دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب
عاجز آمد که مرا چارهی درمان تو نیست
گفتـم آیا میشود با یک نگـاه عاشق شـوم
خنده بر این پرسشم کردی دلم دیوانه شد
عاشقم گر نیستی؛ لطفی کن و نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هر لحظه آبم می کند !
هیچ میگویی اسیری داشتم حالش چه شد؟
خستهی من نیم جانی داشت احوالش چه شد؟
گفتم مگر ز رفتن، غایب شوی ز چشمم
آن نیستی که رفتی، آنی که در ضمیری :).
هدایت شده از ꜱɪʟʟᴀɢᴇ
از دلتنگی زیاد همش باهاش دعوا میکنم و قهر میکنم اونم اعصابش خراب میشه و هی دور تر میشه:)))
شب بخیر گفتن ما محض ادای ادب است
ورنه چون شب برسد اول بیداری ماست:)
شعر میگویم ولی معشوقه ای درکار نیست
آه من دیوانه ام دیوانه بودن عار نیست
هیچوقت بخاطر از دست دادن کسی که کل شب و روز براش گریه کردین غصه نخورید.ادمی که لیاقت شمارو بدونه نمیزاره یه مروارید از چشمای قشنگتون بباره✨