eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mahmood karimi - Salam Bar Moharam (128) (1).mp3
2.6M
مداحی خیلی احساسی از آقای محمودکریمی ... سلام بر پرچم وعلم سلام بر شعرمحتشم سلام بر ..
🌟🌟هر روز زيارت عاشورا مي خواند🌟🌟 حاج محمد على يزدى: مردى فاضل و صالح که همیشه در اصلاح آخرت خود بود همسايه اى داشت كه دوران خردسالى را نزد معلم و با هم گذرانده بودند و در بزرگى گمركچى شده بود. پس از مرگ، او را در انگورستان كه نزديك منزل آن مرد صالح بود به خاك سپردند. بيش از يك ماه از مرگ گمركچى نگذشته بود كه مرد صالحی او را در خواب مى بيند كه او حال خوشى دارد و از نعمتهاى الهى بر خوردار است. نزد او مى رود و مى گويد: من از آغاز و انجام و درون و بيرون تو باخبرم. تو كسى نبودى كه درونت خوب باشد و كار زشتت حمل بر صحت شود. نه تقيه و نه ضرورتى ايجاب مى كرد كه بدان شغل اشتغال ورزى و نه ستمديده اى را يارى رساندى، كارَت عذاب آور بود و بس، پس از كجا به اين مقام رسيدى!؟ گفت: آرى، چنان است كه گفتى، من از لحظۀ مرگ تا ديروز در سخت ترين عذاب بودم، اما روز قبل همسر استاد اشرف آهنگر از دنيا رفته و در اينجا به خاكش سپردند (اشاره به جايى كرده كه پنجاه قدم از گورش دورتر بوده است)، ديشب سه مرتبه امام حسين (علیه السلام) به ديدنش آمدند. بار سوم فرمودند: عذاب را از اين گورستان بر دارند، لذا من در نعمت و آسايش قرار گرفتم. آن مرد صالح از خواب بيدار شده و در بازار آهنگران به جستجوى استاد اشرف مى رود، او را يافته و از حال همسرش مى پرسد. استاد اشرف مى گويد:ديروز از دنيا رفته و در فلان مكان به خاكش سپرديم. مرد صالح مى پرسد: به زيارت امام حسين (علیه السلام) رفته بود؟ استاد مى گويد: نه. مى پرسد:ذكر مصيبت او مى كرد؟ جواب مى دهد: نه. سؤال می كند: روضه خوانى داشت؟ مى گويد:نه، از اين سؤالات چه مقصودى دارى!؟ مرد صالح خوابش را نقل مى كند و مى گويد كه مى خواهم بدانم ميان او و امام حسين (علیه السلام) چه رابطه اى بوده؟ استاد اشرف پاسخ مى دهد: هر روز زيارت عاشورا مى خواند.» { هفتاد و دو داستان از شفاعت امام حسین (علیه السلام)، ص۱۱۲} http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹قسـمـت هـشـتـاد و دوم خیلی به دکتر اصرار کردم که بالاخره گذاشت ببینمش. اونم فقط۵دقیقه. لباس مخصوصی پوشیدم و رفتم بالای سرش. _زهراجان؟ عزیزدلم؟ بیدار شو خانمی. دلم برات خیلی تنگ شده الان یک هفته است از پشت این شیشه های لعنتی میبینمت. دارم دیوونه میشم از این فاصله و دوری. دکترا فقط۵دقیقه وقت دادن بهم که باهات حرف بزنم. محدثه بیتابی میکنه. دلش شما رو میخواد. نمیخوای بیدارشی بغلش کنی؟ آروم پلکاش تکون خورد، جون گرفتم. خدایا شکرت که بیدار شد. _کارن؟ _جان کارن. دردت به جونم چرا نگفتی ناراحتی قلبی داری؟ چرا از من موضوع به این مهمی رو پنهون کردی؟ من که شوهرتم، همدمتم.. با صدایی که از ته چاه درمیومد گفت:اگه همدمم بودی...اینهمه اذیتم نمیکردی، آزارم نمیدادی که به..این روز بیفتم. اشکام آروم آروم میریخت رو بالش زهرا. راست میگی من خیلی نامردم، خیلی بی معرفتم که قدر فرشته ای مثل تو رو ندونستم. _آره حق با تویه. من بهت بد کردم منو ببخش. _مواظب محدثه باش. پرستاری اومد و منو بیرون کرد. لحظه آخر فقط دستای سردش رو لمس کردم و رفتم. از اینکه دیده بودمش حس خوبی داشتم اما از طرفی هم آزارم میداد، دیدنش تو این حال. سریع با ماشین رفتم خونه زندایی و چند ساعتی پیش دخترم موندم. یکم استراحت کردم و باز راه افتادم سمت بیمارستان. کم کم تو خیابونا داشتن پارچه سیاه میکشیدن؛ میگفتن محرمه. من که سر در نمیاوردم اما شنیده بودم عزاداری یکی از اماماشونه برای همین همه شهر رو سیاه پوش میکنن به احترامش. خیلی برام عجیب بود که امامی انقدر پیش مردم عزت و احترام داشته باشه که شهر براش سیاه پوش بشه. مگه چیکار کرده؟ مردم چرا انقدر دوسش دارن؟ هرجا میرفتی یک یا حسین زده بودن به دیوار. زهرا یک هفته دیگه هم موند تو بیمارستان. دکترش می گفت حالش اصلا خوب نیست. می گفت فقط دعا کنین همین و بس. می گفت احتمال یک سکته دیگه هم هست. ته دلم با تمام حرفاش خالی میشد. حس بدی بود عشقتو از دست بدی. شریک زندگیتو برای دومین بار از دست بدی. زندایی راه افتاد تو روضه ها و جلسه ها بخاطر دعا و نذر برای خوب شدن دخترش. وضعیت قلب زهرا روز به روز بدتر میشد و من نگران تر. می گفتم میبرمش خارج اما دکترا میگفتن کاری از دست اونا برنمیاد. فقط خدا الان میتونه همسرتون رو شفا بده همین و بس. یک شب راه افتادم تو خیابونا. حجله های سیاه و سینه زنا و زنجیر زنا تو خیابون راه افتاده بودن. برام عجیب بود اما حال اون شبم یک چیز دیگه بود. حال یک مردی که همه چیش رو از دست داده و نمیخواد آخرین امید زندگیشو از دست بده‌. من دیگه اون کارن مغرور نبودم فقط دلم میخواست زهرام شفا پیدا کنه. بازم برگرده سر خونه و زندگیم اونوقت من دیگه غلط بکنم اذیتش کنم. فقط برگرده.. ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹قسـمـت هـشـتـاد و ســوم یک حسینیه اون نزدیکا بود که از داخلش صدای مداحی و روضه میومد. نمیدونم چرا اما کشیده شدم تو حسینیه. انگار یک دستی منو هل داد تو. رفتم بین جمعیتی که زار میزدن و با دست میزدن تو سراشون. بین جمعیت گم شدم. صدای مداح بلند بود و راحت به گوشم میرسید. دلمو آتیش میداد این نوحه. خیلی سوزناک بود و صدای مداح هم دامن میزد به این سوزناکی. ناخود آگاه اشک از چشمم سرازیر شد. تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ناله‌های امّن یجیبم بلند شو بنگر که شمشیرا رو کشیدند آخه می‌دونند بدون تو من غریبم اباالفضل دشمن با داغ اکبرم آتیش زده بر جگرم حالا شکسته با غمت مثل سر تو کمرم روی قلبم دیگه این زخم غم می‌مونه کمرم دیگه مثل مادر خم می‌مونه می‌دونی چه فکری می‌سوزونه دلم رو تو این فکرم خواهرم بی محرم می‌مونه پاشو ببین توی حرم عزاخونه به پا شده تا آرزوی کوفیان با کشتنت روا شده بدون تو توی هر خیمه پا می‌ذارن رد پاهاشونو تو آتیش جا می‌ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می‌گیره پیش چشماش داغمو رو دل‌ها می‌ذارن دیگه حرفامم دست خودم نبود. باکلی اشک رو گونه هام داد زدم:یا اباالفضل من زهرامو ازتو میخوام. زهرا باید خوب بشه اگه نشه منم مسلمون نمیشم. باز زدم زیر گریه و افتادم رو زمین. خیلی حالم خراب بود برای همین یکی منو برد بیرون ودیگه نفهمیدم چیشد. ادامه دارد... http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹قسـمـت هـشـتـاد و چـهـارم وقتی به هوش اومدم چند نفر بالای سرم بودن و منم نمیدونم کجا بودم. سرم به شدت درد میکرد. سرمی که به دستم وصل بود بهم فهموند اوردنم بیمارستان. _چه اتفاقی..برام افتاده؟ یک مرد ریشوی مذهبی گفت:غش کردی داداش آوردیمت بیمارستان. خوبی؟ _سرم...درد میکنه. پرستاری اومد تو اتاق و بهم گفت:ان شالله بهتر میشین. فشارتون خیلی پایین بوده. همون مرد ریشوئه گفت:میشه بگی بچه کجایی؟چیشد که اومدی تو اون حسینیه؟معلومه ایرانی نیستی. _آره ایرانی نیستم..من..خانومم بیمارستانه..باید برم پیشش. _کجا داداشم؟ باید باشی هنوز حالت خوب نیست. سرمو گرفتم و گفتم:کی میتونم برم؟ خانمم منتظرمه. نباید تنهاش بزارم. یک پسر نسبتا جوونی که لباس سیاه پوشیده بود،گفت:بزار خوب بشی بعد برو. کمی که گذشت و مردا خواستن برن که دست همون مرد اولی رو گرفتم و گفتم:میشه بمونی؟کارت دارم. بقیه رفتن و اون موند. _اسمت چیه؟ _ابالفضل با شنیدن این اسم تنم لرزید، دلم ریخت یهو. اباالفضل، چه اسم آشنایی!چه اسم قشنگی!چقدر این اسم به گوشم، به قلبم، به وجودم آشنا بود. _معنی اسمت یعنی چی؟ با بهت و حیرت گفت:یعنی..پدر فضل، خداوند و صاحب هنر. چطور؟ _حضرت اباالفضل کیه؟ از سوالام گیج شده بود. گفت:برادر امام حسین بود که بهش میگفتن سقای کربلا. تو حادثه ای که میرفت آب بیاره برای بچه های علقمه، شهید شد. _شهید شد؟یعنی مرد؟ _نه داداش به قتل رسید اونم با مظلومیت. امامای ما همه شهید شدن نه اینکه مرده باشن. _چه فرقی میکنه؟ _کسی که شهید میشه یعنی با مظلومیت کشته شده. بازم نفهمیدم اما دیگه چیزی نپرسیدم. فقط اشکام جاری شدند و دست خودم نبود. موقع رفتنشون دست گذاشت رو شونه ام و گفت:داداش ،حضرت اباالفضل باب الحوائجه هر چی بخوای ازش دست رد به سینه ات نمیزنه. اینو گفت و رفت. ادامه دارد.. http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️چرا (ع) به رنگ سرخ است؟ 🔶 در ميان همه اقوام و ملل جهان از جمله عرب‌ها بوده است. در ميان اعراب رسم بر اين بوده كسي كه و مظلومانه بر زمين ريخته مي‌شد و انتقام آن به نحو شايسته‌اي گرفته نمي‌شد بر مزار او مي‌گذاشتند. افراشته شده بر (ع) نيز از همين باب مي‌باشد. 🔷در زيارتي كه امام صادق (ع) به «عَطِيّه» آموخت آمده است: «شدت همبستگي و پيوند سيدالشهدا با خدا به نحوي است كه شهادتش همچون ريخته شدن خوني از قبيله خدا مي‌ماند كه جز با انتقام‌گيري و خونخواهي اوليا خدا، تقاص نخواهد شد».[۱] از همين روي است كه امام حسين(ع) را يعني خون خدا مي‌نامند و خونخواهانش را لثارات مي‌نامند. 🔷پس پرچم امام حسين(ع) هم به رنگ سرخ است تا نشان دهنده اين موضوع باشد كه (ع) خود ٫خداوند تبارك و تعالي است و خون آن بزرگوار هرگز فراموش و پايمال نخواهد شد. از طرف ديگر اين رنگ بيدار كننده همه عاشقان و دلباختگان آن حضرت مي‌باشد كه بدانند كه امامشان چگونه و با چه مظلوميتي به شهادت رسيده و همانند آن حضرت هميشه آماده جانفشاني در راه خدا باشند. 🔷 (ع) به است تا به من و شما و اهالي دنيا بفهماند كه كه پرچم سرخ را بر فراز چادر حسين بن علي عليه السلام برافراشتند، تاكنون همچنان آن حضرت ادامه دارد و اين امر تا (عج) كه منتقم خون آن بزرگوار است ادامه خواهد داشت. 🔷از اين‌روست كه در فرازهاي آخر دعاي ندبه مي‌خوانيم: «اين الطالب بدم المقتول بكربلا»؛ كجاست طلب كننده خون كشته كربلا؟ امام زمان(عج) شخصاً طالب خون بناحق ريخته جد مظلومش حسين بن علي عليه السلام است و تا قيام ايشان همچنان پرچم خونخواهي مظلوم كربلا به دست با كفايت ايشان است، اميد است كه انشاء الله ما هم جزو سربازان آن بزرگوار در زمان ظهورش باشيم تا از منتقمان خون سيدالشهداء قرارگيريم. پی نوشت: [۱] بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۴۸ و ۱۶۸ |منبع: وبسایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت http://eitaa.com/cognizable_wan
1_427863545.mp3
3.35M
استاد رائفی پور ایرانی هاچگونه مسلمان شدن حقایق گمشده در تاریخ
🚨 خواب عجیب علامه امینی درباره عذاب شمر 💠 علامه امینی می‌گوید: مدتها فکر می‌کردم که خداوند چگونه شمر را عذاب می‌کند؟ در عالم رویا دیدم، آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود. کوزه‌ها را بر داشته و رفتم آنجا و آنها را پر آب نمودم. ناگهان دیدم هوا گرم شد و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شود. دیدم از دور کسی رو به من می‌آید. هر چه او به من نزدیکتر می‌شود هوا گرمتر می‌گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او ، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی‌گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می‌نمودم .دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد؛ آنها را به هم کوبیدم. کوزه‌ها شکست و آب آنها به زمین ریخت و بخار شد. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی‌اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ‌تر، و از هر عذابی برای او درد ناک‌تر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم. 📙داستان دوستان، ج ۳، ص ۱۶۳ http://eitaa.com/cognizable_wan
تکرار یک حکایت به خرج کردن برای ایراد میگیرد، پولش را خرج سفر میکند، آنها تقویت و کشور تهدید میشود، سپس به که برای مبارزه با آنها میروند فحش میدهد. 🏴🌷🏴
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 این قشنگترین پیامی بود که خوندم؛ در زندگی یاد گرفتم: ✅با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند. ✅با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند. ✅از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود. ✅وتنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم و سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم : 1 . به همه نمی توانم کمک کنم 2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم 3 . همه من رو دوست نخواهند داشت.. ┄┅═══❁☀❁═══┅┄ http://eitaa.com/cognizable_wan
اهمیت زیارت عاشورا...
دخترا، بابایی اند...
با سلام الله علیه سمعت أحمد یقول: سمعت أبا بکر یقول: سمعت الخلدی یقول:کَانَ فِیَّ جَرَبٌ عَظِیمٌ کَثِیرٌ، قَالَ: فَمَسَحْتُ بِتُرَابِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ، قَالَ: فَغَفَوْتُ فَانْتَبَهْتُ، وَلَیْسَ عَلَیَّ مِنْهُ شَیْءٌ. ابو محمد خلدی ( از شیوخ و ائمه ی اهل سنت ) می گوید که بیماری پوستی شدیدی داشتم پس تربت قبر حسین را به پوستم کشیدم و بعد از آن خوابیدم.وقتی بیدار شدم اثری از بیماری نیافتم.   📚الطیوریات،ج3،ص912،ح847 ط اضواء السلف
دوستم پیام داده :ﮐﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ؟ ﮔﻔﺘﻢ:ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻐﻞ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﺘﻮﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ ﮔﻔﺘﻢ:ﺑﮕﻢ ﺑﺂﻭﺭﺕ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ ﺑﮕﻮ ؟؟ ﮔﻔﺘﻢ:ﮐﻨﺂﺭ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻫﯿﺠﯽﺩﯾﮕﻪ ﺑﻠﻮﮐﻢ ﮐﺮﺩ ! ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻋﺼﺎﺍﺏ ﻧﺪﺍﺭﻥ :|😂😂😂 🙂🙂🙂🙂 http://eitaa.com/cognizable_wan 🙃🙃🙃🙃
🥀🥀🏴 ⚠️ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت... روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود. أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟ سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟! مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود. 👳‍♂️أفندی پرسید یعنی چه؟ 🌿شیخ انصاری فرمود در جریان ، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است. اشکال از ما بود که ما خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد. ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است‼️ 📚منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهرانی ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄ http://eitaa.com/cognizable_wan
💠يكى از بزرگان معرفت را پس از مرگش در خواب ديدند و از او پرسيدند كه پروردگارت با تو چه كرد؟ گفت: آن اشارات پريد، عبارات نابود شد، دانش ‏ها از ياد رفت و رسم‏ ها به كهنگى گراييد و جز چند ركعت نمازى كه در دل شب خوانده بودم، چيزى سودمند نيفتاد. ⚫کشکول شیخ بهایی، 23 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1_413792156.mp3
6.13M
این ڪیست ڪھ عالم همھ دیۅانھ ے اوست؟ 💔💔💔
❤️💫❤️ *همه بخونن* # *نقش_کلام* 💠 حرفهای خود را با مطرح کنید؛ نه با که از کلام همان برداشت می‌شود که شما می‌گویید؛ ولی از رفتارتان هزاران برداشت می‌شود. و زمینه‌ساز سوءظن و کینه‌ است. ❤️💫❤️ http://eitaa.com/cognizable_wan
💝☘💝☘♥️☘💝☘💝 🌸 🌸 🔺معجزه خوب در روابط عاشقانه آیا تابه حال با گوشتان به همسرتان محبت کرده‌اید؟ آیا می‌دانید به غیر از محبت زبانی یا نگاه عاشقانه، از حواس دیگر هم میتوان عشق‌ورزی کرد؟ -همیشه انتظار داریم صدای ما رو بشنوند اما کمتر توجه می‌کنیم که حرفهای دیگران را خوب بشنویم. بسیاری از خانم‌ها وقتی حرف می‌زنند و از شوهر خود گله می‌کنند ریشه در شنیده نشدن حرف‌های او دارد. 🔘چگونه می‌توانیم با گوشمان به همسرمان محبت کنیم؟ ➕شنونده خوبی باشید و خوب به حرفهای همسرتان دل بدهید ➕در زمان خشم طرف مقابل، فقط گوش بدهیم و پاسخ ندهیم. ➕وقتی خانم شما درباره مشکلات حرف می‌زند لزوما به دنبال راه حل نیست فقط میخواهد حرف بزند و درد دلش شنیده شود ➕وقتی ما با همسرمان حرف می‌زنیم توقع داریم با دل و جان گوش بدهد، آیا خودمان هم این‌گونه هستیم؟ ➕دو دوست در همه حال، غم و شادی با هم حرف می‌زنند و به حرف هم گوش می‌دهند، آیا شما با همسرتان هستید؟ ➕یک مشاور خوب از ۴۵ دقیقه وقت مشاوره فقط ۵ الی ۱۰ دقیقه حرف میزند بقیه را خوب گوش می‌دهد. به دلیل خوب شنیدن، اثر حرف کوتاه آن معجزه میکند. پس خوبی برای همسرتان باشید👌 ➕صبرتان را در شنیدن جملاتی که آزارتان میدهد بالا ببرید تا معجزه صبر را در استحکام روابط ببینید. JOiN👇 💖‌http://eitaa.com/cognizable_wan
🔺 یه پزشکی که معتقده روزی رسون خداست و ویزیت نمیگیره 🔺 یه پزشکی که میگه دعا کنید برگردم تا دوباره خدمت کنم ولی شهید میشه 🔺 یه پزشکی که بخاطر بیماران روی تخت بیمارستانه 🔺 یه پزشکی که سنگین‌ترین عمل‌های قلب رو رایگان انجام میده و تو این کار رکورد داره 🔹 روز پزشک بر مدافعان سلامت مبارک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ژاپنیه ارثیه از پدرش بهش رسیده ،یک ماه طول کشید تا تونسته بازش کنه ،حالا ببیتید داخلش چی بود http://eitaa.com/cognizable_wan