نارنگی برای جلوگیری از سکته:
همانطور که در بالا اشاره شد، نارنگی حاوی مقدار زیادی پتاسیم است. این پتاسیم می تواند از بیماری هایی مثل لخته شدن خون جلوگیری کند. مطالعه ای بر روی بیش از 69 هزار نفر انجام شده است. نتیجه این بود افرادی که نارنگی مصرف می کنند، 19 درصد کمتر در خطر ابتلا به این بیماری مانند لخته شدن خون قرار دارند.
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻چطوری کاری رو پشت گوش نندازیم⁉️🤨
1⃣ تعیین زمان: مثلا ۳۰ دقیقه کار و پنج دقیقه استراحت کن و با افزایش کار، زمان استراحت رو بلندتر کن مثلا یک ساعت کار و ۱۵ دقیقه به خودت استراحت بده.
2⃣ فهرست کارها: کارهایی که باید در طول روز انجام بدی به تربیت الویت فهرستبندی کن.
3⃣ متمرکز باش: نذار احساست، موبایل، افکار یا آدمها تو رو از کارت دور کنن.
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
نیشگون چیست؟
نوعی حمله کماندویی مادر و پدرها که به عمد و غیر عمد پوست بدن کودک را تا ۳۶۰ درجه میچرخانند،
تا باعت تسلیم و گفتن "غلط کردم" شود😐😑😂😂
😍 #طنز
👇👇👇👇
http://eitaa.com/cognizable_wan
پل هوایی رو ساختن که آدم جونش در امان باشه!
ولی شب که میخوای رد شی انقدر سیبیل کلفت اون بالا خوابیده
که اگر از وسط اتوبان با چشم بسته رد بشی سالمتر میرسی مقصد…!!!😂😂
😍
#طنز
http://eitaa.com/cognizable_wan
ختم یکی از اشناهامون بودیم
یه نفر خیلی گریه میکرد رفتم پیشش گفتم
ناراحت نباش نیم ساعت دیگه همه یادشون میره و دغدغشون این میشه که نوشابه زرد بهشون میرسه یا مشکی
گفت من دارم برای این گریه میکنم که قرار نیست نهار بدن حاجی
کل جمع زدیم زیر گریه😭😂😂
#طنز
😁 http://eitaa.com/cognizable_wan
خاطرات جبهه 🌷
روزهای اولی که خرمشهر آزاد شده بود، توی کوچه پسکوچههای شهر برای خودمان میگشتیم. روی دیوار خانهای عراقی هانوشته بودند: «عاش الصدام»
یکدفعه راننده زد روی ترمز و انگشت گزید که اِاِاِ، پس این مرتیکه صدام آش فروشه!...
کسی که بغل دستش نشسته بود نگاهی به نوشته روی دیوار کرد و گفت: «آبرومون رو بردی بیسواد!... عاشَ! یعنی زنده باد.😂😂
😁 http://eitaa.com/cognizable_wan
😍 #تست_شخصیت_شناسی از روی #دست😍
افراد چپ دست کمتر وابستهاند، چون مجبورند با دنیایی که برای آنها ساخته نشده سازگاری پیدا کنند و در مواجهه با یک موقعیت جدید خود را راحتتر تطبیق میدهند. مطالعات جدید نشان میدهد این مسئله در زمینه رفتاری نیز روی این افراد تاثیر گذاشته و باعث میشود آنها گاهی در تصمیمگیریهای خود دچار تردید و کشمکش شوند.
نیمه راست مغز در چپ دستها بیشتر فعال بوده که این نیمه نیز بیشتر جنبه های منفی احساسات و اعمال را مورد بررسی قرار می دهد و به طور حتم این موضوع در مورد افراد راست دست برعکس خواهد بود. از این جهت چپ دستها بیشتر در معرض هیجانهای منفی قرار دارند و زودتر عصبانی میشوند. به علاوه، به نظر میرسد آنها بیشتر از راست دستها در پردازش احساساتشان با مشکل مواجه میشوند.
افراد چپ دست از مورد انتقاد قرار گرفتن و سرزنش شدن واهمه داشته و ترجیح میدهند که اعمال و تصمیماتشان متناسب با شرایط بوده تا همیشه مورد تایید قرار گیرند.
چپ دستها نسبت به همتایان راست دستشان بیشتر احساس انفعال، خجالت، و شرمندگی میکنند. چپ دستها بیشتر دچار تردید میشوند، در حالیکه راست دستها سریعتر از آنها درگیر مسائل میشوند.
چپ دستها به علت داشتن تمایلات استقلال طلبانه در برابر فشارهای اجتماعی مقاومت بیشتری دارند.
به نظر میرسد افراد چپدست به سرعت قادر به تعویض و دگرگزینی هستند.
روانشناسان در یک مطالعه جدید نشان دادند که افراد چپ دست در مواجهه با شرایط و موضوعات ترسناک، بیشتر دچار وحشت میشوند. به نظر میرسد آدمهای چپ دست، پس از تجربهی واقعهای ترسناک، حتی به صورت فیلم، رفتارهایی نامحسوس از خود بروز میدهند که شبیه علائم مبتلایان به اختلال استرس پس از حادثه است.
راست دستها افراد منطقی هستند و در رشتههای ریاضی، فیزیک و فنی و مهندسی بیشتر موفقاند اما چپ دستها روحیهای هنری دارند و در کارهای هنری، خلاقانه و ورزشهایی که تسلط بدنی و مهارت حرکتی زیاد میطلبد، برتر هستند
😍 http://eitaa.com/cognizable_wan
🖊
ملانصرالدين از كدخداى ده ﻳﮏ ﺍﻻﻍ به قیمت 15درهم خرید و قرار شد کدخدا الاغ را فردا به او تحویل دهد.
ﺍﻣﺎ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ كدخدا ﺳﺮﺍﻍ ملانصرالدين ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺘﺄﺳﻔﻢ ملا، ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻱ ﺑﺮﺍﺕ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻻﻏﻪ ﻣﺮﺩ!
ملانصرالدين ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:
ﺍﻳﺮﺍﺩﻱ ﻧﺪﺍﺭﻩ. ﻫﻤﻮﻥ ﭘﻮﻟﻢ ﺭﻭ ﭘﺲ ﺑﺪﻩ.
كدخدا ﮔﻔﺖ: ﻧﻤﻲﺷﻪ ! ﺁﺧﻪ ﻫﻤﻪ ی ﭘﻮﻝ ﺭﻭ ﺧﺮﺝ ﮐﺮﺩﻡ.
ملا ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺷﻪ. ﭘﺲ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﻩ.
كدخدا ﮔﻔﺖ: ﻣﻲﺧﻮﺍﻱ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﭼﻲ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻲ؟
ملا ﮔﻔﺖ: ﻣﻲﺧﻮﺍﻡ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﮐﻨﻢ.
كدخدا ﮔﻔﺖ: مگر میشه ﻳﻪ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﮔﺬﺍﺷﺖ!
ملا ﮔﻔﺖ: ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﮐﻪ ﻣيشه. ﺣالا ﺑﺒﻴﻦ. ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﮐﺴﻲ ﻧﻤﻲﮔﻢ ﮐﻪ الاﻍ ﻣﺮﺩﻩ.
ﻳﮏ ﻣﺎﻩ ﺑﻌد كدخدا ملانصرالدين رو ﺩﻳﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺍﻻﻍ ﻣﺮﺩﻩ ﭼﻪ ﺧﺒﺮ؟
ملا ﮔﻔﺖ: به ﻗﺮﻋﻪﮐﺸﻲ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤش و اعلام كردم فقط با پرداخت 2درهم در قرعه كشي شركت كنيد و به قيد قرعه صاحب يک الاغ شوید.
به پانصد نفر بلیت ۲درهمی فروختم و ۹۹۸ درهم سود کردم.
كدخدا ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﻫﻢ ﺷﮑﺎﻳﺘﻲ ﻧﮑﺮﺩ؟
ملا ﮔﻔﺖ: ﻓﻘﻂ ﻫﻤﻮﻧﻲ ﮐﻪ ﺍﻻﻍ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. من هم ۲درهمش ﺭﻭ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻡ.👌😁
#طنز
😁 http://eitaa.com/cognizable_wan
💥حکایت حمال تبریزی
در خیابان شمس تبریزی شهر تبریز زیارتگاهی وجود دارد که به قبر حمال معروف است.
فرد بیسوادی در تبریز زندگی میکرد و تمام عمر خود را در بازار به حمالی و بارکشی می گذراند تا از این راه رزق حلالی بدست آورد.
یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند.
صدایی توجه اش را جلب می کند؛ میبیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا میکند که ورجه وورجه نکن، می افتی!
در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر میخورد و به پایین پرت میشود.
مادر جیغی میکشد و مردم خیره میمانند.
حمال پیر فریاد میزند "نگهش دار"!
کودک میان آسمان و زمین معلق میماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل میدهد.
جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس از او سوالی میپرسد:
یکی میگوید تو امام زمانی، دیگری میگوید حضرت خضر است، کسانی هم میگویند جادوگری بلد است و سحر کرده.
حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد،
خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کنند،
به آرامی و خونسردی می گوید:
" خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر،
من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است
در این بازار میشناسید. من کار خارق العاده ای نکردم، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد.
اما مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد و قبرش زیارتگاه مردم تبریز شد.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این مادر موقعی که دختر جوانی بوده تو روستای سرو ارنان یزد..شوهرش خدا بیامرز میشه..بعد از مدتی یک مرد عراقی که اومده بود تو اون روستا نانوایی میکرده و مجرد بوده.مردم پیشنهاد میدن که این دختر با این مرد ازدواج بکنه..وازدواج سر میگیره..و حاصل این ازدواج این آقا پسر میشه...ولی بعد از اینکه این بچه چهار ساله میشه ..این مرد عراقی بچه را میدزده و میبره عراق.مخفیانه..و بیست و چهار سال مادر در فراق بچه اشک میریزه .تا اینکه دو تا از اهالی سرو چهار سال پیش برای زیارت میرن کربلا و به طور اتفاقی این پدر که سلیمان نام داره را پیدا میکنن و از پسرش خبری میگیرن..پدر میگه پسرم بیست و هشت سالش هست و داماد شده و صاحب فرزند هست..به هر حال شماره ی پسر را به هر طریقی هست از پدر میگیرن و به یزد که بر میگردن به مادر پسر میدن...چهار سال بود که تلفنی مادر و پسرش تلفنی صحبت میکردن..به خاطر نداشتن پول مادر نمیتونه بره کربلا پسرش را ببینه تااینکه بعد از چهار سال که تلفنی از احوال هم جویا بودن..امسال مادر هر طریقی هست پیاده به کربلا میره و اونجا بعد از ۲۸ سال به پسرش میرسه
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ *دلیل انتخاب این پوشش خانم کاتولیک مسیحی چیست؟*
💘 *خانم مسیحی بعد از پیمودن ۵۰ کیلومتر از مسیر پیادهروی اربعین ... .*
______
http://eitaa.com/cognizable_wan
خواص دمنوش زعفران
🔸دمنوش زعفران خاصیت اشتها آور داشته و در بهبود عملکرد دستگاه گوارش تاثیر دارد، همچنین به هضم غذا نیز کمک می کند.
🔹این دمنوش به علت فرح بخش بودن خاصیت ضد اضطراب و ضد افسردگی دارد.
🔸این دمنوش به رفع نفخ معده و هضم غذا کمک می کند.
🔹این دمنوش خون ساز است و موجب تسهیل گردش خون و همچنین کاهش فشار خون می شود.
🔸دمنوش زعفران ادرارآور بوده و کلیه و مثانه را پاک می کند.
#طب
http://eitaa.com/cognizable_wan
این حشره اسامی مختلفی داره.بعضی جاها مردم محلی بهش میگن دراکولا.بعضی جاها بللوس یا چِرچِر هم میگن.
نام علمیش گزش آن بند زدگی هست.سمش ۱۰۰۰ برابر سم مار کبری ست.اما خوشبختانه اونو تزریق نمیکنه ، بلکه خود ما با کشتن اون باعث پخش شدن سمش روی پوست میشیم.
چیزی در حدود سوختگی درجه ۳ ایجاد میکنه.
بعضی موارد زخم های عمیقی بجا میذاره که بعداً اسکار اون بجا میمونه(جای زخم باقی میمونه).
بعضی موارد شدت آسیب به حدی هست که کار به پیوند پوست میکشه.
علائم سیستمیک نداره، هرچی هست همون علائم لوکال توی ناحیه ای که اونو کُشتیم رو بدنمون...
و باعث انتشار سمش توی همون منطقه میشیم.
خیلی سوزش شدیدی داره و گاهی با زونای پوستی اشتباه گرفته میشه.
راه گریزی هم نداره ، وقتی میشینه جایی که لباس نیست مثه گردن، ناخودآگاه لهش میکنیم و...
در کل درصورتی که برای شما اتفاق بیوفته، یکی از بدترین خاطرات شما رو توی زندگی رقم میزنه!
http://eitaa.com/cognizable_wan
پسر و پدری داشتند در کوه قدم می زدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد به زمین افتاد و داد کشید: آ آ آ ی ی ی!!
صدایی از دور دست آمد: آ آ آ ی ی ی!!
پسرک با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟
پاسخ شنید: کی هستی؟
پسرک خشمگین شد و فریاد زد: ترسو!
باز پاسخ شنید: ترسو!
پسرک با تعجب از پدرش پرسید: چه خبر است؟
پدر لبخندی زد و گفت: پسرم توجه کن و بعد با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی!
صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی!
پسرک باز بیشتر تعجب کرد.
پدرش توضیح داد: مردم می گویند که این انعکاس کوه است؛
ولی این در حقیقت انعکاس زندگی است. هر چیزی که بگویی یا انجام دهی زندگی عیناً به تو جواب می دهد.
اگر عشق را بخواهی عشق بیشتری در قلبت به وجود می آید و اگر به دنبال موفقیت باشی آن را حتمآ به دست خواهی آورد. هر چیزی را که بخواهی زندگی همان را به تو خواهد داد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
پسری به نام دارا در یکی از روستاهای کوچک زندگی می کرد.او18 سال داشت و بسیار زیبا بود.او قلبی رئوف و مهربان داشت.دارا در یکی از روزههای پائیزی که که در مقابل خانه ی شان نشسته بود و برای زندگی آینده خود برنامه ریزی میکرد،چشمش به دختری رعناافتاد.آن دختر اهل آن روستا نبود.دخترک بسیار زیبا بود.نام آن دختر سارا بود.هر دوی آنها …
به هم زول زده بودند و همدیگر را نگاه می کردند وهیچ یک جرأت اول صحبت کردن را نداشت.یکی دو دقیقه ای به همین صورت ادامه داشت تا اینکه دختر به راه خود ادامه داد و رفت. مدتی گذشت دارا هر روز در فکر سارا بود،حتی در زمانی که کارمی کرد ، درس می خواند و حتی در زمان استراحت فکرش شده بود سارا و سارا وسارا…یک روز وقتی دارا به همراه همکلاسیهایش به روستا برمیگشت،دوستان او پیشنهاد دادند که برای چند ساعتی به
روستائی که در چند کیلومتری از روستای آنها بود بروند وتفریحی بکنند.دارا برعکس همیشه قبول کرد. آنها به روستا رسیدند و به طرف امام زده ای که در ان روستا بود حرکت کردند.دارا ابتدا به سمت آبخوری امام زاده رفت.در حال نوشیدن آب بود که صدای دختری را شنید، به طرف صدا حرکت کرد.دختری را دید که درحال رازو نیاز بود…بله آن دختر سارا بود و آن روستا محل زندگی او.دارا در گوشه ای در حالی که مخفی شده بود، سارا را نگاه می کرد.وقتی سارا مناجاتش تمام شد به طرف خانه حرکت کرد و دارا نیز او را تعقیب میکرد، تا اینکه سارا به خانه اش رسید.خانه ای کوچک و قدیمی،در زد پیر زنی آرام آرام آمد ودررا باز کرد و سارا وارد آن خانه شد دارا که خوشحال بود به خانه اش باز گشت.چند هفته ای گذشت.یک روز دارا برای زیارت امام زاده به طرف روستا حرکت کرد.مثل همیشه اول به سمت آبخوری رفت.بعد از گذشت یکی دو ساعت که زیارتش تمام شد به طرف روستایش حرکت کرد.هنوز داخل روستا بود که صدای ناله و زاری شنید.ناخوداگاه به سمت صدا حرکت کرد ناگهان خود را در مقابل خانه سارا دید.حجله ای در مقابل در خانه قرار داده بودند و اعلامیه ای را روی آن
نسب کرده بودند.در ان اعلامیه تصویر سارا دیده می شد،به نامش نگاه کرد نوشته بودند ساره زمانی.حالش بد شد گوئی با پتکی به سرش زده بودند در حالی که گریه میکرد به طرف خانه حرکت کرد.او درآن روز قصم خورد تا
با هیچ دختری صحبت نکند و خود را در خانه حبس کند.سال های زیادی به همین صورت گذشت.او 58 سالش شده بود.دارا قصم خود را شکسته بود و به بیرون از خانه می رفت.روستای آنها به شهر بزرگی تبدیل شده بود
پارکی در نزدیکی خانه ی دارا قرار داشت.دارا ازدواج نکرده بود به همین خاطر به بچه خیلی علاقه داشت و هر روز برای دیدن بچه ها به پارک می رفت.در یکی از روزهای تایستانی که دارا به عادت همیشگی به پارک رفته بود صدای ناله های پیرزنی را شنید که آه و ناله میکرد. بی اختیار به طرف او حرکت کرد و احوال او را پرسید سر صحبت بین آن دو باز شد و هر دو شروع به درد و دل کردند.پیرزن اززمان نوجوانی خود صحبت می کرد و می گفت 17 سال داشتم.روزی که به روستای دیگری رفته بودم ،پسری را دیدم که در مقابل خانه ی شان نشسته بود و به من زُل زده بود و نگاه می کرد.آن پسر بسیار زیبا و جذاب بود.عاشقش شدم ولی دیگر او را ندیدم. دارا هم شروع به گفتن تمام خاطرات دوران جوانیش کرد.وقتی صحبت دارا تمام شد پیرزن شروع به گریه کردن کرد و گفت سارائی که عاشقش بودی من هستم و آن کسی که توحجله اش را دیدی خواهر دوقلوی من بود که ساره نام
داشت.دارا که چشمهایش را اشک گرفته بود و از روی خوشحالی نمی دانست چه کار کند،در همان پارک از او خواستگاری کرد.و هر دوی آنهابا دلهائی جوان زندگی تازه ای را شروع کردند.
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴امکان #مدیریت #پیامکهای #تبلیغاتی فراهم شد
🔹دبیرکل حفاظت از حقوق مصرفکننده رگولاتوری:
ارسال کنندگان پیامکهای اطلاعرسانی از سرشمارههای خدماتی ملزم شدهاند عبارت "لغو ۱۱" را در انتهای پیامک خود درج کنند تا مشترکان بتوانند با ارسال عدد ۱۱ به سرشمارهای که از آن پیامک دریافت کردهاند، ادامه دریافت پیامک را #لغو کنند./ایسنا
✅ http://eitaa.com/cognizable_wan
شربت عسل و بیدمشک و نعنا
✍🏻خواص: این شربت تقویت کننده قلب، معده و گوارش است. خاصیت آرام بخشی دارد. ضد نفخ است و مانع از ترش کردن معده می شود.
🔹مواد لازم
◽آب: یک لیوان
▫️عسل: یک قاشق غذاخوری
▫️عرق نعناع: یک قاشق غذاخوری
◽عرق بیدمشک: دو قاشق غذاخوری
✍🏻 طرز تهیه: عسل را در کمی آب ولرم حل کرده، سپس عرق بیدمشک، نعناع و یک لیوان آب را به مخلوط اضافه می کنیم.
http://eitaa.com/cognizable_wan
توصیه های لازم برای جلوگیری از حالت تهوع در ماشین
👈حدود ۲۴ ساعت قبل از مسافرت غذای سبک میل کنید و از خوردن غذاهای چرب، پرادویه و سنگین و نیز مصرف الکل خودداری کنید زیرا باعث تشدید علائم بیماری حرکت می شود.
👈همچنین پیش از سفر از مواد غذایی یا نوشیدنی هایی که به مزاجتان سازگار نیست استفاده نکنید.
👈خودداری از قرار گرفتن در معرض بوی تند مواد غذایی مانع از حالت تهوع می شود.
هنگام مسافرت نقطه ای از وسیله نقلیه را انتخاب کنید که کمترین حرکت را در شما القا کند.
👈اگر مسافرت هوایی دارید، برای جلوگیری از بروز علائم بیماری حرکت، سعی کنید در صندلی های نزدیک به وسط و در نزدیکی بال های هواپیما بنشینید.
http://eitaa.com/cognizable_wan
درمان خارش کف سر با روغن و اسانس های ضروری:
🔸این روغن ها در درمان بیماری های پوستی مانند شوره سر، خارش و خشکی بسیار مناسب هستند.روغن هایی که برای درمان خارش سر از آن استفاده میکنند عبارتند از :
🔹روغن جوجوبا، آرگان، اسطوخدوس،چریش و روغن مارگوسا.
چند دقیقه در شب، با مقداری از هر کدام از این روغن ها پوست سرتان را ماساژ دهید و صبح روز بعد با آب و یک شامپوی ملایم شستشو دهید.
این روند را یکبار در هفته تکرار کنید.
برای اثر بخشی بیشتر، چندین قطره از این روغن ها را به شامپوی روزانه خود اضافه کنید.
نکته:اسانس های ضروری را روی پوست سرتان نگذارید، زیرا میتواند باعث احساس سوزش شود.
http://eitaa.com/cognizable_wan
#آقایان_بخوانند
⊷ میدونستید زنانی که در خونه پرخاش میکنن و داد میزنن کمبود محبت شدید از طرف همسرانشون دارن؟
⊷ آقایون میدونستید که آرامش را مرد به زن میبخشه
و همون آرامش را زن در خانه بین بچه هاش تقسیم میکنه و دوباره به خودتون بر میگردونه...
⊷ آقایون آیا میدونستید صحبت در مورد احساسهای درونی بین زن و مرد باعث ایجاد ثبات و امید در زندگی میشه..
⊷ آقایون میدونستید یکی از نیازهای خانوم ها شنیدن تمجید و تعریف از سوی همسرشونه.
⊷ اقایون میدونستید نوازشهای محبت آمیز مردانه از مسکن های قوی بهتر عمل میکنه؟؟
⊷ پس از خانومتون تشکر کنید،محبت کنید
براتون عادی نشه،کارهاش،تمیز بودنش و ..
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔹 سفره دل و رازها و شکهایتان را پیش دیگران باز نکنید! مادر همسر، خواهر همسر، دوست و همسایه قطعا نمیتوانند در این زمینه بیشتر از خودتان به شما کمک کنند.
🔸 مشکلات زناشویی باید بین خودتان باقی بماند و اگر نیاز به مشورت و کمک فکری و روحی دارید، بهترین گزینه یک مشاور و متخصص است نه دوست و فامیل.
🔹 اگر از یک مشاور خانواده کمک گرفتید و او در رفتار همسرتان هیچ نوع نشانهای از خیانت پیدا نکرد، باید مساله را به عنوان یک مشکل ذهنی در خودتان بپذیرید و برای درمان از روانشناس کمک بگیرید؛ شکاک بودن از عوامل ویرانگر رابطه زناشویی است.
🏡 http://eitaa.com/cognizable_wan
اینقد آدمای دورمون بی اعتبار و به درد نخور شدن که آدم حاضره به باد تکیه کنه ولی به اینجور آدما تکیه نکنه .🌬
http://eitaa.com/cognizable_wan
بعضی وقتا ادما یه کارایی میکنن که نه ناراحت میشی نه متنفر میشی ازشون
فقط با خودت میگی"چرا تا الان فکر میکردم این با همه ادما فرق داره"نه واقن چرا!
http://eitaa.com/cognizable_wan
من شبای سخت زیادی رو تنهایی گذروندم! وقتایی که کسی نبود باهاش حرف بزنم خودم خودمو آروم کردم، خودم حال خودمو با چیزایی که دوس داشتم خوب کردم من تبدیل به آدمی شدم که دیگه هیچی شکستش نمیده! پس منو از هیچی نترسون چون من خودم به تنهایی برای خودم کافیم💎🌊
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*💚 یکی از قویترین نشانه های ظهور امام زمان در انجیل*
*أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَجبحقالزینب؏*
http://eitaa.com/cognizable_wan