💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎
💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے
💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق
💞قسمـــٺ #سوم
سوار ماشین شد و راه افتاد.
بااینکه #احترام همه را داشت، اما از خانواده خاله شهین خوشش نمی آمد. ظاهرسازی میکرد.! آن هم #بخاطرمادرش.
به خانه خاله شهین رسید...
خانه ای دوطبقه که پنجره های اتاق ها رو به کوچه بود.سهیلا و سمیرا عادت داشتند با پارک کردن هر ماشینی سریع از پنجره سرک بکشند.!!
هنوز دستش به زنگ نرسیده بود که سمیرا از پنجره گفت:
_واااای سلااااام یوسفی... خوبیی بیا بالا عزیزم..
#نگاه_مستقیم نکرد،پوزخند محوی زد و خیلی سرد گفت:
+سلام،به خاله بگید بیان.
_پس من چییی،من نیااااام..!؟
یوسف اصلا حوصله غمزه های مسخره دخترخاله اش را نداشت.! با تمام جدیت و سردی نگاهی به ماشینش کرد.
_بگید تو ماشین منتظرم
+منتظر منم هستیییییی
دیگر توجهی نکرد،...
و در ماشین خودش نشست.سرش را به عقب صندلی اش تکیه داده بود و با دستهایش فرمان را محکم گرفته بود.تا کمی ارام شود و مسلط.باز باید ظاهرسازی میکرد.! آن هم بیشتر بخاطر مادرش!!.
تا کی باید ظاهرسازی میکرد!؟ تا کجا!؟
وابستگی مادرش و خاله شهین کار را برایش سخت کرده بود..!!
باخودش نجوا کرد؛
*فقط منتظر یه فرصتم..یه اتفاق.. یه کار..خدایا خودت کمکم کن..!
چشمهایش را بست.زیر لب چند ✨صلوات✨ فرستاد؛
*خدایا خودت عاقبتم رو ختم بخیر کن. باید یه کاری کنم... اما چیکار!!..نمیدونم... خودت یه راهی پیش پام بذار.
درب جلو باز شد و سمیرا نشست...
شاید انتظار اینکه خاله شهین جلوبنشیند، بیهوده بود،اصلا هیچگونه ادبی در خانواده آنها وجود نداشت!!
زیر لب گفت:
_لااله الاالله.. لعنت ب شیطون
گویا کسی حرفش را نشنید،خاله شهین و سهیلا عقب نشستند...!
پنجره کنارش را تا آخر پایین داد...
آرنج دستش را روی در کنارش گذاشت. و لبهایش را پشت انگشتانش پنهان کرده بود و مدام ضرب میزد.!!حرص میخورد، اما کسی نه حرص خوردنش را میدید و نه عصبی شدنش را...!
آینه را #به_سمت_خاله تنظیم کرد. بالبخند گفت:
_سلام. خوب هسین؟. اکبرآقا کجان، نمیان؟!
_سلام خاله جون. نه عزیزم، کاری براش پیش اومده. شب برا مهمونی میاد.
سمیرا ضبط ماشین را روشن کرد هنوز چیزی از تراکت اول شروع نشده بود، بالحن لوسی گفت:
_اَاااه یوسف..!!! اینا چیه گوش میدی؟! ۴تا از این خوشملا بذار آدم کیف کنه..!!!
بعد از تمام شدن حرف سمیرا.خاله شهین سریع گفت:
_آره خاله جون، سمیرا راست میگه اینا چیه گوش میدی!؟
باید اعتراض میکرد.!چه حقی داشت که اینطور نظر میداد!!
_نه اتفاقا خیلی هم خوبه! گرچه سمیرا خانم نذاشت اصلا آهنگ پخش بشه بعد بگه خوب نیس!!👌
نیش کلامش را همه دریافته بودند.تا رسیدن به خانه دیگر کسی چیزی نگفت...
حالا که اعتراضش را بیان کرده بود چقدر راضی بود، آرامش داشت..بس بود اینهمه ظاهرسازی و سکوت. باید حرف میزد. #استارت_مخالفت هایش را زده بود.
#جنگی_عظیم در راه است که یک سرش را
👈نفس اماره😈....و طرف دیگر را
👈نفس مطمئنه✨ ایستاده بود.😰😥
و یوسف بود که باید به کدام سمت کشیده میشد.
#تاسربلندشودازبزرگترین_امتحان_الهی.
✨✨💚💚💚✨✨
ادامه دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان عجیب اما واقعی
من دیوانه نیستم
http://eitaa.com/cognizable_wan
#حاج_اسماعیل_دولابی :
❁ هر وقت رزقت کم شد، خواستی زیادتر بشود، از همان اندکی که داری انفاق کن.
↫ وقت نداری، پول نداری، بدهکاری، اما از همان مختصری که هست به دیگران ببخش.
✶ با صدق دل و خدایی. یک دفعه می بینی در باز شد و روزی سرازیر شد.
↫ خدا بیش و کم را کاری ندارد، با انفاق شما رزقت را بیشتر می کند.
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کین کیمیای هستی قارون کند گدا را
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️
#همسرانه
*آقایون بخونن*
🍃 لطفا از گفتن کلمات اینچنینی به همسرتان به شدت پرهیز کنید. چون این کلمات چاقویی هستند که شخصیت لطیف او را داغون میکند...!
👈 واقعا فکر میکنی خیلی جذابی؟
👈 هـمه زن دارن ما هم زن داریم!!!
👈 راه بازه و جـاده دراز، بفرمایید...
👈 از قدیم گفتن: عقل زن کمتر از مردِ!
👈 چند بار باید در این باره حرف بزنیم؟!!!
👈 برو شوهرداری را از زن فلانی یاد بگیر!
👈 جای تاسفه که چنین پدر و مادری داری...!
👈 تو اگر خرج خانه را میدادی چی میشد؟
👈 تو باید یا من را انتخاب کنی یا خانوادهات را!
👈 تو تقصیر نداری همه زنها یک دندهشان کمه!
👈 دست پختت منو یاد دوران سربازیم میندازه..!
http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️
#همسرانه
🔵 *تحقیق برای ازدواج*
*یک ازدواج موفق باید از خواستگاری موفق شروع بشه.*
خواستگاری موفق هم شامل گفت و گو ، تحقیق و مشاوره است.
تحقیق برای ازدواج بسیار مهمه. تحقیق هوشمندانه به معنای سوال کردن از محله فرد مورد نظر نیست! این نوع تحقیق، واقعا نخ نما شده و بی تاثیره.
کسی را ندارید که بره تحقیق؟! یا کسانی برای تحقیق کردم در مورد فرد مورد نظر وجود ندارن؟!
در کل، بدون یقین از طرف مقابل، نباید ازدواج کرد
روزه شک دار نباید گرفت!!
http://eitaa.com/cognizable_wan
16.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حقیقتی درباره ایران
http://eitaa.com/cognizable_wan
📚حکایت زهر مار!!!
با هجوم موشها به شهر همدان، که موجب شیوع بیماری طاعون در این شهر شده بود.
پزشک حاذق و دانا، ابوعلی سینا به مردم دستور داد برای مقابله با موشها از "مار" استفاده کنند!
و بعد ها نیز به پاس این کار در سر راه مارها جام شرابی از انگور سیاه گذاشتند تا از آن بنوشند، زیرا زهر مارها را بیشتر و خطرناک تر میکرد!
از آن پس "مار" نماد بهداشت و نماد داروخانههای جهان شد..!
لذا برخی داشتن و نگهداری "مار" را نشانه سلامت میدانستند.
و به افرادی که زیاد دچار امراض میشدند، "بی مار" میگفتند!
کلمه ای که تا به امروز نیز پابرجاست و به همین عنوان استفاده میشود...!
🍃
🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
💢 زکات فطره مهمان💢
🔹که با رضایت میزبان آمده🔹
🌸1️⃣آیت الله خامنه ای: فطره مهمانی که علاوه بر شب عید چند شب دیگر (قبل یا بعدش) هم مهمان ما باشد گردن ماست. البته اگر ورودش به خانه ما بعد از غروب شب عید باشد فطره اش بر ما نیست.( اگرچه پيش از غروب او را دعوت كرده باشیم و در خانه ما هم افطار كند).
🌸2️⃣ آیت الله مکارم شیرازی: میهمانى که علاوه بر شب عید سه چهار روز دیگر (قبل یا بعدش) در خانه ما مانده باشد، فطره اش گردن ماست. البته اگر اولین ورودش بعد از غروب شب عید باشد فطره اش گردن ما نیست. ضمنا اگر مهمان ما فقط شب عید در خانه خودش افطار کند و بماند، اما هم قبل و هم بعدش (جمعا چهار پنج روز) مهمان ما باشد، باید خودش (بنابر احتیاط واجب با اجازه میزبان) فطره خود را بدهد.
🌸3️⃣ آیت الله سیستانی : مهمانی که شب عید در منزل ما می ماند [تا صبح] و ما هم مكانات رفاهی لازم را برایش فراهم نموده و عهدهدار مخارج او شده ایم (هرچند چیزی نخورد یا با غذای خودش افطار نماید) در صورتی که ورودش قبل از غروب بوده گردن ماست. و اگر بعد از غروب بوده (بنا بر احتياط واجب) باید احتیاط کرد: مثلا یکی از این ما (مهمان و میزبان) فطره را ((با اجازه دیگری)) پرداخت کند.
🌸4️⃣ آیت الله وحید خراسانی : اگر مهمان پیش از غروب آفتاب شب عید فطر وارد شود و تا صبح نزد ما بماند فطره او گردن ماست.
🌸5️⃣ آیت الله شبیری زنجانی: کسی که «نانخور شب عید» است، یعنی فقط شب عید مهمان ما است، فطره اش گردن ما نیست. اما اگر مدت زمانی نزد ما بماند بطوری که «بدون قید» نانخور ما حساب شود فطره اش گردن ماست. و فرقی ندارد که این مدت زمانی «شب عید و مدتی قبل از آن» باشد یا «شب عید و مدتی بعد از آن» . حتی اگر غروب عید هم از خانه ما بیرون برود و غذای خودش را بخورد اما نانخور ما باشد فطره اش گردن ماست.
درهرصورت اگر یکی از آن دو با اجازۀ دیگری، زکات فطره را به نیت کسی که واقعاً زکات فطره به گردن او است بدهد، کافی است.
🌸6️⃣ آیت الله صافی گلپایگانی: مهمان اگر پیش از مغرب عید وارد شده، در صورتی كه بگويند شب عید ما نان او را داده ایم،فطره اش گردن ماست. هر چند نانخور ما حساب نشود.
🌸7️⃣آیت الله نوری همدانی: مهمانی که قبل از غروب عید وارد شده و در همان میهمانی نانخور ما باشد، فطره اش گردن ماست.
🌹نکته: در مورد مهمانی که بدون رضایت میزبان آمده نیز برخی مراجع فطره را گردن میزبان میدانند که جزئیات آن بجهت کمتر بودن موارد ابتلا و اختصار ذکر نشد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
با هيچ كس اونقدرى كه با خودت تو سرت حرف ميزنى، حرف نخواهى زد. با خودت مهربون باش .
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
میتونستی پولدار ترین باشی
یا قدرتمند ترین آدم.
میتونستی خیلی مشهور باشی
و بهترین جای زمین زندگی کنی
یا سالم باشی و در طبیعت قدم بزنی
اما دیروز آخرین روز زندگیت بود.
تو از همه ی اتفاق های بالا بیشترش رو داری اگر امروز زنده ای.
اگر الان پیغامم رو میخونی بدون هیچ چیز گرون تر از سلامتی و وقت نیست.
هیچ چیز.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
موفقیت اتفاقی است که در انتها می افتد نه در ابتدا
اما برخی معنای موفقیت را نمی دانند و در همان ابتدا جستجو می کنند...
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
افکار شیطانی خود را به دیگران منسوب نکنیم
کسی که دزدی می کند، همیشه نگران است کسی از وی دزدی نکند
کسی که طمعکار و حریص است، دیگران را شیفته مال دنیا و پولدوست میداند
کسی که دروغ میگوید، حرفهای دیگران را باور نمیکند
کسی که ریا کار است، رفتار دیگران را از سر ریا میداند
کسی که در خفا فساد میکند، همیشه در این فکر است که دیگران هم در حال فساد هستند
و...
وقتی شما در مورد دیگران چیزی میگویید آن بازتاب درون خود شماست نه آنها
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan