فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یک روش آسون برای تعویض گلس گوشی📱👌🏻
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گول نعمت را نخور مشغول صاحبخانه باش
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
پسری به نام دارا در یکی از روستاهای کوچک زندگی می کرد.او18 سال داشت و بسیار زیبا بود.او قلبی رئوف و مهربان داشت.دارا در یکی از روزههای پائیزی که که در مقابل خانه ی شان نشسته بود و برای زندگی آینده خود برنامه ریزی میکرد،چشمش به دختری رعناافتاد.آن دختر اهل آن روستا نبود.دخترک بسیار زیبا بود.نام آن دختر سارا بود.هر دوی آنها به هم زول زده بودند و همدیگر را نگاه می کردند وهیچ یک جرأت اول صحبت کردن را نداشت.یکی دو دقیقه ای به همین صورت ادامه داشت تا اینکه دختر به راه خود ادامه داد و رفت. مدتی گذشت دارا هر روز در فکر سارا بود،حتی در زمانی که کارمی کرد ، درس می خواند و حتی در زمان استراحت فکرش شده بود سارا و سارا وسارا…یک روز وقتی دارا به همراه همکلاسیهایش به روستا برمیگشت،دوستان او پیشنهاد دادند که برای چند ساعتی به روستائی که در چند کیلومتری از روستای آنها بود بروند و تفریحی بکنند.دارا برعکس همیشه قبول کرد. آنها به روستا رسیدند و به طرف امام زده ای که در ان روستا بود حرکت کردند.دارا ابتدا به سمت آبخوری امام زاده رفت.در حال نوشیدن آب بود که صدای دختری را شنید، به طرف صدا حرکت کرد.دختری را دید که درحال رازو نیاز بود…بله آن دختر سارا بود و آن روستا محل زندگی او.دارا در گوشه ای در حالی که مخفی شده بود، سارا را نگاه می کرد.وقتی سارا مناجاتش تمام شد به طرف خانه حرکت کرد و دارا نیز او را تعقیب میکرد، تا اینکه سارا به خانه اش رسید.خانه ای کوچک و قدیمی،در زد پیر زنی آرام آرام آمد ودررا باز کرد و سارا وارد آن خانه شد دارا که خوشحال بود به خانه اش باز گشت.چند هفته ای گذشت.یک روز دارا برای زیارت امام زاده به طرف روستا حرکت کرد.مثل همیشه اول به سمت آبخوری رفت.بعد از گذشت یکی دو ساعت که زیارتش تمام شد به طرف روستایش حرکت کرد.هنوز داخل روستا بود که صدای ناله و زاری شنید.ناخوداگاه به سمت صدا حرکت کرد ناگهان خود را در مقابل خانه سارا دید.حجله ای در مقابل در خانه قرار داده بودند و اعلامیه ای را روی آن نصب کرده بودند.در ان اعلامیه تصویر سارا دیده می شد،به نامش نگاه کرد نوشته بودند ساره زمانی.حالش بد شد گوئی با پتکی به سرش زده بودند در حالی که گریه میکرد به طرف خانه حرکت کرد.او درآن روز قسم خورد تا با هیچ دختری صحبت نکند و خود را در خانه حبس کند.سال های زیادی به همین صورت گذشت.او 58 سالش شده بود.دارا قسم خود را شکسته بود و به بیرون از خانه می رفت.روستای آنها به شهر بزرگی تبدیل شده بود. پارکی در نزدیکی خانه ی دارا قرار داشت.دارا ازدواج نکرده بود به همین خاطر به بچه خیلی علاقه داشت و هر روز برای دیدن بچه ها به پارک می رفت.در یکی از روزهای تایستانی که دارا به عادت همیشگی به پارک رفته بود صدای ناله های پیرزنی را شنید که آه و ناله میکرد. بی اختیار به طرف او حرکت کرد و احوال او را پرسید سر صحبت بین آن دو باز شد و هر دو شروع به درد و دل کردند.پیرزن اززمان نوجوانی خود صحبت می کرد و می گفت 17 سال داشتم.روزی که به روستای دیگری رفته بودم ،پسری را دیدم که در مقابل خانه ی شان نشسته بود و به من زُل زده بود و نگاه می کرد.آن پسر بسیار زیبا و جذاب بود.عاشقش شدم ولی دیگر او را ندیدم. دارا هم شروع به گفتن تمام خاطرات دوران جوانیش کرد.وقتی صحبت دارا تمام شد پیرزن شروع به گریه کردن کرد و گفت سارائی که عاشقش بودی من هستم و آن کسی که توحجله اش را دیدی خواهر دوقلوی من بود که ساره نام داشت.دارا که چشمهایش را اشک گرفته بود و از روی خوشحالی نمی دانست چه کار کند،در همان پارک از او خواستگاری کرد.و هر دوی آنهابا دلهائی جوان زندگی تازه ای را شروع کردند.
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمله امام رضا علیه السلام به آیه الله بهجت
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
الاغی که اسیر شد. 🐴
عباس رحیمی رزمنده:
در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند.
از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلا اهل تنبلی نبود.
یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد.
چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم.
اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد.
الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود.
بازم دم الاغه گرم تا فهمید اشتباه رفته برگشت بعضی ها با اینکه کارهای اشتباه بزرگی رو انجام میدن اصلا پشیمون نیستن و راهشونو ادامه میدن😐
🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
#نمنمعشق
قسمت شانزدهم
#فصلدوم
مهسو
با چشمای گردشده نگاهم میکرد…
+شوخی میکنی؟؟؟
_نهههه…واقعا میخوام راجع به دینت بدونم…کاربدیه؟
+نه نه اصلا…ولی خب آخه عجیبه…چیشد که یهویی…واقعانمیفهمم
لبخندغمگینی زدم و گفتم
_نپرس یاسر…خودمم نمیدونم…ولی میدونم که…توآرامش داری…آرامشتو از اعتقادت میگیری…من تشنه ی این آرامشم…
لبخند عجیبی زد و گفت…
+هرچی دوس داشتی،هروقت سوالی داشتی حتما بیا بپرس…منم بهت چندتا کتاب میدم…کمکت میکنه…
_ممنون…حتماسراغت میام
+امشب میبرمت خونه ی بابا اینا و چندتا کتاب که اونجادارم رو بهت میدم…علی الحساب با بهترین کتاب شروع کن…قرآن
_اخه…من..بلدنیستم بخونمش…
+بلدبودن نمیخوادکه عزیزم…معنی داره..شما معنیش روبخون…
_مطمئنی؟
+شکنکن…
کتاب رو بااحترام خاصی از دسنش گرفتم و ازاتاق خارج شدم…
یاسر
همونجا روی زمین نشستم و سجده ی شکر انجام دادم…خدایا یعنی میشه؟
خدایا خودت دستش روبگیر…یاامام حسین اگه دستش روبگیری که شک ندارم میگیری و خودت به روشنایی میرسونیش،به جان جوونت قسم هرسال سه تا مستحقو میفرستم کربلا…بیان پابوست..
**
توی اتاقم مشغول نمازخوندن بودم…داشتم سلام نماز رومیدادم که درباشدت بازشد….باآرامش نمازم رو تموم کردم و به عقب چرخیدم
_چی شده؟طوفانه؟
+بله،طوفانه…این چه دینیه آخه..یکجا حرف از رستگاریه…یکجا مهربانی ورحمت…یکجا عذاب شدید..یکجا هم ناقض حقوق بشرمیشین…
با تعجب بهش زل زدم و گفتم
_بشین..آروم باش…حرف میزنیم…
روی صندلی نشست و گفت
+منتظرم
_همش چهارروزه داری مطالعه میکنی..به این نتیجه رسیدی که ما ناقض حقوق بشریم؟
+بله…
_چرااونوقت..
+هزارتادلیل دارم..
_خب یکیش
+مثلا نصف بودن دیه ی زن…
مثلا نصف ارث بردن…مثلا اینکه حجاب فقط برای خانمهاست…
_کافیه…فهمیدم…من برات توضیح میدم
#دیرآمدیبهدیدنماماخوشآمدی
#ادامه دارد
http://eitaa.com/cognizable_wan
#نمنمعشق
قسمت هفدهم
#فصل_دوم
مهسو
منتظرتوضیحاتش بودم
+ببین عزیزم ،اگردراسلام خداوندفرموده که دیه ی زن نصف زنه کاملا عادلانه است…چون مرد سرپرست یک نسله..یک خانوار…اگرمردی کشته بشه زن و فرزندان و خانوادش بی سرپرست میمونن..پس نیاز به دیه ی کامل دارندبرای تأمین امورزندگی…ولی اگرزنی کشته بشه،دیه ی اون نصف دیه ی مرده چون مرد توانایی تأمین داره…مرد وظیفشه که خودش رو تأمین کنه وحمایت لازم نداره…
همین دین ما میگه زنی که شیرمیده به بچه اش،داره به همسرش لطف میکنه..و درقبال این لطف میتونه ازهمسرش پول بگیره…
تواینوندیدی ولی نصف بودن دیه رودیدی؟
_خب این به کنار..من چندتامورددیگه هم گفتم
لبخندارومی زدوگفت
+شک نکن برداشتت ازوناهم غلط بوده…مثلا بحث حجاب…کی گفته حجاب فقط برای زن هست؟
خداوند به مردهم میگه لباس تنگ و چسبان و بدن نما و کوتاه نپوش…میگه به ناموس مردم نگاه نکن حتی اگر پوشیده باشه…یادته روزای اول به من گفتی امل؟چون سرم همش پایین بود…مخصوصا باراول که دیدمت بااون لباس…
از اینکه اینقدرک بی ادبیم رو به روم آوردشرمنده شدم…
+من اونموقه حجاب کرده بودم…حجاب چشممورعایت میکردم…چون اعتقادم اینه که چشمی که به نامحرم نگاه کنه..چشمی که پرده ی حیا و عفتش دریده بشه دیگه اشکی برعزای حسین ع نمیریزه مهسوجان…این امل بودن نبود..باحجاب بودن بود…
زنی که خودش رو ازدید نامحرم طبق دستوراسلام میپوشونه برای خودش ارزش قائل شده…چون اعتقادش اینه که هرکس و ناکسی ارزش نداره که جسم اونوببینه…من میگم دختری که حجاب میگیره و ازهمه بهتر چادر روی سرش میزاره منه پسر کمترین کاری که میتونم بکنم اینه که نگاهش نکنم…چون باید پیش پای اون دختر زانو زد…اینقدرکه مقامش بالاست…
متوجه شدی عزیزدلم؟
_آره….
#راهیستراهعشقکههیچشکنارهنیست
#ادامه دارد
http://eitaa.com/cognizable_wan
#نمنمعشق
قسمت هجدهم
#فصلدوم
یاسر
متوجه بودم که محو حرفهام شده…وتشنه ترازهروقت دیگه ایه…
+خب شاید یه نفر دلش پاک باشه..ولی دوست داشته باشه با یه تیپ دیگه بگرده…چه اشکالی داره؟
_ببین،جدای ازاینکه هردین و مذهب و کشوری قوانین ورسوم خاص خودشوداره،یه سری چیزهاروهم عرف نمیپذیره…مثال میزنم برات…بهرحال توجامعه شناسی خوندی و با این چیزا آشنایی…من الان همسرتوام،همیشه به تومیگم دوستت دارم…یک روز من رو با دختری توی رستوران میبینی درحالی که میگیم ومیخندیم…اعتراض میکنی..میگم که عزیزم این ظاهرقضیه اس..من تورو دوست دارم فقط…توباورمیکنی؟
+خب مسلما نه…تابلوئه داری دروغ میگی..
_دیدی…پس چطور توقع داری خلاف کار خدارو انجام بدی واون باورکنه که دلت پاکه و دوستش داری؟
سکوت کرد…
_خب؟
+یه سوال دیگه..خدایی که اینقدر ازرحمتش حرف زده شده…چطور ممکنه بخاطر یه سری گناه کوچیک مارو به شدت عذاب بده…
_سوال خوبیه…مامیگیم خدامون ارحم الراحمینه…ولی گناه کنیم عذابمون میده…
ببین عزیزم..وقتی پسر یک آدم عادی خلافی روانجام بده کسی ازش توقعی نداره…نمیگه ازش بعیدبود…ولی اگه همون خطارو پسرپیغمبرانجام بده همه عصبی میشن و ازش بدمیگن..چون ازش توقع نداشتن..جریان ماهم همینه..خدا میکه اگه ادعای بندگیت میشه تمام وکمال بنده باش..وگرنه جزاشومیبینی..ازت توقع خلاف ندارم…اگه انجام بدی میگن یه خداپرست این کاروکرد…مجازات کارتو باید ببینی…
#دستموبگیر
#نذاراشتباهبرم
#ادامه دارد
http://eitaa.com/cognizable_wan
یه سنگ انداختم تو دریا،
جالب بود دریا اصلا به روی خودش نیاورد که سنگی به سمتش پرتاب شده.
یاد خودم افتادم که چه زود با یه حرف یا رفتار کوچیک ناراحت میشم.
از اون روز یادم موند که آدم وقتی بزرگ بشه و عمیق، بزرگترین مشکلات رو هم در خودش غرق میکنه، نه اینکه خودش غرق مشكلات بشه.
🙏🏻 خدایا دل های ما را دریایی کن...
http://eitaa.com/cognizable_wan
"زندگی را طلاق ندهید."
این یعنی اینکه خودتون رو از خوشی های دنیا و زندگی؛ محروم نکنید
در مقابل مشکلات؛ تسلیم نشید و زانوی غم بغل نگیرید.
خودتون رو دوست داشته باشید و به خودتون و خواسته هاتون احترام بذارید
یادتان باشد بهترین دوست شما "تصویرهای ذهنی خوب شما از خودتان" است.
دیگران را دوست بدارید حتی کسانی که با شما همراه و هم عقیده نیستند.
از کسی متنفر نباشید که روزگارتان رنگ تنفر نگیرد و سیاهی جذب نکند.
از هیچ کس توقعی نداشته باشید که جز دلگیری پیامدی به همراه ندارد.
یادتان باشد که شاید کسی هم از شما توقعی دارد و شما نمیدانید.!
زندگی را زندگی کنید...
چندان هم که فکر میکنید وقت نیست!
http://eitaa.com/cognizable_wan
دانستن تفاوتها ، راز آرامش در خانواده موفق
📌 علت کم حرفی مردان :
👈 برای شما هم حتما پیش آمده که وقتی سوالی از همسرتان در مورد یک موضوع مهم میپرسید، با سکوت و تردید او در پاسخ دادن روبه رو می شوید.
احتمالا تا به حال فهمیده اید که مردها چنین آموزش دیده اند که باید تمامی جواب ها را بدانند و ترس، عدم اطمینان یا تردید خود را به شما نشان ندهند.
نتیجه چنین حالتی آن است که مردها مراحل مختلف فرایند تفکر را درونی کرده و تا موقعی که به نتیجه یا راه حلی نرسیده اند
پاسخی به شما نمیدهند.
👈 همین تفاوت به ظاهر کوچک با شما میتواند جرقه بسیاری از مشکلات را در زندگی مشترک تان بزند.
💕💕💕
http://eitaa.com/cognizable_wan
آیا میدانید ❓❓
⁉️یک خرس بالغ قادر است با سرعت یک اسب بدود.
⁉️قلب یک جوجه تیغی در حالت عادی 190 بار در دقیقه میزند که در دوران خواب زمستانی به 20 بار در دقیقه کاهش می یابد.
⁉️ اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند.
⁉️ کانگروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند.
⁉️ قلب میگو در سر آن واقع است.
http://eitaa.com/cognizable_wan
🤶🏻 نصیحتهای مادر بزرگ حتما بخونید، خیلی عالی و عین واقعیته 👌🏻
👈🏻 هر وقت خواستی نمک تو غذا بریزی، پشت تو بکن به شوهرت تا نبینه چقدر ریختی.................
نتیجه اخلاقی( هر چیزی رو به شوهرت نگو)
👈🏻 مامانم می گفت نونت رو واسه دل خودت میخوری لباستو واسه دل مردم میپوشی.
یعنی که توی خونه ات ممکنه نون خالی بخوری کسی نمی بینه ولی لباست رو همه می بینن پس خوب و تمیز و مرتب بپوش.
👈🏻 مامانم همیشه میگه :
دستی رو که نمیتونی گاز بگیری ببوسش.
یعنی وقتی کسی آزارت داد و زورت بهش نرسيد بجای جنگ و دعوا با خوبی و سیاست باهاش رفتار
👈🏻 مادربزرگ خدابیامرز من همیشه بهمون میگفت :دلتون برا کسی ازته دلتون نسوزه وخیلی عمیق ناراحت نشین چون همون بلاسرخودتون میاد.
دلیلشم اینه که خداقهرش میگیره چون ماهرچقدر هم مهربون باشیم بازم به پای مهربونی خدانمیرسیم
(این جمله رو من (هدیه) ب شخصه تجربه کردم..)
دلسوزی ممنوع
👈🏻 همیشه بهم میگفت به هیچکس بینوانگو چون خودت بینوا میشی.
👈🏻 مادر بزرگ دوست من تو روز عروسی دوستم بغل گوشش بهش توصیه کرده که هیچوقت تعریف هیچ زنی رو جلوی شوهرت نکن. چون باعث میشه شوهرت به زنهای اطرافش دقت کنه و عادتش بشه.
👈🏻 مادر بزرگ من:
شبا هيچ وقت جدا از هم نخوابيد حتي اگر قهريد. شايد شب يه دفعه پاتون به هم گير كرد.
👈🏻 مادر بزرگ من میگفت هیچ وقت نون و تخم مرغ تو خونه تون تموم نشه. نصفه شبی کسی بیاد خونه تون ازتون انتظار چلو کباب نداره اما حداقل یه نمیرو میزاری جلوش.
👈🏻 پدر بزرگ خدا بیامرزم میگفت: جایی نشین که ور نخیزی حرفی بزن که ور نتیزی( مراقب نشست و بر خواستت با اطرافیانت باشه)
👈🏻 مادربزرگ من میگفت اگه شوهرت دوستت باشه دنیا دشمنت باشه خیالت راحت باشه، ولی اگه دنیا دوستت باشه شوهرت دشمنت باشه فایده نداره.
👈🏻ﻣﺎﺩﺭ ﺟﻮﻥ ﻣﻦ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺯﻧﻲ ﺭﻭ ﺑﺒﻴﻨﻪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﺸﻜﻞ ﺩاﺭﻩ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﻴﮕﻪ ﻧﻨﻪ ﺗﻮ کشتی ﻛﻪ هستی ﺑﺎ ﻧﺎﺧﺪا ﺳﺘﻴﺰﻩ ﻧﻜﻦ.
👈🏻 اینو مامانم میگه جاری جاریو زرنگ میکنه...هوو هوو رو خوشگل. یعنی هووها از نظر قیافه باهم رقابت میکنن...وجاریها تو کارو تلاش از هم پیشی میگیرن.
اگه دقت کنید واقعا راسته
👈🏻 مامانم همیشه این مثل رو میگه که از مامانش یاد گرفته میگه همیشه نصفتو به شوهرت نشون بده نصفتو نشون نده ما همیشه میگفتیم چجوری میشه نصفو نشون داد نصفشو نه !
بعدها فهمیدیم منظورش اینه همه چیزتو به شوهرت نگو.
👈🏻 یه چیز دیگه هم میگه
همیشه پوستو بشکاف پولتو بزار توش.
یعنی همیشه برای خودت پس انداز مخفی داشته باش.
👈🏻 مادر بزرگم میگفت تعریف 2 نفر رو تو جمع نکنین. یکی بچه یکی شوهر زود چشم میخورند.
👈🏻 مامان بزرگ من میگه:
اول و آخر زندگیت فقط شوهرت برات میمونه، نه بچه هات، نه پدر مادرت...پس همیشه هوای شوهرت رو داشته باش!!
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻نکات کاربردی در #خانهداری👌
🔹برای این که شیرهای آب همیشه تمیز و براق باشن، آنها را با دستمال چرب تمیز کنین. بعداً میبینین که تمیز کردنشون چقدر راحت تره.
🔹قبل از اینکه گرد و خاک روی میز و مبلها را با دستمال پاک کنین، یکم نرم کننده لباس به دستمال بزنین، اینطوری دیگه گردوخاک به وسایل نمیچسبه.
🔹برای تمیز کردن قابلمه ها و تابه هایی که غذا به سختی تهشون چسبیده، یکم نمک داخلشون بریزین و بعد با اسکاج بشورین.
🔹اگر روی گاز را با روغن زیتون تمیز کنین و بعد با یه دستمال تمیز خشکش کنین، دیگه بعد از این لکه ها راحت از روی گازتون پاک میشه.
🔹برای تمیز کردن و برق انداختن سینک ظرفشوئی، یکم لیمو و نمک روی سینک بمالین تا عین روز اولش بشه.
❤️❤️❤️👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
پراگما Pragma:
بالاترین نوع عشق تلقی می شد؛ عشقی حقیقی که منشا آن درک یکدیگر، سازش، از خود گذشتگی و فداکاری و تحمل است. این عشق نوعی عشق عملی است و برای همین است که در خصوص این عشق، جمله ی (عاشق ماندن) را به جای (عاشق شدن) بکار می بردند چرا که این عشق در طی زمان به وجود می آید و نیاز به درک میان عاشقان دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
این چند جمله را همیشه در ذهن خود داشته باشید:
- زنی که به او بسیار توجه شود، هر روز زیباتر میشود.
- درد چیزی است که شب با تو میخوابد
صبح چند ثانیه پس از تو بیدار میشود.
- در مسیری که برای رسیدن به آرزوهایتان طی میکنید
به شخص جدیدی بدل میشوید
فرد جدید به آرزوهای آدم قبلی میرسد.
- دشمن قوی شکستت میدهد
دشمن صبور اما تو را شبیه خودش میکند.
- اگر جرات کشتن کسی را ندارید، وقتش را تلف کنید.
" وقت کشی " بزرگترین جنایتیست که پیگرد ندارد.
- عموم لذتهایی که مردم به تجربه آن میبالند، اولیهترین ماجراجوییهای انسانهای اولیه است.
- تختخواب یک یا دو نفره
خواب ذاتاً یک نفره است
خواب انحصاریترین حریم و انفرادی ترین سلول دنیاست.
- انسانِ کامل، حیوانِ درونِ خود را پذیرفته
از این رو با دیگرِ حیوانات کنار میآید.
- هیچکس ناگهان نمیگذارد برود
به تدریج میگذارد، ناگهان میرود.
- ارتفاع که بالا میرود احساس غرور میکنی، بالاتر که رفت، احساس تنهایی.
- برای ورود به باغ وحش بلیت بخرید
حیوانات در قفس اند، برای برگشتن به شهر اسلحه بخرید.
- وقتی هیچکس اطراف تو نیست و به هیچ نیرویی امیدی نداری تو تنها نیستی، بلکه آزادی.
- جایی که بزرگترین دغدغه تفریح کردن است
هرچه نزدیکتر باشی، اسباببازیتری.
- چیزی که هزینه نگهداریش بیشتر از قیمتش باشد
توجیه نگه داشتن ندارد، اگرچه انسان.
- فراموش کردن یک فعل نیست، یک پروسه است.
- در طوفانی که به راه انداختی من تحمل میکنم. تو میشکنی.
- تو از من متنفر نیستی، تو از حسی که به من داری متنفری.
- زندگی یک پیشنهاد است، به کسی که هنوز وجود ندارد.
- تحمل یعنی بگذاری؛ درد بیاید، بماند، بِدَرَد، برود.
http://eitaa.com/cognizable_wan
✅ چرا پیامبر خلوت با زنان را حرام کرد؟ + دلیل علمی
به مردان مومن بگو که چشم خود روبندند و عفت خود را حفظ کنند چرا که این کار برای پاکیزه ماندن آنهاست و به زنان با ایمان هم بگو که چشم خود را فروبندند و دامان خود را حفظ کنند و آرایش خود را آشکار نکنند و با حجاب باشند ( آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور ) . »
کافی است به مدت 5 دقیقه با زنی نامحرم خلوت کنی تا میزان ترشح هورمون استرس در بدنت بیشتر شود» این چیزی است که یک تحقیق علمی جدید به آن دست یافته است. به نقل از روزنامه دیلی تلگراف!
دانشمندان در دانشگاه Valencia تاکید می کنند که خلوت با زنی زیبا منجر به بالا رفتن ترشح هورمون کورتیزول(cortisol) می شود که این هورمون مسؤل ایجاد استرس در بدن است. با اینکه افرادی که تحقیق بر روی آنها صورت گرفته سعی کردند که چشم خود را از نگاه کردن و یا حتی خود را از فکر کردن باز بدارند ، ولی با این همه این مانع آن نشد که جسم این هورمون را ترشح نکند.
محققان می گویند که هورمون کورتیزول برای بدن ضروری است ولی بشرط اینکه به مقدار کم ترشح شود. ولی چنانچه میزان ترشح این هورمون بیش از اندازه متعارف شود و این اتفاق چندین بار تکرار شود در این صورت خطرناک است و امکان دارد بدن را به بیماری های خطرناکی از جمله امراض قلب، بالا رفتن فشار خون و مرض قند و یا مراض دیگر مبتلا می سازد که حتی ممکن است به ناتوانی جنسی نیز بینجامد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۰ عادت مشترک شادترین آدمهای دنیا!🪅
۱.آنها از هر لحظهی زندگی لذت میبرند!
۲.ذهنیت آنها ذهنیت رشد است!
۳.آنها دور و برشان را از آدمهای شادی
مثل خودشان پر میکنند!
۴.آنها رؤیاپرداز هستند!
۵.آنها صبور هستند!
۶.آنها اوقاتی از روز را فقط به خودشان
اختصاص میدهند!
۷.آنها نه فقط برای نیازهای مادی،بلکه
برای تجربه نیز هزینه میکنند!
۸. بیش از آنکه گیرنده باشند، بخشندهاند!
۹. آنها از سختی نمیترسند!
۱۰.آنها دست از یادگیری برنمیدارند!
http://eitaa.com/cognizable_wan
😩 چطور حسرت زندگی دیگران را نخوریم؟
👀 بیشتر «حال بد» های ما از جایی شروع شد که به جای اینکه دنبال این باشیم چه چیزی به ما لذت و از درون آرامش می دهد، مدام در حال نظاره کردن دیگران بودیم که از چه چیزی لذت می برند.
🕹همیشه بهتر از بهتر هم هست. اجازه ندهید ذهنتان به شما شاخص بدهد، بلکه شما باید به ذهنتان شاخص بدهید؛ کنترل ذهن باید در دست ما باشد، نه کنترل ما در دست ذهن. ما باید خوشبختی را برای ذهنمان تعریف کنیم، نه اینکه ذهنمان هر روز با یک شاخص جدید به ما دیکته کند که بدبختیم یا خوشبخت!
❇️ هر وقت در زندگی، دیدید که حال درونی تان بد است و از زندگی احساس رضایت نمی کنید، بدانید پای 2 عامل وسط است:
1- یا ذهنتان چیزی را که ارزش نیست را به عنوان ارزش درنظر گرفته است.
2- یا چیزی که ذهنتان به عنوان ارزش در نظر گرفته، واقعا ارزشمند است، اما شاخص غلطی را برای میزان سنجش این ارزشمندی انتخاب کرده است.
↔️ ذهن انسان برای اینکه متوجه شود یک چیز چقدر لذت دارد، مجبور است که آن را با یک شاخصی مقایسه کند، اما تا حالا به این فکر کردید که آن شاخصی که ذهنتان، همه لذت ها را با آن می سنجد، خودش از کجا آمده است؟
💰هر چه بیشتر به زندگی مادی دیگران سرک بکشید، توقعات و انتظارات مادی شما بیشتر می شود، بدون اینکه درستی یا غلط آن بررسی شود! از این نکته هم نباید غافل شد: چیزی که زیاد دیده و شنیده شود، طبعا تبدیل به باور می شود.
⬅️ امیرمؤمنان علی(علیه السلام) جمله زیبایی دارند که می فرماید: «دل دفتر چشم است.» یعنی هر چه چشم می بیند، دل آن را ثبت می کند و می خواهد!
📎 #خانواده_سبک_زندگی
http://eitaa.com/cognizable_wan
✅این متن آرامش خوبی به آدم میده:
🍂 ۱. ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺴی را ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻪ ،ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎ ،ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ !
🍂 ۲. ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﻫﺴﺘﯿﻢ , ﻓﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﺩ
ﻧﻔﺴﻬﺎﯼ ﺁﺧﺮﺵ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ; ﭘﺲ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮔﻠﻪ ﻭ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ.
🍂 ۳. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺁﺭﻭﻣﺶ ﮐﻨﯽ ; ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺭ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺶ ﻣﯿﺰﻧﻪ, ﭘﺎﺩ ﺯﻫﺮ ﺷﻮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻥ.
🍂 ۴. سه ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﺪ :
🌱ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﯾﺎﺭﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
🌱ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﺭﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
🌱ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﺳﺨﺘﯿﻬﺎ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
🍂 ۵. ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺑﻪ ﻋﻘﻠﺶ ﺑﻨﮕﺮ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺛﺮﻭﺗﺶ زﻥ ﺭﺍﺑﻪ ﻭﻓﺎﯾﺶ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻟﺶ ، دﻭﺳﺖ ﺭﺍﺑﻪ ﻣﺤﺒﺘﺶ ﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﻼﻣﺶ ، ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍﺑﻪ ﺻﺒﺮﺵ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ، ﻣﺎﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﺑﺮﮐﺘﺶ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ، ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ ،ﺩﻝ ﺭﺍﺑﻪ ﭘﺎﮐﯿﺶ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ .
🍂 ۶. ﺳﻪ ﺗﺎ " ﺍ " ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻩ
🌱 ﺍﻣﯿﺪ
🌱 ﺍﺻﺎﻟﺖ
🌱 ﺍﺩﺏ
🍂 ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ " ﺱ "
🌱 ﺳﻌﺎﺩﺕ
🌱 ﺳﻼﻣﺖ
🌱 ﺳﺮﺑﻠﻨﺪی
💙💙❤️👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹🌹
زندگی یک سفر بهم ریخته،
پیچیده و پر چالش است اما ما برای آن ساخته شده ایم!
هر روز صبح با هر حالی که داری
با وجود هر غم و غصه و چـالشی که در زندگیات داری ،
از جا بلند شو
یک لباس خوب بپوش
به خودت بـرس
در صحنه زندگیات حاضر شو
مهم نیست کار مهم یا مفیدی انجام میدی یا نه ، مهم اینه که از جا بلند شی
مهم اینه که به سستی و افسردگی نه بگی ،
مهم اینه که استعفا ندی
مهم اینه که با وجود همه مصائب حرکت و رشد را انتخاب کنی.
🌹🌹
http://eitaa.com/cognizable_wan
8 ضرب المثل مدیریتی عجیب و جالب از سراسر دنیا؛
•جامایکا:
🔹قبل از آنکه از رودخانه عبور کنی، به تمساح نگو "دهن گنده"
▫️تفسیر: تا وقتی به کسی نیاز داری، او را تحمل کن و با او مدارا کن.
•هاییتی:
🔹اگر میخواهی جوجه هایت سر از تخم بیرون آورند، خودت روی تخممرغ ها بخواب.
▫️تفسیر: اگر به دنبال آن هستی که کارت را به بهترین شکل انجام دهی آن را به شخص دیگری غیر از خودت مسپار.
•آمریکای لاتین:
🔹یک خرگوش احمق، برای لانهی خود سه ورودی تعبیه میکند.
▫️تفسیر: اگر خواهان امنیت هستی، عقل حکم میکند که راه دخالت دیگران را در امور خودت بر آنها ببندی
•آفریقا:
🔹هر سوسک از دید مادرش به زیبایی غزال است.
▫️تفسیر: معادل فارسیاش میشود، اگر در دیدهی مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی.
•روسی:
🔹بشکه خالی بلندترین صدا را ایجاد میکند.
▫️تفسیر: هیاهو و ادعای زیاد نشان از تهی بودن دارد.
🔹هر که چاقوی بزرگی در دست دارد، لزوماً آشپز ماهری نیست.
▫️تفسیر: دسترسی به امکانات مطلوب ضامن موفقیت نیست.
•اسپانیا:
🔹برای پختن یک املت خوشمزه ، حداقل باید یک تخم مرغ شکست.
▫️تفسیر: بدون صرف هزینه به نتیجه مطلوب دست نخواهی یافت
•ژاپنی:
🔹اگر می خواهی جای رئیس ات بشینی پس هلش بده بره بالا
▫️تفسیر: برای پیشرفت زیر آب کسی رو نزن.
http://eitaa.com/cognizable_wan
روی کمک هیچ کسی حساب نکن🍃
یادت باشد روی کمک هیچ کسی جز خدا حساب باز نکنی، اوست که بی منت می بخشد، اوست که بی انتها عطا میکند و اوست که عاشقانه و بی توقع حمایتت می کند.
هر زمان چشم امید به دستهای دیگران داری
جهان بواسطه همان افراد به تو ثابت می کند، کسی که منشاء عشق، منبع اجابت و مقصد آرامش است را فراموش کرده ای و او خداست،
او همانیست که محبتش بی دریغ است،
او همانیست که نه کینه ای دارد و نه منتی میگذارد و محبتش بی پایان است.
یادت باشد آنگاه که نیازمند دست کسی هستی به دستان عاشقش متصل شو و چشمهایت را بر هر کسی غیر از او ببند،
بدان که می بخشد، بدان که لطفش پاک است، بدان که منتظر درخواست توست و هر چه بگویی اجابت می کند، و باور کن همان خدایی که به تو زندگی بخشید می تواند به تو ثروت، عشق، سلامتی و اعتبار ببخشد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
روزی بود روزگاری بود، زمستان و برف بود، صاحب باغ که از خانه ماندن خسته شده بود با خودش گفت: برم به باغم سری بزنم، به باغش رفت برف روی زمین نشسته بود باغبان گفت: دو سه ماه دیگر درختانم دوباره به بار می نشیند؛ ناگهان چشمش به درخت انجیری افتاد که بر شاخه هایش چند تا انجیر روییده بود.
باغبان با تعجب گفت: نکند خواب می بینم؟ این فصل و میوه انجیر؟ باغبان با خودش گفت: بهتر است میوه ها را به پادشاه هدیه کنم تا جایزه ای به من بدهد، با این فکر به طرف قصر پادشاه راه افتاد.
دربان ها پرسیدند: با شاه چکار داری؟ باغبان گفت: آمده ام هدیه مخصوص به شاه تقدیم کنم، شاه از دیدن انجیرها خوشحال شد، دو سه تا انجیر خورد و گفت: از این باغبان در قصر پذیرایی کنید تا برگردم.
باغبان فکر کرد که شاه برمی گردد و جایزه ی خوبی به او می دهد موضوع این بود که شاه به شکار می رفت، شکار شاه چند روزی طول کشید وقتی به قصر برگشت دلخور و ناراحت به اتاق خوابش رفت؛ چون نتوانسته بود شکار کند ، کسی هم جرات نکرد درباره باغبان با او حرفی بزند.
چند روز گذشت، صاحب باغ با اعتراض گفت: به شاه بگویید مرا مرخص کند ولی آنها جواب درستی به او ندادند، باغبان صدایش بلند شد داد و بیداد راه انداخت و خودش را به در و دیوار کوبید.
آنها هم ناراحت شدند و او را بعنوان دیوانه به تیمارستان فرستادند صاحب باغ مدتها در تیمارستان ماند دیگر کسی باور نمی کرد که او سالم است و دیوانه نیست.
از قضای روزگار یک روز شاه با درباریانش برای بازدید از تیمارستان به آنجا رفت باغبان او را دید و تمام ماجرا را برای شاه تعریف کرد، شاه خندید و گفت: چه سرنوشت بدی داشته ای.
حالا دستور می دهم که تو را آزاد کنند و بعد تو را به خزانه من ببرند و هر چه خواستی بردار باغبان به خزانه جواهرات شاه رفت.
مدتی در خزانه گشت و به خزانه دار گفت: آنچه من می خواهم در اینجا نیست، پرسیدند : تو چه می خواهی؟ باغبان گفت: به دنبال یک تبر تیز و یک جلد قرآن می گردم.
خبر به پادشاه رسید، باغبان را صدا کرد و گفت: چرا به جای جواهرات (تبر و قرآن) می خواهی!
صاحب باغ گفت: تبر را به دلیل این می خواهم که با خود به باغ ببرم و درختی را که بی موقع میوه داد و مرا به این درد و رنج انداخت ببُرم و قرآن را هم به این دلیل که پیش فرزندانم ببرم و آنها را به قرآن قسم بدهم که به طمع مال و دنیا و جایزه به کارهایی مثل کاری که من کردم دست نزنند.
از آن به بعد، به کسی که می خواهد محبت و لطف بی موقع انجام دهد می گویند: درختی را که در غیر فصل بار بدهد باید از ریشه درآورد.
🍃
🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌼یک حدیث قدسی هست که خیلی عجیب،اصلا آدم را از خجالت آب میکند . . .
✍خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع؛ وَ يا مُحلفا عَلِيِّ هجرنا، كَفَر؛ أَنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُدُ لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحَتْه وَ هَجَرتَنا؛ ای كسی كه وصال ما را ترك كردهای، برگرد. و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خوردهای، سوگند خود را بشكن. ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، پس چقدر عجیب است كه تو او را دوست خود گرفتهای و ما را ترك كردهای. [📚 بحرألمعارف، جلد ۲، فصل ۶۲]
این یعنی چی ؟! فرض کن یک رفیق صمیمی داری که عاشقش هستی و دوستش داری و براش همه کار میکنی. یک روز که تو خیابون داری قدم میزنی، میبینی یک نفر داره با رفیقت دعوا میکنه، و شما میری جلو و برای دفاع، با طرف دعوا و کتک کاری میکنی و دیگه باهاش دشمن میشی و ازش متنفر میشی،چون دوستت رو اذیت کرده.... اما بعد از چند روز میبینی این دوست و رفیقت داره با اون آدم راه میره و میگه و میخنده....
💢چه حالی پیدا میکنی؟
💢چقدر ناراحت میشی؟
به دوستت میگی، آخه رفیق من بخاطر تو با اون دعوا کردم و با اون دشمن شدم و حالا تو رفتی با اون رفیق شدی و دست انداختی گردنش و ؟؟!!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⏰ http://eitaa.com/cognizable_wan