eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.5هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
14.9هزار ویدیو
637 فایل
#دانستنی_های_زیبا کانالی برای قشر جوان با بهترین نکات #علمی، #تربیتی، #اخلاقی، #پزشکی و #روانشناسی بهمراه #کلیپ_های زیبای اخلاقی از #سخنرانان_کشوری جهت ارتباط با آدمین از طریق👇👇👇 @alimaola_110 پیام ارسال نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
✴️ قبلا می گفتند : فرزند کمتر ، زندگی بهتر 🔶 بله ؛ فرزند ، کمتر شده 🔸 ولی زندگی گندتر و قیمتها گرانتر شده . ✴️ و این است سزای قومی که ؛ 🔶 به خاطر ترس از فقر ، 🔸 فرزندان خود را سقط می کنند 😔 🔶 و آنها را به قتل می رسانند . 😱 http://eitaa.com/cognizable_wan
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
🚨 ⚠️📸 متاسفانه باخبر شدیم اپراتورهای ایرانسل و همراه اول دست از بی شرفی برنداشتند و همچنان به فکر غارت جیب مردم هستند. این دو اپراتور بسته های اینترنت خود را بر روی رومینگ بین الملل تنظیم کرده اند و به همین خاطر بسته های اینترنتی ما خیلی سریع تموم میشه. چنین وضعی مثل این‌است که شما دارین در خارج از کشور اینترنت آزاد مصرف می کنید با همان هزینه وحشتناک و سرسام آور اما راهکار چیست....؟ 🔸 همراه اولی ها کد👇👇 *10*29*2# 🔹 ایرانسلی ها کد👇👇 *1111*2# را شماره گیری کنند تا رومینگ خط تلفن شون قطع بشه و هزینه که مصرف می کنند طبق سرور های ایران باشه نه خطوط بین الملل. پ.ن: یعنی تف به ذات کثیف تون که مردم درگیر دو ویروس وحشتناک روحانا و کرونا هستن شماهم جای اینکه کمکی کرده باشین شدین کاسبان جان مردم. http://eitaa.com/cognizable_wan 📡 شماهم درگروه و کانال هاتون منتشرکنیدتا همه مطلع شوند و هرچه زودتر جلوی این اپراتورها گرفته شود. 👇🏻👇🏻👇🏻 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍁🍁🍁🍁 دردسر_عاشقی الان دوروزی بود که توی بیمارستان بودیم پاهام دردش کمتر شده بود ومیتونستم خودم راه برم ولی بازم درد داشت دکتر گفت بخاطر کوفتگیه شدید بود.روی صندلی مقابله بابا نشستم توی این دوروز هیچی نخورده بود هرکاری هم میکردم به حرفم گوش نمیداد.مامان هنوز توی حالت کما بود.رفتم پشته شیشه کلی دستگاه بهش وصل بود.هروقت به مامان نگاه میکردم احساس میکردم که چقدر بدبختم.وای مامان تو پاشو قول میدم همه ی خونتو توی یه روز برات جمع کنم.قول میدم پرده هاتم وصل کنم برات.اصلا تو پاشو قول میدم ۲شب بخوابم ۶صبح بیدارشم.مامان قول میدم اگه نیشگونمم کندی هیچی نگم یاده نیشگون های مامان که افتادم وسطه گریه خندم گرفت چقدرم نیشگونای محکمی میکَند.رفتم وشروع کردم توی سالن قدم زدن اصلا آروم وقرار نداشتم دلشوره واسترس داشتم ولی نمیدونم چرا دلم روشن بود که مامان خوب میشه.دکترا گفتن اصلا زمانه توی کما موندنش معلوم نیست شاید ۱روز شاید ۱هفته شاید چند ماه.گفته بودن حالش چندان خوب نیست.وای خدای من اگه مامان نباشه.سرمو تکون دادم اصلا به اینجور چیزا فکر نکن دختر.مامان خوب میشه مطمئنم.روی صندلی نشستم که یکدفعه چندتا دکتر دویدن اخره راهرو چشمام گرد شد اینکه اتاقه مامان بود سریع رفتم پشته شیشه واای خدا دستگاه نبضش نمیزد خدایا ازت خواهش میکنم خدایا خواهش میکنم نجاتش بده.ازت خواهش میکنم دستگاهه شوکو اوردن که متوجه من که داشتم از پشت شیشه نگاشون میکردم شدن سریع یکیشون اومد وپردرو کشید عقب عقب رفتم تا خوردم به دیوار بهش تکیه دادم خدا خواهش میکنم مارو با مامانم امتحان نکن خدایا خواهش میکنم اشکامو پس زدم نه من مطمئنم مامان خوب میشه.به دورو برم نگاه کردم بابا وسط راهرو ایستاده بود نه گریه میکرد ونه حرف میزد انگار هنگ کرده بود خدایا اگه تو مامانو بگیری بابا داغون میشه من از بین میرم یه فرصته دیگه بده خدا قول میدم جبران کنم خواهش میکنم فقط یک فرصته دیگه .همین لحظه دکترا اومدن بیرون یکی از اونا نزدیکم شد وگفت دکتر-واقعا متاسفم.تسلیت میگم بهتون وای خدا نه خواهش میکنم ازت دکتر-نتونستیم براشون کاری بکنیم حیرت زده مچشو از روی روپوشش گرفتم که غمگین نگام کرد من-اقای دکتر دارین مسخرم میکنین نه؟ حرفی نزدو سرشو انداخت پایین زیره لب زمزمه کردم من-وای نه وااااای خدا صدام کم کم اوج گرفت روی زمین زانو زدم خدایا بدبختمون کردی خدا چند تا پرستار اومدن طرفم من-وااااااای خدا واااااااااای وااااای همرو زجه میزدم وبا جیغ میگفتم حرکاتم دسته خودم نبود به صورتم چنگ میزدم من-وااااای خدا چیکار کردی توو واااااااااای پرستارا زیره بغلمو گرفتن اصلا نمیتونستم روی پاهام بایستم من-وااااای خدا واااااااااااااااای نمیدونم چیشد که چشمام سیاهی رفت ودیگه هیچی نفهمیدم http://eitaa.com/cognizable_wan
🍁🍁🍁🍁 دردسر_عاشقی چشمامو باز کردم توی همون اتاقی بودم که لحظه اول توش بهوش اومدم انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده بود.وای خدا یعنی همه چیزایی که میدیدم کابوس بوده.واااای خدایا شکرت سریع از روی تخت بلند شدم وخوشحال اومدم قدمه اولو به سمته در بردارم که درجا خشکم زد بابا بود که گوشه ی دیوار نشسته بود زانوهاشو حدودا توی بغلش گرفته بود وسرشو تکیه داده بود به دیوار وای خدایا چی میدیدم بابام آقا مصطفی داشت گریه میکرد مثله بچه ها.ولی اخه چرا؟مگه همه اونایی که من دیدم کابوس نبود.مگه همشون یه خوابه بد نبود. منم اروم رفتم و کنارش نشستم وخیلی اروم گفتم: من-بابا چرا گریه میکنی؟ به بابا نگاه نمیکردم خیره به دیواره سفید رنگه جلوم بودم.خدایا مارو مسخره کردی یا بازیت گرفته چرا اینجوری میکنی باهامون؛دوباره با همون لحنه اروم گفتم: من-بابا.با شما بودم!میگم چرا گریه میکنی؟ بابا گریش شدید تر شد.پس واقعیت داشت الکی نبود،خواب نبود،کابوس نبود،با لحنی که فقط بابا میشنید گفتم من-بابااا یه چیزی بگم؟ چند لحظه مکث کردم وادامه دادم من-چی میشد اگه الان پا میشدیم ومیدیدیم تو خونمونیم.چه میشد اگه بازم با صدای غرغرهای مامان بیدار میشدیم. رومو کردم سمته بابا وبا همون لحن بدونه اینکه حتی بغض داشته باشم گفتم: من-یا اصلا نه اینا نه!چی میشد اگه ماهم توی اون هواپیما مرده بودیم،چی میشد اگه ماهم میرفتیم تو کما.اصلا چی میشد اگه ما بجای مامان میرفتیم. سرمو به طرفین تکون دادم وگفتم: من-نه نه مامان تحمله نبودنه مارو نداشت.درسته غرغرو بود ولی عاشقمون بود.حتی دوست نداش یه خار تو پامون بره. بلند تر از لحنه قبلم گفتم من-نه بابااا؟ مشتی به شونش زدم ودوباره با صدای بلند هیستریک وارانه گفتم من-با شمام چرا جوابمو نمیدی؟ بابام دستامو گرفت وبا اشک پرستارو صدا زد که سریع دوتا پرستار پریدن تو وهر کدومشون یک دستمو گرفت.با لحنی که دوباره اروم شده بود گفتم من-نه ولم کنین فقط میخوام بدونم چرا جوابمو نمیده. سرمو کج کردم سمته بابا وگفتم من-بابااا پرستار-عزیزم پاشو باید بهت مسکن تزریق کنین دوباره صدام بلند شد اون لحظه واقعا تُنِه صدام دسته خودم نبود من-آخه باید جوابمو بده.بابا چرا جوابمو نمیدی جوابمو بده محکم کوبیدم روی سینش وبا صدای باند گفتم: من-جوابه منو بده.چرا درو دیوارو نگاه میکنی؟! پرستارا دوباره دستامو گرفتم و کشون کشون بردنم سمته در این دفعه با چشمای تَر بابارو صدا میکردم ولی بابا دستاشو روی صورتش گذاشته بود وداشت گریه میکرد یعنی اصلا صدامو نمیشنید؟! http://eitaa.com/cognizable_wan
Hossein Sharifi - Ghafele Salare Man (128).mp3
5.98M
غافله سالار من 🖤 از زبان حضرت 💔😭 حسین شریفی🍂 👌👌👌
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فایل صوتی دعای «یا من تحل به عقد المکاره» ( دعای هفتم صحیفه سجادیه ) اين دعا براى ايمن شدن از ستم سلطان و نزول بلا و چيرگى دشمنان و رفع ترس و تنگدستى و دل تنگى ذكر شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳⭕️افراد موفق، کاری را انجام می دهند که، افراد ناموفق، تمایلی به انجام آن ندارند؛نگوئید کاش آن کار، کار آسان تری بود، شما فرد بهتری شوید. 👤جیم ران 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
زندگی کردن، نایاب ترین چیز در این دنیاست. لذت ببر، نفس بکش، عاشق شو، شکست بخور، پیروز بشو، کارهای خارق العاده انجام بده، وگرنه زنده بودن را که همه بلدند، زندگی کن. 🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
💖 هر زنى که 👈🏻 هفت روز شوهرش را خدمت کند ، 💖 خداوند ، 👈🏻 هفت در دوزخ را به روى او می بندد 👈🏻 و هشت در بهشت را به رویش می گشاید ، 👈🏻 تا از هر در که بخواهد ، وارد شود . 💖 هیچ زنى نیست که جرعه‏اى آب به شوهرش بنوشاند 👈🏻 مگر آن که این عمل او ، برایش بهتر از یک سال باشد که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش را به عبادت سپرى کند . 🌷 پیامبر رحمت 🌷 📖 إرشاد القلوب ص ۱۷۵ 📖 منتخب میزان الحکمه ص ۲۵۴ http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃 از چت کردن و شوخی کردن با نامحرم 🍃 در فضای مجازی و واقعی 🍃 شدیدا اجتناب کنید 👈 چه هم گروهی شما باشد 👈 چه هم دانشگاهی 👈 چه هم کلاسی 👈 چه همسایه باشید 🍃 ارتباط بی دلیل و شوخی با ناموس مردم 🍃 هم حرامه و هم آثار بدی در زندگی میذاره 👈 مثلا کسی پیدا میشه تا ناموس شمارو ، تور کنه http://eitaa.com/cognizable_wan