🎈
برخورد با فرزندان!
هرگز با کودکان بزرگتر و کوچکتر یکسان رفتار نکنید. برعکس بالا بودن سن، امتیازات و مسئولیت های بیشتری را می طلبد.
فرزند بزرگتر به پول تو جیبی بیشتر احتیاج دارد و اجازه دارد دیرتر به رختخواب برود.
این امتیازات آشکار را در خانه برای فرزند بزرگتر تعیین کنید تا فرزند کوچکتر به این فکر برسد که برای بدست آوردن امتیاز بیشتر باید بزرگتر شود و چشم به آینده بدوزد.
👶🏻http://eitaa.com/cognizable_wan
چرا فرزندم كارهايش را به كندی انجام ميدهد وقتی عجله دارم؟ آيا لجبازی ميكند؟
تا شش سالگی مغز كودك به نود درصد وزن بزرگسالی خود ميرسد و با رشد میلین مغز، پروسه انتقال اطلاعات به مغز و مهارتهاي حركتي كودكان پيشرفت زيادی خواهد كرد. والدين بايد صبور باشند چون سرعت پروسه انتقال اطلاعات به مغز در كودكان بسيار كندتر از بزرگسالان است. به ميزاني كه كودك رشد ميكند مهارتهای حركتی مانند پوشيدن كفش و بستن دكمه ها پيشرفت ميكند. كندی كودكان به دليل كامل نبودن مغزشان است.
به خاطر عجله داشتن استقلال انها را نگيريد و شخصا خودتان كارهايشان را انجام ندهيد، آنها نياز به تمرين دارند تا مهارتهاي حركتيشان پيشرفت كند، و هول كردن، غر زدن، داد زدن، دعوا كردن شما باعث افزايش سرعت آنها نخواهد شد تنها روی اعتماد به نفس و حرمت كودكان تاثير خواهد داشت.
👶🏻http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درود بر بچه های سرزمینمان
http://eitaa.com/cognizable_wan
شخصی به نام عبدالجبار مستوفی عزم زیارت حج کرده بود.
او هزار دینار زر ذخیره کرده بود. روزی از کوچه ای در کوفه رد می شد که به خرابه ای رسید. زنی را دید که در آن جا مشغول جست وجو بود. ناگاه در گوشه ای مرغ مرده ای دید، آن را زیر چادر گرفت و رفت.
عبدالجبار با خود گفت: این زن محتاج است ، باید ببینم که وضع او چگونه است؟ در عقب او رفت تا این که زن داخل خانه ای شد.
کودکانش پیش او جمع شدند و گفتند: ای مادر از گرسنگی هلاک شدیم؟ زن گفت: مرغی آورده ام تا برای شما بریان کنم.
عبدالجبار چون این سخن را شنید، گریست ...
با خود گفت: اگر حج خواهی کرد، حج تو این است. آن هزار دینار زر از خانه آورد و یرای زن فرستاد و خودش در آن سال در کوفه ماند.
چون حاجیان مراجعه کردند و به کوفه نزدیک شدند، مردمان به استقبال آنان رفتند. عبدالجبار نیز رفت. چون نزدیک قافله رسید،
شترسواری جلو آمد و بر وی سلام کرد و گفت: ای عبدالجبار از آن روز که در عرفات ده هزار دینار به من سپرده ای تو را می جویم، زر خود را بستان و ده هزار دینار به وی داد و ناپدید شد.
آوازی برآمد که ای مرد هزار دینار در راه ما بذل کردی، ده برابر پس فرستادیم و فرشته ای به صورت تو خلق کردیم تا از برایت هر ساله حج گزارد تا زنده باشی که برای بندگانم معلوم شود که رنج هیچ نیکوکاری به درگاه ما ضایع نیست.
📙http://eitaa.com/cognizable_wan
❣#حکایتی_خواندنی_و_آموزنده
✍#مال_حرام
مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.
روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
گفت: بخدا قسم حاضرم.
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره #بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است.
این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت.
چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.
مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.
میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.
پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسهها را فروخت، پدرجان داد.
🌹http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻نکات مهم در تربیت ذهن کودک
۱. به کودکت نگو : بر دیوار خط نکش
بلکه بگو : بر ورق بنویس ، سپس آن را به دیوار میچسبانیم
۲. نگو : بلندشو و اتاق کثیفت را تمیز و منظم کن
بگو : دوست داری با یکدیگر اتاق را مرتب کنیم ، چون میدانم نظم را دوست داری
۳. نگو : بازی را تمام کن و درس بخوان زیرا درس خواندن مهمتر است
بگو : اگر دروست را به بهترین نحو تمام نمایی با همدیگر بازی خواهیم کرد
۴. هر کلام و حرکت ما بر روی شخصیت فرزندمان تاثیر بسزایی خواهد داشت.
۵. حرکات کودکمان انعکاس اعمال ماست
۶.همیشه فرزندت را با عنوانهای محترمانه وعاطفی چون آقا، خانم و... صدابزن
خانم مریم زیبا، آقا علی با ادب، عزیزِ مادر، فرشته ی من کوچک من و...
۷. حداقل روزی یکبار به فرزندت این جمله رابگو: عزیزدلم من به وجودت افتخار میکنم
۸. به فرزندت بیشتر از یک مهمان احترام بگذار و برای شخصیتش ارزش قائل باش.
۹. به فرزندت اعتماد کن تا هرچه را تو دوست نداری هیچگاه انجام ندهد
۱۰. قبل ازهمه چیز اختلافات خود را با همسرت در روشهای تربیتی رفع کن
۱۱. بیشتر برای فرزندت وحرف زدن با او وقت بگذار و کمتر از کودک زیر هفت سالت دور باش
۱۲. جلوی فرزندت رابطهات باهمسرت از همیشه بهتر باشد.
۱۳. فرزندت را از صمیم قلب دوست بدار و این دوست داشتنت را همیشه ابراز کن.
۱۴. از سه سالگی به بعد کم کم مسئولیت های فرزندت رابه خودش واگذار کن.
۱۵. اشتباهات فرزندت را ببخش و به او فرصت بازگشت بده تامحرم اسرارش باشی (حتی گاهی فرصت اشتباه کردن و ریسک کردن به او بده)
١٦. هرروز باکودکت بازی کن، گاهی درمیان بازی کمی زیادتر بخندید.
۱٧. روزهای مشخصی را صرف پیاده روی دو نفره با فرزندت کن.
۱۸. برای فرزندت مصداق واقعی صداقت، امانت داری، کنترل خشم و وفای به عهد باش.
او تو را می بینید و فردا با مردم همانگونه که تو تربیتش کردی رفتار خواهد کرد. در نهایت مردم دعاگوی تو خواهند بود با این فرزند خوبی که تربیت کردی و به جامعه فرستادی👌🏻
🍃
🌺🍃 http://eitaa.com/cognizable_wan
بزرگ ترین توهین به خودت اینه که خودت رو با بقیه مقایسه کنی.
همیشه نداشته هامون بیشتر به چشممون میاد./بیل گیتس
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
فکر کردن سخته!
بخاطر همین بیشتر مردم قضاوت میکنند.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
جرات هميشه فرياد نمى كشد. گهگاه آن صدايى كه در انتهاى روز آرام در گوشَ ت زمزمه ميكند : فردا باز هم تلاش خواهم كرد، همان جرات است.
مرىآن ردمارچر
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
انسانهای موفق وقت خود را صرف "اصلاح خود" میکنند و فرصتی برای انتقاد و شکایت از دیگران ندارند.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #دومینوی_زندگی
💠 در بازی #دومینو وقتی یکی از مهرهها به مهرهی بعدی برخورد میکند یکی یکی مهرهها #سقوط کرده و خراب میشوند. یعنی عامل ریزش صدها مهره فقط افتادن یک مهره است.
💠 زن و مرد در زندگی مشترک نباید به #کوچکی رفتار بد خود نگاه کنند، اگر یک بیاحترامی به همسر یا بددهنی و حرمتشکنیِ به ظاهر #کوچک اتفاق بیفتد زمینهای برای بیاحترامی و حرمتشکنی بعدی شما میشود.
💠 حتی بهانهای برای مقابله به مثل کردن همسرتان و در نتیجه #پیشروی تخریب دومینوی زندگی میگردد.
💠 توصیه جدی مشاورین این است هرگاه #یک_خطا، بدخلقی، یا بیحرمتی اتفاق افتاد به #سرعت جلوی ریزشِ بقیهی مهرههای زندگی را با عذرخواهی، محبّت و صمیمیّت، خوش زبانی، احترام و خدمت به همسر بگیرید چرا که این موارد، عامل بزرگی در #محبوب شدن شما میشود و همین محبوبیت در اصلاحِ #سریع روابط زن و مرد، موثر است.
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
بعضی مواقع داستان زندگی ما مثل پرنده بالاست!
یک سری عادات غلط داریم که باهاش بزرگ میشیم و شکل میگیریم، وقتی به خودمون میایم که دیر شده و گیر کردیم، اون موقع ما میمونیم و یک زندان و تنهاییمون.
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
ما به آدمهایی محتاج هستیم که خود را مدیون زندگانی بدانند نه طلبکار آن.
به آدمهایی محتاج هستیم که به زندگانی عشق داشته باشند نه کینه.
به آدمهایی محتاج هستیم که به آینده بچه هایشان فکر کنند نه به گذشته پدرهایشان.
ما از فرومایگی ها استقبال نباید بکنیم، بلکه میخواهیم اول چنین روحیه های بیماری را در هم بشکنیم.
📗 #کلیدر
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
داستان کوتاه
قشنگه, قابل تامل
"کشتی" در طوفان شکست و "غرق شد."
فقط "دو مرد" توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و "نجات یابند."
دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند؛
"بهتر است از خدا کمک بخواهیم."
بنابراین دست به "دعا" شدند و برای این که ببینند دعای کدام بهتر "مستجاب" می شود به گوشه ای از جزیره رفتند...
"نخست،" از خدا "غذا" خواستند؛
فردا "مرد اول،" درختی یافت و "میوه ای" بر آن، آن را خورد.
اما "مرد دوم" چیزی برای خوردن نداشت.
هفته بعد، مرد اول از خدا "همسر و همدم" خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، "زنی" نجات یافت و به مرد رسید.
در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت.
مرد اول از خدا "خانه، لباس و غذای بیشتری" خواست، فردا، به صورتی "معجزه آسا،" تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید.
مرد دوم هنوز هیچ نداشت.
دست آخر، مرد اول از خدا "کشتی" خواست تا او همسرش را با خود ببرد.
فردا کشتی ای آمد و در سمت او "لنگر" انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از "جزیره" برود و مرد دوم را همانجا "رها" کند..!
پیش خود گفت:
مرد دیگر حتما "شایستگی" نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواستهای او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است!
زمان حرکت کشتی، ندایی از او پرسید: «چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟»
مرد پاسخ داد: «این همه نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است و خودم درخواست کرده ام. درخواست های همسفرم که پذیرفته نشد. پس چه بهتر که همینجا بماند.»
آن ندا گفت:
اشتباه می کنی!
تو مدیون او هستی...
هنگامی که تنها "خواسته او" را اجابت کردم، این "نعمات" به تو رسید...
مرد با تعجب پرسید:
«مگر او چه خواست که من باید مدیونش باشم؟»
* و آن ندا پاسخ داد:
«از من خواست که تمام دعاهای تو را مستجاب کنم!!..» *
نکته:
* شاید داشته هایمان را مدیون کسانی باشیم که برای خود هیچ نمی خواستند و فقط برای ما دعا می کردند...
ممکن است همه موفقیت و ثروت و هر چیز دیگر که داریم را...
"مدیون آن دو فرشته ای" باشیم که ما را بزرگ کردند... * (پدر و مادر)
بدون هیچ توقعی!❤️
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق ادمای کوچیک و بزرگ در زندگیت
جالبه
http://eitaa.com/cognizable_wan
سندروم کی بودید شما؟
واقعا عالیه
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همتی رو با خاک یکسان کرد
http://eitaa.com/cognizable_wan