🔻📸دلایل سردرد در فصل گرم و راهکار مقابله با آن
✅ #طب_و_سلامت
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#داستان_آموزنده
🔆زيارت اهل قبور
حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا ابطحى اصفهانى فرمودند:
مرحوم آيت حق حاج آقا رحيم ارباب رضوان اللّه تعالى عيله فرمودند: يك روز جمعه اى ما به تخت فولاد براى زيارت اهل قبور رفتيم ، ديديم آقاى شيخ حسن على زيارت اهل قبور مى رود، ما خيلى خوشحال شديم كه ايشان را ديديم و سلام عليك و آقا كى تشريف آورده ايد و چطور شد قدم رنجه فرموديد؟
مرحوم شيخ فرمود: براى زيارت دو نفر تخت فولاد آمده ام ، يكى براى حسين كشيك چى كه حالات ايشان را در كرامات حضرت مهدى عج آورده ام يكى هم براى فاضل هندى . بعد فرمودند من صبح بزيارت نجف و كربلا رفتم و الا ن هم آمده ام اينجا.
من هر چه اصرار كردم كه آقا ظهر تشريف بياوريد برويم منزل .
فرمودند: خير اَلا ن مردم در مشهد منتظرم هستند بعد خداحافظى فرمودند و غيب شدند.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
#پندانه 🙏🤍
✨﷽✨
✍️ هرچه بارت سبکتر خوابت راحتتر
🔹پیرمرد خارکَنی هر صبح به صحرا میرفت و با داس خار از زمین میکَند. سپس خارها را با طنابی جمع میکرد و بر دوش خود میافکند.
🔸قبل از غروب خارها را به شهر میآورد و برای طبخ نان به مردم میفروخت.
🔹شب که به خانه میرسید درد زخم محل خارها در کمرش اجازه نمیداد کمر بر بستر بگذارد و بخوابد و همیشه به پهلو میخوابید.
🔸روزی در بیابان سوارهای دید که دلش به حال پیرمرد سوخت و از اسب پیاده شد و برای پیرمرد خار جمع کرد.
🔹چون خارها را به پیرمرد داد، پیرمرد گفت:
من خارها را بر کمر خود میبندم و تیغ خارها بر پشتم فرومیرود، برای اینکه نانی از دست مردم تصدق نگیرم و نگاه تحقیر و ترحمشان را تیغی سنگینتر از تیغ این خارها بر پشت خود میبینم که میخواهد در قلبم فرورود.
🔸ای رهگذر، از لطف تو سپاسگزارم. من اندازه خرید نان خود برای فردا خارم را جمع کردهام، اگر خار بیشتر و بیش از نیاز بر کمر خود گیرم خارها بر پشتم سنگینتر میشوند و بارم هر اندازه سنگینتر باشد تیغها عمیقتر بر کمرم فرومیروند و خواب شب بر چشمانم سنگینتر میشود.
💢 آری! هرکس متاع دنیا بیشتر بر دوش کشد، خواب شبش سنگینتر باشد.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆سه حاجت
حضرت حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا هاشمى نژادفرمودند: يك پيرمرد مسنّى ماه مبارك رمضان مسجد لاله زار مى آمد خيلى آدم موفقى بود هميشه قبل از اذان توى مسجد بود.
به او گفتم حاج آقا شما خيلى موفق هستيد من هر روز كه مسجد مى آيم مى بينم شما زودتر از ما آمده ايد جا بگيريد.
گفت : نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم . بعد گفت : من در نوجوانى به مشهد رفتم . مرحوم ((حاج شيخ حسن على )) باغچه اى در نخودك داشت به آنجا رفتم و ايشان را پيدا كردم و به ايشان گفتم : من سه حاجت مهم دارم دلم مى خواهد هر سه تا را خدا توى جوانى به من بدهد. يك چيزى يادم بدهيد.
فرمودند: چى مى خواهى ؟ گفتم : يكى دلم مى خواهد در جوانى به حج مشرف شوم . چون حج در جوانى يك لذت ديگرى دارد.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .
گفتم : دومين حاجتم اين است كه دلم مى خواهد يك همسر خوب خدا به من عنايت كند.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .
سوم اينكه خدا يك كسب آبرومندى به من عنايت فرمايد.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .
اين عملى را كه ايشان فرمودند من شروع كردم و توى فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم هم زن مؤ منه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنايت كرد.
📚داستانهايى از مردان خدا، قاسم مير خلف زاده
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مأیوس نکردن گناهکاران
⭕️ در روایت است که خداوند میفرماید: گناهکاران را هیچ وقت از رحمت خودم مأیوس نمیکنم و اگر توبه کنند من حبیب آنها هستم و اگر مرا بخوانند من درخواست آنها را اجابت میکنم ....
🎙 آیت الله مجتبی تهرانی(ره)
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
این نوع زندگی که ما امروزه داریم زندگی نیست، رکود است!
مرگ در حال زندگی است!
به تمام این خانههای لعنتی نگاه کن و همینطور به افراد بیهدف داخل خانهها!
گاهی اوقات فکر میکنم ما همه جسد هستیم، فقط فرقمان با جسد این است که در حالی که ایستادهایم درحال پوسیدنیم...
- جورج اورول
#انگیزشی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
اجازه نده آتش درونت ذره ذره در مردابِ ناامیدکنندهٔ زمزمههایی که به تو میگویند "هنوز نه" یا "اصلاً ممکن نیست" خاموش شود.
اجازه نده قهرمان درونت به خاطر سرخوردگی از زندگیای که سزاوارش بودی و هرگز به آن نرسیدی، تباه شود. دنیایی را که آرزویش را داری، میتوانی برنده شوی. آن دنیا وجود دارد. واقعی است. ممکن است. مال تو است.
📚باشگاه پنج صبحیها:
رابین شارما
#انگیزشی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
نمیدونم چقدر به این متن نیاز داری ولی دوست داشتم بفرستم برات :
درخت صبر تلخه، ولی میوَش شیرینه !
خُدا بزرگه، همه چی به وقتش...
#انگیزشی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
پاریدولیا یا معنیپنداری چیست؟
یک پدیدهٔ روانشناختی است که در آن، فرد علایم یا صداهایی را که ادراک میکند به صورت معنادار میشناسد. از مثالهای معمولی که در این باره زده میشود میتوان به این موارد اشاره کرد: دیدن چهره در ابرها، دیدن چهره در ماه، شنیدن پیامهای ناشناخته وقتی نوار یا صدای ضبطشده بهصورت برعکس پخش میشود. یا مثلا شبیه به همین عکس که گویا ساعت از چیزی ناراحت شده است.
#اطلاعات_عمومی
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
* #رمان
نام کتاب: وقتی پتی به دانشکده می رفت
نویسنده : جین وبستر
مترجم : سوسن اردکانی
تعداد صفحه : 225
حجم فایل : 3.3 مگابایت
داستان این کتاب : *
پتی ویات دختری باهوش ، شوخ و سرشار از شیطنت است. او بیست سال دارد و همواره به دنبال کمک کردن و کسب تجربه های زیاد است. این کتاب شامل خاطرات او در دوران دانشکده اش است که همگی با زبان طنز نگاشته شده اند.