eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀ممکن است در برخی از مسائل با همسر خود اختلاف داشته باشید اما هرگز با نظر او در مقابل دیگران مخالفت نکنید ⚠️در هر کاری پشتیبان همدیگر باشید و در خوشحال کردن هم کوشا 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
یک ماه ﺩﯾﮕﺮ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﮐﻤﯽ ﺳﺎﺩﻩ، ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻗﺪﺭﯼ ﻋﺎﺩﯼ! ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻤﻤﺎﻥ ﭘﯽ ﻓﺮﺩﺍﺳﺖ. ﺍﻓﺴﻮﺱ! ﻓﮑﺮ ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻬﺎﺭ، ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ. ﺟﺸﻦ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ، ﻋﯿﺪ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ؛ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯼ ﺳﭙﯿﺪ ﺗﺮ!!!!!! 💙💙💙👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷🌷🌷 حکایت واقعی زیبا و پندآموز زود قضاوت نکن خانم معلمی تعریف می‌کرد: در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچه‌ها را برای یک سرود آماده می‌کردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان. پدر و مادرشان هم دعوت مراسمند و بچه‌ها در مقابل معلمان و اولیا سرود را اجرا کنند. چندین بار تمرین کردیم و سرود رو کامل یاد گرفتند. روز مراسم بچه‌ها را آوردم و مرتبشان کردم. باهم در مقابل اولیا و معلمان شروع به خواندن سرود کردند. ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست و پا تکان می‌داد و خودش رو عقب جلو می‌کرد و حرکات عجیبی انجام می‌داد. بچه‌ها هم سرود را می‌خواندن و ریز می‌خندیدند، کمی مانده بود بخاطر خنده‌شان هرچه ریسیده بودم پنبه شود. سرم از غصه سنگین شده بود و نمی‌تونستم جلوی چشم مردم یک تنبیه حسابیش هم بکنم. خب چرا این بچه این کار رو می‌کنه، چرا شرم نمی‌کنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!! نمونه خوبی و تو دل بروی بچه‌ها بود!! رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمی‌فهمید به قدری عصبانی‌ام کرده بود که آب دهانم را نمی‌توانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، انگار جیوه بود خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرف‌تر و دوباره شروع کرد! فضا پر از خنده حاضران شده بود، همه سیر خندیدند. نگاهی گرداندنم، مدیر را دیدم، رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرق‌هایش سرازیر بود. از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟! اخراجش می‌کنم، تا عمر دارد نباید برگردد مدرسه، من هم کمی روغنش را زیاد کردم تا اخراج آن دانش‌آموز حتمی شود. حالا آنی که کنارم بود زنی بود، مادر بچه، رفته بود جلو و تمام جوگیر شده بود. بسیار پرشور می‌خندید و کف می‌زد، دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود. همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم: چرا اینجوری کردی؟! چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟! دخترک جواب داد: آخر مادرم اینجاست، برای مادرم این‌کار را می‌کردم!! معلم گفت: با این جوابش بیشتر عصبانی شده و توی دلم گفتم: آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمی‌کنند و خود را لوس نمی‌کنند؟! چشمام گرد شد و خواستم پایین بکشمش که گفت: آموزگار صبر کن بگذار مادرم متوجه نشود، خودم توضیح می‌دهم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است، چیزی نمی‌شنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه می‌کردم. تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان کرولال‌ها همین که این حرف‌ها را زد از جا جهیدم، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!! آفرین دختر، چقدر باهوش، مادرش چقدر برایش عزیز، ببین به چه چیزی فکر کرده!!! فضای مراسم پر شد از پچ‌پچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،، نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!! از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانش‌آموز نمونه را به او عطا کرد!!! با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش می‌رفت و مثل بزغاله برای مادرش جست و خیز می‌کرد تا مادرش را شاد کند!! درس این داستان این بود: زود عصبانی نشو، زود از کوره در نرو، تلاش کن زود قضاوت نکنی، صبر کن تا همه‌ی زوایا برایت روشن شود تا ماجرا را درست بفهمی!! http://eitaa.com/cognizable_wan
📒📒📒📒📒📒📒 درکودکی ازتکلیف می ترسیدیم واکنون ازبلاتکلیفی.... کتاب زندگی چاپ دوم ندارد!!!! پس تامیشود زندگی کنیم... http://eitaa.com/cognizable_wan
کودکی ام را که مرور می کنم، قشنگ ترین قسمت های آن، تعطیلاتِ آخرِ هفته بود پنج شنبه هایی که با اشتیاقی عمیق، از مدرسه سمتِ خانه می دویدیم و در سرمان هزار و یک برنامه برای این یک روز و اندی بود و چه بی هزینه شاد بودیم و چه سرخوشانه می خندیدیم! برای بچه های امروز نگرانم نگرانم از ذوقی که برای تعطیلاتِ آخرِ هفته هایشان ندارند از کوکب خانمی که دیگر نیست و چوپانِ دروغگویی که شاید یک شب که ما حواسمان نبود، گرگ ها آمدند و همراهِ ترس هایِ کودکیِ ما، او را دریدند امروز بچه ها ساده نیستند!همه چیز را می فهمند از هیچ دیوی هم نمی ترسند و من از این ساده نبودن،و من از این نترسیدنِ شان،میترسم ما کودکانِگی و لبخند را در کودکیِ خودمان جا گذاشتیم ما خودمان را و دلخوشی هایِ ساده ی خودمان را ادامه ندادیم و حالا ما مانده ایم و کودکانی که "کودکانه"نمی خندند که اشتیاقی برای هیچ چیز ندارند که نوساناتِ ارز و تمامِ اخبارِ ریز و درشتِ روز را می دانند کودکانی که زودتر از چیزی که فکرش را می کردیم،بزرگ شدند و من از این بزرگ شدن های بی مقدمه می ترسم! http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸متنی واقعا زیبا🌸 "ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" "ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ‌ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ" "ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ" "ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" "ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" "ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" "ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ" "فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به "وفاداریش" "پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر ! هر چه بیشتر ؛ بهتر. 💗💗💗👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
یه نوشته از آلبرت انیشتن درباره آدمای دورو هست که میگه: «دنیا پر است از انسانهای به ظاهر زیبا که هر روز لباسی بر تن می کنند. ولی نزدیکشان که میشوی بوی کهنگی عقایدشان آزارت می دهد...!» http://eitaa.com/cognizable_wan
✅مردان_بدانند هایی که دارند، گاه یادشان میرود که از همسرانشان بابت حجاب تشکر کنند! 🍃یادشان میرود که پذیرایی از مهمان با حجاب سخت تر است! 🍃یادشان میرود که مسافرت با حجاب سخت تر است! یادشان میرود که بچه داری با حجاب سخت تر است! 🍃یادشان میرود که خرید با حجاب سخت تر است! 🍃یادشان میرود که در گرمای تابستان چه جهادی است چادری بودن! 🍃یادشان میرود اگر خیالشان از همسرشان راحت است؛ بخاطر سختی حجابی است که آنها تحمل میکنند! ✅گاهی با شاخه ای گل از همسرانتان بابت حجابشان تشکر کنید، تا بدانند که جهادی که امروز با حجابشان میکنند ، برایتان ارزشمند است. http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸 بچشید لذت زیستن را ، پیش از آن که توان لذت بردن را از دست بدهید 🌸 دوست بدارید دوست داشتنی ها را، پیش از آن که در گذر زمان جذابیتشان را برایتان از دست داده باشند 🌸 به شوق درآیید از تمام زیبایی های حیات:وقت بگذارید برای دیدن طلوع ها و غروب ها ، برای شنیدن موسیقی آب و نسیم 🌸 برای بوییدن گلهای وحشی خودرو ، برای شستن چشمها و گونه هایتان در زلالی چشمه ها ،برای دراز کشیدن زیر سایه ردیف صنوبرها و به خواب رفتن با لالایی خش خش برگهایشان 🌸 از لحظه لحظه ی این زندگی کوتاه بی تکرار تا نهایت شوق وشکوفایی ، لذت ببرید پیش از آن که دیگر نباشید و نتوانید.   ارزشمندترین اتفاق جهان است دریغش نکنید نه از خودتان و نه از دیگران. 💙💙💙👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻بچه از صدای خُروپف باباش اذيت شده، داره به مامانش میفهمونه كه من نميتونم با اين صدای بابا بخوابم 😂😂
🍂اهل دلی چه زیبا می گفت: 🌱ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!! 🌱ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...! 🌱ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...! 🌱ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...! 🌱ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...! 🌱ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!! 🌱ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!! 🌱ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!! 🌱ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...! 🌱ﺭﺍﺳﺘﯽ ، عشق قدیمی ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...! ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ گریه هایش ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...! 🌱ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...! 🌱ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!! 🌱ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ✅ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!! ✅من می مانم و خدا..... با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو ترسانده اند.. چرا...؟‌  http://eitaa.com/cognizable_wan
🍂سه چیز پشت آدم است. ایمان به خدا مردم داری فامیل 🍂سه چیز باعث فشارقبر است قاطع صله ارحام عدم پرهیزاز ادرار تارک الصلوه 🍂سه چیز دین را تشکیل می دهد. حق شناس و حق گوی حکم به عدالت وفای به عهد 🍂سه چیز نور چشم را زیاد می کند. خواندن قرآن نگاه به والدین و مومن نگاه به سبزه 🍂سه چیز از دشمن بدترند. نفس جاسوس منافق 🍂سه چیز حاکمان را متزلزل می کند. بی عدالتی بی توجهی به فقرا اشرافگری 🍂سه چیز در اخرت انسان را نجات میدهد. شفیعان اعمال صالح دعای والدین 🍂سه چیز باعث سقوط انسان است. تکبر دشمنی بامردم ثروت حرام http://eitaa.com/cognizable_wan
اگه کسی به تو لقب بدی داد، لازم نیست بهت بربخوره این لقب به تو صدمه نمی زنه، برعکس نشون می ده که خود گوینده از لحاظ اخلاقی چه قدر فقیره. 🍁http://eitaa.com/cognizable_wan
! 🔵حواستون باشه که اگر دایما از همسرتون بپرسید: ❌منو دوست داری؟ ❌همه چی خوبه؟ ❌من خوشکل ام؟ ❌هیکلم خوبه؟ و سوال های مشابه این سوال ها... 🔵به یادشون میارید که شایدم واقعا خوب نیست! شاید ایرادی داره!!! اتفاقا برعکس باید انجام بدین؛ هر از گاهی که جلوشون هستید برین جلوی آینه و از خودتون تعريف كنيد 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ ❗️ زن و شوهر نباید توقع داشته باشند طرف مقابل بعد از اینکه با او ازدواج کرد تمام روابط، تفریح‌ها، دوستان و دل مشغولی‌هایش را کند و همه وقتش را به او اختصاص دهد. ⚠️ این توقع و محصور کردن طرف مقابل مانع از ایجاد و موثر است. 🔻 و یقینا روز به روز از شما بخاطر محدود کردن همسرتان کاسته می‌شود. 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
سونیا سابنیس یه حرف قشنگ میگه، میگه: "کسی رو انتخاب کنین که در اتاقی مملو از جمعیت شما را انتخاب میکند، نه کسی که‌ در اتاق خالی انتخابش شما هستید." به زبون خودمون لنگه کفش تو بیابون کسی نباشین... http://eitaa.com/cognizable_wan
زن و شوهر یک سال بعد از ازدواج به زیبایی صورت یکدیگر فکر نمی کنند، بلکه هردو متوجه اخلاق و رفتار هم‌ میشوند... ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
این‌کارها‌رو‌‌تـرک‌کـن!❌❣ •فکر کنی که آدم ضعیفی هستی و توی گذشته زندگی کنی🛣 •بخوای همه رو راضی نگه داری و بعدش تقصیرها رو گردن بقیه بندازی🏝 •فقط بشینی وهي فکر کنی و توی رویا غرق بشی و هیچ کاری نکنی🚛 •از متفاوت بودن بترسی !🌿 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
یاد بگیر وقتی کسی ناراحتت کرد با او نجنگی.... گله نکنی... فقط کافی است خودت را برایش کمرنگ کنی... 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
برای نشان دادن مهرومحبت راههای مختلفی وجود دارد. برای مثال لمس کردن دستان همسرتان هنگام تماشای تلویزیون یا انداختن پاهایتان روی پاهای یکدیگر درهنگام خواندن روزنامه ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی خانه ایست با هزاران پنجره دلت را به‌سوی هر کدام بگشایی زندگی سهم تو را از همان‌جا می‌دهد پنجره ی عشق را بگشا که وجودت را از آن سرشار کنی... 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
👈🏼 زوج هايى كه يكديگر را تشويق و تحسين مى كنند به اعتماد به نفس يكديگر و افزايش علاقه بينشان كمك می كنند پس همواره خالصانه همسرتان را در امورش تشويق كنيد... ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم نمونه ایی از جاهلیت مدرن در بهشت زهرا که بجای اقرار و عبرت دارن ساز میزنند http://eitaa.com/cognizable_wan
برای مستقل شدن کودک اجازه دهید خودش انتخاب کنند. این انتخاب کردن ها تمرینات ارزشمندی است که کودک برای تصمیم گیری انجام می دهد و باعث می شود فرزند شما در آینده در مورد انتخاب شغل، شیوه زندگی وازدواج بدون تردید و با قاطعیت بهتری تصمیم بگیرید. پدر: ببین چه جور برات بهتره. تکالیفت رو قبل از شام انجام بدی یا بعد از شام؟ مادر: پسرم کدوم شلوارتو میخوای بپوشی سرمه ایی یا خاکستری رو؟ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوت‌ها در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو! اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمی‌ست باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت http://eitaa.com/cognizable_wan
عکس بالا تصویر گدا نیست ...! این مرد دکتر دیوانه پزشک متبحر لنگرودی است که بدلیل مطالعه زیاد و همدردی با مردم فقیر و غصه خوردن و همزاد پنداری با آنها متاسفانه دچار روانپریشی شده بود ...! دکتر دیوانه پشت کاغذ سیگار نسخه مینوشت و مجانی بیماران را ویزیت میکرد ... جالب این بود که تمام داروخانه های شهر خط دکتر را میشناختند و نسخه اش را میپیچیدن و البته به بیماران به دلیل احترام به دکتر ارزانتر حساب میکردن ...! تشخیص دکتر عبدالله بسیار خوب بوده و خیلی ها وقتی از رفتن پیش دکترهای روز نتیجه ای نمی گرفتند صبر میکردن تا او را در کوچه و خیابان بینند او مطب نداشت و مثل دوره گردها تو کوچه خیابونا میگشت ... این پزشک سالهاست فوت کرده ولی هنوز یاد و خاطره اش در ذهن مردم هست ... این عکس توسط آقای آل بویه زمانی که طبق عادت در حال مطالعه کتاب قرضی از کتابفروشی میرفطروس بوده در همانجا گرفته شده و این عکس در یکی از جشنواره های عکاسی انگلستان جایزه دوم راگرفته ...! دکتر عبدالله اهل اطراف رودسر بوده و همه جا پیاده می رفته ولی پاتوق اصلیش لنگرود بوده است ...! http://eitaa.com/cognizable_wan