با عبور ماشین پسر همسایه از کنارش به خودش آمد.
به سرکوچه نگاهے انداخت با دیدن نازی و زهرا دستی برایشان تکان داد و سریع به سمتشان رفت
نازی ــ به به مهیا خانوم چطولے عسیسم
مهیا یکی زد تو سر نازی
ـــ اینجوری حرف نزن بدم میاد
با زهرا هم سلام و احوالپرسی کرد
زهراتو اکیپ سه نفره اشان ساکترین بود و نازی هم شیطون تر و شرتر
ــــ خب دخترا برنامه چیه کجا بریم ??
زهرا موهای طلایشو که از روسری بیرون انداخته بود را مرتب کرد و گفت
ــــ فردا تولد مامان جونمه میخوام برم براش چادر نماز بگیرم
تا مهیا خواست تبریک بگه نازی شروع کرد به خندیدن
ــــ اخه دختره دیوونه چادر نماز هم شد کادو چقد بی سلیقه ای
زهرا ناراحت ازش رو گرفت مهیا اخمی به نازی کرد و دستش را روی شانه ی زهرا گذاشت
ـــ اتفاقا خیلی هم قشنگه بیا بریم همین مغازه ها یی که پیش مسجد هستن اونجا پیدا میشه
با هم قدم می زدند و بی توجه به بقیه می خندیدند و تو سر و کله ی هم می زدند
وارد مغازه ای شدند که یک پسر بسیجی پشت ویترین ایستاده بود که به احترامشون ایستاد
نازی شروع کرد به تیکه انداختن زهرا هم با اخم خریدش را می کرد مهیا بی توجه به دخترا به سمت تسبیح ها رفت یکی از تسبیح ها که رنگش فیروزه ای بود نظرش را جلب کرد با دست لمسش کرد با صدای زهرا به خودش امد
ـــ قشنگه
ـــ اره خیلی
زهرا با ذوق رو به پسره گفت همینو میبریم...
پسره مبارکه ای گفت و تسبیح زیبایی را همراه چادر به عنوان هدیه در کیسه گذاشت از مغازه خارج شدند چون نزدیک اذان بود خیابان شلوغ شده بود نازی هی غر میزد
ـــ نگا نگا خودشو مذهبی نشون میده بعد تسبیح هدیه میده اقا ،اخ چقدر از اینا بدم میاد
زهرا با ناراحتی گفت
ــــ چی شد مگه کار بدی نکرد
مهیا حوصله ای برای شنیدن حرفهایشان نداشت می دانست نازی یکم زیادروی می کند ولی ترجیح می داد با او بحثی نکند به پارک محله رفتن که خلوت بود و به یاد بچگی سرسره بازی کردن و زهرا ان ها را به بستنی دعوت کرد
هوا تاریک شده بود ترجیح دادن برگردن هر کدام به طرف خانه شان رفتن مهیا تنها در پیاده رو شروع به قدم زدن کرد که با شنیدن صدای بوقی برگشت با دیدن چند پسر مزاحم اهی کشید با خود زمزمه ڪرد
ـــ اخه اینا دیگه چقدر خزن دیگه کی میاد اینجوری مخ زنی کنه
بی توجه به حرف های چندش آورشان به راهش ادامه داد ولی انها بیخیال نمی شدند
مهیا که کلافه شده بود تا برگشت که چیزی تحویلشان بدهد با صدای داد یک مردی به سمت صدا چرخید
با دیدن صاحب صدا شکه شد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
با تعجب به پسره همسایہ شان نگاهے ڪرد باورش نمے شود او براے ڪمڪ بیاید مگر همچین آدم هایی فقط به فڪر خودشان نیستند
پسرای مزاحم با دیدن پسره معروف ومسجدی محله پا بہ فرار گذاشتن
مهیا با صدای پسره به خودش آمد
ـــ مزاحم بودند
ـــ بله
پسر با اخم نگاهی به مهیا انداخت
مهیا متوجه شد که می خواهد چیزی بگوید ولی دودل بود
ــــ چیه چته نگاه میکني؟؟برو دیگه میخوای بهت مدال افتخار بدم
پسره استغفرا... زیر لب گفت
ــــ شما یکم تیپتونو درست کنید دیگه نه کسی مزاحمتون میشه نه لازمه به فکر مدال برای من باشید
مهیا که از حاضر جوابی آن عصبانی بود شروع کرد به داد و بیداد
ــــ تو با خودت چه فڪری کردی ها ?? من هر تیپی میخوام میزنم به تو چه تو وامثال تو نمیتونن چشاشونو کنترل کنن به من چه
تاپسره می خواست جوابش را بدهد یکی از دوستانش از ماشین پیاده شد و اورا صدا زد
ــــ بیا بریم سید دیر میشه
پسره که حالا مهیا دانست سید هست به طرف دوستانش رفت و سوار ماشین شد و از کنارش با سرعت گذشت
مهیا که عصبانی بود بلند فریاد زد
ــــ عقده ای بدبخت
به طرف خانه رفت بی توجه به مادرش و پدرش که در پذیرایی مشغول تماشای تلویزیون بودن به اتاقش رفت
🔸دوروز بعد🔹
مهیا درحالی که آهنگی زیر لب زمزمہ می ڪرد،در خانه را باز ڪرد واز پلہ ها بالا آمد وبا ریتم آهنگ بشڪڹ مے زد
خم شد تا بوت هایش را از پا دربیاورد که در خانه باز شد با تعجب به دو مردی که با برانکارد و لباس های پزشکی تند تند از پله ها بالا می آمدن و وارد خانه شدند
کم کم صداها بالا گرفت
مهیابا شنیدن ضجه های مادرش نگران شد
ـــ نفس بڪش احمد
توروخدا نفس بڪش احمد
پاهے مهیا بی حس شدند نمیتوانست از جایش تکان بخورد مے دانست در خانہ چه خبر است بار اول ڪہ نبود.
جرأت مواجه شدن با جسم بی جان پدرش را نداشت
آن دو مرد با سرعت برانکارد که احمد آقا روی آن دراز کشیده بود بلند کرده بودند مهلا خانم بی توجه به مهیا به آن تنه ای زد و پشت سر آن ها دوید...
↩️ #ادامہ_دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
مردان چگونه به حرف همسرشان گوش میدهند؟
🔺غرزدن راکنار بگذارید
🔺زبان عشقی اورا یادبگیرید
🔺همسرتان رامورداحترام قراردهید
🔺نشان بدهیدکه موضوع مهم است
🔺از ابرازهیجانات واحساسات دوریکنید
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
آقایان: لطفا در کارهای منزل به همسرتان کمک کنید به یاد داشته باشید که این عمل شما باعث دلگرمی او میشود و خستگی را از تنش به در می کند.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
صورت شما بازتاب کننده سلامت اندام های داخلی بدنتان است
اگر شما بطور مداوم در یک ناحیه از صورت دچار جوش و آکنه میشوید به این معناست که یکی از اندام ها دچار مشکل شده است☝️
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
آجیل بخورید تا دیرتر بمیرید
براساس مطالعات دانشگاه ماستریخت خوردن روزانه 10g آجیل یا بادام زمینی احتمال مرگ و میر را 23% کمتر و ابتلا به بیماریهای سرطان و دیابت را به شدت کاهش میدهد
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
🚫رازیانه به علت داشتن هورمون زنانه، رشد دخترها را جلو میاندازد
🍇در جهت درمان مشکلات ادراری بسیار سودمند است
🍇برای دلپیچه کودکان مفید بوده و دندان و لثهها را تقویت میکند
📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
ریشه #ضرب_المثل پا را به اندازه گلیم خود درازکردن
میگویند که پادشاهی روزی برای سرکشی مناطق مختلف شهر و دیار خود لباس مبدل پوشید و از قصر بیرون شد.
چندی نگذشته بود که در میانه راه شخصی را دید که گلیم کهنهای را روی زمین انداخته و بر آن خوابیده است. چنان خود را جمع و مچاله کرده بود که حتی نوک انگشتی از گلیم بیرون نبود.
پادشاه این صحنه را که دید، دستور داد مشتی سکه زر برای او بگذارند.
آن شخص ماجرا را برای دوستانش تعریف کرد. در میان آنها فردی بود که طمع بسیار داشت. از همین رو برای کسب مشتی زر، گلیمی برداشت و خود را در مسیر بازگشت شاه قرار داد. آن هنگام که فهمید شاه و افرادش در مسیر عبور هستند، بر گلیم خوابید چنان دستها و پاهایش را از دو طرف دراز کرد که نیمی از بدنش روی زمین بود و درازتر از گلیم.
پادشاه این صحنه را که دید مکدر شد، دستور داد که بلافاصله آن قسمت از دست و پای مرد طماع را که بیرون مانده است، قطع کنند.
یکی از نزدیکان شاه که این حرکت را دید، گفت: پادشاها، شخصی را بر گلیم خفته دیدی و او را انعام دادی و اینبار دست و پای بریدی؟! چه رازی در اینها نهفته است؟
پادشاه در پاسخ گفت: اولی پایش را به اندازه گلیمش دراز کرده بود و حد و حدودش را شناخته بود اما این یکی پا را بیش از گلیمش دراز کرده.
از این رو این ضربالمثل را زمانی به کار میبرند که بخواهند به کسی گوشرد کنند که به قاعده حد و تواناییهای خودش قدم بر دارد و شأن خود را در امور بشناسد.
🍃
🌺🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
مواقعی که بسیار عصبانی هستید
قدم زدن بهترین وسیله برای رهایی سریع از عصبانیت است
با حرکت، هورمون استرس کاهش می یابد
و هورمون اندورفین (هورمون شادی) آزاد میشود.
🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
آبادانیه ﻣﯿﺮﻩ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕِ 20 ﺳﻮﺍﻟﯽ :
ﻣﯿﮕﻦ : ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺳﻢِ ﯾﻪ ﺣﯿﻮﻭﻧﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﯿﺘﻮﻧُﻢ ﺑﮕﯿﺮﻣﺶ ﮐـﺎ؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﺑﻌﻠﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : ﯾﻮﺯﭘﻠﻨﮓ؟
میگن نه
میگه ﻋﻘﺎﺏ؟
میگن نه
میگه ﺷﯿﺮﻩ؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﻧـه
ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﯿﺘﻮﻧُﻢ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻠﻨﺪﺵ ﮐُﻨﻢ؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﺑـﻠـﻪ
ﻣﯿﮕﻪ : ﻓﯿﻠﻪ؟
میگن نه
میگه ﮐﺮﮔﺪﻧﻪ؟
میگن نه
میگه ﻧِﻬﻨﮕﻪ؟
ﻣﯿﮕﻦ : ﻧــﻪ، ﺟﻮﺍﺏ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎﺧﺘﯽ
ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﻪ جونم قسم ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘُﻢ ﻋـﺎﺭﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺑِﮕُﻮﻡ✌😜😂😂
#طنز
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
"ﻣﺮﺍﺣﻞِ ﺧﻮﺍﺑﻮﻧﺪﻥِ ﺑﭽﻪ"
1- ﺑﺨﻮﺍﺏ ﺟﻮﺟﮥ ﻣﻦ! 😊
2- ﺑﺨﻮﺍﺏ ﮔﻠﻢ!
3- ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻧﻔﺴﻢ!
4- ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺴﻠﻢ!
5- ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺰﯾﺰﻡ!
6- ﺑﺨﻮﺍﺏ! 😕
7- ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺨﻮﺍﺏ!
8- ﺫﻟﯿﻞ ﺷﯽ ﺑﺨﻮﺍﺏ!
9- ﮐﺮﻩﺧﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ!
10- ﺫﻟﯿﻞ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﮑﭗ!
11- تو روح ﻫﺮﮐﯽ که ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ! 😡
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﺎ که ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺍﺣﻞ ﺍﺯﺷﻤﺎﺭﮤ 6 ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽﺷﺪ!
😂😊😜😂
#طنز
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
یک انسان کامل...
انسانیست که از هر دو وجه زنانگی و مردانگی روحش بهره میبرد.
اگر قرار است جایی عشق بورزیم،
اگر قرار است جایی محکم و استوار باشیم،
اگر قرار است یک بحران روحی را بسختی طی کنیم،
اگر قرار است جاهایی زیباپسند و حساس باشیم...
در همهی موقعیتها نگاه نکنیم که زن هستیم یا مرد...
آنچه روحمان تشنهی اوست را ببینیم و حس کنیم و انجام دهیم.
کارل گوستاو یونگ
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
مورچه باش!
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ،
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ؛
ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ نَایست...
ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ...
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
هر اتفاقي مي تونه بهانه اي جهت رشد و تعالي من باشه
هراتفاقي درونش داستان و حكمتي نهفته هست،ممكن يك روزي عيان بشه، ممكن هست هميشه براي ما ماه پشت ابر باقي بمونه...
اما ٣٣٪ ذهن و قلب و عملكرد من هست كه
اعتماد و ايمان به حكمت لايتنهي رو ثابت مي كنه...
پس ٣٣٪ سهم خودت رو ادا كن و بعد نظاره گر باش و لذت ببر✨
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر توانایی ریسک داشته باشید،چه اتفاقی رخ می دهد؟👇🏼
ریسک همیشه احتمال رسیدن به پاداش های بزرگ یا شکست های بزرگ را همراه دارد.اگر ذهنی باز داشته باشید ،منطقه ای که در آن احساس امنیت میکنید،گسترده تر می شود و در موقعیت های بیشتر و متنوع تری احساس راحتی و آرامش می کنید.
اعتماد به نفس و باور به خود می تواند شمارا برای ریسک های بیشتر آماده کند.افرادی که اعتمادبه نفس دارند،بیشتر در معرض اشتباه قرار می گیرند.اگر آنها در کاری موفق شوند،اعتماد به نفسشان بیشتر میشود و احساس میکنند خوش شانس تر هم هستند. آنها شکست را سکویی می دانند برای رسیدن به موقعیت های جدید و آموختن چیز هایی تازه.
افرادی که ریسک میکنند،می گویند:
* «همیشه امتحان کردن ،ارزشش را دارد.»
* «بدترین اتفاقی که می تواند رخ بدهد چیست؟»
* «باید تلاش کنی تا برنده باشی.»
* «به نظر هیجان انگیز می رسد.»
* «شرط می بندم که می توانم.»
* «تا چیزی را از دست ندهی ،چیزی را به دست نمی آوری.»
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
تمام رویاهای ما می تونه به واقعیت بپیونده؛
اگر ما جرات دنبال کردنشون رو داشته باشیم.
والت دیزنی
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﯾﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ؟!
"ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ می خواﻫﻤﺖ؛
ﭼﻮﻥ ﻣﻔﯿﺪﯼ
"ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ" ﯾﻌﻨﯽ می خوﺍﻫﻤﺖ؛
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻔﯿﺪ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﮔﺮﺍﻥﻗﯿﻤﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﺴﺎﺕ ﻣﻬﻢ، ﻭﺍﺑﺴﺘﻪﺍﻡ. ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺟﻌﺒﻪﯼ ﺁﺑﺮﻧﮓ ﺑﯽﺧﺎﺻﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ.
ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﯽﺁﻣﻮﺯﻧﺪ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽﻫﺎ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ "ﺧﻮﺩ ﻭﺍقعی من" ﻫﺴﺘﻨﺪ.
به کسی که دوستش داری "دلبسته" باش نه وابسته …
نلسون ماندلا
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
پنج راه خونه تکونی ذهن
1. از هیچکس متنفر نباش. تنفر انرژی تو رو خراب می کنه!
2. الکی نگران نباش! و استرس بی مورد نداشته باش!
3. آدم هارو ببخش. بخشش انرژی تورو به شدت تقویت میکنه.
4. از هییییچکس، از هییییچکس! هییییچ توقعی نداشته باش!
5. ساده زندگی کن. چشم و هم چشمی و نگاه کردن به دست و زندگی این و اون هیچ وقت اجازه نمیده احساس خوشبختی کنی.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
كسی فقط برای كار كردن به دنیا نیامده است. من كار دارم، من كار دارم، من كاردارم... این جمله را بارها و بارها شنیده اید. البته مهمتر اینكه قطعاً بارها به كار بردهاید.
اما فراموش نكنید كه استراحت هم درست به اندازه كار اهمیت دارد.
درك اهمیت استراحت، نكتهای است كه به افزایش بازدهی كاری شما و البته دستیابی به آرامش شما كمك میكند.
برای كارهائی كه خارج از محدوده شغلی دوست دارید، وقت و انرژی بگذارید. اگر به موسیقی علاقه دارید، در زمان بیكاری طوری به آن بپردازید كه انگار نوازندهای حرفهای هستید. از اوقات استراحتتان به بهترین شكل ممكن استفاده كنید.
راستی حالا آخر هفته است، استفاده از تعطیلات را آغاز كنید.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انقلابیهای دو آتیشه که ...
http://eitaa.com/cognizable_wan
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
✍علامه تهرانی (ره) :
هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم.
📕 معاد شناسی
علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰
امروز پنجشنبه
یادی كنيم ازمسافرانی
که روزي درکنارمان بودند
و اكنون فقط یاد و خاطرشان
در دلمان باقی ست
با ذكر فاتحه و صلوات
"روحشان راشادکنیم
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸
👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
❣خدا چیزهایی رو در شما میبینه که خودتون نمیتونید ببینید...
برنامه خدا برای زندگیتون بزرگتر از برنامه خودتونه!
ارادهی خداوند در زمان خاصش رخ میده، پس اطمینان داشته باش به زمانبندی فوقالعاده خداوند
به خدا اعتماد كن...😊❤️
http://eitaa.com/cognizable_wan
آدمها را مهمان کنید
به دوست داشتن
به خیال راحت از
حضورتان و باشما بودن
به حس خوب
به حرفهای بی کینه و کنایه
به لبخندی به دعایی
🌸http://eitaa.com/cognizable_wan
❁﷽❁
🌸خبر رسیده که آقایمان پدر شده است
پسر رسیده؛ پدر صاحبِ سپر شده است
🌸 جوانِ خوش قد و بالای خانۂ لیلا
برای سید و سالارمان ثمر شده است
🌸خصایصش شده تلفیقی از نبی(ص) و علی(ع)
چهارقل به لبِ هر که با خبر شده است
#میلاد_حضرت_علی_اکبر_ع✨🌸
#روز_جوان_مبارکباد✨🌼