eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
ــ آروم خانمی الان همه بیدار میشن ــ وای شهاب باورم نمیشت همچین آدمی باشه ــ ولی مهران اعتراف کرد و گفت که زهرا اولین بارشه و به اصرار اونا اومده و خبری از موضوع پارتی نداشته ــ مهران گفت؟؟ ــ آره ــ خدای من اصلا باورم نمیشه همچین اتفاقی افتاده ،اصلا تو این پارتی های شیطان پرستی چیکار میکنن مگه؟؟ شهاب ضربه ای به بینی مهیا زد و گفت: ــ زیاد فضول نکن ــ اِ شهاب بگو دوست دارم بدونم ــ نمیشه تا اینجا هم زیادی بهت گفت ،الان که تخلیه اصلاعاتیم کردی اجازه میدی برم بخوابم خستم بانو مهیا نگاهی به چشمان سرخ شهاب انداخت و گفت : ــ شانس اوردی خودمم خوابم میاد والا عمرا میزاشتمت بخوابی شهاب خندید و چشمان مهیا را بوسید ــ اینقدر گریه نکن دختر مهیا لبخندی زد و گفت ــ فردا کی میری ــ ظهر ساعت۱ ــ پس برو درست استراحت کن که فردا صبح از ساعت۷ میام خونتون ــ جان من ۱۲ بیا مهیا پایش را روی زمین کوبید و اعتراض گونه گفت: ــ اِ شهاب شهاب خندید و گفت : ــ شوخی کردم عزیز دلم تو اصلا بعد نمازصبح بیا باهم کله پاچه بزنیم خوبه؟؟ مهیا صورتش را جمع کرد و "ایشی" گفت که دوباره خنده شهاب در گوشش پیچید http://eitaa.com/cognizable_wan
مهیا روبه روی شهابی که مشغول کار با لب تاپ بود روی تخت خیره به او نشسته بود،اما شهاب تندتند مشغول تایپ کردن بود مهیا که از بی توجهی های شهاب حرصی شده بود لب تاپ را از دست شهاب کشید و با اخم به شهاب که با تعجب به اونگاه می کرد خیره شد؛ ــ شهاب دوساعت نشستم روبه روت و تو سرت تو این لب تاپه شهاب خندید و لب تاپ را از از دست مهیا گرفت و گفت: ــ شرمنده خانومی ،کار مهمی بود الان دیگه تموم میشه دربست در خدمتم مهیا شروع کرد به غر زدن شهاب ریز خندید و سریع مشغول کار شد. بلاخره بعد از ربع ساعت کارش تمام شد لب تاپ را بست وکنار گذاشت و به سمت مهیا چرخید: ــ بفرمایید در خدمتم ــ شما که همه وقت در خدمت کارت بودی ــ مهم الانه که درخدمت شما هستم مهیا به طرف شهاب چرخید و با چشمانی که نم اشک در آن ها موج می زد و دل شهاب را به لرزه در می آورد به شهاب خیره شد و گفت: ــ قول میدی زود برگردی؟؟ شهاب چشمانش را آرام به علامت مثبت روی هم فشرد ــ قول میدم،زود برگردم ،تو هم قول بده مهیا با چانه ی لرزانی گفت: ــ چی؟؟ ــ مواظب دستت باشی زود باز نکنی گچ دستتو،بی قراری نکنی من همیشه سعی میکنمـزود به زود زنگ بزم اما اگه زنگ نزدم نگران نباش چون بعضی وقتا آنتن نمیده و یک چیز دیگه مهیا منتظر نگاهش کرد؛ ــزنگ زدم جواب بدی مهیا با یادآوری کار بچه گانه اش شرمنده سرش را پایین انداخت که شهاب با دست چانه ی آن را گرفت سرش را بالا آورد: ــ مهیا جواب منو بده ــقول میدم شهاب لبخندی زد وادامه داد: ــ مهیا قسمت میدم به همه ی مقدساتی که می پرستی نگرانم نکن،نمیدونی دوری از تو چقدربرای من سخته،همش به این فکرم که نکنه اتفاقی برای توبیفته و من کنارت نباشم ،مهیا حواست به خودت باشه بزار اونو روی کارم تسلط داشته باشم مهیا چشمانش را روی هم فشرد که اشک هایش روز گونه های سردش سرازیر شدند که شهاب بی قرار اعتراض کرد: ــ مهیا من تازه چی گفت ؟گربه نکن عزیز دلم نمیدونی با این اشکات داغونم میکنی http://eitaa.com/cognizable_wan
سر سفره ی نهار همه دورهم نشسته بودند و با صحبت های مختلف نهار را در کنار هم خوردند مهیا هر لحظه نگاهی به ساعت می انداخت و هر دفعه که می دید به ساعت رفتن شهاب نزدیک می شود قلبش فشرده می شود. با شنیدن صدای آرام شهاب نگاهی به او انداخت ؛ ــ به جای اینکه اینقدر ساعتو نگاه کنی ،یکم همسر گرامیتو نگاه کن بعد از پایان نهار همه با کمک هم سفره را جمع کردند و دورهم چایی خوش رنگ و خوش طعمی نوشیدند که با صدای شهاب ناخوادگاه نگاه همه به طرف مهیا کشیده شده ــ خب دیگه منم دیگه رفع زحمت کنم و آرام خندید همه نگران مهیا بودند ، هنوز خاطرات بد اولین اعزام شهاب را فراموش نکرده بودند مهبا که متوجه نگرانی بقیت شده بود لبخند غمگینی زد و همراه بقیه به حیاط رفت تا شهاب را بدرقه کنند شهاب در حال خداحافظی با مادر و پدرش بود که مریم نگاه نگرانش را به مهیا درخت مهیا لبخندی به نگرانی مریم زد او دیگر با خود کنار آمد او الان با مهیای قدیمی فرق می کرد او الان همسر یک مرد مومن و پاسدار و مدافع حرم بود پد بای قوی تر از این چیزها باشد و همیشه کنار همسرش استوار و محکم باشد،همسر ضعیف به دردشهاب نمی خورد و او باید قوی باشد وکنار شهاب با همه ی بدی های زندگی همراه هم بجنگند و به زیبایی های زندگی همراه هگ لبخند بزنند . شهاب روبه روی مهیا ایستاد، مهیا برای اینکه اشک هایش سرازیر نشوند کاسه ی فیروزه ای آب رامحکم در دستانش فشرد و سعی کرد لبخندی بر لبانش بنشاند ــ خب خانمی ماهم دیگه بریم ،یادت نره چه قولایی به من دادی،یادت نمیره که؟؟ ــ یادم نمیره ــ مواظب خودت باش مهیا،جواب تماسامو بده نزار نگرانت بشم ــ چشم ،تو هم مواظب خودت باش شهاب ،قسمت میده منو بی خبر نزاری از خودت ــ چشم خانومم. دیگه تکرار نمیکنم.حواست به خودت باش بی قراری نکن ،با اون استادت بحث نکن ،حرفی زد منتظر من بمون برگردم حسابشو بزارم کف دستش ــ حواسم هست نگران نباش ــ من برم دیگه خانمی .خداحافظ نزدیک مهیا می شود و بوسه ای بر پیشانی مهیا می نشاند و خم می شود و کوله اش را بر می دارد و به سمت در می رود دستی برای همه تکان می دهد و چیزی در وجود مهیا تکان می خورد دلشوره ی عجیبی در دلش می نشیند احساس می کرد این دیدار آخر است و هنوز از او جدا نشده عجیب دلتنگش شده بود با بی قراری به سمت در رفت احساس کرد باید جلویش را بگیرد نرود اما تا به در رسید ماشین حرکت کرد مهیا وسط کوچه خیره به ماشینی که هر لحظه از او دور می شود خیره شد کاسه ی اب را روی زمین ریخت که اشک هایش بر روی گونه هایش سرازیرشد و زیر لب زمزمه کرد: ــ با دو چشم خویشتن دیدم که جانم می رود http://eitaa.com/cognizable_wan
یک هفته از رفتن شهاب میـگذشت و در این هفته فقط یک بار تماس گرفته بود و از مهیا خواسته بود که نگران نشود مکانی که هستند، آنتن ندارد و برای هر تماس باید به روستا های اطراف بروند . مهیا تصمیم گرفته بود که به خانه ی زهرا برود ،دیرو مادر زهرا را در مسجد دیده بود که از حال بد زهرا گفته بود و از مهیا خواسته بود که به دیدنش بیاید شاید حالش بهتر شود. مهیا از خانه خارج شد،ترجیج داد مسیر کوتاه بین خانه ی آن ها و خانه ی زهرا را کمی پیاده روی کند . دکمه آیفون را زد که در با صدای تیکی باز شد، با سلام واحوالپرسی با زهرا خانم سراغ زهرا را گرفت که مادرش با ناراحتی آهی کشید وگفت: ــ تو اتاقشه از وقتی از کلانتری بردیمش بیمارستان بعد هم که مرخص شد یه بارم از اتاقش بیرون نیومده. مهیا سعی کرد لبخندی بزند اما رد کوتاهی بر روی لبانش نقش بست" با اجازه ای" گفت و به طرف اتاق زهرا رفت تقه ای به در زد،اما صدایی نشنید آرام در را باز کرد، زهرا که فکر می کرد مادرش است سرش را به طرف در چرخاند تا به او بگوید دیگر مزاحمش نشود که با دیدن مهیا دوباره یاد هر آنچه بر سرش گذشته بود افتاد و چشمه ی اشکش جوشید مهیا به سمتش رفت و اورا در آغوش گرفت و به خود فشرد صدای هق هق زهرا در اتاق پیچیده بود مهیا اورا درک می کرد سر او هم همچین بلایی آمده بود ولی شاید مهیا کاری که نازنین با او کرد وحشتناکتر بود اما بودن شهاب در کنارش باعث شد زود با این قضیه کنار بیاید . نگاهی به صورت سرخ از گریه ی زهرا انداخت ،کمی آرامتر شده بود،سرش را آرام آرام نوازش کرد در باز شد ومادر زهرا با صورتی خیس و سینی به دست وارد اتاق شد سینی را روی پاتختی گذاشت و بیرون رفت . مهیا لیوان شربت خنک را به دست زهرا داد و اورا مجبور کرد که بخورد!! مهیا بعد از تموم شدن شربت لیوان ها را در سینی جای گذاشت و روبه روی زهرا روی تخت نشست؛ ــ زهرا من اومدم اینجا که باهم حرف بزنیم ،یه نگاه به خودت بنداز ،به مادرت به زندگیت همه به خاطر تو ناراحتن تاکی میخوای تو این وضعیت بمونی؟؟ فک میکنی با این کار به جایی میرسی؟نه عزیزم فقط خودت و اطرافیانتو داغون میکنی پس به خودت بیا ،کنار بیا با این قضیه ،هنوز دانشگات مونده،هنوز دیر نشده یاعلی بگو و این قضیه رو تمومش کن ..... http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ یاسر جبرئیلی: اگر شما تحریم رو برداشتید خودم میام میگم مردم به اینا رای بدید ✍️ افشاگری یاسرجبرائیلی در مورد ۱۰ میلیارد دلار پول بلوکه شده در کره جنوبی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ رائفی پور: والله اگر برجام در زمان قاجار بود ورق به ورقش فحش میدادید ✍️ هفت ساله مملکت درگیر برجام است ✍️ واقعا چه دلیلی دارد که وتوی روسیه و چین را هم برداشته‌اند!؟ ✍️ دو بند عجیب در برجام .
42.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا دعوای ما با استکبار دعوای خواهر وبرادر در روی یک پرتغال یا گلابی است؟!! 😂😂😂😂😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اینترنت کوانتومی در راه است؟ 🔹ایران به فناوری رسیده که دنیای ارتباطات را دگرگون خواهد کرد و شرایط را برای ارائه اینترنت امن و غیرقابل هک هموار خواهد کرد. ساز و کار این فناوری را در این ویدئو مشاهده کنید. 🔶 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبور حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب و حضرت یوسف را مشاهده کنید! این کلیپ را حتما برای بقیه هم بفرستید تا شانس دیدن این قبور را داشته باشند http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دوربین مخفی که به جنجال کشیده شد|شما این طومار را امضا میکنید؟! ارتباط بی قید و شرط با آمریکا ؟! 🔺پاسخ جالب مردم را ببینید http://eitaa.com/cognizable_wan
🔯 *دستور تلمود کتاب مقدس یهودیان به کشتار غیر یهودیان* 📕 تلمود کتاب مقدس یهودیان باورهای و دستورالعمل‌ها به یهودیان را ذکر می‌کند* ذکر آن *ماهیت صهیونیست‌ها* را روشن می‌سازد:[1] *تلمود کتاب شریعت یهودیان است* که حدو ۱۵۰۰ سال قبل نوشته شده است. 🔯 *هر چه غیر یهودی دیدید به اندازه‌ای که در توان شماست به قتل برسانید. اگرچنین امری در توان یک یهودی باشد و انجام ندهد مرتکب خلاف شده است.* 🔯 به قتل رساندن مسیحی ثواب دارد حال اگر کسی نمی‌تواند او را بکشد حداقل مقدمات قتل او را فراهم کند.* 🔯 *چون یهود مساوی با عزّت الهیه هستند، تمامی دنیا و مافیها ملک آنان بوده و حق تسلط کامل بر آن را دارند.* 🔯 *همچنان که زن در منزل به استراحت می‌پردازد و شوهر هزینۀ وی را پرداخت می‌کند، یهود هم حق دارد به۴ استراحت پرداخته و دیگران باید آنها را روزی دهند.* 🔯 *تعدی کردن به ناموس غیر یهودی بلامانع است زیرا کُفار مانند حیوانات هستند و حیوانات را زناشویی نیست.* 🔯 *یهودی حق دارد زنان غیرمؤمنه (زنان غیر یهودی) را به غصب برباید و زنا و لواط با غیریهودی عقاب و کیفری ندارد.* 🔯 *دزدی از یهودی حرام و از غیر یهودی جایز است.* 🔯 *همچنان که انسان برحیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارد. 🔯 *نطفه‌ای که از غیریهودی منعقد می‌شود نطفه اسب است.* 🔯 *خانه‌های غیریهودی به منزله طویله است.* 🔯 *هرگاه یهودی و اجنبی شکایت داشته باشند باید حق را به جانب یهودی داد اگرچه بر باطل باشد...* 🔯 *ربودن اموال دیگران به وسیلة ربا مانعی ندارد زیرا خداوند شما را به رباگرفتن از غیریهودی امر می‌فرماید.* 🔯 *به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید مگر آن که نزول بگیرید. در غیر این صورت قرض دادن به غیر یهودی جایز نیست و ما مأموریم که به آنها ضرر برسانیم. حیات و زندگانی دیگران ملک یهود است چه رسد به اموال آنها.* 🔯 *از عدالت خارج است که انسان بر غیر یهودی ترحمّی روا دارد.* 🔯 *ما ملّت برگزیده خداوند هستیم و بدین سبب برای ما حیواناتی انسانی خلق کرده است زیرا خدا می‌دانست که ما نیاز به دو نوع حیوان داریم؛ یکی حیوانات بی‌شعور و غیر ناطقه مانند چهارپایان و دیگری حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و بودائیان، و خدا از آن روی ما را در جهان متفرّق ساخته است که بتوانیم از همۀ آنها بهره بگیریم!* 🔯 *یهودیان مردم روی زمین را سه دسته می‌دانند:* 1- بنی اسرائیل که نژاد برتر و هدف از خلقت‌اند. 2- غیر بنی‌اسرائیل که این قوم را نژاد پست می‌دانند. اینان به عنوان انسان درجه دوم حق حیات دارند و خدمتگزار بنی‌اسرائیل‌اند. 3- غیر بنی‌اسرائیل که با برتری بنی‌اسرائیل مخالفند. اینان باید کشته شوند ... 🔯📕 *محورهای دیگری نیز به نقل از منبع دیگر[2] ذکر می‌گردد:* 🔯 *نطفه غیر یهودى، مثل نطفه بقیه حیوانات است!* 🔯 *بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمى‏شوند، ولى جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است و جز گریه و زارى چیزى عاید آنها نمى‏گردد زیرا زمینش از گل و بسیار تاریک و بدبو است.* 🔯 *پیامبرى به نام مسیح نیامده است و تا حکم اشرا یعنى (غیر یهود) منقرض نشود، ظهور نخواهد کرد و هر وقت که او بیاید زمین خمیر نان و لباس پشمى مى‏رویاند، در این وقت است که سلطه و پادشاهى یهود باز گشته و تمام ملّتها مسیح را خدمت خواهند کرد! آن زمان هر یهودى، دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت*. 🔯 *بر یهود لازم است، که املاک دیگران را خریدارى کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادى براى یهود باشد.* 🔯 *پیش از آن که یهود نفوذ و سلطه کامل خود را بدست آورند لازم است جنگ جهانى برپا و دو ثلث بشر نابود شود، در مدّت هفت سال یهود، اسلحه ‏هاى جنگ را خواهد سوزانید و دندانهاى دشمنان بنى اسرائیل به مقدار بیست و دو ذرع که تقریبا هزار و سیصد و بیست برابر دندانهاى عادى مى‏شود! از دهانشان بیرون خواهد شد.* 🔯 *و کشتن مسیحى از واجبات مذهبى ما است و پیمان بستن با او، یهودى را ملتزم به اداء نمی‌کند.* 🔯 *همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارند.* 🔯 نطفه ‏اى که از غیر یهودى منعقد مى‏شود، نطفه اسب است.* 🔯 *اجانب مانند سگ هستند و براى آنها عیدى نیست زیرا عید براى اجنبى و سگ خلق نشده است.* 🔯 *سگ افضل از غیر یهودى است، زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولى نان دادن به اجنبى حرام است.* 🔯 *خانه‏ هاى غیر یهودى به منزله طویله است.* 🔯 *اجانب دشمن خدا و مثل خنزیر و قتلشان مباح است.* 🔯 *اجانب براى خدمت کردن یهود به صورت انسان خلق شده ‏اند.* 🔯 *دزدى از یهودى حرام است و از غیر یهودى جایز مى‏باشد، چون اموال دیگران مانند رملهاى دریا است و هرکس زودتر برآن دست گذاشت او مالک است.* http://eitaa.com/cognizable_wan
👆👆👆 🔯 *براى شما جایز است که مأمورین گمرگ را غش بنمائید و براى او قسم دروغ خورید... از خاخام (صموئیل) یاد بگیرید، صموئیل از مرد اجنبى کاسه ‏اى از طلا به قیمت چهار درهم خریدارى کرد، در حالى که فروشنده نمى‏ دانست که آن طلا است. با این حال یک درهمش را دزدید!* 🔯 *حیات و زندگانى دیگران ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها!* 🔯 *هرگاه غیر یهودى احتیاج به پول داشته باشد آن قدر باید از او (ربا) و نزول گرفت که تمام دارائى خود را از دست بدهد.* 🔯 *غیر یهودى هرچند صالح و نیکوکار باشد، او را باید کشت.* 🔯 *حرام است غیر یهودى را نجات بدهید، حتّى اگر در چاهى بیفتد باید فورا سنگى بر در آن گذاشت!* 🔯 *اگر یکى از اجانب را بکشیم مثل این است که در راه خدا قربانى کرده‏‌ایم.* 🔯 *اگر یک نفر یهودى کمکى به غیر یهودى بکند گناهى نابخشودنى مرتکب شده است.* 🔯 *اگر غیر یهود در دریا در حال غرق شدن است، نباید نجاتش بدهى، زیرا آن هفت ملتى که در زمین (کنعان) بودند و بنا بود یهود آنها را به قتل برساند همه آنها نابود نشدند و ممکن است آن شخصى که در حال غرق شدن است از آنها باشد.* 🔯 *تا می‌توانید از غیر یهود بکشید و اگر دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید، مرتکب خلاف شده‏‌اید.* 🔯 *هلاک کردن مسیحى ثواب دارد و اگر کسى نمى‏تواند او را بکشد لااقل سبب هلاکتش را فراهم نماید.* 🔯 *کسى که در خواب ببیند که با مادرش زنا مى‏کند حکیم و خردمند خواهد شد و کسى که ببیند که با خواهر خود جمع شده است نور عقل نصیبش می‌گردد.* 🔯 *براى یهودى مانعى ندارد تسلیم امیال و شهوات خویش شود.* 🔯 *اصولاً قسم خوردن براى قطع نزاع تشریع شده است امّا نه براى کفّار، زیرا آنها انسان نیستند.* 🔯 *بر یهود واجب است روزى سه مرتبه مسیحیان را لعن کنند و دعا کنند تا خداوند آنها را نابود سازد.* 🔯 *بر ما لازم است که با نصارى، مانند حیوانات معامله کنیم.* 🔯 *کلیساهاى نصارى، خانه گمراهان است و خراب کردن آنها ضرورى و واجب است.* 🔯 *ملّت برگزیده خداوند مائیم و لذا براى ما حیوانات انسانى خلق کرده است زیرا خدا مى‏دانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم، یکى حیوانات بی‌شعور مانند بهائم و حیوانات غیر ناطقه و دیگرى حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان و براى آنکه بتوانیم از همه آنها به اصطلاح سوارى بگیریم، خداوند ما را در جهان متفرق ساخته است و لهذا ما باید دخترهاى زیبا و خوشگل خود را به پادشاهان و وزرا و شخصیّت‌هاى برجسته غیریهود به تزویج در آوریم، تا بوسیله آنها بر حکومت‌هاى جهان، تسلط داشته باشیم.* 📱http://eitaa.com/cognizable_wan
📖 دعای روز ۲۶ ماه مبارک رمضان •┈┈••✾••┈••✾••┈••✾••┈┈• ♦️ بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔹 اَللّهُمَّ اجْعَل سَعْیی فِیهِ مَشْکوراً 🔹 وَ ذَنْبی فِیهِ مَغْفوراً 🔹 وَ عَمَلی فِیهِ مَقْبولاً 🔹 وَ عَیْبی فیهِ مَسْتوراً 🔹 یا أسْمَعَ السّامِعیِن. •┈┈••✾••┈••✾••┈••✾••┈┈• 💠 خدایا؛ کوششم را در این روز مورد سپاس، و گناهم را آمرزیده، و عملم را پذیرفته، و عیبم را پوشیده قرار ده، ای شنواترین شنوایان. •┈┈••✾••┈••✾••┈••✾••┈┈• ✅  http://eitaa.com/cognizable_wan
علل ایجاد کابوس خوردن غذای چرب در آخر شب باعث می شود سوخت و ساز بدن افزایش یابد و سیگنال های مغز فعال تر شوند در این حالت مغز آرامش لازم برای خوابیدن را ندارد 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
زیتون غنی از فیبر است که نه تنها برای کاهش وزن موثر است، بلکه سلامت قلب را با کاهش کلسترول بد خون افزایش می‌دهد. 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan
۹۵ درصد خیار را آب تشکیل داده است به همین دلیل خنک‌کننده خوبی برای پوست است و می‌تواند سموم را از روی پوست دفع کند. خیار، حاوی ویتامین B۶ است و میوه‌ای آرام‌بخش و ضداسترس محسوب می‌شود 🍀 http://eitaa.com/cognizable_wan ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌
همیشه دلیلی برای خندیدن پیدا کنید. ممکنه خندیدن باعث نشه تو زندگی بیشتر عمر کنید، اما حتما باعث میشه تو عمرتون بیشتر زندگی کنید! 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
آدم ها در مقابل تغيير ٤ گروهند: ١- تغيير را می سازند؛ ٢- تغيير را پيش بينی می كنند؛ ٣- با تغيير، تغيير می كنند؛ ٤- در برابر تغيير مقاومت می كنند؛ گروه اول كار آفرينان، گروه دوم مديران، گروه سوم طبقه متوسط، گروه چهارم افراد نادان ! هميشه شما انتخاب ميکنید کدام باشید ... 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
دروغ‌هایی که اغلب انسان‌ها به خودشان می‌گویند: -من قربانی گذشته‌ام هستم: شما قربانی گذشته‌تان نیستید، اما به خاطر گذشته‌تان، قربانی زمان حال‌تان می‌شوید. البته فعالیت‌هایی که قبلا انجام داده‌اید بر زندگی شما تاثیر می‌گذارد، اما وسواس نسبت به گذشته و تحلیل بی‌پایان آنچه که دیگر گذشته است، می‌تواند به اشتباهات بیشتری منجر شود. -زمانی که فلان چیز را داشته باشم، خوشحال خواهم بود: خوشحالی صرفا با رسیدن شما به بعضی چیزها به دست نمی‌آید. چنین احساس لذت و رضایتی موقت و زودگذر است. خوشحالی واقعی در مسیر یک هدف مهم است. -این کار را بعدا انجام خواهم داد: ما هیچ‌وقت نمی‌دانیم که در واقع چقدر زمان داریم. ممکن است روزی از خواب بیدار شوید و بفهمید که دیگر زمانی برای کارهایی که می‌خواستید انجام دهید ندارید. اگر در انتظار لحظه‌ی مناسب و ایده‌آل هستید که همه‌چیز ایمن و مطمئن باشد، بدانید که این لحظه هیچ‌گاه از راه نخواهد رسید! -هیچکس مرا نمی‌فهمد: اغلب افراد در جهان چنین تفکری را دارند و شما تنها نیستید. فقط به این دلیل که دیگران با شما موافق نیستند نباید بگویید که درک‌تان نمی‌کنند. متفاوت بودن خوب است و گاهی گوش دادن به فردی با عقیده‌ای متفاوت، به شما کمک می‌کند تا خودتان را بهتر بفهمید. 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
اگر خودمان زندگی‌مان را نسازیم، پس چه کسی آن را خواهد ساخت؟! و اگر آن را الان نسازیم، پس کی خواهیم ساخت؟! 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
پیرمردی در یک روستا زندگی می کرد.. او یکی از بدشانس ترین آدم های دنیا بود.. کل روستا از دست او خشمگین و عصبانی بودند.! او همیشه افسرده بود و درباره هر چیزی اعتراض می کرد و در یک کلام همیشه حالش بد بود..! هرچه سنش بالاتر می رفت بداخلاق‌تر و بد دهن‌تر می‌شد.. مردم از او دوری می‌کردند، چرا که بدشانسی او مسری بود.. او حال بدش را به بقیه نیز منتقل می‌کرد..! اما یک روز، وقتی به هشتاد سالگی رسیده بود، یک اتفاق عجیب افتاد..! شایعه ای فورا در میان مردم پخش شد: "پیرمرد امروز خوشحال است؛ او درباره هیچ چیز شکایت نمی‌کند، لبخند می‌زند و حتی چهره اش باز شده است.." اهالی روستا دور هم جمع شدند.. از پیرمرد پرسیده شد: چه اتفاقی برای تو افتاده است؟! گفت: اتفاق خاصی نیفتاده..! هشتاد سال من به دنبال شادی بودم و این کار بی فایده بود.. حالا تصمیم گرفتم بدون شادی زندگی کنم و فقط از زندگی لذت ببرم.. به همین دلیل الان شادم..! 🍃 🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan