هدایت شده از محسن جبارنژاد
✔ معرفی آثار پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی(۲)
✅ عنوان: خوانش سیاسی متون حکمت متعالیه
✅ نویسنده: علیرضا صدرا
❇️ پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
هدایت شده از محسن جبارنژاد
✅ موضوع اثر و اهمیت آن
حکمت متعالی معطوف به مدنیت و سیاست اند. بخش بازپسین کتاب شواهد ربوبیه به معرفت شناسی و روش شناسی حکمت مدنی؛ اجتماعی سیاسی متعالی پرداخته و بخش باز پسین کتاب مبداء و معاد پدیده شناسی اعم از هستی شناسی، چیستی شناسی و حتی چگونگی شناسی سیاسی را طرح کرده است. موضوع اثر: خوانش آثار، متون و بخش های حکمی سیاسی حکمت متعالی می باشد. اهمیت آن به سبب ظرفیت حکمت مدنی حکمت متعالی، ضرورت روزامدی آن و زمینه سازی ارتقای کارامدی حکمی حکومت و نظام مدنی جمهوری اسلامی، الگوسازی پیشرفت تا مرز تمدنسازی نوین اسلامی بوده که نیازمند حکمت مدنی متعالی است.
❇️ برجستگیهای اثر نسبت به آثار مشابه
حکمت متعالی که خود مرحله تجمیع، تعادل و تعالی تمامی مشارب حکمی و حتی کلامی، عرفانی و اخلاقی نظری و عملی پیشین در سیر متکامل(پلکانی)خود بود. بویژه حکمت قلبی شهودی اشراق سهروری و حکمت عقلی برهانی مشاء سینوی، حکمت مدنی فاضلی فارابی که خود بازآوری و آمیزه بهینه و بسامان حکمت مدنی جاویدان شرقی-ایرانی و حکمت مدنی راستین یونانی، بر مبانی توحیدی قرآنی و با زبان و گفتمان قرآنی بوده که پیشتر توسط خواجه نصیر حکمت برهانی عقلی با حکمت شهودی قلبی، حکمت نظری با حکمت عملی و حکمت با حکومت تقریب شده بود. گفتمان اسفاری چهارگانه عرفانی بویژه چهارم سیاسی، گفتمان شواهد ربوبی بویژه تربیت سیاسی، گفتمان مبداء و معادی کلامی بویژه سیر معادی، ... تشکیل دهنده گفتمان حکمت مدنی متعالی است. این اثر اینها را مورد توجه داشته و قرار داه است.
❇️ روش تحقیق و شیوه ارائه مطالب
تحلیل متن و محتوایی و به اصطلاح تفسیر می باشد. بویژه در این اثر به تفسیر متون سیاسی شواهد ربوبیه و مبداء و معاد پرداختهایم.
❇️ نتیجه اثر
بازتولید و روزامد سازی حکمت مدنی؛ اجتماعی و سیاسی متعالی در جهت کارامدسازی ج.ا.ا. است. حتی معطوف به الگوسازی اسلامی ایرانی پیشرفت تا تمدنسازی نوین اسلامی ایرانی است. این اثر در ارتقای هر چه فراتر کارامدی و روزامدسازی و کارامدسازی بهینه و بسامان جمهوری اسلامی ایران مورد بهره برداری مناسب قرار گیرد.
❇️ مباحث اصلی اثر
این اثر در یازده گفتار در عناوین زیر سامان یافته است: درآمدی بر مباحث؛ روش خواندن متن؛ انسان، موجودی سیاسی؛ حکمت سیاسی متعالیه، انتظام تمدن، اجتماع و تعاون؛ انسان مدنی بالطبع؛ امکان فلسفه سیاسی صدرایی؛ چه کسی واجد ریاست است؛ سیر راهبردی حکمت در شرق؛ بازخوانی انسان مدنی بالطبع؛ انتظام در فلسفه سیاسی صدرالمتألهین.
انشاالله ششمین نشست نقد ایده در حوزه اندیشه سیاسی، که با محوریت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شهریورماه قرار است برگزار شود، اختصاص دارد به نقد ایده فقه سیاسی آقای دکتر میراحمدی استاد محترم اندیشه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران. پنجمین نشست هم با حضور آقای #دکتر_فدایی_مهربانی و خانم دکتر_کیخا برگزار شد که انشاالله مشروح این نشست طی روزهای آتی در روزنامه فرهیختگان منتشر خواهد شد. در خصوص نشست شهریورماه، باید گفت #آقای_دکتر _میر_احمدی، ایده فقه سیاسی خود را طی سه کتاب مطرح کرده اند: ۱. فقه سیاسی، نشر سمت ۲. ملاحظاتی بر چالش های فقه سیاسی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و ۳. درسگفتارهایی در فقه سیاسی نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. امروز مطالعه کتاب فقه سیاسی را به اتمام رساندم و با کلیت ایده آشنا شدم. ایده مطرح شده در کتاب، از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظرم یک خوانش جدیدی از فقه سیاسی ارائه شده است. ماهیت فقه سیاسی، ماهیتی ارتباطی معرفی شده که حاصل تلاقی و ارتباط معرفتی فقه و سیاست است. در این خوانش، فقه سیاسی، از نظر مبنا و روش، با فقه و از نظر موضوع، با سیاست در ارتباط است.بر خلاف تلقی های رایج و سنتی از فقه سیاسی، این حوزه دانشی، ذیل دانش سیاسی اسلامی تعریف میشود نه فقه؛ گرچه همان طور که قبلا هم اشاره شد، ارتباط خود را با دانش فقه حفظ می کند. کتاب از لحاظ سلاست انشا و اتقان گزاره ها( به جهت مهارت ویژه استاد میراحمدی در امر نگارش و نیز ذهن منظمی که دارند)، در اوج است. البته نقدهایی هم به لحاظ محتوایی به کتاب وارد است که در نشست شهریور، توسط ناقد محترم جناب آقای دکتر میرموسوی( عضو محترم هیئت علمی اندیشه سیاسی دانشگاه مفید)، بیان خواهد شد.
پی نوشت: اگر بخواهیم تقسیم بندی فارابی که علم مدنی اسلامی را به دو دسته فلسفه سیاسی و فقه سیاسی تقسیم می کند، مد نظر قرار بدهیم، شاید ایده مطرح شده در کتاب فقه سیاسی را چندان حاوی وجوه نوآورانه ندانیم، اما نوع تقریری که مولف از فقه سیاسی ارائه می دهد و همچنین تاکیدی که بر هویت ارتباطی دانش فقه سیاسی و "نظریه تلاقی" دارد و نیز نقدهایی که به سایر خوانش ها ( خوانش هایی نظیر تباین فقه و سیاست، تساوی فقه و سیاست و جامعیت معرفتی فقه نسبت به سیاست) وارد می کند، حرف های نوی این کتاب محسوب می شود.
#فقه_سیاسی
#منصور_میر_احمدی
#پژوهشکده_علوم_واندیشه_سیاسی
#مرکز_همکاری_ها
#پژوهشگاه_علوم_و_فرهنگ_اسلامی #میر_موسوی
#محسن_جبارنژاد
https://www.instagram.com/p/Bz7jlHmF20o/?igshid=nx3274rht4n6
✅ نقد کتاب مقدمه ای بر حکومت اسلامی شهید مطهری
با سخنرانی استاد نجف لکزایی؛
کتاب مقدمه ای بر حکومت اسلامی شهید مطهری نقد و بررسی می شود
کتاب مقدمه ای بر حکومت اسلامی شهید مطهری نقد و بررسی می شود
نشست نقد و بررسی کتاب مقدمه ای بر حکومت اسلامی شهید مطهری فردا در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار می شود.
به گزارش خبرنگار مهر، به همت گروه فلسفه سیاسی مجمع عالی حکمت اسلامی، نشست نقد و بررسی کتاب مقدمه ای بر حکومت اسلامی شهید مطهری فردا در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار می شود.
این نشست با سخنرانی حجت الاسلام نجف لکزایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی فردا ۲۶ تیرماه از ساعت ۱۹:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی واقع در قم، خیابان ۱۹ دی، کوچه ۱۰، فرعی اول سمت چپ برپا می شود.
هدایت شده از محسن جبارنژاد
✅ مصاحبه فرهنگ امروز با نجف لک زایی پیرامون رابطه تفسیر سیاسی قرآن و فقه سیاسی( بخش اول)
هدایت شده از محسن جبارنژاد
❇️برای شروع، در رابطه با امکان و چیستی گرایش تفسیر سیاسی و اینکه در میان متفکران جهان اسلام چه جایگاهی دارد توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ: واژۀ تفسیر به معنای پردهبرداری از مقاصد متن است؛ بر این اساس، منظور از تفسیر قرآن پردهبرداری از مقاصد قرآنی و تفسیر سیاسی قرآن به معنای پرده برداشتن از مقاصد سیاسی قرآن است که ممکن است در ظاهر الفاظ نبوده و با دلالت مطابقی قابل دریافت نباشد؛ ازاینجهت شاید بسیاری از آثاری که بهعنوان تفسیر قرآن یاد میشود تفسیر نباشد و توضیح و تشریح همان مطالبی باشند که در الفاظ قرآن به شکل مطابقی وجود دارد. در قران کریم هم آیات سیاسی هست و هم اینکه میتوان از الفاظ آن انتظار اهداف سیاسی را داشت؛ بنابراین قرآن کتاب دربردارندۀ اهداف سیاسی نیز هست.
میتوان گفت در جهان معاصر هم در ایران و هم در جهان اسلام توجه به مباحث اجتماعیات و سیاسیات قرآن افزایش یافت. البته در تفاسیر قدما نیز بحثهای سیاسی قرآن وجود دارد و با مراجعهای که به تفاسیر آنها میکنیم این مطلب خودش را نشان میدهد، اما در دورۀ معاصر مسلمانان متوجه شدند که نسبت به غرب دچار عقبماندگی شدهاند. پرسشی که پیش آمد این بود: چرا ما از قافلۀ تمدن و آنچه در مغربزمین در جریان است عقب ماندهایم؟ یکی از پاسخهای متفکران به این پرسش این بود که علت عقبماندگی ما عمل نکردن به آموزههای اسلام است؛ بنابراین مفهوم بازگشت را مطرح کردند.
نزد برخی از متفکران این بازگشت به خویشتن، بازگشت به قرآن هم بود؛ اینکه قرآن بهعنوان یک نقشۀ زندگی مورد مطالعه قرار گیرد که از سوی خدای متعال بهعنوان کتاب هدایت انسانها آمده است. در مضامین قرآنی مفاهیم عدالت، ظلم، استبداد، طاغوت، فضایل و رذایل آمده است. برای نمونه در قرآن کریم آمده: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛ در واقع این آیه پاسخی به چرایی عقبماندگی و پیشرفت است. مضمون این آیۀ شریفه این است که خداوند متعال سرنوشت هیچ قوم و گروهی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنها محتوای باطنی خود را تغییر دهند؛ به عبارتی، تغییرات ظاهری ریشه در تغییرات باطنی دارد، در نتیجه با تغییر افکار، اندیشهها و خواستههای انسان سرنوشت انسان نیز تغییر میکند.
برخی از متفکران نیز میخواستند با مراجعه به قرآن از مراجعه به منابع دیگر بینیاز شوند یا تصورشان این بود که اگر به قرآن مراجعه کنند دیگر نیازی به مراجعه به منابع دیگر مانند روایات نخواهند داشت، گروههای دیگری نیز بودند که تصور میکردند اگر به قرآن مراجعه کنند آن زمان میتوانند راحتتر با افکار خرافی و افکار ناصواب مبارزه کنند.