8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا عید الزهرا سند تاریخی دارد؟؟
حقیقت ماجرای عیدالزهرا
و ابولولو چیست ؟
استاد نهج البلاغه
استاد مهدوی ارفع
#بدعت
پیشاپیش از صحنه های داخل کلیپ عذر خواهیم
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دستمزد استاد فرشچیان برای ساخت ضریح #امام_حسین (ع) و #امام_رضا علیه السلام چقدر بود⁉️
🌸"متنی که برنده ی جایزه ی بهترین متن سال شد"
آنها که موهای صاف دارند
فر میزنند
و آنها كه موی فر دارند
مویشان را صاف میكنند
عدهای آرزو دارند خارج بروند
و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانهها میسُرايند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
متأهلها میخواهند مجرد باشند...
عدهای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری میكنند
و عدهای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند...
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند
و چاقها همواره حسرت لاغری را میكشند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال همان شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان دغدغهی نداشتن صفا و خونگرمیِ فقرا دارند...
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند مردم عادی میخواهند مشهور شده و دیده شوند
سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه میکنند...
و هیچکس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشتههایت را بدان
و از آنها لذت ببر"
قانونهای ذهنی میگویند خوشبختی یعنی "رضایت"، شکرگزاری
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر،
مهم این است که از همانی که داری راضی و شکرگزار باشى
آنوقت ”خوشبختی”🌿🌺
👤دکتر الهی قمشه ای
🌹 #من_زنده_ام🌹
#قسمت_یازدهم
مادرت پرسید یعنی چشماش نمیبینه؟
سیده زهرا گفت نه مش عزت از جنس پوست صورتشه دختر و پسر نداره، بعضی بچه ها با پرده به دنیا می آن پرده رو برداشتم و کنار گذاشتم. این نقاب، نقاب ،برکت ،شانس شفا امانت و ایمانه این رو نگهدار زیر بالشش هم که چاقو و قیچی بذاری جن ها ازش دور میشن. این نقاب برای نذر و حاجت و شفای بیمارا و نیازمندان است. هر کس نذر این بچه کرد به تیکه از این نقاب رو بهش بدید.
دیگه همه چیز برایم روشن شده بود از همه ی خیالات و بافته هایم بیرون آمدم به مادرت گفتم اسمش را بگذار معصومه و نذر کن که کنیز حضرت معصومه باشه و امانت دست تو همین طور که بی بی، قصه ی دختر پرده رو را می گفت خواب از دور و برم دور می شد.
با کنجکاوی از او پرسیدم بی بی حالا اون دختره کجاست؟ حالا اون نقاب کجاست؟ بی بی میخندید و میگفت حالا اون دختره کنار بی بیش دراز کشیده و دستهاش رو دور گردن بی بی حلقه زده تا خوابش بره اما خوابش نمیره نقابش هم پیش مادرش امانته قصه ی دختر پرده رو، قصه ی معصومه اولین قصه ی زندگی من بود.
از یادم نمی رود هیچ وقت؛ اولین شبی که بی بی این قصه را برایم تعریف کرد خارش لثه های تهی شده از دندانهای شیری و جوانه ی دندانهای تازه روییده مرا آنقدر به خود مشغول کرد که نفهمیددم چگونه
شب به صبح رسید.
#بانوان_بهشتی
🌹#من_زنده_ام🌹
#قسمت_دوازدهم
شب به صبح رسید. صبح زود با صدای همبازیهای همیشگی ام؛ منیژه و زری از خواب بیدار میشدم زری با همه ی زیبایی اش لکنت زبان داشت و آبادانی ها طبق عادت به او لقب اضافه کرده و زری گنگو صدایش می زدند. علت انتخاب او به عنوان یک دوست زیبایی اش نبود بلکه همین لقب زشت بود. دوست داشتم زری باشد. دلم نمیخواست زری گنگو صدایش کنند. می خواستم همیشه کنارش باشم و مواظب باشم کسی مسخره اش نکند. زری عزیزم..... من و زری و منیژه همیشه با هم بودیم با دمپایی های لنگه به لنگه شلوارهای وصله دار و پیراهنهای گل باقالی و گیس های بافته شده، دست در دست هم میپریدیم توی کوچه و میخواندیم ما سه تا دختر خاله می رویم خونه ی خاله، می خوریم گوشت و جگر می زنیم به همدیگر ها پولو هاپو ها پولو هاپو
اگر چه همه ی همسایه ها خاله و عمو بودند اما بعضی ها رهگذر کوچه های ما بودند. یکی از رهگذرهای دائمی ننه بندانداز بود.
ننه بندانداز ماهی یک بار میآمد زنهای همسایه را توی یک اتاق دور هم جمع می کرد و آنها را صفا میداد و خوشگل می کرد. حجب و حیا آنقدر بین زنها زیاد بود که حتی نمیخواستند کسی بفهمد چه زمانی و چه کسی آنها را اصلاح می کند.
من که دیگر ننه بندانداز را خوب شناخته بودم و می دانستم خبر آمدنش همه ی همسایه ها را خوشحال میکند به سرعت مادرم و بقیه ی همسایه ها را خبر می کردم. معمولاً در خانه ی ما جمع نمی شدند و می رفتند منزل خاله توران که اهل و عیالشان کمتر بود و مرد نداشتند اما یک روز که آقا سر کار بود و بچه ها همه بیرون بودند اتفاقی همه ی همسایه ها منزل ما جمع شدند و من شدم نگهبان تا کسی خبردار نشه داخل نیاد تا بفهمه که اینها چه می کنند. هر چند وقت یکبار تلاش میکردم از لای در چیزی ببینم و چیزی بفهمم اما هر بار که لای در را کمی باز میکردم صدای جیغ زنها و پودر سفیداب بود که به هوا می رفت.
#بانوان_بهشتی
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیدزهرا را سیدصادق شیرازی انگلیسی راه اندازی کرده جهت اختلافات بین شیعه و سنّی یه عده ساده لوح ام دامن میزنند به این موضوع.....👆👆🤔
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی کوتاه
در دامان خدا باشیم
حجت الاسلام دکتر #عالی