eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
676 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر دهه از زندگی دقیقاً چه تغییراتی در بدن رخ می دهد؟ مترجم:گلریز برهمند ۱- از ۲۰ تا ۳۰ سالگی رشد استخوان ها متوقف می شود تولید کلاژن کمی کاهش پیدا می کند دندان های عقل تان در می آیند. البته بدن هر کس منحصر به خود او است. برای مثال، دندان عقل بعضی افراد در سن ۱۶ سالگی در می آید و بعضی ها هم هرگز دندان عقلی در نمی آورند. نکته: حتی اگر در ۲۰ سالگی اضافه وزن نداشته باشید هم باید خودتان را عادت دهید که مراقب رژیم غذایی تان باشید. چون اگر در خوردن فست فود افراط کنید، تا سن ۳۰ سالگی بدن شما دچار تغییرات ناخوشایندی خواهد شد. گرچه در این دوره احتیاجی به محصولات بهداشتی حاوی کلاژن ندارید، اما سعی کنید غذاهای حاوی کلاژن را بیشتر مصرف کنید. ۲- از ۳۰ تا ۴۰ سالگی افت توان عضلانی کاهش میزان بافت عضلانی و جایگزینی آن با چربی کاهش میزان کلاژن و الاستین. نکته: اگر همیشه بدون انجام هیچ کار خاصی، اندام متناسبی داشته اید، از این دوره باید خودتان را عادت بدهید که فعالیت فیزیکی تان را کمی بیشتر کنید. اگر اصلا ورزش نکنید، توان عضلانی تان به تدریج افت خواهد کرد. به علاوه، بسیار مهم است که از پوست خود به خوبی مراقبت کنید و از حمام آفتاب پرهیز کنید. ۳- از ۴۰ تا ۵۰ سالگی کاهش تعداد سلول های عصبی انباشت چربی در بدن افت بینایی افزایش شکنندگی استخوان ها و مفاصل کاهش هورمون زنانه ی استروژن و افزایش فشار خون در زنان. نکته: اگر عادت به ورزش کردن ندارید، باید از ورزش های ساده ای مثل پیاده روی یا شنا شروع کنید. همچنین باید به طور منظم، فشار خون خود را کنترل کنید. در این دوره ریسک ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی به میزان چشمگیری افزایش پیدا می کند. ۴- از ۵۰ تا ۶۰ سالگی سلول های مغزی و دیگر سلول های بدن دچار صدمات دائمی می شوند؛ ریسک بروز مشکلات مربوط به معده افزایش پیدا می کند؛ حافظه تضعیف می شود. نکته: در این دوره، بیشتر تغییرات مربوط به عملکرد مغز هستند .مهارت های جدیدی یاد بگیرید، چیزهای تازه ای را تجربه کنید، کتاب بخوانید و سعی کنید کارهایی متفاوت از روال معمول تان انجام دهید. در این دوره، بسیاری از افراد متوجه می شوند که تمرکز کردن و به خاطر سپردن چیزها برایشان سخت شده. به همین دلیل است که مصرف مواد غذایی و داروهای بهبود دهنده ی عملکرد مغز، ضرورت پیدا می کند. ۵- از ۶۰ تا ۷۰ سالگی گیرنده های عصبی و چشایی دیگر به درستی عمل نمی کنند: قدرت چشایی و بویایی تضعیف می شود و حتی احساس دما هم سخت تر می شود؛ صدا تغییر می کند عملکرد قلب کاهش پیدا می کند استخوان ها باریک تر می شوند، بنابراین فرد کمی کوتاه تر می شود. در این دوره، بسیار مهم است که عملکرد قلب خود را تحت نظر داشته باشید، رژیم غذایی سفت و سختی داشته باشید و به طور منظم برای انجام چکاپ به پزشک مراجعه کنید. ۶- از ۷۰ سالگی به بعد کاهش توده ی عضلانی (افراد سریع تر خسته می شوند و نمی توانند کارهایی که قبلاً انجام می دانند را انجام دهند)؛ کاهش حجم چربی بدن؛ کاهش سرعت فرآیند بازسازی (التیام صدمات پوستی بیشتر طول می کشد)؛ کاهش سرعت تمامی عملکردهای بدن (تنفس، گوارش و غیره)؛ تضعیف حافظه ی کوتاه مدت (فرد چیزهایی که مدت ها پیش رخ داده اند را به خوبی به یاد می آورد، اما به سختی می تواند چیزهایی که چند ساعت یا چند روز قبل اتفاق افتاده اند را به خاطر بیاورد). نکته: در این دوره، فرد باید تلاش زیادی برای حفظ سلامتی خود کند (از جمله کار کشیدن از مغز و بدن خود به میزان کافی)، به طور منظم به پزشک مراجعه کند و احتمالاً مقادیری داروهای ضروری مصرف کند. ما جلوی تغییرات بدنی خود را نمی توانیم بگیریم، اما می توانیم سرعت آن ها را کاهش دهیم. امروزه افراد مسنی هستند که می توانند در سن ۷۰ سالگی در یک مسابقه ی دوی ماراتن شرکت کنند و بدوند، یا در سن ۸۰ سالگی چیزهای جدیدی یاد بگیرند. تنها کاری که از ما برمی آید این است که به خوبی از بدن خود مراقبت کنیم تا جوانی و زیبایی خود را به مدت بیشتری حفظ کنیم. http://eitaa.com/cognizable_wan
👌 مرده‌ها هم احساس دارند ☘ یکی از آداب رفتن به قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده وجود شما را حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد. ✍ شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد : مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟ ✨ امام فرمودند : بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد. و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد می‌شود. 📚 اصول کافی، ج۳، ص۲۲۸ http://eitaa.com/cognizable_wan
تلقین و نتیجه !! خانمی در سالن سینما به پزشکی که همراهش بود و کنارش نشسته بود گفت که حالش دارد به هم می‌خورد. پزشک فوراً از جیب کتش چیزی درآورد و آهسته گفت: «این قرص را در دهانتان بگذارید اما آن را قورت ندهید.» خانم بی‌درنگ احساس کرد حالش بهتر شده است. وقتی فیلم تمام و سالن سینما روشن شد، خانم جوان می‌خواست بداند چه نوع قرصی تا این اندازه در بهبود حالش تاثیر داشته است. اما وقتی قرص را از دهانش بیرون آورد دید که دکمه است. افکار انرژی دارند! قانون شفا کاترین پاندر  🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
✍🏻بر سر قبـرۍ نوشته شده بود : ڪودڪ ڪه بودم می خواستم دنـیا را تغییر دهم بزرگتر ڪه شدم فهمیدم دنـیا بـزرگ اسٺ من باید کشور را تغییر دهـم بعدها کشور را هم بزرگ دیـدم و تـصمیم گرفتم شهـرم را تغییر دهـم در سالخوردگے تصمیـم گرفتم خانواده ام را متحول ڪنم … اینڪ ڪه در آستانه ی مـرگ هستم میفهمم ڪه اگر روز اول خـودم را تغییر داده بـودم شـاید میتوانستم دنـیا را هم تـغییر دهم. ✨و خدا هنوز این فرصت را به ما داده اسٺ http://eitaa.com/cognizable_wan
•🦋🍒• وقتۍ‌خدا درۍ‌ رو‌بہ‌ روت میبندھ... اصرار‌ بہ‌ ڪوبیدنش‌ نڪن! هر چی پشت اون‌ در‌ هـست بہ‌ صلاح‌ ٺـو‌ نیست. 💛 http://eitaa.com/cognizable_wan
این است که کوچکترین تخطی از پشت سر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام 🔹چه در عمل، 🔹چه در افکار، 🔹 و چه در عقاید نداشته باشیم. وظیفه ما این است که در تمام این سه قسمت پشت سر خاندان عصمت و طهارت حرکت کنیم. http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چند تا ترفند خونه‌داری ببینیم😍👌🏻 کدومش از همه بیشتر کاربرد داشت؟🧐 ✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ... او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت. و اما در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛ تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ... یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟ کفاش گفت روزی سه درهم تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت: بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است! برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ... کفاش شوڪه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت. آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...! از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن گیسه ی زر ... تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت، کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت: بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده. "خوشبختی چیزی جز آرامش نیست" 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
یه قانون هایی هست که برای همه ی مردهای نرمال جواب میده تایید کردنش در برابر دیگران تعریفش رو کردن در جمع خوردش نکنین به خاطر اشتباهش بگذارید فکر کنه مرد سالاریه تو خونتون. ولی ریز ریز مدیریت کنین مقایسشون نکنین با مردهای دیگه نرم باشید باهاشون لج نکنید نیازتون رو بدون وظیفه گذاری بیان کنید 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
✅اسامی یاران شیطان؟ در سفینة البحار آمده است که شیطان یارانی دارد که برای وسوسه انسان ها به او یاری می رسانند. این شیاطین در هر موقعیت زمانی و مکانی، در خدمت ابلیس هستند تا او را به اهدافش برسانند. اسامی آنان از این قرار است: ⚡️1_ ولهان؛ انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است ⚡️ 2_هفاف؛ ماموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید ⚡️3_ زلنبور؛ موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.  ⚡️4_ ثبر؛ در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.   ⚡️5_ابیض؛ انبیا را وسوسه می کند - یا ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته می شود. ⚡️6_اعور؛ کارش تحریک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت می آورد! و انسان را وادار به زنا می کند  (اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند.) ⚡️ 7_داسم؛ همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد نماید ⚡️8_مطرش؛ کار او پراکندن اخبار دروغ یا دروغ هایی است که خود جعل کرده؛ در حالی که حقیقت ندارند.   ⚡️9_قنذر؛ او نظارت بر زندگی افراد می کند. هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد؛ غیرت را از او بر می دارد، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.   ⚡️10_دهار؛ ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوری که انسان خواب های وحشتناک می بیند، یا در خواب به شکل زنان نامحرم در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند.   ⚡️11_قبض؛ وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن انسان اند.)  ⚡️12_تمریح؛  امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر می کند.  ⚡️13_قزح؛  ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو قوس اله و قوس الرحمن  ⚡️14_زوال؛  مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض می شوند.  ⚡️15_لاقیس؛ او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی است او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد.   ⚡️16_متکون؛ شکل خود را تغییر می دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را گول می زند و این وسیله آنان را وادار به گناه می کند.  ⚡️17_مذهب؛ خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه می کند. ⚡️18_خنزب؛ بین نمازگزار نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند. در خبر است که: عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حایل می شود - یعنی حضور قلب را از من می گیرد - حضرت جواب داد: نامش شیطان (خنزب) است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر. ⚡️19_مقلاص؛ موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند. به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنان به وجود می آورد. ⚡️20_طرطبه؛ از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند. 📚📚منبع: سفینة البحار، جلد 1، ص 99 و ص100 http://eitaa.com/cognizable_wan
💖برای حفظ رابطه خوب با همسرتان 24 ساعت صبر کنید! وقتی عصبانی هستید قبل از اینکه عملی انجام دهید 24 ساعت صبر کنید .وقتی عصبانی می شوید خودتان نیستید. 🔹مسائل کوچکی هست مانند ظرف شستن که همسرتان فراموش می کند و یا مسائل جدی تری مانند تهمت زدن یا دروغ گفتن سعی کنید قبل از عمل کردن دقایقی فکر کنید ، هنگام عصبانیت هر تصمییمی که بگیرید موجب آسیب و پشیمانی می شود . 🔹24 ساعت زمان طولانی نیست اما به اندازه کافی برای حفظ آرامش و خون سردی کافی است و سعی کنید با همسرتان عاقلانه و مناسب بدون بلند کردن صدا صحبت کنید. 🔹از گفتن "مهم نیست" صرف نظر کنید زیرا یک زن یا شوهر نباید سعی کند همه چیز را خوب جلوه دهد و به کسی که طرف مقابل است هرچیزی را که می خواهد بدهد و بسیار مهم است که مشکل خود را با فرد به طور صادقانه ابراز کند حتی وقتی با همسرش مخالف است. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
انســــــــان هــــای بـــــــــــــــــــــزرگ نـــــه خود را گـــــــــــم می کنند، نه خود را پیدا می کنند، آنها خود را میســــــــــازنـــــــــد.... http://eitaa.com/cognizable_wan
‍ ✅درس بگیرید و از آنها را در رابطه تان استفاده کنید. بله.اتفاقات بد در رابطه ها می افتند.حرف اشتباهی می زنید،یا شریکتان احساسات شما را جریحه دار می کند.قسمت مهم این است که زمانی که اتفاق بدی می افتد(حتی اگر فقط مشکلات زندگی تان است)،از آنها درس بگیرید و به جلو حرکت کنید. سعی کنید از موقعیت های منفی استفاده کنید و آنها را مثبت کنید تا از آنها تجربه بدست آورید و رشد کنید.صادقانه تلاش کنید در هر دعوایی که جدی است،از دید دیگری به آن اتفاق نگاه کنید. ‎‌‌‌‌‌ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
✍علامه تهرانی (ره) : هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم. 📕 معاد شناسی علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰ امروز پنجشنبه یادی كنيم ازمسافرانی که روزي درکنارمان بودند و اكنون فقط یاد و خاطرشان در دلمان باقی ست با ذكر فاتحه و صلوات "روحشان راشادکنیم 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸 👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
مرحوم محدث زاده نقل کرده است: وقتی که پدرم در نجف اشرف فوت کردند، ما چیزی نداشتیم که برای آن مرحوم احسان و اطعام بدهیم، من و برادرم قرار گذاشتیم که بعدازظهر هر پنجشنبه به نوبت هر کدام یک کاسه با یک کوزه آب سرد برداریم و در صحن حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) به زوار آن حضرت آب بدهیم و ثوابش را نثار پدر کنیم تا بدین وسیله احسانی به پدرمان کرده باشیم. مدتی این کار را انجام دادیم تا اینکه یک شب جمعه پدرم را در خواب دیدم که به سویم می آید ولی زبانش از دهانش آویزان است و رنگش پریده و حال پریشانی دارد، من باعجله از او استقبال کردم و جویای حالش شدم. گفت: فرزندم از تشنگی ناراحتم. عرض کردم: پدر جان الآن می روم و برایت آب می آورم. ایشان فرمود: من از آن آب کوزه صحن حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) می خواهم، در این هنگام بیدار شدم. آن روز که جمعه بود برادرم را ملاقات کردم و پرسیدم دیروز آب به زوار دادی؟ گفت: متأسفانه مسامحه کردم و آب ندادم، من خواب شب گذشته را برایش نقل کردم و او بسیار ناراحت شد. (با اقتباس و ویراست از کتاب شگفتی های برزخ) در روایتی از پیامبر(صلی الله و علیه وآله) نقل شده است: مردگانتان را كه در قبرها آرمیده  اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانى هستند و به كارهاى نیك شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام كارى ندارند، شما صدقه و دعائى به آنها هدیه كنید. (الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى ، ص 232) http://eitaa.com/cognizable_wan
پیامبر عزیز اسلام حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: براى مردگان خود هدیه بفرستید. با تعجب پرسیدند: یا رسول الله! هدیه مردگان دیگر چیست؟ و ایشان فرمودند: دعا و صدقه. و بعد ادامه دادند و فرمودند: ارواح مؤمنان هر شب جمعه به آسمان دنیا مقابل خانه‌ها و منزلهاى خود مى آیند و با آواز حزین و گریه، فریاد مى‌زنند که: اى اهل من! و اى اولاد من و اى پدر من و اى مادر من و اى خویشان من، بر ما مهربانى كنید، خدا شما را رحمت كند. آنچه در دست ما بود، حساب و كتاب نكردیم و جمع كردیم، دیگران از آن سود بردند و عذاب و حساب آن برگردن ما ماند. و با گریه مى گویند: اى خویشان ما، بر ما ترحم نمائید، ولو به یك درهم یا قرص نانى یا جامه و پوشاكى، امیدوارم خداوند جامه‌هاى بهشتی بر شما بپوشاند. سپس حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گریه كرد آنقدر که از هق‌هق گریه نای سخن گفتن نداشت. سپس فرمود: اینها برادران دینى شمایند كه بعد از سرورى و آقائى و نعمت، در خاك پوسیدند. و پیامبر فرمود: مردگان ادامه دهند که، افسوس، اگر آنچه در دست داشتیم انفاق مى‌كردیم و در اطاعت حق و رضاى خدا بودیم محتاج شما نبودیم و به طرف شما دست دراز نمى‌كردیم. سپس با حسرت و پشیمانى برمى‌گردند و فریاد مى‌زنند اى مؤمنان هرچه زودتر چیزی برای ما بفرستید. (منازل الآخرة، ص 38) به قول شاعر: ای که دستت می‌رسد کاری بکن              پیش از آن كز تو نیاید هیچ كار  http://eitaa.com/cognizable_wan
🔰حکایتی بسیار زیبا و خواندنی معلم برای شاگردانش داستان کشتی مسافرتی که در دریا غرق شده بود را نقل کرد. کشتی در دریا واژگون شد و فقط و فقط یک زوج از مسافران این کشتی بودند که موفق شدند خود را به نزدیک قایق نجات برسانند. در قایق نجات فقط برای یکی از آن دو جا بود.. یا مرد باید میماند و یا زن... اینجا بود که مرد همسرش را کنار زد و خودش به داخل قایق نجات پرید. زن در حالی که همسرش درون قایق نجات بود و خودش داخل کشتی در حال غرق شدن ایستاده بود فریاد زد و چیزی به همسرش گفت. معلم از دانش آموزان پرسید: "فکر میکنید آن زن چه چیزی را به شوهرش گفت؟" دانش آموزان فریاد زدند: "ازت متنفرم؟! ای کاش بهتر شناخته بودمت؟" معلم متوجه پسری شد که آرام در جای خود نشسته. از پسر خواست تا به سؤال پاسخ دهد. (فکر میکنی آن زن در لحظات آخر به شوهرش چه گفت؟). پسر جواب داد: "به نظرم زن گفته: مواظب بچه مون باش!" معلم با تعجب پرسید: "تو این داستانو قبلا شنیده بودی؟" پسر سرش را تکان تکانی داد و گفت: "نه ولی مامان من هم قبل از اینکه در اثر مریضیش از دنیا بره همینو به بابام گفت (مواظب بچه مون باش!)" معلم غمگین شد و گفت پاسخ تو درست است. کشتی غرق شد، مرد به خانه رفت و دخترش را به تنهایی بزرگ کرد. چندین سال بعد از اینکه مرد هم از دنیا رفت، یک روز دختر در حال مرتب کردن وسایل بازمانده از پدرش، کتاب خاطرات او را پیدا کرد. مشخص شد که در زمانی که حادثه غرق شدن کشتی اتفاق افتاد مادرش مبتلا به یک بیماری لاعلاج بود و واپسین روزهای زندگیش را میگذراند. به همین خاطر هم پدرش برای سوار شدن به قایق نجات مادرش را کنار زده بود. پدرش در دفترچه خاطراتش اینطور نوشته بود: " چقدر آرزو میکردم اکنون در اعماق دریا و در کنارت باشم، اما به خاطر دخترمان مجبورم که تو را تنها بگذارم تا همیشه در آنجا بیآرامی" داستان در اینجا تمام شد و کلاس در سکوتی مطلق بود. - گاهی در پس کارهای خوب و بد دلایل پیچیده ای وجود دارد که ما آنها را نمیدانیم یا آنقدر پیچیده اند که درک و فهم آنها بسیار سخت و دشوارست! - آنهایی که مثلا حساب رستوران را پرداخت میکنند دلیلی ندارد که ثروتمند باشند، آنها این کار را میکنند چون به دوستیشان بیشتر از پول اهمیت میدهند. - آنهایی که همیشه در محیط کار پیش قدم هستند از روی احمقی نیست، بلکه متوجه شده اند که بالاخره یکی باید کار را به عهده بگیرد. -آنهایی که بعد از دعوا زودتر عذرخواهی میکنند، الزاما طرف تقصیر کار دعوا نیستند، بلکه به احترام طرف مقابل این کار را میکنند. ⁩- آنهایی که مدام برای شما پیامک میفرستند از روی بیکاری نیست . به این خاطر است که شما در یاد و قلب آنها جای دارید. ⁩ - یک روز ممکن هست بالاجبار برای همیشه از عزیزی جدا شویم. دلمان برای خاطرات و گفتگوهایی که با او داشتیم تنگ خواهد شد و آن دلتنگی شاید چند روز، چند ماه یا چندین سال طول بکشد! - یک روز فرزندمان عکسهای ما را با آن دوست نگاه میکند و میپرسد "این کیه؟" و ما در حالیکه شمعی در دست داریم جواب میدهیم "این همونیه که بهترین لحظه هایم را با او گذرانده ام!!!! دوستان عزیز اینو یادتان باشه روزگار "دو چيز با ارزشو" از ما مي گيره : دوستهاي خوب" و "روزهاي خوب" ولي هيچ وقت نميتونه "يه چيزو" از ما بگيره ... "روزهاي خوبي" که با "دوستهاي خوب" گذشت...🌸🌷 http://eitaa.com/cognizable_wan
امانتی برای مادرم در خانه سالمندان ! تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت ، گفت : آقا ببخشید ، مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه ، من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا ، این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید. قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم، گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟ گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟ دلم نیومد این سری بگم نه ،گفتم آره، پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری، شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟ پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟ تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده ، باید تسویه کنید حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن آخر چک و نوشتم دادم دستش، ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم ، هر چند که پسرش خیلی ... بود. اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد، بیا تو مادر! 😐 مادر توی هر شرایطی قرار بگیره ،باز هواتو داره👌👌 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
✍یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است 📙نمونه معارف اسلامی، ص ۴۱۹ 📗جامع احادیث شیعه، ج ۸ http://eitaa.com/cognizable_wan
✅مردی درحال مرگ بود، وقتیکه متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید، خدا: وقت رفتنه. مرد: به این زودی؟ من نقشه های زیادی داشتم خدا: متاسفم، ولی وقت رفتنه مرد: درجعبه ات چی دارید؟ خدا: متعلقات تو را مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباسهام، پولهایم و .... خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند مرد: خاطراتم چی؟ خدا: آنها متعلق به زمان هستند مرد: خانواده و دوستانم؟ خدا: نه، آنها موقتی بودند مرد: زن و بچه هایم؟ خدا: آنها متعلق به قلبت بود مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟ خدا :نه؛ آن متعلق به گردوغبار هستند مرد: پس مطمئنا روحم است؟ خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است مرد با اشک در چشمهایش و باترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و بازکرد؛ دید خالی است! مرد دل شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟ خدا : درسته، تومالک هیچ چیز نبودی! مرد: پس من چی داشتم؟ خدا: لحظات زندگی مال تو بود ؛ هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود . زندگی فقط لحظه ها هستند قدر لحظه ها را بدان و لحظه ها را دوست داشته باش آنچه از سر گذشت، شد سر گذشت... حیف، بی دقت گذشت، اما گذشت!. تا که خواستیم یک دو روزی فکر کنیم، بر در خانه نوشتند: "در گذشت."  http://eitaa.com/cognizable_wan
نفرین مادر در حق عالم بنی اسرائیل ... در بنی اسرائیل عابدی بود بنام جریح، که در صومعه خویش به عبادت مشغول بود. روزی مادرش در حالی که وی به نماز اشتغال داشت، وی را بخواند، و او مادر را پاسخ نداد و ... مادر وی را نفرین کرد و گفت: از خدای بنی اسرائیل می خواهم که تو را به خود واگذارد و یاریت نکند.  به گزارش مشرق، از امام باقر(عليه السلام) روایت است که در بنی اسرائیل عابدی بود بنام جریح، که در صومعه خویش به عبادت مشغول بود. روزی مادرش در حالی که وی به نماز اشتغال داشت، وی را بخواند، و او مادر را پاسخ نداد ـ (در بعضی روایات آمده که اگر جریح فقیه می بود می دانست که قطع نماز نافله و پاسخ مادر از نماز افضل بود) ـ مادر برگشت، و بار دوم آمد و او را صدا زد، و باز پاسخ نداد، تا سه بار. در این بار مادر وی را نفرین کرد و گفت: از خدای بنی اسرائیل می خواهم که تو را به خود واگذارد و یاریت نکند. روز بعد زن بدکاره ای به کنار صومعه او آمده و فرزندی را که در رحم داشت در آنجا وضع حمل کرد، و ادعا کرد که فرزند از آن جریح است. در میان بنی اسرائیل شایع شد که آن کس که مردمان را از زنا نهی می نمود خود مرتکب زنا گشته است! حاکم دستور داد وی را بدار کشند، مادر بر سر و روی زنان به پای چوبه دار آمد. جریح گفت ساکت باش که این نتیجه همان نفرین تو است. مردمان چون شنیدند گفتند: ما از کجا بدانیم که این تهمت و این نسبت دروغ است؟ جریج گفت: کودک را حاضر کنید. چون کودک بیاوردند، از او پرسیدند: پدرت کیست؟ وی به زبان آمد و گفت: فلان چوپان پدر من است، و بدین گونه خداوند بر اثر توبه جریح وی را نجات داد، و جریح سوگند یاد کرد که از این پس از خدمت مادر جدا نگردد. 📙بحار الأنوار ، ج‏71، ص: 75 http://eitaa.com/cognizable_wan
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد. استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی ؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند. استاد به شاگرد گفت: همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه. http://eitaa.com/cognizable_wan
گرگی از چشمه ای آب می خورد که چشمش به بره ای افتاد که چند قدم پایین تر می خواست آب بنوشد. گرگ با خود گفت: اگر بتوانم بهانه ای پیدا کنم، شام امشبم فراهم است. پس بر سر بره فریاد زد: چطور جرئت می کنی آبی را که من می نوشم گل کنی؟ بره گفت: ارباب، اگر آب گل آلود است گناه از من نیست، زیرا آب از سمت شما به طرف من جاری است! گرگ گفت: بسیار خب، این به کنار. حال بگو ببینم چرا پارسال همین موقع به من دشنام دادی؟ بره گفت: این محال است، آخر من فقط شش ماه سن دارم! گرگ غرید و گفت: گوشم به این حرف ها بدهکار نیست. اگر تو نبودی، حتما پدرت بوده! و با گفتن این حرف بر روی بره ی بی نوا پرید و او را درید و خورد. بره پیش از آنکه جان دهد با صدای بریده گفت: "گوش جبار به هیچ عذری نیست بدهکار...". 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
🔥 چوب حراج به آبروی هیچکس نزنید؛ برایتان گران تمام می‌شود! 🌹 خانم جان، آقا جان؛ آنجا که گوشتان را تیز می‌کنید و با چشمانتان، رفتار و اعمال انسان‌ها را برای رو کردن دستشان دنبال می‌کنید؛ دقیقاً در جاده‌ای قــرار گرفته‌اید که خطر سقوط تهدیدتان می‌کند؛ زیرا آبروی مؤمن، خط قرمز خداست و شما با بازگو کردن آنچه که شنیده یا حتی دیده‌اید، از این خط قرمز، رد شده‌اید... 💢 آنچه بین او و خدا بود، با کنکاش شما، حالا برای همه برملا شده، و آب ریخته را هرگز نمی‌توان جمع کرد...✗ 🔸 و آبرویی که هر لحظه، با نقل به نقل شدن آنچه شما فاش کردید، ریخته می‌شود، نه تنها جمع شدنی‌ نیست؛ بلکه آتشی شده و دامن شما را تا ابد خواهد گرفت... [ انسانیّت بدون ممکن نیست ❗️ تمرین کنیم از همین امروز، بجای رونمایی از اشتباه‌های دیگران، پوششی برای خطاهایشان باشیم.] http://eitaa.com/cognizable_wan
حافظه‌ی مردی داشت به تدریج از کار می‌افتاد. پزشکی پس از معاینه‌ی دقیق گفت: که می‌تواند با عمل جراحی حافظه‌ی مرد را برگرداند اما این کار یک خطر بزرگ دارد و آن این که ممکن است، مرد بینایی هر دو چشم‌اش را از دست بدهد. پزشک گفت: کدام‌یک را انتخاب می‌کنید؟ بینایی یا حافظه‌تان را؟ بیمار کمی فکر کرد و گفت: بینایی‌ای را ترجیح می‌دهم که ببینم به کجا خواهم رفت تا این که به خاطر بیاورم به کجا رفته‌ام چارلز کترینگ 🌐http://eitaa.com/cognizable_wan
برای ارتباط موثر در بين زوج هاي شاد 1⃣ قاعده اول : افکار و احساسات خود را با استفاده از ضمیر "من" بیان کنید. 2⃣ قاعده دوم : درباره ویژگی شخصیتی طرف مقابل کلی گویی نکنید مثلا : تو بی ملاحظه هستی " ، "تو تنبل هستی". در عوض بر رفتار ها و اعمال خاص او تاکید کنید "مثلا من می خواهم در کارهای خانه کمک کنی". "می خواهم به موقع به خانه بیایی ". . 3⃣ قاعده سوم : از مطلق جلوه دادن امور با استفاده از کلماتی مانند "هرگز " و "همیشه" بپرهیزید. مثلا : همیشه تو نامرتب هستی. تو هیچ وقت به من کمک نمی کنی. در مقابل نگرش مثبت ایجاد کنید: "گاهی اوقات مرتب هستی ، اما دلم می خواهد بیشتر اوقات مرتب و منظم باشی " 4⃣ قاعده چهارم : از زمان بندی مناسب استفاده کنید. سعی کنید بلافاصله پس از آنکه فرد مقابل رفتاری را انجام داد نسبت به او واکنش نشان دهید و اگر فرصت پاسخ فوری را از دست دادید صبر کنید تا در فرصت مناسبی واکنش مثبت یا منفی خود را نشان دهید۰ 5⃣ قاعده پنجم : سعی کنید سازنده و راهگشا باشید. وقتی به همسرتان می گویید از چیزی خوشتان نمی آید این را هم بگوید از چی خوشتان ميايد. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌ 🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
نَه خانی آمد، نَه خانی رفت... مرد خسیسی،خَربُزِه ای خرید تا به خانه برای زنِ خود بِبَرد.در راه به وَسوسه افتاد که قَدری از آن بخورد،ولی شَرم داشت که دستِ خالی به خانه رَود...عاقبت فریب نَفس،بر وی چیره شد و با خود گفت،قاچی از خربزه را به رَسمِ خانزادِه ها می خورم و باقی را در راه می گذارم،تا عابِران گَمان کنند که خانی از اینجا گذشته است،و چنین کرد.البته به این اندک،آتش آزِ او فرو ننشست و گفت،گوشتِ خربزه را نیز می خورم تا گویند،خان را چاکِرانی نیز در مُلازِمت بوده است و باقی خربزه را چاکران خورده اند...سپس آهنگ خوردن پوستِ آن را کرد و گفت:این نیز می خورم تا گویند خان اسبی نیز داشته است...و در آخر تُخم خربزه و هر آن چیز که مانده بود را یِک جا بلعید و گفت"اکنون نَه خانی آمده و نَه خانی رفت است". « برگرفته از امثال و حکم دهخدا صفحه 1848 » 🗞 http://eitaa.com/cognizable_wan
ضعف خود را نپذیری، توانا نمی شوی. تا سکوت پیشه نکنی، گویا نمی شوی. تا به خود اعتماد نکنی، مورد اعتماد نمی شوی. تا خالی نشوی، پُر نمی شوی. تا قانع نباشی، غنی نمی شوی. تا از ذهنیت خالی نشوی، غرق در تفکر نمی شوی. تا آهسته و پیوسته نروی، فاتح تفکر نمی شوی. تا خدا ترس نشوی، شجاع نمی شوی. تا دوست نداشته باشی، محبوب نمی شوی. تا خاکی نباشی، آسمانی نمی شوی. تا زندگیت را به دیگران نبخشی، از زندگی برخوردار نمی شوی. تا شکست را تجربه نکنی ,موفق نمی شوی. تا ناتوان را در نیابی، توانا نمی شوی. http://eitaa.com/cognizable_wan
زنده ياد آلنوش طريان از بنيانگذاران رصدخانه در ايران بود و تمام اموالش را وقف خيريه كرد و عاقبت در آسايشگاه سالمندان از دنيا رفت! 🗞 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین نصیحت دنیا رو داستايفسكى کرده: با پاى شكسته خود، به راهت ادامه بده، دستت را بر شانه كسى نگذار! http://eitaa.com/cognizable_wan