eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر مسموم شدید 👈چند عددخرما بخورید خرما محصولی عالی برای سم زدایی و رفع مسمومیت بدن است که برای عملکرد بهتر باید شب تا صبح آن راخیساند 👈موجب رفع یبوست وکاهش سرطانهای شکمی میشود 🌿 http://eitaa.com/cognizable_wan 🌿
اگر سنگ کلیه دارید این‌ها را محدود کنید؛ 🔹نمک 🔹نوشابه کولا 🔹قهوه و چای پررنگ 🔹گوشت، ماهی و مرغ 🔹مواد غذایی سرشار از اگزالات مثل اسفناج و شکلات °•┈••🧠•[*]•🧠••┈•° http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴خوردن پنیر به تنهایی مخصوصا در روز ، فرد را دچار : 🍂رخوت 🍂سستی 🍂کندی دریادگیری 🍂وکاهش تمرکز ذهن می کند . 👈 بهترین زمان مصرف پنیر در شب و آنهم با گردو میباشد . http://eitaa.com/cognizable_wan
زیر سایه‌ کسی‌ رشد‌ نکن، خودت‌ سایه‌ بقیه‌ باش🌱 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
اینکه آب ندیده باشی و شنا نکنی اسمش نجابت نیست. اتفاقا باید آب دیده باشی، شناگرِ ماهری هم باشی، ولی یه‌سری چارچوبا اجازه ندن تو هر آبی شنا کنی 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
| “عمر کوتاه است پس زندگی کنید. عشق کمیاب است، پس به چنگش بیاورید. خشم بد است، عاشق شوید. ترس ترسناک است، تا زمانی که باهاش مقابله نکردید. خاطرات شیرینند پس قدرشان را بدانید.” - اوژن فودور 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🎀سیاست های زنانه🎀👠 🔹 گاهی زن در برابر خانواده‌اش باید سپر مرد شود و گاهی مرد باید در برابر خانواده‌اش سپر همسرش شود. 🔸 مثلاً اگر وقت ندارید به مادرتان سر بزنید یا اعتراضی به عملکرد آنها دارید؛ بهتر است این امر با صراحت و احترام متقابل و صمیمیت از طرف فرزند همان والدین به آنها در غیاب همسر بیان شود. از سویی دیگر بهتر است با حفظ حرمت‌ها، زن و شوهر یاری‌گر هم باشند. 🔹 به طور مثال؛ به جای این که مرد از والدینش دعوت کند، عروس این کار را بکند یا داماد روز مادر، هدیه به مادر خانمش بدهد. 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
هر دو بخوانیم 👈 از نو شروع کنید در اوایل آشنایی که زوجها تازه به هم رسیده اند همه چیز تازه و هيجان انگیز است و هر یک از آنان کاستی‌های طرف مقابل را نادیده می‌گیرد، اما پس از مدتی عيب جويي و غر زدن آغاز می‌شود و عبارت: ✅ "عزیزم چقدر خوشگل شدی" جاي خود را به ❌ "این لباس چیه پوشیدی ؟" یا ❌ "این چه سرو وضعيه برای خودت درست کردی" اگر اين عبارتها به گوش شما آشناست. و رابطه اتان دچار چنين وضعيتي شده است، باید هر دوی شما دست به دست هم دهید و چاره‌ای برای آن بیندیشید 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
رازهای زندگی مشترک 📌5 راز که نباید به هیچکس بگویید : ▪️عکس های شخصی ▫️مشکلات مالی ▪️جزئیات دعوای زن و شوهری ▫️رابطه زناشویی ▪️همسر شما چه فکری راجع به آنها میکند. 👈 راز همیشه هم چیز بدی نیست. آن هارا بین خودتان حفظ کنید و نگذارید استرس خارجی به آن وارد شود. و به این ترتیب رابطه بین شما و همسرتان عمیق تر میشود. دوستان و خانواده شما لازم نیست همه چیز را راجع به رابطه شما بدانند.بعضی چیز ها بهتر از ناگفته بماند 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
نام کتاب: بئاتریس نویسنده : آرتور شنیتسلر مترجم : سیمین دانشور تعداد صفحه : 175 حجم فایل : 1.4 مگابایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌🎙 _کوتاه_ تصویری. 🎥موضوع: ترور باورهای توحیدی نسل جوان. ✅ ۶ درمان برای کسی که فکر و اعتقادات توحیدی او آسیب دیده. ✅ویژه مخاطب خاص(فعالان فرهنگی،طلاب و دانشجویان) 🎞سخنران:حجة الاسلام محمد رضا 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک نکته بسیار جالب در مورد نبی یکی از یاران سلام الله علیه 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌺 خلـق هـمـه یکـسره نهـال خـدای‌انـد 🔻هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن 🔹آقای انصاری همدانی اهتمامشان در کارهای خیر بود. بارها می گفتند: بهترین اعمال برای رسیدن به قرب خداوند، خدمت به خلق است، آن هم خلقی که مورد توجه خدا هستند، آن افراد برجسته ای که مورد قبول او هستند. اگر هم آنها نبودند، دیگران نهال هایی هستند که خداوند با دست خود کاشته است. (عارف واصل حاج اسماعیل دولابی اعلی الله مقامه) ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
💢مرگ الاغی در دهه ی پنجاه میلادی در یکی از دانشکده های کشور های عربی دانشجویی ساعتش را در دست گرفت، به آن نگاه می کرد و فریاد می کشید: اگر خدایی وجود دارد یک ساعت بعد جان مرا بگیرد. صحنه عجیبی بود، گروهی از دانشجویان و اساتید شاهد آن بودند. دقیقه ها به سرعت گذشت. وقتی دقیقه ها به پایان رسید با غرور و مبارزه طلبی برخواست و به همشاگردی هایش گفت: ببینید، اگر خدا وجود داشت جان مرا می گرفت! دانشجویان رفتند. شیطان بعضی از آن ها را وسوسه کرد، بعضی از آنها گفتند خداوند به خاطر حکمتی به او مهلت داده است و بعضی سرشان را تکان دادند و او را مسخره کردند. این جوان با خوشحالی نزد خانواده اش رفت «با غرور» گویا با دلیل عقلی که پیش از این کسی آن را به کار نبرده ثابت کرده است که خدا وجود ندارد و انسان بیهوده خلق شده است و پروردگاری وجود ندارد و معاد و حسابی هم در میان نیست! وارد خانه شد. مادرش سفره ی غذا پهن کرد. پدرش در جایش کنار سفره نشسته بود و منتظر بود تا همراه اعضای خانواده خوردن را شروع کند. پسر به سرعت رفت تا دستش را بشوید. صورت و دستانش را شست سپس آن ها را خشک کرد. در همین زمان بر زمین افتاد و هیچ حرکتی نکرد. بله افتاد و مرد. پزشک در گزارشش قید کرد که مرگش به خاطر آبی بود که داخل گوشش رفته بود. دکتر عبدالرزاق نوفل رحمه الله در این باره می گوید: خداوند نپذیرفت مگر اینکه مانند الاغی بمیرد! در مورد الاغ و اسب به لحاظ علمی معروف است که اگر آب وارد گوش یکی از آنها شود در جا می میرد ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌷 🌷 ! 🌷زمستان سال ۱۳۶۱ از پادگان توحید به منطقه پل ذهاب اعزام شدیم. بعد از تقسیم نیروها، قرار شد گروهان ما به صورت نیروهای پیش قراول به روستای دار بلوط عزيمت کند. حدود ساعت ۹ شب حرکت کردیم قسمتی از مسیر را با اتوبوس طی کردیم و قسمتی را بایستی پیاده می‌رفتیم. بعد از ۳ ساعت پیاده‌روی به محل مورد نظر رسیدیم. جابجایی نیروها که با خوشحالی زائد الوصف نیروهای قبلی همراه گشته بود باعث ایجاد سروصدا و در نتیجه مطلع شدن دشمن از حضور نیروهای جدید شد. لذا پذیرایی از همان ساعات اولیه آغاز شد. جابجایی تا نزدیک صبح به طول انجامید. سنگرها درون خانه‌های مخروبه ساخته شده بود و ریزش آوار بر روی آن‌ها بر استحکام آن‌ها افزوده بود. 🌷از آن‌جایی که از همان ساعات اولیه مورد لطف عراقی‌ها قرار گرفته بودیم و هر روز چندین مرتبه با خمپاره‌ها از ما پذیرایی می‌کردند. متأسفانه روحیه بچه‌ها کسل شده بود. تنها با دعا و زیارت عاشورا سعی در حفظ روحیه خود داشتند. خطوط پدافندی معمولاً خسته کننده بود و نیروها بیشتر اشتیاق به حضور در عملیات داشتند. شرایط سختی بود. وضعیت بهداشتی و بیماری‌های گوارشی که روز به روز رو به افزایش بود و هر روز از تعداد نیروها کاسته می‌شد. شاید به توان حق داد به کسی که درصدد راه نجاتی باشد. خاطره جالبی که در این موقعیت داشتیم. در این وضعیت، نوبت مسئول گروهان ما رسید. 🌷....ایشان را به درمانگاه صحرایی انتقال دادیم. ایشان با اشاره ابراز می‌کردند که قادر به صحبت کردن نیستند. پزشک معالج خیلی زیرک و باهوش بود. به ایشان گفت: صحبت نمی‌توانی بکنی مشخصات خودت را روی کاغذ بنویس. ایشان شروع به نوشتن کرد. تا نام پدرش را نوشت. پزشک تعمداً نام پدر او را برعكس خواند ایشان فوراً جواب داد نه این نیست. نام پدرم فلانی است. صحنه بسیار جالب که باعث خوشحالی اطرافیان شد. البته منطقه و شرایط بسیار سخت بود آن‌قدر بگویم که از گروهان ما ۱۲ نفر تا پایان مأموریت باقی ماندند. : رزمنده دلاور اسماعیل اردستانی منبع: سایت نوید شاهد ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این از اون کلیپ هاست که هر چی غصه تو دلت باشه یه دفعه ای میشوره میبره 🗣 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌شفای مرد کرو لال در حرم علیه السلام. 🎤استاد ✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
32.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈 کارتون زیبای زنان ♨️ 🆔 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌸🍃🌸🍃 روزی حاکمی از وزیرش پرسید چه چیزی است که از همه چیزها بدتر و نجس تر است؟ وزیر در جواب ماند و نتوانست چیزی بگوید. از حاکم مهلت خواست و از شهر بیرون رفت تا در بیابان به چوپانی رسید که گوسفندانش را میچرانید. سلام کرد و جواب گرفت. به چوپان گفت من وزیر حاکم هستم و امروز حاکم از من سوالی پرسید و نتوانستم جواب دهم. این بود که راه خارج از شهر را گرفتم. اکنون این سوال را از تو میپرسم و اگر جواب صحیح دادی تو را از مال دنیا بی نیاز میکنم. بعد هم سوال حاکم را مطرح کرد چوپان گفت ای وزیر پیش از اینکه جوابت را بدهم مژده اي برایت دارم. بدان که در پشت این تپه گنجی پیدا کرده ام و برداشتن آن در توان من تنها نیست. بیا با هم آن را تصرف کنیم و در اینجا قصری بسازیم و لشکری جمع کنیم و حاکم را از تخت به زیر کشیم تو حاکم باش و من وزیرت. وزیر تا این حرف را شنید خوشحال شد و به چوپان گفت عجله کن و گنج را نشان بده. چوپان گفت یک شرط دارد. وزیر گفت بگو شرطت چیست؟ چوپان گفت تو عمری وزیر بودی و من چوپان برای اینکه بی حساب شویم باید سه بار زبانت را به مدفوع سگ من بزنی. وزیر پیش خود فکر کرد که کسی اینجا نیست من اینکار را میکنم و بعد که حاکم شدم چوپان را میکشم. پس سه بار زبانش را به مدفوع سگ چوپان زد و گفت راه بیفت برویم سراغ گنج. چوپان گفت قربان گنجی در کار نیست. من جواب سوالت را دادم تا بدانی هیچ چیزی در دنیا بدتر و نجس تر از طمعکاری نیست.... 💠 🇮🇷🌸🌹🌸 بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan