eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/alimaola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaola_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ! 🌷می‌خواستیم توی عملیات کربلای ۱۰ شرکت کنیم. علی اکبر رو دیدم که داشت به بچه ها می‌گفت: با وضو باشید! هر لحظه مرگ در کمینه.... قبل از عملیات اومد تدارکات و گفت: یه پیراهن می‌خواهم. امانت می‌برم و بعد از عملیات پس می‌دم. 🌷چند ساعت بعد دیدم پیراهن رو برگردوند! گفت: من توی این عملیات شهید می‌شم، اگه این امانت رو پس ندم و از دنیا برم، فردای قیامت چیکار کنم؟ پیراهن رو تحویل داد و رفت. همونطور که می‌گفت توی همون عملیاتم شهید شد... 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز علی اکبر پرک ✾📚 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش آسان و راحت . با توضیحات در این فیلم، بهانه‌ای برای نخواندن نماز شب باقی نمی‌مونه. 👈حتماً ببینید و برای همه ارسال کنید. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🌸🍃🌸🍃 🔸مورد استفاده: ✍در مورد اشخاصی گفته می‌شود كه از انجام هر كاری می‌ترسند در صورتی كه آن كار اصلاً ضرری ندارد. 🔹در گذشته‌های دور، زن و شوهری سالیان سال در كنار هم زندگی می‌كردند تا پیر شدند. بچه‌های آنها ازدواج كرده و از پیش آنها رفته بودند و به همین دلیل آن دو كاملاً تنها بودند و تمام روز تنها صدایی كه در خانه آنها به گوش می‌رسید صدای جیك جیك دسته‌ی گنجشك‌هایی بود كه روی درخت وسط حیاط آنها زندگی می‌كردند. پیرزن هر روز اضافه‌ی غذا را گوشه‌ی باغچه می‌ریخت تا گنجشك‌ها از آن بخورند. 🔸تا اینكه پیرزن مریض شد و در اثر بیماری نیاز به استراحت بیشتری پیدا كرد و صدای دائم جیك جیك گنجشك‌ها برایش آزاردهنده شده بود. پیرزن به پیرمرد غر می‌زد كه این گنجشك‌ها را بگو تا از اینجا بروند. ولی پیرمرد نمی‌دانست گنجشك‌هایی كه سالیان سال به درخت خانه‌ی آنها عادت كرده‌اند را چه طوری فراری دهد. هر بار كه سنگی برمی‌داشت تا به آنها بزند یا نمی‌توانست و یا اگر هم به سوی آنها پرتاب می‌كرد آنها می‌رفتند و دوباره برمی‌گشتند. 🔹یكبار كه زن داشت از صدای جیك جیك گنجشك‌ها شكایت می‌كرد مرد گفت: تو بگو من چه كار بكنم. هر بار كه به آنها سنگ می‌زنم می‌روند و دوباره بازمی گردند. ✍زن جواب داد: آنقدر بزن تا بروند. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
(من نوکر بادنجان نیستم): نوکر بادنجان به کسانی اطلاق می‌شود که به اقتضای زمان و مکان به سر می‌برند و در زندگی روزمره‌ی خود تابع هیچ اصل و اساس معقولی نیستند. عضو حزب باد هستند، از هر طرف که باد مساعد بوزد به همان سوی می‌روند و از هر سمت که بوی کباب استشمام شود به همان جهت گرایش پیدا می‌کنند. خلاصه طرفدار حاکم منصوب هستند و با حاکم معزول به هیچ وجه کاری ندارند. آنان که عقیده‌ی ثابت و راسخ ندارند و معتقدات خویش را به هیچ مقام و منزلتی نمی‌فروشند اگر به آن‌ها تکلیف کمترین انعطاف و انحراف عقیده شود بی درنگ جواب می‌دهند من نوکر بادنجان نیستم.  اما ریشه‌ی این ضرب المثل: نادرشاه افشار پیشخدمت شوخ طبع خوشمزه‌ای داشت که هنگام فراغت نادر از کارهای روزمره با لطایف و ظرایف خود زنگار غم و غبار خستگی و فرسودگی را از ناصیه‌اش می‌زدود. نظر به علاقه و اعتمادی که نادرشاه به این پیشخدمت داشت دستور داد غذای شام و ناهارش با نظارت پیشخدمت نامبرده تهیه و طبخ شود و حتی به وسیله‌ی همین پیشخدمت به حضورش آوردند تا ضمن صرف غذا از خوشمزگی‌ها و شیرین زبانی‌هایش روحاً استفاده کند. روز برنامه‌ی غذای نادرشاه خورشت بادنجان بود و چون بادنجان به خوبی پخته و مأکول شده بود. نادر ضمن صرف غذا از فواید و مزایای بادنجان تفصیلاً بحث کرد. پیشخدمت زیرک و کهنه کار نه تنها اظهارات نادرشاه را با اشارت سر و گردن و زیر و بالا کردن چشم و ابرو تصدیق و تأیید کرد بلکه خود نیز در پیرامون مقوی و مغذی و مشهی و مأکول بودن بادنجان داد سخن داد و حتی پا را فراتر نهاده ارزش بهداشتی آن را به آب حیات رسانید! چند روزی از این مقدمه گذشت و مجدداً خورشت بادنجان برای نادر آوردند. اتفاقاً در این برنامه‌ی غذایی بادنجان به خوبی پخته نشده بود و به طعم و ذائقه‌ی نادرشاه مطبوع و مأکول نیامد لذا به خلاف گذشته و شاید برای آن‌که پیشخدمت را در معرض امتحان قرار دهد از بادنجان به سختی انتقاد کرد و با قیافه‌ی برافروخته گفت:"اینکه می‌گویند بادنجان باد داردف نفاخ است، ثقیل الهضم و ناگوار است دروغ نگفته‌اند." خلاصه بادنجان بیچاره را از هر جهت به باد طعن و لعن گرفت و از هیچ دشنامی در مذمت آن فروگذار نکرد. پیشخدمت موقع شناس که درسش را روان بود بدون آن‌که ماجرای چند روز قبل را به روی خود بیاورد با نادرشاه هم‌صدا شد و هر چه از ضرر و زیان بعضی از گیاهان و نباتات در حافظه داشت همه را بی دریغ نثار بادنجان کرد و گفت:"اصولاً بادنجان با سایر گیاهان خوراکی قابل مقایسه نیست زیرا به همان اندازه که مثلاً کدو از جهت تغذیه و تقویت مفید و سودمند است خوراک بادنجان به حال معده و امعا و احشا بدن مضر و زیان بخش می‌باشد! بادنجان نفاخ است بله قربان! بادنجان باد دارد بله قربان!" نادرشاه که با گوشه‌ی چشمش ناظر ادا و اطوار مضحک پیشخدمت و بیانات پر طمطراق او در مذمت بادنجان بود سر بلند کرد و گفت: "مرتکه‌ی احمق، بگو ببینم اگر بادنجان تا این اندازه زیان آور است پس چرا روز قبل آن همه تعریف و تمجید کردی و از نظر مغذی و مقوی بودن، آن را آب حیات خواندی؟ این‌که گفته‌اند دروغگو را حافظه نیست بیهوده نگفته‌اند." پیشخدمت بدون تأمل جواب داد:"قربان، من نوکر بادنجان نیستم من نوکر قبله‌ی عالم هستم. هرچه را که قبله‌ی عالم بپسندد مورد پسند من است. پریروز اگر طرفدار بادنجان بودم از آن جهت بود که قبله‌ی عالم را از آن خوشش آمده بود. امروز به پیروی از عقیده و سلیقه‌ی سلطان وظیفه دارم که دشمن آن باشم!" ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
《از آتشی که افروختم خودم سوختم》: از آتشی که افروختم خودم سوختم را در مورد افرادی به کار می‌برند که عواقب رفتار غلطشان گریبان گیر خودش می‌شود. در جنگلی سرسبز ، روباهی در کنار شغالی زندگی می‌کرد. روباه لاغر و ضعیف بود و زور بازویی نداشت ولی به جای آن خیلی باهوش و زیرک بود. برعکس او شغالی که در نزدیکی او زندگی می‌کرد. قوی و زورمند بود در مقابل خیلی از عقل و شعورش استفاده نمی‌کرد. این دو حیوان با هم زندگی می‌کردند ، هر روز صبح روباه مکار به شکار می‌رفت و با هر حیله و نیرنگی بود حیوانی را شکار می‌کرد و به لانه می‌آورد و با شغال می‌خورد. شغال عملا" کاری نمی‌کرد همیشه گوشه‌ی لانه در حال استراحت بود. مگر وقتی که روباه نیاز به زور بازو و قدرت شغال داشت مثلا" وقتی حیوان بزرگی را می‌خواست شکار کند که بزرگتر از خودش بود. ولی با این حال بیشتر غذاها را شغال می‌خورد و مقدار کمی از آن نصیب روباه می‌شد روباه چند باری به شغال اعتراض کرد. ولی شغال که اوضاع را به نفع خود می‌دید به اعتراض‌های او گوش نمی‌داد. یک روز که شغال بیشتر غذایی که آن روز شکار شده بود را خورد و روباره را گرسنه گذاشت ، روباه عصبانی شد و چون می‌دانست با حرف زدن نمی‌تواند شغال را قانع کند تصمیم گرفت نقشه‌ای بکشد تا از دست شغال نجات پیدا کند. یک روز که روباه توانسته بود حیوان چاقی را شکار کند شغال حسابی گوشت خورد. و بعد از این‌که شغال سیر شد. روباه گفت : جناب شغال با این‌که شما موقع شکار کمکی به من نمی‌کنید ولی اشکالی ندارد. من این کار را می‌کنم ولی اگر شما یک روز مرا به حال خودم بگذارید و بروید من چه کار کنم؟ شغال که از این محبت نابهنگام روباه تعجب کرده بود گفت : من تو را تنها بگذارم؟ محال است! اصلا" این حرف‌ها چیه که می‌زنی؟ من از کجا دوستی به خوبی تو پیدا کنم؟ (ولی در دلش می‌گفت : من از کجا دوستی به احمقی تو پیدا کنم ، که هر روز غذای من را هم تأمین کند.) روباه مکار از فرصت استفاده کرد و گفت : من به درستی صحبت‌های تو ایمان دارم. ولی ما روباه‌ها یک رسمی میان خود داریم ، برای این‌که وفاداری و دوستی را ثابت کنیم ، وارد یک باتلاق سیاه می‌شویم و بعد از این‌که توانستیم از آن خارج شویم از روی آتشی که قبلا" کنار باتلاق برافروخته‌ایم می‌پریم. اگر توانستیم از روی آتش بپریم ، این بهترین دلیل برای اثبات وفاداری ما به دوستان‌مان است. من دلم می‌خواهد تو هم وفاداری‌ات را به من ثابت کنی تا بتوانم این دوستی را به دیگر روباه‌های جنگل نشان دهم. شغال با خود گفت : من هیچ وقت نمی‌خواهم از دوست نادانم که تمام کارهای من را انجام می‌دهد دور شوم. و به روباه گفت : باشد شرط تو قبول! من برای اثبات وفاداریم این کار را خواهم کرد. روباه گفت : خیلی خوب ، همین حالا من کنار باتلاق پایین کوه می‌روم و آتش را درست می‌کنم تا تو بیایی! شغال قبول کرد و از او خواست برای این‌که اطمینان او هم جلب شود روباه هم این کار را به همین شکل انجام دهد. روباه پذیرفت و گفت : باشه ، تو بپر ، بعد از تو نوبت من است. هر دو راه افتادند و به کنار باتلاق سیاه رفتند. شغال گوشه‌ای نشست و روباه به دنبال هیزم رفت تا آتشی درست کند. شغال همین‌طور که نشسته بود در دلش به روباه و بازی جدیدی که به راه انداخته بود می‌خندید. شغال با خود می‌گفت : خوب من اگر از آب خارج بشم کاری ندارد از روی آتش پریدن. چون بدنم خیس است و حتی گرما رو هم حس نمی‌کنم. روباه در این مدت هیزم‌ها را جمع کرد و آتشی به راه انداخت. بعد رو کرد به شغال و گفت : حالا وقتش رسید که وفاداری‌ات را به من ثابت کنی. بیا وارد این باتلاق شو و بعد که از آن خارج شدی از روی آتش بپر. شغال که فکرش هم نمی‌کرد چه امتحان سختی پیش رو دارد ، سریع آمد و پرید در باتلاق ، باتلاق آنقدر آرام بود که هیچ حیوانی فکر نمی‌کرد ، آبش این‌قدر گل و لای همراه داشته باشد و سنگین باشد. شغال همین که وارد شد ، فهمید روباه زیرک شرط آسانی برای او نگذاشته. ولی به هر سختی و زحمتی که بود خود را از باتلاق پر از گل و لای درآورد و دورخیز کرد تا از روی آتشی که روباه افروخته بود بپرد. خواست از روی آتش بپرد ولی گل آنقدر او را سنگین کرده بود که دقیقا" افتاد وسط آتش چون روباه آتش بزرگی درست کرده بود هرچه شغال دست و پا زد و خواست فرار کند ولی دیگر دیر شده بود و حسابی آتش گرفته بود. روباه خنده‌اش گرفت و گفت : چرا آتش گرفتی؟ شغال می‌گفت : نمی‌دانم من که دروغ نمی‌گفتم ، چرا سوختم؟ روباه گفت : بله تو دروغ نمی‌گفتی ، ولی این آتش تنها راهی بود که به ذهن من می‌رسید تا از دست تو خلاص شوم. شغال تازه فهمید روباه مکار چه نقشه‌ای برای فرار کردن از زورگویی‌های او کشیده. و او را در دام انداخته. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*باحالِ مناسب ببینید* * ِ جالبِ فردی که همه‌ی پولش رو داد یه خرید برای مهمان‌های ..* ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 توصیه بسیار مهم ، بردن تا فقط با یک عمل 😇 🎙 حجت‌الاسلام ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ را بفرستید برای دوستان ، فامیل ، همسایه ، دوستان انقلاب ، بد خواهان انقلاب ، آنهایی که رای دادند وآنهایی که رای ندادند وپشت کردند به خون شهدا یا الله 🚨عجب سخنرانی!؟ چه نفس گرمی داره! ماشاءالله.این حرفها را باید روزی یکبار شنید. حتما تا آخر باید شنید سردار اهوازیان. . 🍎🌿🍎🌿🍎 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای هر روز ماه ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*💒یه دسر فرانسوی بسیار خوشمزه و بی دردسر 🌸☺️* نیاز به تخم مرغ و پودر ژلاتین هم نداره👌 مواد لازم : انبه یک عدد خامه صبحانه ۲۰۰ گرم پودر قند ⅓ لیوان وانیل ۱ ق چ ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🔻راز عمر طولانی این است که : 🔸نصف بخوریم 🔹دو برابر راه برویم 🔸 سه برابر بخندیم 🔹 بی اندازه عشق بورزیم ✅ ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
👌✨ بهتر است بدانید که مصرف ناشتا و طولانی مدت آبغوره به دستگاه گوارش آسیب می رساند و موجب ایجاد زخم معده شود. ✨ برای مصرف آبغوره در رژیم غذایی می توانید از آن برای طعم دار کردن سالاد استفاده کنید. از آنجا که آبغوره دارای کالری کم می باشد مصرف آن برای کاهش وزن موثر است. 🌿 🌿 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🛑 این عکس یکی از ترین و ترین عکس های تاریخ ایران است اینجا مرز و هست! بعثی ها مطابق خواسته شاه از خواستند که عراق را ترک کند امام عزم رفتن به کویت دارد کویت هم اجازه ورود نمیدهد ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 آیا میدانستید ؟ اولین خونخواهان علیه‌السلام بودن تاریخ گواهی می‌دهد که نخستین مردمی ضد پس از واقعه کربلا توسط مردم برپا شد. ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
🍉 *خواص فوق‌العاده میوه هندوانه* 🍉 🔹 بهبود عملکرد قلب 🔹 التیام دردهای عضلانی 🔹 کنترل فشارخون 🔹 پاکسازی ریه 🔹 پیشگیری از بیماری آسم 🔹 پیشگیری از سرماخوردگی 🔹 بهبود بیماری های کلیه 🔹 پیشگیری از سکته 🔹 تقویت سیستم ایمنی بدن 🔹 مفید برای پروستات 🔹 مفید برای پوست 🔹 حفظ مایعات بدن ‌ 🔹 انرژی زا و افزایش انرژی 🔹 بهبود سلامت جنسی 🔹 کمک به دفع سموم ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan 🏃‍♂
چرا استخوان افراد چاق‌ زودتر پوک می‌شود؟! 🔴تجمع چربی در کبد درست مانند تجمع چربی در شکم می‌تواند به پوک شدن استخوان‌ها منجر شود. درواقع در عضلات، کبد، خون و حتی مغز استخوان افراد چاق، میزان زیادی چربی انباشته می‌شود و تجمع این چربی‌ها در بلندمدت به سلامت استخوان‌های افراد آسیب می‌زند و استخوان‌های آنها را پوک می‌کند محققان می‌گویند تجمع چربی در مغز استخوان باعث ضعیف شدن استخوان‌ها می‌شود و آنها را در معرض شکستگی‌های مکرر و گاه درمان‌ناپذیر قرار می‌دهد. 🌿 🌿 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
جریمه پارک یا توقف در پیاده‌رو چقدر است⁉️ 🔹«توقف وسایل نقلیه در پیاده رو» در کلانشهرها، مراکز استان‌ها، جاده‌های بین شهری و مناطق آزاد تجاری - صنعتی، ۱۰۰ هزار تومان جریمه دارد. 🔹در سایر شهرها این تخلف ۸۰ هزار تومان و در روستاها ۳۰ هزار تومان جریمه دارد. 🔹در گذشته برای این تخلف، ۴۰ هزار تومان جریمه در نظر گرفته شده است. ⚖ ⚖ ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
نام کتاب: در جستجوی زمان از دست رفته نویسنده : مارسل پروست مترجم : مهدی سحابی تعداد صفحه : 3524 حجم فایل : 37 مگابایت *
هدایت شده از "دانستنیهای زیبا"
✍علامه تهرانی (ره) : هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم. 📕 معاد شناسی علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰ امروز پنجشنبه یادی كنيم ازمسافرانی که روزي درکنارمان بودند و اكنون فقط یاد و خاطرشان در دلمان باقی ست با ذكر فاتحه و صلوات "روحشان راشادکنیم 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌸 👇👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍂🌺🍂🌺🍂🌺 ✍گویند به طور ناشناس وارد نیشابور شد. به‌ دکان پینه‌دوزی رفت تا وصله‌ای بر پای‌افزارش (کفشش) زند. سر و صدایی از گوشه‌ی‌ بازار برخاست. پینه‌دوز کارش را رها کرد و مشتری را به‌انتظار گذاشت و به‌تماشای غوغا رفت...! 🔹ساعتی بعد باز آمد با لختی گوشت خونین بر سر درفش پینه‌دوزیش...! در پاسخ ناصرخسرو که پرسید، چه خبر بود؟ گفت: در مدرسه‌ی انتهای بازار، مُلحِدی فلان فلان شده پیدا شده که به ‌شعری از ناصرخسرو استناد کرده و گویا از مریدان ناصر خسرو بود. 🔸لذا علمای دین فتوای قتلش دادند و خلایق تکه‌ تکه‌اش کردند و هرکس به‌نیت کسب ثواب، زخمی زد و پاره‌ای از بدنش جدا کرد، دریغا که نصیب من همین قدر شد...!‼️ ناصر خسرو، که این را شنید، با عجله کفش را از دست پینه‌دوز قاپید و به‌ راه افتاد، 🔹در حالی که می‌گفت: برادر، کفشم را بده. من حاضر نیستم در شهری که نام ناصرخسرو ملعون در آن برده می شود، لحظه‌ای درنگ کنم...! "مخور صائب فریبِ فضل از عمامه‌ی زاهد که در گنبد ز بی‌مغزی صدا بسیار می‌پیچد" 📚 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بزرگترین تله‌ی پنهانی ، برای من و شمایی که فکرش را هم نمی‌کنیم روزی دین‌فروشی کنیم! | 🔸 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: 😱 می‌ترسم شم، نتونم خوب تربیتش کنم ! 🔸 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄ ✅  بجمع ما بپیوندید👇👇👇 @cognizable_wan