eitaa logo
آرشیو کنفرانس عماریون
252 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
499 ویدیو
91 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan خنده بازار و طنز سیاسی @khande_bazarr عکسنوشته عماریون @amaariyon
مشاهده در ایتا
دانلود
بُعد فردی: شاید بتوان گفت مهم ترین وظیفه هر فرد در جامعه، شناخت و کسب معرفت بیشتر و روزافزون در زمینه امام عصر و مفهوم انتظار  و تلاش برای شناساندن آن به سایر افراد جامعه است. بدیهی است اگر این کسب شناخت و معرفت، به فرهنگی عمومی و همگانی در جامعه تبدیل شود، بدون تردید آن جامعه خواهد توانست پله های ترقی، پیشرفت و توسعه را زودتر از تصور طی کند؛ به بیان دیگر اگر همه یا اکثر افراد جامعه، مطالعه و کسب معرفت و شناخت حقیقی از امام عصر را مانند خوردن و آشامیدن، جزو  برنامه ها و ضروریات زندگی روزمره خود ببینند، بسیاری از منافع و ثمرات در پی آن شکوفا شده و به تحقق می رسد. حال در نظر بگیرید اگر این شناخت و معرفت کسب شده، چهره به چهره و رو در رو از سوی پدر به فرزند، مادر به فرزند، معلم به دانش آموز، استاد به طلبه و دانشجو و یا واعظ به عموم مردم منتقل شود، آرام آرام این فضا خواهد توانست توجه به امام عصر را در فرهنگ عمومی مردم جا بیندازد و فرهنگ انتظار بیش از پیش شکوفا شود. همچنین در کنار این کسب شناخت و معرفت روزافزون، به ما توصیه شده که مرتبا برای سلامتی و تعجیل فرج حضرت صاحب العصر و الزمان علیه السلام دعا کنیم. شاید در این باره، ذکر همین روایت تاثیرگذار از وجود مبارک حضرت مهدی علیه السلام کافی باشد که می فرمایند: "... روزی صد بار برای شما دعا می کنم ..." اکنون باید از خود بپرسیم که آیا ما روزی یک بار برای حضرتش دعا می کنیم!؟ مورد دیگر، عادت کردن به اهدای صدقه برای سلامتی حضرت و تعجیل در فرج و گشایش امر ایشان و یا اهدای ثواب امور خیر مانند تلاوت قرآن، زیارات و ... به سوی ایشان است که مکررا در متون دینی به این امر هم توصیه شده است. ۱۴
بُعد اجتماعی: اهمیت مفهوم عمیق انتظار ایجاب می کند که در کنار تلاش فردی برای گسترش این فرهنگ، مسئولان هم توجهی جدی و همه جانبه برای همه گیر کردن این مفهوم به خرج دهند تا فرهنگ عمومی انتظار در جامعه اسلامی و پس از آن در جامعه بین الملل نهادینه شود. این مهم البته نیاز به یک برنامه ریزی و نقشه راه جامع و در عین حال کاربردی دارد تا در افقی روشن و البته با توجه به امکانات و در کنار به صحنه آوردن همه ظرفیت ها، گام های لازم برای آن برداشته شود. بدیهی است در این راستا، همه مسئولند و این انتظار اگرچه از متصدیانی مانند کانون ها یا نهاد های تاسیس شده در زمینه آموزش و پژوهش فرهنگ مهدویت، بیشتر است؛ اما باید اذعان کرد که برای ایجاد فرهنگ عمومی انتظار در سطح ملی و بین المللی، باید همه دست به دست هم دهند تا این مهم محقق شود و البته در این راستا، نهادهای تخصصی موجود باید اهمیت نقش حیاتی خود را در بسیج کردن همه امکانات و به ویژه در تهیه و تولید آثار مفید و همه فهم، درک کنند. همچنین انتظار می رود که انبوه معاونت های فرهنگی یا روابط عمومی ها در سازمان ها و نهادهای مختلف خصوصی، عمومی و دولتی، ضمن برقراری ارتباط با نهادهای سیاستگذار و فعال در این بخش، نقش مهم خود در ایجاد فرهنگ عمومی انتظار را فراموش نکنند. ۱۵
اکنون می توانیم برخی راهکارهای مهم در زمینه تبدیل مفهوم انتظار به یک فرهنگ عمومی را برشمریم: ۱. اگر هر یک از والدین در خانواده، خود را موظف بداند که در هر ماه یا هر سه ماه، یا هر شش ماه و یا حداقل سالی یک بار، اثری درباره حضرت ولی عصر مطالعه کند و چکیده آن را برای سایر افراد خانواده بازگو کند، گامی بسیار مهم و شاید مهم ترین گام، در ایجاد فرهنگ عمومی انتظار برداشته خواهد شد. همچنین شایسته است که والدین، اهمیت دعای روزانه برای امام عصر به ویژه در قنوت نمازها و یا در تعقیبات نمازها را به فرزندان آموزش دهند و گوشزد کنند و البته خود، اولین عامل به آن باشند تا با تکرار آن، فرهنگ عمومی خواندن دسته جمعی دعای فرج در تعقیبات نمازها و در همه مساجد ایجاد شود. ۲. اگر آموزش و پرورش، با استفاده از داستان ها، حکایات جذاب و استفاده از برترین تکنیک های هنر مکتوب  وتصویری، مفهوم انتظار را به شکل مستقیم و غیر ستقیم در بخش های مختلف کتاب های درسی جای دهد و مهم ترین شبهات موجود برای نسل نوجوان را پاسخ دهد و البته معلمان عزیز نیز در این زمینه آموزش های لازم را ببینند، گامی دیگر به فرهنگ سازی مفهوم انتظار نزدیک شده ایم؛ همچنین اگر یکی از موضوعات ثابت در نگارش انشا در مدارس و یا حتی در امتحانات، در مورد مفهوم انتظار و وظایف شیعه در زمان انتظار باشد، هم باعث خواهد شد تا مهم ترین نکات و ایده های موجود در ذهن دانش آموزان در این زمینه متجلی شود و هم بر اساس آن، مسئولان برنامه ریزی های دقیق تری داشته باشند. ۱۶
۳. اگر دوره های کاربردی تخصصی کوتاه مدت در سرفصل های درسی همه طلاب و دانشجویان در زمینه راهکارهای ترویج فرهنگ مهدویت و ایجاد فرهنگ عمومی انتظار دیده شود، گامی دیگر برای خروج فرهنگ مهدویت از مظلومیت برداشته می شود. ۴. اگر رسانه ها بتوانند با استفاده از منابع دست اول، پوششی مستمر در زمینه فرهنگ سازی مهدویت انجام دهند، یکی از مهم ترین گام ها برداشته شده است. در این راستا، اگر اهالی رسانه و خبرنگاران حداقل یکی از تولیدات رسانه ای خود در هر ماه را به مفهوم مهدویت و انتظار اختصاص دهند؛ اگر مطبوعات نوشتاری ستونی دائمی در این زمینه داشته باشند و اگر هر یک از شبکه های صداوسیما حداقل روزی پنج دقیقه از وقت خود را در بهترین زمان ممکن به معرفی آثار فاخر در این زمینه یا بیان حکایتی آموزنده یا پاسخ به شبهات یا ... اختصاص دهد و البته در روزهای جمعه و مناسبت هایی مانند نیمه شعبان یا نهم ربیع الاول، برنامه هایی جذاب و نوآورانه تولید کنند، به فرهنگ سازی مفهوم انتظار بسیار نزدیک خواهیم شد. ۵. اگر همگان بتوانند از ظرفیت مناسبت هایی مانند روزهای جمعه، نیمه شعبان و نهم ربیع الاول، بهترین بهره را ببرند، فرهنگ عمومی انتظار در جامعه طنین انداز خواهد شد؛ به طور مثال اگر می خواهیم به کودکان، نوجوانان و یا حتی جوانان، عیدی یا هدیه ای بدهیم، می توان آن را به روزهای جمعه یا نیمه شعبان موکول و با بیان نکته ای از زندگی امام عصر، کام آنان را شیرین کنیم؛ همچنین اطعام نیمه شعبان و یا احیای شب نیمه شعبان، قطعا در فرهنگ سازی مفهوم مهدویت نقش مهم دارد. در عین حال واعظان و سخنرانان می توانند از ظرفیت روزهای جمعه در بیان مهم ترین و کاربردی ترین مطالب درباره حضرت ولی عصر علیه السلام بهره گیرند. ۱۷
کوتاه سخن آنکه، فرهنگ سازی مفهوم انتظار و مهدویت، چیزی جز این نیست که هر فرد از افراد جامعه، در اندیشه و عمل خود، وظیفه اش را بشناسد و البته به آن پایبند باشد. ان شا الله مطالب مفید واقع گردیده باشند والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
📓📓📓📓📓📓📓📓📓 جنـــــاب "استـــاد رضــــا" استفــاده کردیـم بسیـــار عالـــی اجــرتــون بـــا صاحب الزمان عج ا.... از همـراهی همـه کاربــران وادمین ها ومدیران ارجمنــد گروهــهای ولایــی که در اجرا وبرنامه ریزی کنفـرانـس مارا همراهی نمودندصمیمــانه سپاسـگزاریـــم التماس دعای فرج یا علــــــی پـایـان کنفـرانــس 📓📓📓📓📓📓📓📓
بسم الله الرحمن الرحیم اقوام هزاره افغانستان برای مدت زمان طولانی است که مورد تبعیض، قتل عام و نسل کشی قرار گرفته اند. یکی از بدترین این دوران ها در طی حکومت ۵ ساله طالبان بود که در سال ۲۰۰۱ خاتمه یافت. اما حتی پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۴ که موجب به قدرت رسیدن اشرف غنی که شخصیتی جهانی و دارای افکار پیشرو محسوب می شود، اقلیت های افغانستان در نتیجه آنچه که منتقدان اشرف غنی آن را پشتون سازی قدرت می نامند، در حال فرسایش هستند. مردمان هزاره چه کسانی هستند؟ هزاره، سومین گروه قومی بزرگ افغانستان پس از پشتون ها و تاجیک هاست که حدود یک پنجم کل جمعیت این کشور را شکل می دهد. نام این گروه قومی به احتمال زیاد از واژه فارسی هزار ریشه گرفته و ممکن است ترجمه کلمه مغولی ming یا minggan، یک یگان قبیله ای-نظامی از هزار سرباز ارتش مغول در زمان چنگیزخان باشد. مردمان هزاره به گویشی فارسی با بسیاری از کلمات ترکی و برخی از واژه های مغولی تکلم می کنند. آنها در اصل در بخش مرکزی کشور افغانستان که منطقه ای کوهستانی به نام هزاره جات (هزارستان) است، زندگی می کنند. هرچند برخی از ساکنان حاشیه شرقی این منطقه اهل سنت یا اسماعیلی هستند، اکثر مردمان هزاره -برخلاف اکثریت جمعیت افغانستان- شیعه دوازده امامی هستند و همین عامل موجب انزوای سیاسی و اجتماعی-اقتصادی آنها شده است. 1
تاریخ مردمان هزاره چندین جنگ و آوارگی را به خود دیده است. در پایان قرن نوزدهم زمانی که امیر عبدالرحمن خان منطقه هزاره جات را تحت انقیاد خود درآورد، بسیاری از آنها از این منطقه گریختند و در کویته (در پاکستان کنونی) و حوالی مشهد ساکن شدند. فقر و کشتار موجب شد که هزاره ها در سراسر قرن بیستم به مهاجرت بپردازند. بسیاری از آنها به شهرهای بزرگ به ویژه کابل، مزارشریف و هرات رفتند و گروهی دیگر برای یافتن کار به پاکستان یا ایران سفر کردند. این روند به ویژه پس از کودتای کمونیست در آپریل ۱۹۷۸ و مداخله شوروی در ۱۹۷۹ شدت یافت.  اکثریت بزرگی از شیعیان در افغانستان از اقوام هزاره هستند. اما هیچ مسجد واقعی در منطقه هزاره جات وجود ندارد. تمرکز زندگی مذهبی مردمان این منطقه در ساختمانی است که ممبر (منبر) نامیده می شود. این بنا به عنوان نمازخانه، سالن اجتماعات و اتاق مهمان مورد بهره برداری قرار می گیرد و گاهی حتی کلاس درس نیز در آن برگزار می شود. از آنجا که این منطقه دسترسی به مراکز فکری شیعیان را ندارد. 2
مردم خاورمیانه، نام هزاره‌ها را بیش از هر چیزی با کشتارها و جنایت‌های به وسیله طالبان در بامیان و مزارشریف در افغانستان به یاد می‌آورند و یا با شیعیان هزاره مقیم در کویته مرکز بلوچستان پاکستان که قربانی خشونت کور فرقه‌ای هستند. اما گروهی دیگر از هزاره‌ها داستانی متفاوت دارند هرچند باز هم غمبار. اجداد مردم هزاره قرنها در افغانستان زندگی می‌کرده‌اند ولی هنوز یک اقلیت محسوب می شوند. اقلیت بودن آنها هم دو لایه است. از یک سو مذهب و از سوی دیگر ظاهر هزاره‌ها که با سایر مردم افغانستان متفاوت است. در دهه 1890، امیر عبدالرحمان به قدرت رسید. وی برای این که قلمرو خود را کنترل کند و گروه‌های دردسر ساز را با ترس به اطاعت از خود وا دارد به جان هزاره‌ها افتاد تا سرنوشت آنها را به عنوان مثالی در مقابل دیگران قرار دهد. هزاره‌ها هدف آسانی بودند با ظاهر و مذهبی متفاوت. بسیاری از هزاره‌ها فرار کردند ولی میلیون‌ها نفر از آنها این کار را نکردند. امروزه هزاره‌ها فکر می‌کنند که کمتر از نیمی از آنها از این ماجرا جانم سالم به در بردند. حتی در افغانستان به مجسمه‌هایی که شبیه هزاره‌ها هم بودند، حمله می‌شد. طی یک قرن بعد هم، بخش جان سالم به در برده به اعماق سلسله مراتب اجتماعی افغانستان پرت شدند. پادشاهان امکان دسترسی هزاره‌ها به دانشگاه را سخت ساختند و اجازه ندادند در ارتش از درجه خاصی بالاتر بروند. مدتی بعد طالبان بر سر کار امدند و کشتن هزاره‌ها را وظیفه همه مردم افغانستان دانستند. هزاره خوشبختی که شانس فرار از دست شاهان و طالبان را داشت باید به کشوری دیگر فرار کند. یا از ترس طالبان به کوه‌ها پناه برده بودند. 3
ایران کشوری است که از لحاظ مذهبی با هزارها نزدیکی داشت. لذا هزاره‌ها انتظار داشتند که در ایران از انها استقبال شود. هزاره‌ها در ایران اگر چه یک اقلیت قومی بودند ولی اقلیت مذهبی نبودند. در ایران هم انقلاب و سپس جنگ به وقوع پیوست. جنگ به اقتصاد ایران آسیب زیادی زد و بعد هم تحریم‌ها به اقتصاد ایران فشار وارد کرد. مردم ایران هزاره‌ها را نیز از کسانی می‌دیدند که به بازار کار فشار وارد کرده و فرصت‌های شغلی را محدود می‌سازند. بهتر است آنها به جای دیگری بروند. بعضی از هزاره‌ها به عراق رفتند. در شهرهای عراق بود که هزاره‌ها از حیث مذهبی احساس خوبی داشتند. مشکل ولی این بود که عراق تحت کنترل شدید دیکتاتوری به نام صدام بود. همین دیکتاتور جنگ‌های احمقانه‌ و بی‌منطقی را به مردم عراق و منطقه تحمیل کرد. همین حاکم دیوانه که به همه بدگمان بود به آنهایی که شبیه او نبودند مظنون بود و فکر می‌کرد قصد خیانت به وی را دارند. او از ایرانی‌ها متنفر بود و می‌دانست که هزاره‌ها و ایرانی‌ها نزدیکند و فکر می‌کرد هزاره‌ها جاسوس ایران هستند. هزاره‌ها باز هم باید فرار می‌کردند. 4
لذا عازم سوریه شدند تا در نزدیک یک مکان مذهبی ساکن شوند. هر چند آنها به چهارمین کشور آمده‌اند و هیچ سند و ورق هویتی ندارند ولی سرانجام در آرامش و آزادی هستند. سپس حوادث سوریه شروع می‌شود و رییس جمهور سوریه اراده حفظ حکومت و کشور را دارد. او قاطع و بی‌گذشت است. آمار کشته‌های حوادث سوریه به سرعت بالا می‌رود و غیرنظامیان بسیاری کشته می‌شوند. همه اینها حوادث تلخی است ولی بدترین مساله این است که حوادث سوریه در قالب یک دعوای مذهبی نمایش داده شود تا خشم اهل سنت علیه دیگران بر افروخته شود. در این شرایط است که باز به یاد خواهند آورد که هزاره‌ها با آنها ظاهرا فرق می‌کنند. در این وضعیت هزاره‌ها به همراهی با اسد متهم می‌شوند یا این که شاید برای وی جاسوسی می‌کنند و یا در آینده ممکن است از این کارها بکنند. در این حالت است که عده‌ای به سراغ هزاره‌ها می‌روند تا با انها تسویه حساب کنند. 5
در این شرایط هزار نفر از قوم هزاره باقی مانده است که در یک پارکینگ در نزدیکی یکی از اماکن مذهبی گیر افتاده‌اند و خمپاره‌ها و گلوله‌هایی را می‌بینند که به آنها نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند. هزاره‌ها در چهارمین کشور نیز کشته می‌شوند. آنها قصد فرار دارند ولی به یاد می‌آورند که هیچ سند و مدرک هویتی ندارند. آنها از وقتی که از افغانستان خارج شده‌اند، غیر قانونی هستند. بنابراین هزاره‌ها کشته می‌شوند حتی اگر در جنگ داخلی در سوریه، بی‌طرف باشند. مردمی که نام آنها احتمالا از عدد هزار گرفته شده است. آنها ظاهری شبیه به مردم شرق آسیا دارند زیرا اجداد آنها زایرین بودایی در افغانستان بوده‌اند و یا شاید از نسل چنگیزخان باشند. هر دو روایت نزد هزاره‌ها هوادارنی دارد. وضعیت هزاره ها در پاکستان نیز احتیاج به توضیح ندارد. آنها از افغانستان قدم به قدم به سمت غرب رفته‌اند ولی حالا دیگر به آخر خط رسیده‌اند و در غرب سوریه دریای مدیترانه است و نه کشوری دیگر که به آن بروند. آنها از قتل عام در افغانستان، شرایط متغیر در ایران، دیکتاتور عراق جان سالم به در برده اند ولی اکنون در جنگ داخلی سوریه گیر افتاده‌اند. آنها در همه این موارد گروهی آسیب‌پذیر بوده‌اند. درست است که جایی برای فرار داشته‌اند ولی حالا به آخر خط رسیده‌اند. 6
🔺گزارشی کوتاه از قتل و عام مردم مظلوم هزاره با گواهی از سراج التواریخ مدرک رسمی دولت مطلقه شاهی افغانستان، بیش از ۶۲ در صد از مردم بی گناه هزاره در عصر خونین امیر عبدالرحمن خان به صورت نهایت وحشت ناک قتل عام شدند و باقیمانده این قوم اسیر به بیش از نیم قرن در قید رسمی نظام بردگی گرفته شدند که قوم دیگری به این سرنوشت وحشتناک مبتلا نشد. از عصر خونین امیرعبدالرحمن تا کنون، مردم بی گناه قوم هزاره در هر فصل بهار با آمدن کوچی های افغان در هزاره جات به طور عمدی و سازمان یافته مورد خشونت، تجاوز و حتی قتل های سازمان یافته قرار می گیرند که تا حال هیچ گونه منع قانونی توسط دولت های افغان از این گونه خشونت ها و کشتارها در قسمت مردم بی دفاع هزاره نشده اند. در عصر سلطنت میراثی محمد ظاهر خان، شخص به نام عبدالجبار به طور هدفمند و قصدی افراد تازه وارد بی کار هزاره از هزاره جات را در کابل به نام سنگ کنی به کوه ها با خود می برد. بعد دست ها و پاهای وی را با ریسمان محکم می بست و با او لواطت می کرد. سپس این فرد مظلوم را به قتل می رساند. این جبار تقریبا روزانه یک نفر را به قتل می رساند. به این ترتیب تعداد کثیری از جوالی هزاره توسط عبدالجبار از بین برده شد. تا این که شکایات اقارت جوالی های مفقود شده و متنفذین هزاره بلند شد و حکام دولت بررسی کردندتا بقایای اجساد و استخوان های زیادی از کارگرهای هزاره را در کوه های کابل و اطراف آن به دست آوردند که توسط عبدالجبار به قتل رسانیده شده بودند. جبار قاتل از سوی دولت اعدام گردید. بازهم قتل مردم هزاره در همین نقطه ختم نشد. این بار کسی دیگری به نام خواهر جبار قاتل، زهر را با حلوا و سایر غذاها آلوده می کرد و در زیارت مرد خانی کابل به نام نذر به زائرین هزاره در زیارت می خوراند که این ها به خانه نرسیده، جان می دادند به این ترتیت تعداد زیادی از مردم هزاره توسط خواهر جبار قاتل نیز از بین برده شد. 7
در مدت بیش از ۱۴ سال دوران جهاد، از سوی عوامل همسایگان و منطقه افراد بی حسابی از مردم هزاره به قتل رسیدند که شواهد عینی زیادی در هزاره جات وجود دارند. در زمان حاکمیت نور محمد تره کی و حفیظ الله امین، بیش از ۱۲۰۰۰ از هزاره های بی گناه به صورت قصدی و بی رحمانه به قتل رسانیده شدند. در عصر امارت اسلامی طالبان، آمار بزرگی از اقوام هزاره توسط لشکریان طالب در شهر مزار شریف قتل عام گردیدند. متأسفانه قتل عام مردم هزاره به صورت هدفمند، عمدی و سازمان یافته توسط طالبان در تمام ولایات شمال کشور و سایر ولایات ادامه یافت که تنها در شهر مزار شریف بیش از ۸۰۰۰ تن از مردم عام هزاره توسط طالبان به قتل رسیدند. کشتار هزاره های مرکز بامیان و یکه اولنگ به صورت بسیار وحشت ناک دیگری توسط افراد طالبان انجام شدند که شواهد عینی دلالت به این جنایات ضد بشری و ضد اسلامی می نمایند. نسل کشی و قتل های زنجیری هزاره های افغانستان در شهر کویته پاکستان توسط طالبان افغانی و پاکستانی به طور هدفمند از چندین سال تا حال ادامه دارند که نه دولتمداران ۱۳ ساله حامد کرزی در این زمینه از اقدام اصولی کار گرفتند و نه سازمان ملل متحد قاتلین مردم هزاره را به دادگاه بین المللی مورد محاکمه قرار داد. 8
در مدت ۱۳ سال حاکمیت مصلحت گرای حامد کرزی؛ هزاره های بهسود، دای میرداد، غزنی و سایر مناطق هزاره جات به طور تعمدی توسط کوچی های مسلح در هر فصل بهار مورد تجاوز، خشونت، اختطاف، غارت و حتی کشتارهای بی رحمانه قرار گرفتند. هرچند که کشتارهای همه اقوام مظلوم کشور از طریق دشمنان خارجی، دولتمداران مستبد و تروریستای افغانی بیش از چهار دهه اند که در تمام افغانستان ادامه دارد؛ ولی قتل های سازمان یافته، تعمدی و زنجیره ای قوم هزاره به جرم زبان، مذهب، قوم و صداقت به اشکال مختلف به قتل رسیده اند حال که مصرف طالبان و سایر همفکران وهابی شان در افغانستان به پایان رسیده، آنان چهره کرده به نام داعش در تداوم خشونت، عملیات انتحاری، اختطاف، جنگ و قتل های زنجیری نیروهای امنیتی و مسافرین بی گناه هزاره ادامه می دهند. هدف از تروریستان قبلی و کنونی که با باورهای سلفی و حمایت وسیع خارجی تجهیز شده اند، در قدم نخست از بین بردن شیعیان افغانستان و سایر کشورهای اسلامی می باشد. در همین رابطه بوده که کشتار شیعیان کشور و خاصتا مردم هزاره در افغانستان از چند قرن قبل به این طرف قطع نگردیده و به نام های مختلف از سوی دشمنان انسانیت و اسلام ادامه دارند. با آن هم پیروان دین مبین اسلام اعم از شیعه، سنی و سایر پیروان ادیان کشور ما با آن حد از بلوغ سیاسی و دینی خویش رسیده اند که فریب دشمنان بشریت و اسلام را نخورده و با وحدت نظر و عمل خویش در برارهرگونه توطئه، خشونت و جنگ تروریستا داخلی وخارجی مبارزه خواهندکرد. قریش حسین پور97/5/28
پایان کنفرانس
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ❄️بسمه تعالی❄️ 🍃🌸صلوات برمحمدوآل محمد(ص)🍃🌸 🇮🇷 ضمن سلام پیشاپیش عید سعید قربان واغاز دهه ولایت و امامت را به همه کاربران و مدیران گروهای ولایی در پیام رسان های داخلی از جمله 👇👇👇👇👇 🇮🇷سروش , گپ ، ایتا 🇮🇷 تبریک عرض مینمایم بدین وسیله به استحضار میرسانم: به حول قوّه ی الهی و با مدد اهل بیت(ع) وهمزمانی با عید سعید قربان عید بندگی از ساعت 24امشب تا 12ظهر روز بعد در روزهای چهارشنبه ,جمعه و شنبه تبادلات گروها ی ولایی به صورت بنر برگزار میشه و روزهای یکشنبه , سه شنبه و پنج شنبه تبادلات کانال‌ها به صورت بنر را داریم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در آخر اینجانب پیشاپیش این عید بزرگ را به پیشگاه حضرت ولی عصر(عج)🌹 مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) 🌹 تبریک عرض مینمایم ومن الله توفیق سایه ی امام خامنه ای(مدظله العالی)مستدام باد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ❄️بسمه تعالی❄️ 🍃🌸صلوات برمحمدوآل محمد(ص)🍃🌸 🇮🇷 ضمن سلام پیشاپیش عید سعید قربان واغاز دهه ولایت و امامت را به همه کاربران و مدیران گروهای ولایی در پیام رسان های داخلی از جمله 👇👇👇👇👇 🇮🇷سروش , گپ ، ایتا 🇮🇷 تبریک عرض مینمایم بدین وسیله به استحضار میرسانم: به حول قوّه ی الهی و با مدد اهل بیت(ع) وهمزمانی با عید سعید قربان عید بندگی از ساعت 24امشب تا 12ظهر روز بعد در روزهای چهارشنبه ,جمعه و شنبه تبادلات گروها ی ولایی به صورت بنر برگزار میشه و روزهای یکشنبه , سه شنبه و پنج شنبه تبادلات کانال‌ها به صورت بنر را داریم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 در آخر اینجانب پیشاپیش این عید بزرگ را به پیشگاه حضرت ولی عصر(عج)🌹 مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) 🌹 تبریک عرض مینمایم ومن الله توفیق سایه ی امام خامنه ای(مدظله العالی)مستدام باد
باسلام خدمت همه دوستان بزرگوار عید سعید قربان را به همه بزرگواران تبریک عرض میکنم وبرایتان بهترینها رو از خداوند منان آرزومندم
بسم الله الرحمن الرحیم علما در فرهنگ دینی جایگاه ویژه ای دارند و طبیبان جامعه و مردم می باشند. امام خامنه ای : حوزه هاى علميه بايد خود را سربازان نظام بدانند، براى نظام كار كنند، براى نظام دل بسوزاند، در خدمت تقويت نظام حركت كنند؛ و اين درست عكس آن چيزى است كه سياست سرويسهاى امنيتى انگليس و آمريكا و اسرائيل و ديگران و ديگران دنبال مى كنند. آنها تلاش مى كنند بلكه بتوانند يك منفذى پيدا كنند. يك آخوندى يك گوشه اى حرفى مى زند، كه على الظاهر برخلاف خواست و فهم و عقيده ى كلى نظام است، بزرگش مى كنند؛ آن آدم را اگر كوچك هم باشد، از او يك تصوير بزرگى درست مى كنند، براى اينكه فاصله ى بين نظام و روحانيت را برجسته كنند؛ القاء كنند كه چنين فاصله اى وجود دارد. بنابراين حوزه هاى علميه نمى توانند سكولار باشند. اينكه ما به مسائل نظام كار نداريم، به مسائل حكومت كار نداريم، اين سكولاريسم است. 1
آیت الله ممدوحی: از قدرت مند ترین بازوهای دشمنان ما برای نفوذ جریان های سکولار هستند. بازویی قوی تر برای دشمنان جهت تحقق این مساله سراغ نداریم.من درباره مصادیق صحبت نمی کنم، اما این خطر واقعا جدی است و باید به فکر بود. سکولاریسم عجیب فضای حوزه را فرا گرفته و اگر با آنها قدرت مند برخورد می شد کار به اینجا کشیده نمی شد.نهادهای اطلاعاتی و امنیتی باید با قدرت با این جریان ها برخورد کنند که متاسفانه این مساله مشاهده نمی شود. 2
پنجشنبه گذشته به همت طلاب انقلابی حوزه علمیه قم، تجمعی اعتراضی جهت مطالبه گری از مسئولین قوای سه گانه در موضوع عدالت اقتصادی و مسائل معیشتی تشکیل شد. یکی از سخنرانان اصلی این مراسم استاد حسن رحیم پور ازغدی بود که سخنان صریح و انقلابی اش باعث شد تا عده ای بتوانند جنجال آفرینی کرده و مطالبات اقتصادی و معیشتی را به حاشیه ببرند. اقای رحیم‌پور ازغدی با اشاره به نقشه‌های دشمن برای از بین بردن نظام جمهوری اسلامی، عنوان کرد: این تجمع برای جنجال برگزار نشده و هدف از بنای آن تلاش برای برقراری عدالت است‌. بعد از ۴۰ سال متأسفانه وزیری وجود دارد که به‌راحتی می‌گویدکه من بیش از هزار میلیارد تومان ثروت دارم درصورتی‌که در دهه ۶۰ کسی جرات بیان این‌گونه سخنان را نداشت و در این بین دشمن سعی می‌کند مردم را به اسلام سیاسی بدبین کند. حرف های حقی که اقای رحیم پور ازغدی در فیضیه گفت و منجر به حملات شدید رسانه ای سکولارها و متاسفانه اشتباه محاسباتی برخی علما علیه ایشون و تجمع فوق‌العاده فیضیه شد.(نفوذ در بیوت ) 3
تجمع طلاب و روحانیت علیه گرانی ها و وضعیت متزلزل ارز و بی ثباتی دلار و همچنین درخواست از مسئولین برای مبارزه با مفاسد اقتصادی، باعث هیاهیو یه عده شده است! رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر فرمودند: این طبیعی است که وقتی شما مبارزه با فساد را شروع کنید جیغ و داد عده ای شروع می شود! تجمع اعتراض امیز روحانیت و طلاب علیه ناکارآمدی ها و سخنان انقلابی اقای ازغدی باعث شده تا حامیان رسانه ای همیشگی فساد اقتصادی در کشور که خود جزو مقصران اصلی وضعیت موجود هستند به پلاکاردی حمله کنند که نه موضوع اصلی تجمع بود و نه شعار اصلی این نشست! پلاکاردی که سرانجام افرادی که علیه انقلاب و مردم قدم بر می دارند را مرگ با عزت نمیداند و مرگ با ذلت می خواند 4
شانتاژ رسانه ای و بدنبال آن واداشتن برخی از شخصیت ها به بیانیه علیه این تجمع تنها به این علت شروع شده که حوزه علمیه قم بالاخره بعد از سال ها سکوت در برابر دولت تدبیر و امید با یک تجمع فوق العاده بدنبال قیام علیه وضعیت موجود است. حمله به تجمع و سخنران ان به بهانه پلاکارد انحراف اذهان عمومب از اصل تجمع و سخنان انقلابی اقای ازغدی هست. اینکه جیغ حامیان رسانه ای ومقصران اصلی فساد در امده امری کاملا عادی وکار همیشه گی انها هست. اما در این بین از آقایان علما انتظار نمیرود در دام دروغ پردازی رسانه ها افتاده بیانیه علیه تجمع اعتراض امیز به فساد اقتصادی و ناکار آمدی و سخنان انقلابی استاد رحیم پور ازغدی بدهند، حضرات خودباید پیشاپیش معترضین قرار بگیرد نه اینکه بعد از سکوت طولانی حال که طلاب یک حرکت انقلابی انجام دادن آن را محکوم کنند!! نفوذیهای معاند توانستن به بیت مراجع نفوذ کرده وادارشون کنند به واکنش برای به حاشیه رفتن موضوع مبارزه با فساد و کم کاری دولت ... 5
مرجعیت برخلاف پاپ یک امرتشریفاتی نیست، بلکه وظیفه دارند در تمامی مشکلات جامعه به داد مردم برسند، پیشاپیش مردم علیه فساد قیام بفرمایند، متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی به هر دلیل نقش علما در حوادث و بزنگاهها نه تنها کم رنگ شده بلکه بعضا با مواضع غلط و زاویه دار زخمی بر پیکره دردهای مردم شده اند. اینکه پلاکارد را بهانه قراردادید برای حمله به تجمع کار سخیفی هست، از مرگ ذلت بار باید عبرت گرفت و به دیگران گوش زد کرد که عاقبت خائنین مرگ با ذلت هست حضرات استاد بفرمایند کجای این حرف فاجعه است؟؟ 6
بنگاههای دروغ پراکن و حاشیه ساز مفسدین و معاندین در پی حاشیه سازی از مراسم و بزرگنمایی یک پلاکارد قصد دارند هدف اصلی تجمع و سخنان انقلابی استاد رحیم پور به گوش مردم نرسد و دولت با مظلوم نمایی از مطالبه گری حوزه در امان بماند، در این راه از هیچ کوشش دریغ نکردند حتی نفوذ به بیوت مراجع و دادن گزارش غلط از مراسم به حضرت علما. و جالبتر اینکه ازفرماندار قم تا نماینده های مجلس این خطر را احساس کردند حتی به مانند رضاشاه ملعون به دستگاههای امنیتی توسعه کردند تا به این قضیه ورود پیدا کند، بنابراین همه این حاشیه سازی ها و پلاکارد بهانه است، روحانیت انقلابی را نشانه گرفته اند تا صدایشان را در نطفه خفه کنند. 7
اتاق فکر دشمن مطالبه سالم و به حق را براحتی به بیراهه و انحراف کشاند و در روزهایی که باید تیتر یک رسانه ها تبدیل به کشف و مقابله با احتکار ، محاکمه فرزند وزیر سابق ، بازداشت معاونین وزرا و موارد دیگر شود با حرکت مشکوک چند نفر تبدیل به فاجعه در قم شد . خروش حوزه علمیه برای مال اندوزان بد تمام میشد و چه بسا بهتر برایشان که با حرکاتی به حاشیه کشانده میشد. همانطور که دراعتراضات مردمی نفوذ میکنند و مانع میشوندتا حرف اصلی مردم به گوش دولت برسد به اشوب و اغتشاش میکشانند. اما اصل مطلب نباید فراموش بشود این طلبه ها حرفشان مبارزه با فساد ومشکلات اقتصادی است. قریش حسین پور97/5/30