هدایت شده از محسن جبارنژاد
✅ مصاحبه فرهنگ امروز با نجف لک زایی پیرامون رابطه تفسیر سیاسی قرآن و فقه سیاسی( بخش اول)
هدایت شده از محسن جبارنژاد
❇️برای شروع، در رابطه با امکان و چیستی گرایش تفسیر سیاسی و اینکه در میان متفکران جهان اسلام چه جایگاهی دارد توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ: واژۀ تفسیر به معنای پردهبرداری از مقاصد متن است؛ بر این اساس، منظور از تفسیر قرآن پردهبرداری از مقاصد قرآنی و تفسیر سیاسی قرآن به معنای پرده برداشتن از مقاصد سیاسی قرآن است که ممکن است در ظاهر الفاظ نبوده و با دلالت مطابقی قابل دریافت نباشد؛ ازاینجهت شاید بسیاری از آثاری که بهعنوان تفسیر قرآن یاد میشود تفسیر نباشد و توضیح و تشریح همان مطالبی باشند که در الفاظ قرآن به شکل مطابقی وجود دارد. در قران کریم هم آیات سیاسی هست و هم اینکه میتوان از الفاظ آن انتظار اهداف سیاسی را داشت؛ بنابراین قرآن کتاب دربردارندۀ اهداف سیاسی نیز هست.
میتوان گفت در جهان معاصر هم در ایران و هم در جهان اسلام توجه به مباحث اجتماعیات و سیاسیات قرآن افزایش یافت. البته در تفاسیر قدما نیز بحثهای سیاسی قرآن وجود دارد و با مراجعهای که به تفاسیر آنها میکنیم این مطلب خودش را نشان میدهد، اما در دورۀ معاصر مسلمانان متوجه شدند که نسبت به غرب دچار عقبماندگی شدهاند. پرسشی که پیش آمد این بود: چرا ما از قافلۀ تمدن و آنچه در مغربزمین در جریان است عقب ماندهایم؟ یکی از پاسخهای متفکران به این پرسش این بود که علت عقبماندگی ما عمل نکردن به آموزههای اسلام است؛ بنابراین مفهوم بازگشت را مطرح کردند.
نزد برخی از متفکران این بازگشت به خویشتن، بازگشت به قرآن هم بود؛ اینکه قرآن بهعنوان یک نقشۀ زندگی مورد مطالعه قرار گیرد که از سوی خدای متعال بهعنوان کتاب هدایت انسانها آمده است. در مضامین قرآنی مفاهیم عدالت، ظلم، استبداد، طاغوت، فضایل و رذایل آمده است. برای نمونه در قرآن کریم آمده: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛ در واقع این آیه پاسخی به چرایی عقبماندگی و پیشرفت است. مضمون این آیۀ شریفه این است که خداوند متعال سرنوشت هیچ قوم و گروهی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آنها محتوای باطنی خود را تغییر دهند؛ به عبارتی، تغییرات ظاهری ریشه در تغییرات باطنی دارد، در نتیجه با تغییر افکار، اندیشهها و خواستههای انسان سرنوشت انسان نیز تغییر میکند.
برخی از متفکران نیز میخواستند با مراجعه به قرآن از مراجعه به منابع دیگر بینیاز شوند یا تصورشان این بود که اگر به قرآن مراجعه کنند دیگر نیازی به مراجعه به منابع دیگر مانند روایات نخواهند داشت، گروههای دیگری نیز بودند که تصور میکردند اگر به قرآن مراجعه کنند آن زمان میتوانند راحتتر با افکار خرافی و افکار ناصواب مبارزه کنند.
✅مهمترین انگیزههای تاریخی برای بازگشت به قرآن در این دوران چیست؟
پاسخ: شاید بتوان گفت قویترین انگیزه، پیشرفت و از بین بردن استکبار، استبداد و عقبماندگی بوده است؛ برای مثال در قرآن کریم داستان حضرت موسی (ع) و فرعون یک نمونه از مبارزۀ کامل از مبارزه با نظامهای استبدادی است، چراکه این داستان ویژگیهای یک حکومت استبدادی و دیکتاتوری را دارد. مبارزۀ حضرت موسی (ع) با فرعون در واقع دستور خداوند برای مبارزه با استبدادهای طاغوتی است؛ بنابراین انقلابیون که میخواستند با استبداد مبارزه کنند، میتوانستند از این آیات برای مبارزه با طاغوت الگو بگیرند.
برای مثال، در آثار امام خمینی (ره) و فرمایشات ایشان نمونههای فراوانی داریم که به همین داستان حضرت موسی (ع) و فرعون استناد میکند و میفرماید: بههرحال استبداد پهلوی که از استبداد فرعون شدیدتر نیست؛ همانطور که حضرت موسی (ع) مأمور به مبارزه با استبداد فرعونی شد ما نیز برای مبارزه با طاغوت به تأسی از حضرت موسی (ع) مبارزه کنیم.
در جهان شیعه، در میان آثار متفکران و بزرگانی همچون امام خمینی (ره)، شهید بهشتی، مهندس بازرگان و جلالالدین فارسی شاهد گرایش تفسیر سیاسی قرآن هستیم؛ برای نمونه، جلالالدین فارسی سورههای قرآن را بر اساس تاریخ نزول در سه جلد تحت عناوین «پیامبری و انقلاب»، «پیامبری و جهاد» و «پیامبری و حکومت» نامگذاری کرده است؛ و یا مرحوم بازرگان در آثار خود تلاش وسیعی انجام داد که با استفاده از قرآن بتواند مبارزه با استبداد و دفاع از آزادی را تئوریزه کند. در خارج از ایران نیز امام موسی صدر در لبنان مباحث تفسیری با رویکرد سیاسی داشت و یا شهید محمدباقر صدر نیز همینگونه بود.
✅ بعد از انقلاب آیا این نوع نگاه به قرآن ادامه یافت؟
پاسخ: بعد از انقلاب مباحث تفسیر سیاسی قرآن را به شکل مستقل داریم؛ برای مثال در کتاب «پیام قرآن» در جلد دهم به مباحث «حکومت در قرآن» آیتالله مکارم شیرازی پرداختهاند و یا «تفسیر راهنما» که آیتالله هاشمی رفسنجانی قبل از انقلاب در زندان شروع کرده بودند و هدفشان تهیه کلید در قرآن بود (به این معنا که هرکسی در قرآن کریم به دنبال هر بحثی ازجمله مباحث سیاسی است بهراحتی بتواند به این مباحث دسترسی پیدا کند).
همچنین مباحث تفسیری شهید مطهری نیز جزو مباحث تفسیر سیاسی قرآن قرار میگیرد. میتوان گفت حتی گروههای انقلابی قبل از انقلاب نیز تفاسیر سیاسی ارائه دادهاند، سازمان مجاهدین خلق و گروههایی مانند آن نیز اقدام به ارائۀ تفاسیر سیاسی قرآن میکردند.
بنابراین در طیفهای مختلف از علمای حوزه و بزرگان و مراجع گرفته تا جوانهایی که تنها قصدشان بهرهبرداری مبارزاتی از قرآن بود (طیفهای مختلفی بامبنا یا بیمبنا، باروش یا بیروش، بهصورت ضابطهمند یا بیضابطه) ممکن است به قرآن مراجع کنند و برداشتهای سیاسی از قرآن داشته باشند. همچنین در اوایل قرن بیستم نیز شخصیتهایی مانند شریعت سنگلجی، خالصیزاده و یا پدر مرحوم دکتر علی شریعتی (محمدتقی شریعتی) برداشتهای سیاسی از قرآن داشتهاند. همچنین شخص دکتر شریعتی از آیات قرآن استفادۀ سیاسی کرده، اما بهصورت خیلی کم. ایشان به ماجرای هابیل و قابیل اشاره و از آن برداشت سیاسی میکند و میخواهد از تاریخ اسلام بهره ببرد تا اینکه از قرآن استفاده کند.
4_5884016525920175370
1.68M
✅ مشروح کرسی نظریه پردازی نظریه آیینگی وحی با حضور:
داود فیرحی
نجف لک زایی
منصور میراحمدی
سید صادق حقیقت
احمدرضا یزدانی مقدم
محمد حسن قدردان قراملکی
شریف لک زایی
سید علی میرموسوی
محمد کاظم شاکر
♻️ پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
روزنامه فرهیختگان ۳۱ تیرماه ۱۳۹۸
هدایت شده از شریف لک زایی
💠در سومین جلسه از سلسله جلسات «نقد ایدههای فلسفه سیاسی» مطرح شد
✅بدون متن مقدس فلسفه سیاسی ممکن نیست
✳️سومین جلسه از سلسله جلسات «نقد ایدههای فلسفه سیاسی» با موضوع «جایگاه وحی در فلسفه سیاسی» در «پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی» برگزار شد
💠نویسنده : محسن جبارنژاد پژوهشگر علوم سیاسی
☸️در این نشست دکتر احمدرضا یزدانیمقدم (عضو هیاتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی)، صاحب ایده «جایگاه وحی در فلسفه سیاسی» و مولف کتابی با همین عنوان، به دفاع از ایده خود پرداخت. اساتید آقایان محمدحسن قدردانقراملکی (عضو هیاتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی)، سیدعلی میرموسوی (عضو هیاتعلمی دانشگاه مفید)، منصور میراحمدی (عضو هیاتعلمی دانشگاه شهیدبهشتی)، نجف لکزایی (رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) و محمدکاظم شاکر (عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی) به نقد ایده پرداختند.
🔵سیدصادق حقیقت (عضو هیاتعلمی دانشگاه مفید) و داود فیرحی (عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران) نیز بهعنوان داور این کرسی حضور داشتند. سلسله جلسات «نقد ایدههای علمی در حوزه اندیشه سیاسی» با همکاری «پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی»، «مرکز همکاریهای بینالمللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» و روزنامه «فرهیختگان» برگزار میشود.
✳️شریف لکزایی :
کرسی نظریهپردازی «آینگی وحی الهی» نظریهای در باب وحی نبوت، حکومت و قانون در سنت فلسفی سیاسی اسلامی را برگزار میکنیم. آقای دکتر یزدانیمقدم که صاحب این نظریه هستند کتابی هم در زمینه جایگاه وحی در فلسفه سیاسی اسلامی دارند. افزون بر این مقالات متعددی در این زمینه از ایشان منتشر شده است. از آقای دکتر یزدانیمقدم تقاضا میکنم که امهات این نظریه آینگی وحی الهی را بیان بفرمایند و بعد انشاءالله در خدمت اساتید هستیم که نقدها را بشنویم.
یزدانیمقدم:
ممکن است گفته شود که «نظریهپردازی در وحی»، «نظریههای وحی» و «ماهیت وحی» مربوط به «فلسفه محض» یا «الهیات»، «کلام» و «فلسفه دین» است و چه ربطی به فلسفه سیاسی دارد. در نگاه اول هم بهنظر میرسد این بحث مربوط به حوزههای دانشی دیگر باشد تا حوزه دانشی فلسفه سیاسی.
❇️عزیزان توجه دارند که فارابی هم -که او را موسس فلسفه سیاسی یا موسس فلسفه در اسلام معرفی کردهاند- این موضوع را در آثار «فلسفه سیاسی» خود معرفی کرده است و نه در آثار «فلسفه محض»، «فلسفه نظری» یا الهیات. بنا به تعریف فارابی، ما در «فلسفه سیاسی» از «موجودات سیاسی» پژوهش میکنیم. دین، وحی، نبوت و... دارای ابعاد سیاسی-اجتماعی هستند. دستکم از این نظر لازم است که ما از وحی و نبوت و دین در فلسفه سیاسی پژوهش کنیم. اگر درون دیسیپلین فلسفه سیاسی قرار داریم لازم است تکلیف خود را با وحی، نبوت و دین روشن کنیم، زیرا اینها ادعای یکسان و نزدیک بههم دارند. فلسفه سیاسی برای خود نظم سیاسی-اجتماعی در پی دارد و وحی و نبوت و دین هم یک نظم سیاسی-اجتماعی دارد. فیلسوف سیاسی باید پاسخ دهد که نسبت این دو نظم سیاسی-اجتماعی و این دو گفتمان چیست. از اینجا لازم میشود فیلسوف سیاسی به بحث و بررسی و پژوهش درباره حقیقت وحی، نبوت و دین بپردازد. بر همین پایه است که اشتراوس از یک بحران دوجانبه میان دین و فلسفه سیاسی سخن میگوید زیرا اگر وحی، نبوت و دین در کار است و از حقیقتی بهرهمند است پس فلسفه سیاسی چهکاره است و اگر فلسفه سیاسی از یک حقیقتی برخوردار است پس وحی، نبوت و دین چهکاره است؟
همین پرسش و عدمپاسخگویی به این پرسش را اشتراوس موجب بحران در «فلسفه سیاسی مدرن» و درنتیجه «بحران در مدرنیته» و بحران «مشروعیت در فلسفه سیاسی» معرفی میکند. بنابراین ما باید در فلسفه سیاسی تکلیف خود با وحی را روشن کنیم. وحی چیست؟ وحی چگونه است؟ نسبت وحی با عقل و فلسفه کدام است؟ نسبت میان آوردههای وحیانی و دستاوردهای فلسفه سیاسی چیست؟ آثار فارابی بهعنوان بنیانگذار فلسفه سیاسی در تاریخ و تمدن اسلامی نشان میدهد او بهطور جدی و عمیق دچار دغدغه درباره وحی و نبوت و دین است و در تمام آثار پنجگانه فلسفه سیاسی خود و برخی آثار مرتبط به آن میپردازد و نظریههای متنوع و متعددی درباره وحی و نبوت و دین ارائه میکنند.
⬛️ادامه گزارش تفصیلی را از لینک زیر دریافت کتید
http://yon.ir/VQyXI
#پژوهشکده_علوم_واندیشه_سیاسی
#فلسفه_سیاسی
#یزدانی_مقدم
#شریف_لک_زایی
#نجف_اک_زایی
#جایگاه_وحی
https://eitaa.com/isca24/4827