هدایت شده از پاتولوژی فرهنگی
memari jensi.pdf
7.54M
📚 کتابچه PDF
معماری مکتب انقلاب جنسیتی در جهان پورنوتوپیا
گردآوردنده: محمدجواد خواجهوند
تولید شده در کانال
🔬 پاتولوژی فرهنگی
@CuPathology
هدایت شده از پاتولوژی فرهنگی
هفت صفحه جدید به کتابچه «معماری مکتب انقلاب جنسی در جهان پورنوتوپیا» اضافه شده است.
23.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با مواضع قبلی من در خصوص علی علیزاده آشنا هستید. [ خلاصهی آن این است که به او خوشبین نیستم ]
لکن شب گذشته گفتگویی سه ساعته با میلاد گودرزی در خصوص فساد انجام داد که بسیار فوق العاده بود. نگاه میلاد گودرزی در خصوص مبارزه با فسادهای ساختاری بسیار بروز و دقیق است. توصیه میکنم برنامه را کامل در یوتیوب مشاهده کنید.
اگر حوصله نداشتید این ده دقیقهی طلایی را از دست ندهید.
🔬 | کانال پاتولوژی فرهنگی
@CuPathology
پاتولوژی فرهنگی
در آستانهی سفر بیمار شدهام و به ناچار تن به درمانگاه و قرص و آمپول و سرم دادهام. هنگامی که پزشک سرم و آمپول تجویز نمود دوست داشتم بگویم میشود تنها داروی خوراکی استفاده کنم و از سوزن پرهیز شود؟!
در این صورت پاسخ پزشک این میبود که با اینکار روند درمانتان را به تاخیر میاندازید! واقع امر هم همین است. پزشک با کسی تعارف ندارد، فرایند منطقی درمان باید طی بشود تا سلامت جسم حاصل شود. در غیر این صورت یا درمان حاصل نخواهد شد یا تاخیر در آن خود بیمار را اذیت خواهد کرد.
بنابراین در نهایت تیغ جراحی با سوزن آمپول و سرم به بیمار کمک خواهد کرد و باید درد مقطعی آن را هم تحمل نمود ..
اکنون که برایتان مینویسم زیر سرم قرار دارم و به عنوان یک مرض شناس فرهنگی و اجتماعی لاجرم به تجویز پزشک تن دادهام. آن پزشک سالها برای تشخیص امراض جسمی درس خوانده است و بدن را بهتر من میشناسد. آن پزشک شاید امراض جسمی را خوب بشناسد اما دلیل نمیشود که امراض روحی و روانی که تاثیرات مخرب فرهنگی و اجتماعی دارند را هم خوب بشناسد.
کما اینکه از حیث حجاب مرخص بود و علم این را نداشت که تشخیص بدهد ویروس بد حجابی چگونه اخلاق جامعه را فاسد خواهد کرد.
دراز کشیده بودم و منتظر بودم که تزریقاتچی بیاید و سرم و آمپول را بزند. در این حین خانوادهای هم برای تزریق آمپول آمدند که همراه آنها پسر نوجوان ده ، دوازده سالهای هم آمده بود که با صدای بلند موسیقی شکست عشقی به زبان کردی گذاشته بود و مادرش چند بار تذکر داد که موسیقی را کم کند که در این هنگامه تزریقاتچی گفت بذار گوش بدهد. جوان است و دوست دارد.
آن تزریقات چی که حقا تبحر زیادی هم در تزریق داشت و آمپول و سرممان را بدون درد تزریق کرد، در انجام این کار تخصص داشت و مثل فرفره آمپول و سرم تزریق میکرد اما در اینکه یک موسیقی مخرب و آلوده میتواند چه تاثیر منفی بر روح و روان بگذارد هیچ تخصصی نداشت.
القصه؛ در جهان عموما و در ایران خصوصا به پزشکان و پرستاران و جراحان حقوقهای آنچنانی میدهند که امراض جسمی بیماران را درمان کنند؛ لکن کسی مرض شناس فرهنگی و اجتماعی را چندان به حساب نمیآورد و براب تخصص آنها ارزش و ساز و کاری قائل نیست.
همانگونه که انبیا بابت هدایت انسانها هیچگاه اجر و مزدی طلب نکردند ما نیز به عنوان طبیبان و مرض شناسان اجتماعی بابت کارمان از کسی اجری طلب نمیکنیم.
لکن بی توجهی و عدم اعتنای جامعه و مسئولان به طبیبان فرهنگی و اجتماعی نیز همان آفتی است که جامعهی امروز ما و در نگاه کلانتر، جامعه جهانی را در لایههایی عظیمتر به بحران آلودگیهای ویروسی و ... رسانده است و درمان و تشخیص آن برای اندک کسانی حائز اهمیت است.
هنگامی که آحاد جامعه و مسئولان در برابر فریادهای دلسوزانه و تجویزهای دردناک آسیبشناسان و طبیبان اجتماعی مقاومت و قهر نکردند و آن را حمل بر دشمنی و تشویش اذهان عمومی تلقی نکردند میتوان به بهبود پیکر بیمار جامعه امیدوار تر از امروز بود ...
مانند امروز ما که از تزویز دردناک طبیب نه ناراحت شدیم نه با او قهر کردیم.
منت بگذارید حمد شفایی قرائت کنید که زودتر سرپا شویم که کلی کار داریم ...