🌹#من_زنده_ام🌹
#قسمت_دوم
همه ی خانه ها دو در داشتند؛ یکی در ورودی که از کوچه وارد آن میشدیم و دیگری در پشتی که مشرف به باغ بود. باغ ها روبه روی شانزده خانه ی دیگر قرار داشتند که کوچه ی بعدی را شکل می دادند. داخل هر
خانه دو باغ بود؛ یکی داخل حیاط که هر کسی به فراخور سلیقه اش در آن درخت و گل و چمن میکاشت دیگری باغ پشتی بود که بعد از طارمه شروع می شد....
خانه ها با دیوارهای کوتاه از هم جدا شده بود و این دیوارهای کوتاه مرز همسایگی را به فامیلی و خویشاوندی تبدیل کرده بود.
مردهای همسایه همه عمو و زنهای همسایه همه خاله بودند. وقتی پیر میشدیم می فهمیدیم که این همه عمو و خاله واقعی نیستند. بین باغ ها دیواری نبود. خانه ها را درختان شمشاد با گلهای سفید ریز همیشه بهار از هم جدا می کردند. اگر به این گلها دست میزدی دستت مثل زهرمار تلخ می شد. توی این باغ ها درختی پرگل به نام خرزهره بود با گل هایی بی اندازه تلخ مادرم می گفت گول قشنگی کسی یا چیزی را نخورید. بعضی ها مثل گل خرزهره قشنگ هستند اما با ده من عسل هم نمی شود آنها را بخوری درخت دیگری هم بود با گلهای قرمز و درشت مخملی که از وسط آن یک پرچم بلند مثل زبان آدمیزاد آویزان بود نمیدانم چرا این درخت و گل زیبا را زبان مادر شوهر میگفتند خلاصه ی کلام ما توی این کوچه باغ ها به دنیا آمدیم پا گرفتیم و قد کشیدیم. همه چیز توی محله تعریف شده بود؛ از مسجد و منبر و مدرسه گرفته تا مغازه و سینما و باشگاه
🌱🌱🌱🌱
طارمه:
اتاقی که سقف داشت اما در و پیکر نداشت و به روی باغ باز میشد تقریبا شبیه بهار خواب ها یا تراس های امروزی
درختچه ای پرشاخه به ارتفاع یک تا سه متر با شاخه های راست و برگهای سرنیزه ای است. گلهای آن به رنگ سرخ، صورتی و سفید است. آبادانی ها بر این باورند که این درختچه پشه ها را از محوطه ی منازل دور می کند.
ختمی چینی را آبادانی ها زبان مادر شوهر می گویند. درختچه ای از خانواده ی Malvaccae با ساقه ای به ارتفاع دو متر، پرشاخه و بدون کرک و برگهای تخم مرغی و دندانه دار.
#بانوان_بهشتی
25.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نتانیاهو با ما در نیوفت
ما دیوانه ایم😁😁😁😁😂😂😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونجا که غم از آسمونش میباره حرم کریمه....
تنها حرمی که روضهخوان نداره حرم کریمه....
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایراد محتوایی رهبر انقلاب به شعر استاد محمد سهرابی درباره امام حسن علیه السلام
ائمه از نسل امام سجاد هم حسینی هستند هم حسنی
درتوضیح کلیپ قبلی
در تاریخ امامان شیعه پیوندی خجسته اتّفاق افتاد که ثمرات بسیار پُر برکت و بینظیری داشت. بانوئی در اوج کمال و عفّت از فرزندان امام مجتبی علیه السّلام با پسر عموی خود، حجّت و امام چهارم، فرزند سیّد و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین علیه السّلام، ازدواج کرد و چنین مقدّر شد تا امامان از نسل حضرت زینالعابدین علیه السّلام، هم سیّد حسینی باشند و هم حسنی. امام باقر علیه السّلام اوّلین امامی هستند که از سوی پدر منسوب به حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسّلام و از جانب مادر فرزند حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، بهمین دلیل به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند.
مادر امام محمد باقر، فاطمه بنت الحسن است که بانویی والامقام است که روایات مختلفی در شأن و منزلت او گفته شده، او بهمراه عموی خود سیدالشهداء در کربلا حضور داشت و به اسارت درآمد
مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۸.
🔻معما
کدام بانوی مکرمه، هم مادر امام بود، هم دختر امام، هم همسر امام و هم عروس امام؟ دقت کنید شخصیتی که انتخاب میکنید باید ۴ ویژگی رو باهم داشته باشه
پاسخ:
جواب در ادامه اومده یکم فکر کنید قبلش😒
.
.
نه حضرت زینب و حضرت معصومه سلام الله علیهما نیستن. برخی از این چهارویژگی رو ندارن
طبق توضیحات مطالب قبل
فاطمه دختر امام حسن پاسخ معماس
ایشان
دختر امام حسن
عروس امام حسین
مادر امام محمد باقر
همسر امام سجاد بودند
CQACAgQAAx0CR7uQigACYU9m1ZBHE8en5jE3OJmiN4riWSGu0wACUQgAAmwJQVCT4y2jqLWNnTUE.mp3
1.18M
سلام من به مدینه
به آستان رفیعش
به مسجد نبوی
به لالههای بقیعش
🔻۳۰ سوال ۳۰ حدیث در محضر امام حسن
١_از امام حسن علیهالسلام سؤال شد: زهد چیست؟ فرمود: دلدادگى به تقوا و دل برگرفتن از دنیا.
٢_از حضرت سؤال شد: حلم چیست؟ فرمود: فرو خوردن خشم و خویشتندارى.
٣_ سؤال شد: سَداد چیست؟ فرمود: پسزدن بدى با خوبى.
۴_ سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: احسان به طایفه و نزدیکان و به عهده گرفتن خسارت و جرم آنان.
۵_ سؤال شد: بزرگوارى چیست؟ فرمود: در غرامت، عطابخشى و از جرم، چشمپوشى.
۶_سؤال شد: مردانگى چیست؟ فرمود: حفظ دین، حفظ عزّت نفس، نرمرفتارى، تداوم نیکى، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم.
٧. سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: بخششِ قبل از خواهش و طعام دادن به مردم در هنگام قحطى.
٨. سؤال شد: فرومایگى چیست؟ فرمود: خُردبینى و دریغ کردن از اندک.
٩. سؤال شد: پستى چیست؟ فرمود: اندک بخشى و بدوبیراه گفتن.
١٠. سؤال شد: بزرگمنشى چیست؟ فرمود: بذلوبخشش در خوشى و در سختى.
١١.سوال شد: بخل چیست؟ فرمود: آنچه را در دست دارى، مایۀ شرف پندارى و آنچه را انفاق کنى، تلف شده بدانى.
١٢. سؤال شد: برادرى چیست؟ فرمود: همراهى در سختى و در خوشى.
١٣. سؤال شد: ترس چیست؟ فرمود: گستاخى بر دوست و گریز از دشمن.
١۴. سؤال شد: توانگرى چیست؟ فرمود: خرسندى به روزىِ تقسیم شده که نصیبش شده، هرچند کم بوده باشد.
١۵. سؤال شد: فقر چیست؟ فرمود: سیرى ناپذیرىِ نفس نسبت به هرچیزى.
١۶. سؤال شد: جود چیست؟ فرمود: بخشش دسترنج خود.
١٧. سؤال شد: کرم چیست؟ فرمود: خویشتنبانى در سختى و خوشى.
١٨. سؤال شد: دل و جرأت داشتن چیست؟ فرمود: دستوپنجه نرم کردن با حریفان هموزن خود.
١٩. سؤال شد: نیرومندى چیست؟ فرمود: سخت نبرد کردن و ستیزه با پرقدرتترین مردمان.
٢٠. سؤال شد: خوارى چیست؟ فرمود: هراس از راستى و اظهار حقیقت.
٢١. سؤال شد: کجفهمى چیست؟ فرمود: مبارزه با فرماندۀ خود و آن کس که مىتواند به تو زیان رساند.
٢٢. سؤال شد: جلال و شکوه چیست؟ فرمود: انجام کار نیک و ترک کار زشت.
٢٣. سؤال شد: دوراندیشى چیست؟ فرمود: صبر طولانى و مدارا با کارگزاران و هوشیارى نسبت به تمام [ترفندهاى] مردم.
٢۴. سؤال شد: شرف چیست؟ فرمود: همراهى با برادران و حفاظت از همسایگان.
٢۵. سؤال شد: محرومیت چیست؟ فرمود: از دست دادن بهرهاى که به تو عرضه شده بود.
٢۶. سؤال شد: سبکسرى چیست؟ فرمود: پیروى از فرومایگان و همنشینى با گمراهان.
٢٧. سؤال شد: درماندگى در سخن چیست؟ فرمود: با ریش خود بازى کردن و بسیار سینه صاف کردن هنگام سخن گفتن.
٢٨. سؤال شد: شجاعت چیست؟ فرمود: دستوپنجه نرم کردن با حریفان هموزن خود و شکیبایى به هنگام شنیدن سخن نیشدار.
٢٩. سؤال شد: به زحمت افتادن چیست؟ فرمود: اظهار نظر در امورى که به تو مربوط نیست.
٣٠. سؤال شد: سبکسرى چیست؟ فرمود: احمقانه از دست دادن مال و بىاعتنایى نسبت به آبروى خویش.
منبع : تحف العقول، ص227 و 228.
⚫️ پیامبر از زبان سیدالشهدا
🔴 اسطورهای در افق هستی
این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگیهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء (ع) توصیف شده:
👈 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمیشد؛
👈 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشهداری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟
👈 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بیدغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغهی چیزی داشت.
👈 «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوتهای طولانی بود.
👈 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانیکه لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، اِلّا وقتیکه حرف زدن، ضرورت و فایدهای میداشت.
👈 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بیاراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچوقت از او نمیترسیدیم.
👈 نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچکس و هیچچیز را نمیگفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاهقاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت.
👈 رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟
بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم».
👈 «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع میکرد و از او چیزی و کمکی میخواست، محال بود که بیجواب و با دست خالی برگردد. پیغمبر اگر داشت، میداد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه میکرد، از او عذر میخواست، به او آرامش میداد و بهگونهای سخن میگفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود.
👈 هیچکس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمیرفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان میرفتند و در ساحت قدس او قرار میگرفتند، از جلسه که بیرون میآمدند، نمیتوانستند از او متنفّر باشند.
👈 «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچکس بیدلیل، احترامی بیش از بقیه یا بیاحترامی قائل نمیشد.
👈 اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی میچرخید و حتی به سخنان افراد که گوش میداد، بهطرز مساوی گوش میداد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت.
👈 مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق، حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچوقت صدا بلند نمیشد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن میگفتند و همه متواضع بودند. به بزرگترها و مُسنّترها احترام میگذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد میکردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم میداشتند.
👈 چهرهی پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمیکرد، مگر آنگاه که بیعدالتی یا منکری را میدید.
👈 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت میشد با او رابطه برقرار کرد.
👈 «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود.
👈 «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیبگیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمیکرد.
👈 «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود.
✍حسن رحیمپور ازغدی | محمد پیامبری برای همیشه (ص ۲۹-۳۴)
پینوشت: تمام این جملات، ترجمه و توضیح فقراتی از روایت نسبتاً طولانیای است که در کتاب شریف «معانیالاخبار، ص۸۲» نقل شده است.
14.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای هدیه ای که در حسینیه امام خمینی به اعضای دولت داده شد
👌😍