eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🅾 یکی از بهترین راه‌ها برای رفع از همسرتون اینکه خودتون رو به جای او بذارید. 🌸🍃این کار باعث میشه درک بهتری از همسرتون پیدا کنید. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
❌ سیب زمینی را هیچگاه داخل یخچال یا فریزر نگهداری نکنید ! 👈🏻 نشاسته آن تبدیل به قند شده و این امر باعث شیرین و قهوه ای شدن سیب زمینی حین پختن و سرخ کردن میشود 👍🥔 🌸 برای عزیزانتان بفرستید ✅ 👇 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔹 بادام دشمن فشار خون بالا و ديابت 🔸 خوردن بادام باعث مى شود كمتر هوس خوردن نان و برنج داشته باشيد. ▫️بادام ميگرن را از بين مى برد. ▫️براى خانم ها مانع كم خونى و پوكى استخوان مى شود. 🌸 برای عزیزانتان بفرستید ✅ 👇 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍋 ليموترش ويك دنيا خاصيت 🔸 ليمو درمانگر ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺍﺳﺖ 🔹 ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﺿﺪﻗﺎﺭﭺ وعفونتها ﻣﺤﺴﻮﺏ ميشود 🔸 ﻓﺸﺎﺭﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﺭﺍ تنظيم كرده ﻭﺿﺪﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﺍﺳﺖ 🔹 ﺑﺎ استرس ﻭﺍﺧﺘﻼﻻﺕ ﻋﺼﺒﯽ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ميكند. 🍋 🌸 برای عزیزانتان بفرستید ✅ 👇 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
✍️ در شهر خوی، مردی صاحب اولاد نمی‌شد. روزی در کعبه دعا کرد که خدایا من از شماتت مردم خسته شده‌ام، به من تکه گوشتی بده تا نگویند فرزندی ندارم. ❗️بعد از مدتی همسرش فرزندی به دنیا آورد که پاره‌ای گوشت بود و دهانی داشت فقط می‌خورد. مرد شدید پشیمان گشت و گفت: خدایا من دعا کردم اما از فضل تو انتظار زیادی داشتم. 🍀 در خواب به او گفتند: سعی کن برای خود زندگی کنی. ما قصد داشتیم این بچه را سالم به خود تو هدیه کنیم ولی تو به‌خاطر مردم و بستن دهان آن‌ها دنبال فرزند بودی. ما هم خواسته تو را اجابت کردیم تا دیگر نعمتی را که ما به تو می‌دهیم بدانی برای توست نه برای دیگران. 🌸http://eitaa.com/cognizable_wan
⭕️مادر شهید اومد طلاهاشو داد برا کمک به جبهه داشت میرفت .. گفتیم مادر رسیدت .. گفت من دو تا بچمو دادم رسید نگرفتم ، این که چیزی نیست !!
♦احترامی که برای خودتان قائلید، احترامیست که در آینده فرزندتان برای خودش و شما قائل خواهد بود، پس مشکلاتتان را در خلوت با همسرتان حل کنید و مقابل فرزندتان به هم بی احترامی نکنید. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
✅نماز_اول_وقت 🌼آیت الله مجتهدی تهراني: من علماي بسياري را درك كردم از امام خميني گرفته تا آيت الله بروجردي و آيت الله شاه آبادي و آيت الله حايري و ... و اگر بخواهم در يك كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم ؛ مي گويم : اگر دنيا و آخرت مي خواهيد ؛ اگر رزق و روزي مي خواهيد و در يك كلام اگر همه چيز مي‌خواهيد ؛ نماز اول وقت بخوانيد. را صدا بزن   📿 اول وقت
مردها هر چه قدر هم امروزی باشند عاشق زنانی می شوند که به آنها احتیاج داشته باشند مردها دوست دارند نیازهای زن را برآورده کنند و این به آنها حس قدرت و عشق می بخشد 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
💠خوابی که واقعیتش دنیا بود💠 ◀️مردی در خواب دید در جنگلی قدم میزند که شیر گرسنه‌ایی به او حمله کرد و پا به فرار گذاشت. ولی هر لحظه شیر به او نزدیکتر می شد که ناگهان چاهی را در مقابل خود دید که طنابی از بالا به داخل چاه آویزان بود. 🔻سریع خود را به داخل چاه انداخت و از طناب آویزان شد. ولی متوجه شد که در درون چاه ماری بزرگ دهن باز کرده و منتظر بلعیدن اوست. 🔻مرد داشت به راهی برای نجات از دست شیر و اژدها فکر می‌کرد که متوجه شد دو موش سفید و سیاه مشغول جویدن طناب هستند. 🔻مرد که مطمئن بود هر لحظه ممکن است موشها کار خود را تمام کرده و در دهان مار بزرگ سقوط کنند. 🔻به دنبال راه چاره بود که مشاهده کرد در دیواره چاه لانه زنبوری است که از آن عسل سرازیر شده، 🔻در همان حال شروع کرد به خوردن عسل و از شیرینی عسل لذت میبرد که ناگهان از خواب پرید. 🔷فردای آن روز نزد عالمی رفت که تعبیر خواب می‌کرد و آن عالم به او گفت تفسیر خوابت چنین است: 🔹شیری که دنبالت می‌کرد ملک الموت(عزراییل) بوده... 🔹اژدهای انتهای چاه همان قبرت است... 🔹طنابی که به آن آویزان بودی همان عمرت است... 🔹و موش سفید و سیاهی که طناب را می‌خوردند همان شب و روز هستند که عمر تو را می‌گیرند... 🔶مرد گفت ای شیخ پس جریان عسل چیست؟ 🔸گفت: عسل همان دنیاست که از لذت و شیرینی آن مرگ و حساب و کتاب را فراموش کرده‌ای... 🔸حکایت ما و دنیا هم چیزی جز این نیست!!!! 🌸http://eitaa.com/cognizable_wan
می‌گویند: درویشی بود كه در كوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی اتفاقاً زنی مكاره این درویش را دید و خوب گوش داد كه ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت:من پدر این درویش را در می‌آورم. زن به خانه رفت و خمیر درست كرد و یك فتیر شیرین پخت و كمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت:من به این درویش ثابت می‌كنم كه هرچه كنی به خود نمی‌كنی. از قضا زن یك پسر داشت كه هفت سال بود گم شده بود یك دفعه پسر پیدا شد و برخورد به درویش و سلامی كرد گفت:من از راه دور آمده‌ام و گرسنه‌ام درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت:زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت:درویش! این چی بود كه سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر كرد. زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور كه توی سرش می‌زد و شیون می‌كرد، گفت:حقا كه تو راست گفتی؛ هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی. 🍃 🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
کودکانی که نه اولی اندو نه آخری بطور خودکار یک مهارت اجتماعی را می آموزند «میانجیگری». اغلب آنان،در بزرگسالی مذاکره کننده و سخنران خوبی هستند. بزرگترین بازاریابان و افرادصلح طلب جهان فرزندمیانی هستند 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
رابطه ای كه يكی از ركن هاش باشه موندگاريش تضمين ميشه حتی اگه تموم بشه! تصويرش تمام قد و قشنگ باقی ميمونه... 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
بیشتر ساده پسند است یعنی چهره ی خیلی عملی و آرایش های غلیظ مورد پسند مردان نیست سادگی و تناسب اندام مهمترین اصل زیباییست. توی عمل های زیبایی زیاده روی نکنید 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
زوج‌های موفق همسرشان را بهتر از آنچه هست، می‌بینند. تحسین همان داستانی است که شما درباره همسرتان به خودتان می‌گویید و این کار ما را به سوی بهبود روابطمان سوق می‌دهد... 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
😉هر مردی رگ خوابی دارد که فقط همسرش می تواند به راز آن پی ببرد. رگ خواب همسر یعنی شناخت حساسیتهاوعلایق اوجهت نفوذ در دل آقا 🤔راستی رگ خواب همسرتان چیست؟نگو نمی دونم که خیلی بده! 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
💫تصمیم عجولانه برای ازدواج ممنوع! 👈اگر حتی در یکی از شرایط زیر قرار دارید، در مورد ازدواج احتیاط کنید: شیفتگی و دلدادگی بیش از حد 👈 تن دادن به ازدواج برای راضی کردن دیگران 👈 ازدواج پیش از کسب شناخت 👈 آماده نبودن برای تعهد طولانی‌ مدت 👈 عدم تناسب در اعتقادات دینی 👈 نارضایتی والدین هر یک از طرفین 👈 انتخاب کسی که نیازمند تغییر است 👈 تن دادن به ازدواجی جدید درحالی‌که زخم ازدواج پیشین بهبود نیافته 👈 انکار یا نادیده گرفتن شواهدی دال بر ویژگی‌های نامناسب رفتاری و شخصیتی طرف مقابل 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨ هـــــمسرانہ ✨ 💠 مرد هاے مـــــذهبے ؛ گاه یادشان میرود ڪه از همسرانشان بابت حـــــجاب تشڪر ڪنند ! 💖 یادشان میرود ڪه ؛ پذیرایے از مهمان با حـــــجاب سخت تر است ! ❣ یادشان میرود ڪه ؛ مسافرت با حـــــجاب سخت تر است ! 💕یادشان میرود ڪه ؛ بچه دارے با حـــــجاب سخت تر است ! 💝 یادشان میرود ڪه ؛ خرید با حـــــجاب سخت تر است ! ❤️ یادشان میرود ڪه ؛ در گرماے تابستان چه جـهادے است چادرے بودن ! 💎یادشان میرود ؛ اگر خیالشان از همسرشان راحت است ؛ ✅بخاطر سختے حجابے است ؛ ڪه آنها تحمل میڪنند ! 👌گاهے با شاخه اے گـــ🌹ـــل از همسرانتان بابت حـــــجابشان تشڪر ڪنید ...❤️ تا بدانند ڪه جهادے ڪه امروز با حجابشان میڪنند ، برایتان چقدر ارزشمند است ✔ 🍃 🍃 🌸http://eitaa.com/cognizable_wan
مادر و پدرخانم احمدی با پادرمیونی زن دایی و اینکه به قول خودشون من جلوی چشماشون بزرگ شدم اجازه دادن من برم خواستگاری رسمی و سفارش کردیم به خانم احمدی چیزی نگن با دوروز تاخیر راهی قم شدم هربار که چشمم به خانم احمدی می افتاد داغون میشد این بنده خدا فکر میکرد داره دورغ میگه کاش زودتر عقد کنیم تا محبتم به پاش بریزم تا عاشق بشه چقدر این دختر برام عزیزه 🙈🙈 مادر زنگ زد و گفت زنگ زدم منزل آقای احمدی و هماهنگ کردم برای برگشت دوره قم بریم خواستگاری با استرس من بالاخره اون یه روز تموم شد الان تو ماشینیم خیلی استرس دارم رفتم گل فروشی بزرگترین دست گلی که میتونستم تو ماشین جا بدم و خریدم 😍😍🙈🙈 ساعت ۸:۳۰ بود که رسیدیم بعداز سلام و علیک وارد پذیرایی شدیم بعداز صحبت های معمولی ترافیک ،آلودگی آب و هوا وغیره زهره خانم (مامان پریا) پریا دخترم چای بیار 😍 پریاخانم آخرین نفر چای به من تعارف کرد وقتی سرم بلند کردم تا چایی بردارم دیدم بازم چشماش اشک آلوده زیر چشماش گود افتاده بود بعداز یه ربع مادر رو به پدر پریا گفت :حاج آقا خوب میدونید که بچه ها حرفشون قبلا زدن اگه شما اجازه بدید ما همین امشب عروسمون نشون کنیم ایناهم از فردا برن دنبال کارای عقدشون پدر پریا:بله بفرمایید مادرم نشست کنار پریا و انگشتر نشون دستش کرد همه صلوات فرستادن ایول به خودم 👏👏👏 یه قدم بهش نزدیک شدم هورا 🙈🙈🙈 از شادی داشتم بال درمیاوردم ولی جلوش باید جور دیگه وانمود میکردم😢 امروز قراره منو پریا خانم بریم آزمایش خون بدیم دلم میخواست دونفری بریم انقدر محبت به پاش بریزم که همین امروز عاشق بشه اما گفتم به اصل ماجرا شک میکنه 😔😔 برای همین خواهرم زهرا بامن اومد نمیتونستم هیجانم روکنترل کنم برای همین براش یه دسته گل مریم خریدم پریا عاشق گل مریم بود😍😍 رسیدیم دم در خونشون دوبوق زدم پریا با یه روسری آبی آسمانی که سرش بود و ساق همرنگ از خونه خارج شد چه این رنگ بهش میاد🙈🙈 به احترامش هم من هم زهرا از ماشین پیاده شدیم میخواست عقب بشینه 😢😢😭😭 اما زهرا مانع شد 😍 وقتی سوار ماشین شد همینطوری که داشتم رانندگی میکردم دسته گل مریم گذاشتم رو چادرش باتعجب نگاه کرد همونجوری سربه زیر گفتم ناقابله زهرا داشت برای محمد گل میخرید منم گفتم چون شما به گل مریم علاقه دارید براتون بخرم رنگ سرخ به خودش گرفت و گفت خیلی ممنونم رفتیم آزمایش دادیم وقتی ازش خون گرفتن رنگ به رو نداشت طفلکم از استرس فشارش افتاده بود 😔😔 زهرا کمک کرد سوار بشه دلم داشت آتیش میگرفت کاش اصلا میشد بدون آزمایش عقد کرد سرراهم یه جا نگه داشتم رفتم پایین سه تا معجون سفارش دادم گفتم برای پریا ویژه بزنه یه کیک عسلی هم براش خریدم 🍹🍰 حسابی میخواستم براش خرج کنم 😁 وای وقتی میخواست اینا رو بخوره دستمو گذاشتم زیرچونم و بهش نگاه میکردم چیکار کنم خب ذوق دارم🙈🙈🙈☺️☺️☺️ ادامه دارد...❤️💙 http://eitaa.com/cognizable_wan
🛑تئوری مهندسی معکوس ،جنگ ادراکی 🤔 🙄 ✅👈🏻جالبه بدونی تا آروم آروم راه را اشتباه نری 👉🏻 💢اسم هنرمند متعهد به وطن و اسلام را گذاشتند : 👈حکومتی 💢اسم وطنفروش و هم پیاله بیگانگان که جیب هایش پر از پول سعودی و دلار آمریکاست، را گذاشتند :👈 مستقل 💢اسم مدافعان اسلام ،حرم و حریم و ناموسِ کشور که در برابر وحوش دست پروده ی آمریکا و اسرائیل جنگیدند را گذاشتند :👈 مدافعان اسد 💢اسم جاسوس های بهایی را گذاشتند :👈 زندانی سیاسی 💢اسم رقاصان هرزه ی زیر پرچم وهابی ها و سعودی و تروریست ها را گذاشتند : 👈خوانندگان بدون مرز 💢اسم قاتلان مرزبانان ایرانی و تجزیه طلب ها را گذاشتند :👈 مبارزان مدنی 💢اسم اراذلِ مزدورِ آمریکا و اسرائیل و لیدر های اغتشاشات که با هدف جنگ داخلی و سوریه سازی ایران ، همه جا را سوزاندند و کشته سازی کردند و تخریب کردند را گذاشتند : 👈معترضان مظلوم 💢اسم محکومان به قصاص که مرتکب قتل نفس و جنایت شدند را گذاشتند : 👈بیگناهان قربانی 💢 اسم فمنیست هایی که خواهان گسترش بی حجابی،بی عفتی،روابط نامشروع، خیانت،ازدواج سفید،هم جنس بازی،فروپاشی کانون خانواده و استفاده ابزاری از زنان در رسانه و تبدیل کردن آن ها به کالای جنسی هستند را گذاشتند: 👈فعالان حقوق زنان 💢اسم گروه های جهادیِ طلاب و بسیجی ها را که برای کمک به زلزله زده ها، سیل زده ها، محرومین و نیازمندان، همیشه در صحنه حاضرند را گذاشتند : 👈🏻ساندیسخور 💢اسم شاهان بی عرضه و وابسته و فاسد و عیاش ،که ایران را برای بیگانگان تکه تکه کردند و کشور را در بدترین حالت فقر مادی و فرهنگی و دینی و وادادگی قرار دادند را گذاشتند :👈🏻 وطن پرست ✅ساده تر بگویم سال هاست حلقوم های دروغ و تزویر، جای جلاد و شهید،خادم و خائن را برای ما عوض کرده اند... رفیق . بصیرت وتفکر و عقل سالم و صداقت و تقوا و تعصب میهنی لازم است تا دوست و دشمن رو بشناسی ! افلا تبصرون؟؟ افلا تعقلون؟؟ http://eitaa.com/cognizable_wan
💐 میلاد با سعادت امام حسن عسکری(ع) را به حضرت مهدی، امام زمان (عج) تبریک و تهنیت عرض می نماییم.💐 🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸
بچه که بودم آرزو داشتم خیلی پولدار شوم! و اولین چیزی هم که میخواستم بخرم یک یخچال برای "ننه‌نخودی" بود. ننه‌نخودی پیرزنِ تنهای محل ما بود که هیچ‌وقت بچه‌دار نشده بود. می‌گفتند جوان که بوده شاداب و سرحال بوده، سرخاب می‌زده، برای بقیه نخود می‌ریخته و فال می‌گرفته. پیر که شده، دیگر نخود نریخته؛ اما "نخودی" مانده بود تهِ اسمش. زمستان و تابستان آب‌یخ می‌خورد، ولی یخچال نداشت. مامان می‌گفت: "جگرش داغه!" ننه برای خنک کردنِ جگرش، شبها راه می‌افتاد می‌آمد درِ خانه‌ی ما را می‌زد و یک قالب بزرگ یخ می‌گرفت. توی جایخیِ یخچالمان، یک کاسه داشتیم که اسمش "کاسه‌ی ننه‌نخودی" بود. ننه با خانه‌ی ما ندار بود. درِ کوچه اگر باز بود بی‌در زدن می‌آمد تو، و اگر سرِ شام بودیم یک بشقاب هم می‌آوردیم برای او. با بابا رفیق بود! برایش شال‌گردن و جوراب پشمی می‌بافت و باهاش که حرف می‌زد توی هر جمله یک "پسرم" می‌گفت. سلام پسرم؛ خوبی پسرم؟ رنگت پریده پسرم؛ خداحافظ پسرم... یک شبِ تابستان که مهمان داشتیم و توی حیاط جمع بودیم؛ ننه، پرده را کنار زد و آمد تو. بچه‌ی فامیل که از ورود یکباره‌ی یک پیرزن کوچولوی موحنایی ترسیده بود، جیغ زد و گریه کرد. ننه به بچه‌ آبنبات داد. نگرفت، بیشتر جیغ زد. بچه‌ را آرام کردیم و کاسه‌ی ننه نخودی را از توی جایخی آوردیم. بابا وقتی قالب یخ را می‌انداخت توی زنبیل ننه، آرام گفت: "ننه! از این به‌بعد در بزن!" ننه، مکث کرد. به بابا نگاه کرد؛ به ما نگاه کرد و بعد بی‌حرف رفت. و بعد از آن، دیگر پیِ یخ نیامد. کاسه‌ی ننه‌نخودی ماند توی جایخی و روی یخش، یک لایه برفک نشست. یک شب، کاسه را برداشتیم و با بابا رفتیم درِ خانه‌ی ننه. در را باز کرد. به بابا نگاه کرد. گفت: "دیگه آبِ یخ نمی‌خورم، پسرم!" قهر نکرده بود؛ ولی نگاهش به بابا غریبه شده بود. شبیه مادری شده بود که بچه‌هایش بی‌هوا برده باشندش خانه سالمندان. درِ خانه‌ی بابا را زدن برای ننه، شبیه کارت‌زدن بود برای ورود به شرکت خودش. او توی خانه‌ی ما کاسه داشت، بشقاب داشت و یک "پسر". 👌 برای اثبات مادرانگی‌اش به خودش و بقیه، نیاز داشت که کاری را بکند که بقیه‌ی مادرها مجاز به انجامش نبودند "بی‌در زدن به خانه‌ی پسرش رفتن"👌 یک در، یک درِ آهنی ناقابل، ننه را پرت کرد به دنیای خودش و این واقعیت تلخ را یادش آورده بود که "پسرش" پسرش نبوده! ننه‌نخودی یک روز داغ تابستان مُرد. توی تشییع‌جنازه‌اش کاسه‌ی یخ ننه را انداختیم توی کلمن و بابا قدِ یک پسرِ مادرمرده اشک ریخت و مدام آب یخ خورد. جگرش داغ شده بود. یک حرف، یک عکس العمل، یک نگاه،... چقدر آثار به همراه دارد.... 📒📒📒📒📒📒📒 http://eitaa.com/cognizable_wan
یک سیب افتاد و جهان از قانون جاذبه باخبر شد، میلیون‌ها جسد افتاد، ولی بشر معنی انسانیت را درک نکرد! دنیا دو روزه با هم مهربان باشیم. http://eitaa.com/cognizable_wan
﷽ *📝 اثر لقمه حرام* 💢 وقتی می‌خواستند *شیخ فضل الله نورى* را اعدام کنند، *پسر هرزه‏‌اى* داشت كه در پاى دار، *كف می‌زد* و *می‌رقصید* ! 🍂 در زندان قبل از اعدام، كسى به ایشان گفته بود: كه شما چرا *پسرتان* این‌قدر *هرزه* شده است؟! + ایشان فرموده بودند: ⛔ می‌دانستم هرزه می‌شود، چون در *نجف* بودم و مادرش *شیر نداشت* ، دادیم به *زنى* تا به او شیر بدهد. 👈🏻 بعداً فهمیدم او *زن هرزه‏‌اى* (زناکاری) بوده و به *امیرالمؤمنین (ع)* توهین می‌كرده و *فحش* می‌داده است و شیرى كه این *ناصبى* در حلق بچه من ریخته، از این بهتر نمی‌شود‼️ 📖درس‌هایی از قرآن/استادقرائتی 🔥مراقب *لقمه ای* که میاد سر سفره باشیم http://eitaa.com/cognizable_wan