eitaa logo
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
83 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1هزار ویدیو
22 فایل
اَنتَ‌أَخٖی؛ لٰكِّني‌سَعيٖدَة لِأنَڪ‌َمُدافِع‌عَن‌ْضَريٖحِ‌أُختِ‌أبَوالفَضلْ[‌؏]♥️ #اخوے‌احمد #احمد_محمد_مشلب♡ ۞نـ ـ ـ ۅالقلـم↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/N_VALGHALAM ۞دࢪمسیࢪبھشټ↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/DAR_MASIR_BEHESHT
مشاهده در ایتا
دانلود
Haj Meysam MotieeDoaNodbeh990921.mp3
زمان: حجم: 44.91M
🔺با نوای: حاج میثم مطیعی 🕌 حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) ✨♥️الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج♥️✨
❣ جمعه یعنی در سرت فکر نگارت آمده جمعه یعنی وقت ناب انتظارت آمده جمعه یعنی لحظه ای را با خیالش سر کنی جمعه یعنی با غم و فکر و صالش سر کنی جمعه یعنی نام اوباشد فقط روی لبت جمعه یعنی عشق اوباشد فرایند تبت جمعه یعنی حسرتت تنها نگاه روی او جمعه یعنی ارزوی مجعدگیسوی او جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر می کشد جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد جمعه یعنی روشن از رویش بگردداین جهان جمعه یعنی انتطار مهدی صاحب الزمان 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🍃🥀🍃
🦋خجالتـــــ میڪشم آقا بگویم یارتان هستم ڪه میدانی و میدانم فقط سربارتان هستم و با این بی وفایی ها و این توبه شڪستن ها حلالم ڪن ڪه عمری موجبـــــ آزارتان هستم یاصاحبـــــ الزمان ادرڪنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210523-WA0037.mp3
زمان: حجم: 6.2M
یا بن الحسن بگو کجایی خسته شدم از این جدایی 😭😭
🍃💚🍃 ❤️ در شهر نشانه ایے ز تبلیغ تو نیست ای عشق ستاد انتخاباتت ڪو ...؟! ای کاش که انتخابمان مهدی بود هر پرسش و هر جوابمان مهدی بود ما طالب غیریم و از این بدبختیم ای کاش که رای نابمان مهدی بود ✋ 🕊اللهم عجل لولیک الفرج🕊
زمان: حجم: 104.3K
ڪجایی‌آقــــــ♡ــــــا
آرتاااااااا جااانم😍 به جون خودت که برام عزیزی اگر نمره ندی بهم نمی‌زارم بیای تو خونه 😂😂عزیز دلم حرص نخور پیر میشی من بی زن میشم 😆 😡آررررتا انقدر من و اذیت نکن خودت دیشب نزاشتی درس بخونم حالا هم باید بهم نمره بدی .... بددده نمیدم بده نمیدم بده آرتا یک دفعه جدی شد با اخم گفت : پری خودت که میدونی چقدر من روی نمره دادن حساسم پس اصرار نکن اگر نمره میخوای درس بخون تا امتحان های بعدی نمرت را بدم پریماه با دیدن اخم همسرش فهمید که دیگه نباید اصرار کنه پس آروم گفت باشه ☹️ آرتا که فهمیده بود همسرش ناراحت هست با لحن بامزه ای گفت: یعنی دیگه پیشم نمی خوابی ؟☹️😢 پریماه که قیافه ی کج شده ی همسرش را دید زد زیر خنده 😂😅 آرتا با هر بار خندیدن پریماه بیشتر عاشقش می شد با یه دستش کمر پریماه را گرفت و با دست دیگرش گونه ی او را نوازش کرد پریماه هنوز بعد از یک سال با این رفتار های آرتا خجالت می کشید گونه هاش از نزدیکی زیاد سرخ شده بود آرتا که خجالتش را دید لبخند خبیثی زد و گفت : من هنوز کاری نکردم که تو خجالت می کشی آرتاااااا 😠 جان آرتا ... نفس آرتا. ... زندگی آرتا. ..😘😍 پریماه با عشق به همسرش نگاه کرد و گفت : ..... دوست داری ادامه اش را بخونی ؟ این که نگرانی نداره بفرما داخل و بهترین و متفاوت ترین رمان دنیا را بخون 🙃😇 ✨✨✨✨✨ @tobekh ✨✨✨✨✨
خاتون خاتون خاتوووون داشت همین طوری به جلو می رفت شیشه های شکسته کنار پله ی خانه اش به چشم میخوردند هر چه نزدیک تر می شد رد خون هم بیشتر می شد................... میخوای ادمشو بخونی بیا بقیش تو لینک زیره👇🏻👇🏻 @tobekh
دختره تنها است هیچ کسو نداره 😭 فقط یه خدمتکار داره که اونم که ........ برای خوندن داستان جذاب زندگی این دختر بیا روی لینک زیر کلیک کن 👇🏻👇🏻 تازه شروع شده😌 @tobekh