eitaa logo
کوله پشتی راوی 🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
64 فایل
◢ڪپے مطـالب بدون ذکر منبع با ذکر ۵ صلوات جایز می باشد✋🏻 ارتباط با ادمین: @Ravi31314 📍قم المقدسه
مشاهده در ایتا
دانلود
| شهید علی ماهانی دور ریزمان کم نبود؛ هفته‌ای سه‌تا گونی نان خشک. فکر می‌کردیم طبیعی است دیگر. تازه‌وارد بود. چیزی نمی‌گفت. فقط می‌دیدیم رفتارش با بقیه فرق دارد. وقتی همه غذای‌شان را تمام می‌کردند، تازه می‌نشست سر سفره. از آشپزخانه غذا نمی‌گرفت. ته مانده بچه‌ها را می‌خورد. نان خشک‌های روی میز را جمع می‌کرد و می‌ریخت توی کیسه‌ای که همراهش بود. هر وقت آبگوشت داشتیم، همان‌ها را تریت می‌کرد توی غذایش. هرچه اضافه می‌آمد می‌برد محله‌های پایین شهر و می‌داد به فقرا. دیگر دورریز نمی‌ماند برای‌مان. 📚 روز تیغ، ص98. 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
مشکلی نیست اگر مبل نداریم و دکور زینت‌خانه‌ی ما عکس‌رخ‌خامنه ای است [ صلوات یادت نره ] 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
⁉️من کیستم؟ ⁉️تو کیستی؟ #هم_نفس_بهار #کوله_راوی 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi
نمی گذاریم فراموش شَوید!! نمی گذاریم از یادها بِرَوید!! نِگاهِتان؛خنده هایتان؛صورَتِ ماهِتان...؛ از یادِمان نِمی رَوَد!! راه رَفتَنِتان؛نِشَستَنِتان؛عبادَت کَردَنِتان؛سَبکِ زندگیتان...؛ از یادِمان نِمی رَوَد!! تَوَلُّدِتان؛شهادَتِتان؛خونِ حَقِّتان...؛ از یادِمان نِمی رَوَد!! خُلاصه ی کَلامِ امروز این است؛شهدا جان: تا جان در بدن داریم... ما از یادِتان نِمی کاهیم؛شما را؛چشم در راهیم!! 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔊وصیت نامه صوتی 🌹نوجوان 13ساله شهید رضا پناهی 👇👇👇👇👇
4_5904475903282381574.mp3
444.4K
🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
خواهرش می گوید: حسن توضیحِ زیادی از کارَش نمی‌داد و واقعاً ما در این چند سال نمی‌دانستیم کارَش چیست...!!! پس از شهادَتَش فهميديم سربازِ گمنامِ امام زمان(عج) است... 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رهبر انقلاب در منزل یکی از شهدا: ⚠️بعضی نمیفهمند که اگر شهدا سینه سپر نمیکردند، امروز تهران و خوزستان دست چه کسی بود؟! ➕سخنان برادران شهید با رهبرانقلاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
‍ 🔸 قرار همیشگی تقریـباً، شش سـالی بود ڪہ به صورت مداوم ، تو جلسات دعای ڪمیــل حاج منصور ارضی شرڪت می‌ ڪرد. حاج منصور را مثل پـدرش دوست داشت و معتقد بود، میشه تو این جلسات هم خوراڪ مذهبـی گرفت هم سیـاسی، و هم انسان میتونه با تلاش و خودسـازی به مرحله‌ای از عرفـان دست پیدا ڪنه. آخریـن پنجشنبه‌ی قبل از اعزام به سوریه هم ، طبق روال همیشه، باهم رفتیـم زیارت حـرم عبدالعظیـم، موقع خوندن دعای ڪمیـل حال خوبے داشت. مرتب گریـه می‌ڪرد. با حالت التمـاس با خدا حرف میزد، تا اینکه رسیدیم به فراز فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ صداے گریه‌اش بلنـد و ناله‌ی اون شدیدتـر شد به نحـوی ڪه همه از صداے گریه ‌ی اون گریـه می‌ڪردند. حتی حاج منصور برای چند دقیقه ساکت موند. بعد دعا بردمش بیرون، ڪه یه آبی به صورتش بزنه، ازش پرسیدم آقا حجت چی میـخواے ڪہ این طوری به خدا التمـاس می‌ڪنی با همون مظلومیتی کہ تو صورتش بود گفت : شهــادت ✍ راوی : دوست شهید 📚 سربـاز خستـه زینـب ص ۴۸ 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄