eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 🔴 پنج ایده برای اینکه قهرسریع تر تمام شود 🌷 - به خوبی هایش فکرکنید 🌷 - بدانید درهربحث دوطرف مقصرهستند 🌷 - شماپیشقدم بشوید 🌷 - جزئیات بحث و دعوا را مرور نکنید 🌷 - به او لبخندبزنید http://eitaa.com/cognizable_wan
⚫️ اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری درباره مراسم عزاداری امسال 🏴 دفتر مقام معظم رهبری: ♦️مراسم عزاداری امسال در حسینیه امام خمینی (ره) به علت رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و تأکید رهبری به رعایت دستورالعمل‌ها بدون حضور جمعیت و تنها با حضور یک سخنران و یک مداح برگزار می‌شود. ♦️امید است به برکت عرض ارادت و عزاداری‌های خالصانه همه ارادتمندان اهل‌بیت علیهم‌السلام بویژه ملت حسینی ایران، دفع بلا و بیماری نزدیک‌تر شود. ♦️این مراسم از شب هفتم تا شب دوازدهم محرم (چهارشنبه ۵ شهریور تا دوشنبه ۱۰ شهریورماه) به مدت ۶ شب برگزار خواهد شد. ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲
🌺 چهارم شهریور، روز کارمند گرامی باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به این میگن سورپرایز😁😁 متخصصین واتساپ در حال کار روی آپدیت جدید: http://eitaa.com/cognizable_wan
من : بابا تو امتحان 9 گرفتم 😞 بابا : تو خنگی به مامانت نمیرفتی نمیشد؟😡 جلو چشام نباش من : بابا تو امتحان 15 شدم ☺️ بابا : چرا 18 نشدی؟ من : بابا تو امتحان 18 شدم بابا : یه روز نشد بیای بگی 20 شدم😏 من : بابا جووووووون 20 شدم بابا : بخون پسرم ، به خاطر خودت داری میخونی ، به خاطر من که نمیخونی😐😁 لامصب بمبِ انرژیه😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
~چجوری داشته باشیم🐈🍓- <><><><><><><><><><><> ~با یک دوست حرف بزنید: صحبت کردن در مورد خشم و اضطراب، نه تنها به آرام شدن‌تان کمک می‌کند بلکه این احساس را به شما می‌دهد که تحت حمایت هستید و می‌فهمید که تنها نیستید. داشتن حمایت اجتماعی برای احساس امنیت کردن و پذیرفته شدن مهم است.[☔️🌸] ~یک مکان آرامش بخش پیدا یا درست کنید: انتخاب ممکن است برای هرکسی متفاوت باشد، اما باید بدانید وقتی پریشان می‌شوید، کجا بروید. مثلا، شاید دل‌تان بخواهد به طبیعت پناه ببرید، به تماشای آب بنشینید یا در آن غوطه‌ور شوید و اجازه دهید آب، آرام‌تان کند. یا شاید هم با بودن در جمع کسانی که به شما اهمیت می‌دهند و حمایت‌تان می‌کنند بیشتر احساس آرامش کنید. با آنهایی که باعث رنجش و اضطراب‌تان می‌شوند زیاد وقت صرف نکنید.[🥮🧁] ⟅🍭💕⟆ ⇢𖧷▿ http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالا بردن پرچم حسینی توسط زن وشوهر اروپایی در بلند ترین نقطه اقیانوس منجمد شمالی http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به طورکلی متخصصان طب سنتی برای عسل این خواص را قائل هستند: 🔹 و تصفیه کننده خون 🔹تقویت سیستم ایمنی بدن 🔹کاهش دردهای استخوانی و مفاصل 🔹غضروف ساز و ترمیم کننده مفاصل 🔹کاهش دهنده نفخ 🔹مفید برای گرفتگی عروق 🔹بهبود ناراحتی‌های روده 🔹ضد سرفه 🔹مقوی مغز و اعصاب 🔹تقویت کننده حافظه 🔹نرم کننده سینه 🔹کنترل و بهبود اسپاسم 🔹تب بر 🔹بهبود سردرد و میگرن 🔹بهبود آرتروز 🔹مفید برای معالجه رعشه 🔹تقویت کننده بینایی 🔹ضد صرع 🔹ضد تشنج 🔹بهبود کننده تنگی نفس 🔹مسکن و تسکین دردهای مختلف بدن 🔹کاهش دهنده فشار خون 🍯 http://eitaa.com/cognizable_wan
⁉️آیا می دانید : ❓اولین عزاداری بدون هیئت و پرچم و چای و خرما از گودی قتلگاه شروع شد زینب کبری رسما آمدند تو قتلگاه روضه خواندند و شروع به عزاداری کردند بعد از آن در کوفه خطبه خواندند مردم گریه کردند اشک ریختند ⁉️آیا می دانید : ❓همسران ابا عبدالله مثل رباب یک سال برای اباعبدالله عزاداری کرد ⁉️آیا می دانید : ❓تا زمان مرگ ابن زیاد لعنتی حدودا 5 سال زن های بنی هاشم لباس عزا بر تن داشتند ⁉️آیا می دانید : ❓*ام البنین در بقیع برای امام حسین (ع) و ابالفضل گریه می کرد ⁉️آیا می دانید : ❓ام سلمه در خانه خودش اشک می ریخت ⁉️آیا می دانید : ❓ابن عباس بعضی ها می گویند آنقدر گریه کرد تا نابینا شد ⬛مطلب پایانی : با این ظلم بنی امیه و بنی مروان اجازه عزاداری به صورت گسترده نبود شخصی و در منزل و جای خاص بوده است اما تعطیل نشد فراموش نشد و زنده ماند حادثه عاشورا ، نکند به خاطر کرونا عزاداری ها تعطیل شود نکند به خاطر این ویروس منحوس عزاداری کم رنگ شود. http://eitaa.com/cognizable_wan
🔵 *۹سفارش از قران که اگر عمل کنیم خیلی از رفتارهایمان شاید شکل دیگری بخود گیرد* *👌فَتَبَيَّنُوا:* اهل تحقیق و بررسی باشید، قبل از اینکه سخنی بگویید، خوب در باره آن تحقیق کنید. *👌فَأَصْلِحوُا* اگر بین دوستان و آشنایان شما کدورتی هست، میان ایشان صلح و سازش برقرار کنید و خود نیز اهل صلح و سازش باشید. *👌وَأَقْسِطُوا:* عادل باشید و براساس حق قضاوت کنید و در اجرای حق، میان دوست و آشنا با غریبه فرقی نگذارید. *👌لَا يَسْخَر:* دیگران را مسخره نکنید، مردم‌ و‌ اقوام گوناگون را به سُخره نگیرید. *👌وَلَا تَلْمِزُوا:* به دیگران طعنه نزنید و از آنها عیب جویی نکنید. *👌وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَاب:* لقب‌های زشت و ناپسند بر یکدیگر مگذارید و از اینکه یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند صدا بزنید، شدیداً اجتناب کنید. *👌اِجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ:* از بسیاری از گمانها دوری کنید، همچنین از گمان بد در مورد دیگران به شدت خودداری کنید. *👌وَلَا تَجَسَّسُوا:* اهل جاسوسی و پرده دری نباشید و در کار و زندگی دیگران سرک نکشید. *👌وَلَا يَغْتَب:* اهل غیبت پشت دیگران نباشید و جلساتی را که در آن غیبت کسی می شود، ترک کنید. *🗣 🌹این سفارشات ۹گانه در سوره مبارکه حجرات آمده و برخی از رهنمودهای الهی در تعامل با سایر انسانها را به اختصار بیان فرموده است.🌹 http://eitaa.com/cognizable_wan
❇️ امروزه استفاده از ، یکی از گزینه‌ها برای بحث بین زوج‌ها است. چون طرف مقابل روبروی شما نیست، استفاده از هر آزاد است. ❇️ اشکال این روش آن است که و مقابل دیگر درک نمی‌شود و به همین دلیل، ممکن است نوشته‌ها به شکل نادرست شوند و اغلب ممکن است منجر به شود. ❇️ بحث از طریق ، به روابط می‌زند، بهتر است برای رسیدگی به موضوعات حساس به صورت حضوری بحث انجام شود. ═══✼🍃🌹🍃✼══ http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹قسـمـت نــود و چـهـارم "اباالفضل" برگشتن به مشهد همانا و گرفتن دل من همانا. خیلی خیلی دلتنگ صحن و سرای آقا بودم و همش تو فکر این بودم که بریم مشهد زندگی کنیم. اما کار و زندگیم اینجا بود. کاش میشد... خلاصه شروع کردم به کار و خیلی مصرانه و هدف دار کار میکردم تا زندگی خوبی رو برای همسر و دخترم درست کنم. نمیخواستم کمبودی رو حس کنن از زندگی با من. از هر لحاظی کمبوداشون رو برطرف میکردم‌. هم مالی هم عاطفی.. اسم تازه و زندگی تازه داشتم و خوشحال هم بودم. خداروشکر میکردم اینهمه دوسم داشته و بهم نگاه کرده که شدم یک بنده مسلمون و شیعه خودش. زهرا هم روز به روز خانم تر و مهربون تر میشد. محدثه یک سالش شده بود و فرداشب تولدش بود. زهرا گفت همه رو دعوت کنم میخواد جشن بگیره منم اطاعت کردم. رفتیم کیک و بادکنک و تم صورتی خریدیم براش با کلاه رنگی. برای هدیه جشن تولدش هم پلاک ون یکاد قشنگی گرفتیم و رفتیم خونه. مهمون هامون رو دعوت کردیم و صبح زود زهرا شروع کرد به تزئینات خونه. منم تا عصر رفتم سرکار و با عصر با خریدایی که خانمم سفارش داده بود برگشتم خونه. مهمونا کم کم اومدن و زهرا چون به همه محرم بود دیگه چادر نپوشید و به جاش لباس صورتی خیلی قشنگی تنش کرد که مثل فرشته ها کرده بودش. تن محدثه هم مثل لباس خودش کرده بود و شدن نقل مجلس. مامانم هنوز با محدثه سرسنگین بود و من خیلی از این بابت ناراحت بودم. همه مهمونا که اومدن جشن رو شروع کردیم. محدثه کلی ذوق میکرد و دستاش رو بهم میزد. زهرا بعد از فوت کردن شمع ها ایستاد و گفت: این جشن هم یک دورهمی ساده است هم تولد محدثه جان هم اگه خدا بخواد آشتی کنونه. بعد رفت سمت مامانم و گفت:عمه جون من نمیدونم شما چرا با من سرسنگینین و محل نمیدین. من بدی به شما نکردم اگرم کردم عذر میخوام ازتون. من و اباالفضل میخوایم یک عمر با هم زندگی کنیم پس میخوام با من خوب باشین و مثل دختر خودتون بدونین منو‌. نشست کنارش و دستشو گرفت بوسید. مامانم تعجب کرد و من از ته دلم به همسرم افتخار کردم. _شما هم مثل مامان خودم. هیچ فرقی ندارین برام. ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹قسـمـت نــود و پنـجــم _مامان؟نمیخواین چیزی بگین؟ مامانم سکوت کرده بود و از خجالت سرش رو پایین انداخته بود. _مامان جون من شما رو مثل مامان خودم دوست دارم باور کنین. بعد لبخندی بهش زد که خودم کیف کردم. خوشحال بودم که همچین همسر خانوم و مهربونی دارم. به وجودش افتخار میکردم و بهش می بالیدم. _من..من شرمندتم عروس گلم. خیلی حرفا پشت سرت زدم و مطمئنا خیلی چیزا شنیدی برای همین..پشیمونم. زهرا دست مامان رو فشار داد و گفت:دشمنتون شرمنده مامان جون. من از شما کینه ای به دل ندارم فقط دلم میخواست تو این شب قشنگ هیچکس با کسی دعوا و خصومت نداشته باشه. خلاصه روبوسی کردن و آشتی کردن. همه با خوشحالی رفتن سراغ کادو ها و زهرا هم اعلام کرد کادوها رو. بعد باز کردن تموم کادو ها، زهرا گفت:اولا ممنونم از همه شما که قدم رنجه کردین و اومدین تو جشنمون شریک باشین. دوما خواستم بگم که من از زندگیم خیلی راضیم و افتخار میکنم به داشتن همچین خانواده خوب و صمیمی.. فقط الان، اینجا جای خواهرم..محدثه جون خالیه. دلم خیلی براش تنگ شده و دوست داشتم اونم پیش ما بود. یک قولیم که پیش خودم به خدا دادم این بود که از دخترش به نحو احسن مراقبت کنم و نزارم آب تو دلش تکون بخوره. همه شروع کردند به دست زدن و من و زهرا رفتیم تو آشپزخونه برای تقسیم کیک ها. _زهرا؟ برگشت سمتم و گفت:جانم؟ نگاهش رو به جون میخریدم. محو صورت و نگاهش بودم که گفت:جان؟؟؟ _زهرا من.. به داشتنت افتخار میکنم. لبخندی به روم پاشید و گفت:حالا یه سوپرایزم دارم برات که بیشتر افتخار کنی بهم. با ذوق گفتم:چی؟چی؟ سرشو پایین انداخت و گفت:تو به زودی پدر میشی.. هنگ کردم.. باورش برام سخت بود که زهرا باردار باشه. از خوشحالی زبونم بند اومده بود و قادر به حرف زدن نبودم. _چی؟؟ زهرا؟؟تو؟؟ _نه عزیزم ما.. ما داریم بچه دار میشیم. از ذوق چشمام پر اشک شد و ته دلم خدا رو شکر کردم. دستش رو گرفتم و فشار دادم. _حالا فهمیدم دلیل اون تکرار خوابی که میدیدم چیه؟ _کدوم خواب؟ _من خواب میدیدم که تو یک باغ بزرگیم و یک خانم نورانی نوزاد کوچیکی رو بهم میده و از اون طرف مردی سوار بر اسب میاد جلوم و منم از خواب میپرم. _خب؟ _اون خانمه حضرت زهراست و اون بچه محدثه من..اون مرد اسب سوار هم حضرت اباالفضل. محدثه رو حضرت فاطمه بهم دادن منم اسم این بچه ای که تو راهه رو میزارم فاطمه. حضرت اباالفضل هم که زندگیمو نجات داد از بلایی که ممکن بود سرم بیاد. دلم آروم گرفت وقتی زهرا آروم سرشو گذاشت رو سینه ام و گفت:خیلی خوشحالم از اینکه دارمت اباالفضل. منم بالبخند روی موهاشو بوسیدم و گفتم:منم بهت افتخار میکنم خانوم خونه ام. دوست دارم عزیزم... دوستـت دارم را بایــد هر از گاهـــی آرام گفـــت تاصدای عشق شنیده شود. 💥پـایـان http://eitaa.com/cognizable_wan
رمان جدید ما❤️ " " نویسنده :سید مهدی بنی هاشمی تعداد پارتها:35 👇👇👇👇
🔮داستان🔮 . ❤❤ . 🚨 . قلبم برای تو.... -سهیل...سهیل اونجا رو نگاه کن...نوشته ثبت نام راهیان نور...به نظرم بریم بد نیستا.. -ول کن بابا جون عزیزت...کجا بریم اخه با این بسیجی مسیجیا؟!😐 -ای بابا تو هم که همش ضد حالی😑.میریم سر به سرشون میزاریم میخندیم دیگه😆 حسن تو نظرت چیه؟؟😯 -من حرفی ندارم وحید جان اگه داش سهیل بیاد منم میام -سهیل بیا بریم دیگه😕سه تایی خوش میگذره ها😄 -نمیدونم...بیا اول یه سر بریم تا محل ثبت نامش اگه پولی مولی باشه من نمیام...از الان گفته باشم...برا رفتن تو خاک و خل من پول بده نیستما😐 -باشه بریم...زده به دفتر بسیج مراجعه کنید...فک کنم بدونم کجاست. -باشه...بریم . -سلام -سلام العلیکم...بفرمایین -علیکم السلام برادر 😆😆خوبی اخوی؟! -الحمدلله..شما خوبید؟؟ بفرمایید؟؟ -خوبی ما که برا کسی مهم نیست...شماها باید خوب باشید😂😂 میخواستیم بپرسیم کی میپرین؟! -ببخشید...متوجه نشدم...میپریم؟؟ -اره دیگه...کی از ظلمات دانشگاه به سمت نور میپرید 😂😂 -فک کنم منظورتون تاریخ اعزام راهیان نوره؟! -افرین به ادم چیز فهم...اره همون...کی قراره برید؟؟ -اگه عمری باقی بمونه ان شا الله هفته بعد -خب شرایطش چیه؟؟ خلوص نیت میخواد؟!😂 -شرایط خاصی که نداره فقط ثبت نام و تعهد اخلاقی رو پر کنین. -باشه...مشکلی نی...ما اخلاقمون به این خوبی😁 -پس فعلا خدافظ...بعدا مزاحم میشیم. -یاعلی...خدا نگهدار . -علی کی بودن اینا...صدا خندشون تا اون اتاق میومد؟! -اومده بودن راهیان ثبت نام کنن -اوه اوه...پس امسال با اینا داستان داریم😐 -به دلت بد راه نده...همینکه اومدن ثبت نام یعنی شهدا صداشون زدن☺ -لا اله الا الله...امیدوارم همه چی به خوبی ای که تو میگی باشه😐 . . 🔮 -مریم شنیدی دانشگاه میخوان راهیان نور ببرن؟؟ -اره زهرا..خیلی دلم میخواد بیام ولی مامانم میگه نرو که گرد و خاک اونجا برات خوب نیست😔..باید از دکترم اجازه بگیرم 😕 -خب کار نداره که بعد دانشگاه یه نوبت بگیر باهم بریم اگه اجازه داد کتبا بنویسه که مامانت قبول کنه. -باشه...خدا کنه قبول کنه 😔 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔮داستان🔮 . ❤❤ . . یک هفته بعد . سهیل بدو که جا نمونیم... باشه بابا الان میام...مگه بدون ما جرات دارن جایی برن😀 -اینایی که من دیدم سایه مارو با تیر میزنن چه برسه منتظرمون بمونن😆 -اونوقت ما سایشونو با شمشیر میزنیم😂😂 . -سلام اخوی..تقبل الله... اتوبوس ما کدومه؟! -علیک سلام...اتوبوس شماره دو..بفرمایین -بخوایم شماره یک بشینیم چی؟!😯 -شماره یک ماله خواهرامونه ... -یعنی شما یه اتوبوس خواهر دارین؟؟😂 اونوقت ما که خواهرمون نیومده چیکار کنیم ؟؟😕 -لا اله الا الله...بفرمایین ساکاتون رو سریع تر بزارید که باید حرکت کنیم😐 .-باشه...اینم به خاطر شما...😆 . سوار اتوبوس شدیم و یه راست رفتیم آخر اتوبوس و با بچه ها شروع کردیم به خوندن انواع آهنگ ها و ترانه ها تا خود دوکوهه..صدای نچ نچ بچه بسیجیا بلند شده بود 😅 ما این ته اتوبوس آمنه آمنه میخوندیم و میرقصیدیم اونا جلوی اتوبوس با نوای کاروان میخوندن و سینه میزدن...توی اتوبوس یک وضعی شده بود که بیا و ببین...چند بار بهمون تذکر دادن ولی گوشمون بدهکار نبود 😃 . . . -حاجی اینا آبروی اردوی مارو میبرن... -خب چیکارشون کنیم؟؟کاری نمیشه کرد الان -من میگم برشون گردونیم😐 -خدا رو خوش نمیاد سید...تا اینجا اومدن بزار این چند روزم بمونن...مهمون شهدان... -من نمیدونم...پس هرچی پیش اومد مسئولیتشون با شما.به من ربطی نداره... -ان شاالله چیزی نمیشه... -خود دانید... . چند روز اول اردو گذشت و ماهم صحبت شیطنت هامون تو کل اردو پیچیده بود. همه بچه های کاروان میگفتن امسال راهیان نور با وجود اینا اصلا حال و هوای سابق رو نداره... شبها موقع خاموشی بلند بلند میخندیدیم و جشن پتو میگرفتیم... روزها هم که توی اتوبوس برنامه بزن و بکوب داشتیم و از غذا و خوراکیها هم همیشه انتقاد میکردیم.. چندین بار اومدن بهمون تذکر دادن ولی گوش هیچکدوممون بدهکار نبود...چون ما به این بهانه اومده بودیم تفریح کنیم... خلاصه همه از دستمون کلافه شده بودن و ناراضی بودن.. . http://eitaa.com/cognizable_wan
🔰 روزی در یکی از مجالس روضـه شرکت کرده بودند، شخص حرّاف و لوده‌ای که علامه را نمی‌شناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرف‌های بی‌ربـط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضـور دارد حضرت علاّمه طباطبایی است؛ چرا که علامه، بسیار کم حرف بود و ظاهر بسیار معمولی و متعـارفی داشت. 🔻بعد از آنکه به آن شخص می‌گویند: آقا! حداقل امروز که حضرت علامـه طباطبایی حضور دارند، مراعات کنید و در محضر ایشان مودّب باشید و درست صحبت کنید! 🔻او می‌‌پرسد: حضرت علاّمه طباطبایی ایشـان هستند؟ می گویند : بله ! بعد آن بنده خدا می گوید: من خیـال ‌کردم ایشان مرثیه‌‌خوان‌ است. فکر نمی‌کردم، ، ایشان باشند. 🔰علامه با شنیـدن این سخن می‌فرمایند: «ای کاش من مرثیـــه‌‌‌خوان حضرت سیدالشهــدا علیه‌السـلام بودم! من حاضرم همه این سالیانی که مشغول درس و تالیـف و فعالیت‌‌های علمی بوده‌‌ام بدهم و ثواب یـک جلسه مرثیـه‌‌خوانی ابا عبدالله الحسیــن را به من بدهنـد». 🌐 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔰 علائم معده: درد سوزش، آروغ‌های ترش‌، اتساع شکم، حالت تهوع، استفراغ، ترشح زیاد از حد بزاق دهان، بی اشتهایی، لاغری، اسهال وکم خونی، تیرگی مدفوع، و در صورتی که زخم در ناحیه مری باشد ناحیه حفره گردن دردناک می‌باشد. http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وظیفه رهبری چیست؟ رهبر انقلاب مشکلات مردم را نمی‌بینه؟ چرا رهبر انقلاب کاری نمیکنه؟ این سوالات را بارها شنیدیم حالا جوابش را از زبان خود رهبر انقلاب بشنوید...! این ویدیو را به دوستان خود هم اشتراک کنید
❤️💫❤️ *همه بخونن* ❤️ *به نکات مثبت همسرتان فکر کنید* 🔸 وقتی همیشه به ایرادهایی كه همسرتون داره فكر كنید، روز به روز بیشتر ازش دور می‌شید. اما... 🍃 اگر همیشه به نکات مثبتش فکر کنین اونوقت هر روز بیشتر از دیروز براتون عزیز می‌شه ✍️ لیستی از خوبیهای همسرتون تهیه کنین و بزنین کنار آینه اینطوری هم خودتون هر روز می بینید و هم شوهرتون با دیدن نقاط مثبتش خوشحال و برای انجامش تشویق میشه ✅ همه ما باید به این مسئله فکر کنیم که تمام انسانها خوبی و بدی رو با هم دارن و هیچ انسانی کامل نیست و اینکه میگن زن و مرد کامل کننده هم هستن مصداق همین موضوعه. ❤️💫❤️ http://eitaa.com/cognizable_wan
🕌 کربلایی شدن ، به حرف و ادعا نیست 👈 به عمل و بروز در رفتار است . 🕌 کربلایی شدن یعنی : 🇮🇷 با خانواده ، خوب بودن 🇮🇷 با فامیل ، صله رحم کردن 🇮🇷 با پدر و مادر ، مطیع بودن 🇮🇷 با مردم ، مهربان بودن 🇮🇷 با همسر ، عاشق بودن 🇮🇷 با نامحرم ، سنگین و مغرور بودن 🇮🇷 با کودکان ، بازی کردن 🇮🇷 با بزرگترها ، متواضع بودن 🇮🇷 با فقرا ، همدردی کردن 🇮🇷 با علما ، احترام و کسب علم کردن http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸 شما جوانهای مطالبه گر ، 👈 باید سنت های غلط را نقض کنید .! 🌸 بعضى از تصورات و سنت هاى غلط ، 🌸 مانع از رواج ازدواج جوانها می شود . 🌸 شما که جوانید و مطالبه‌‌ گرید ، 🌸 باید با این سنتهاى غلطى که ، 🌸 سد ازدواج هستند ، مبارزه کنید . 🌸 بایستى با حرف و عمل آنها را نقض کنید ؛ http://eitaa.com/cognizable_wan
🇮🇷☀️☀️☀️ ☀️☀️☀️ ☀️☀️ ☀️ 🌸 یکی از عوامل آرامش جوانان خصوصا پسران 👈 داشتن حجاب کامل توسط دختران است . 🌸 از زیبایی ، اندام ، برجستگی بدن ، مو ، 🌸 لباس های براق و روشن و آرایش زنان و... 🌸 شهوت فعال مردان ، تحریک می شود 🌸 و مانند آب جوش ، به جوشش در می آید ؛ 🍎 در حجاب مثل حضرت فاطمه باشیم ؛ 👈 ایشان که بانوى زنان بهشتى اند ؛ 🍎 مقنعه ای بلند داشتند ، 🍎 که تا بازوانشان را می پوشاند . ☀️http://eitaa.com/cognizable_wan ☀️☀️ ☀️☀️☀️ 🇮🇷☀️☀️☀️
💞 اینکه دخترها بگویند 👈 ما هنوز آماده‌ی ازدواج نشده‌ایم 💞 یا پسرها بگویند 👈 ما هنوز عقل زندگی نداریم ، 💞 اینها ، حرفهای منطقی ای نیستند . 💞 بهانه های قابل قبولی نیستند . 💞 جوان ها ، اتفاقا خیلی آمادگی هم دارند 💞 منتهی این ازدواج ، 💞 یک مسئولیت‌ پذیری است . 💞 و این حس گریز از مسئولیت ، 💞 مقداری مانع ازدواج آنان می‌ شود ؛ 💞 و بقیه چیزها ، بهانه است . http://eitaa.com/cognizable_wan
🌸 هشت سنت غلط در ازدواج 🔥 مهریه سنگین 🔥 جهیزیه سنگین 🔥 تجملات زیاد 🔥 اسراف 🔥 گرفتن هتل و سالن پرخرج 🔥 خرید از مکان های گران 🔥 به رخ کشیدن ثروت ها 🔥 لباس عروس گران قیمت http://eitaa.com/cognizable_wan