eitaa logo
﴿شھیداحمدمحمدمشلب﴾
83 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1هزار ویدیو
22 فایل
اَنتَ‌أَخٖی؛ لٰكِّني‌سَعيٖدَة لِأنَڪ‌َمُدافِع‌عَن‌ْضَريٖحِ‌أُختِ‌أبَوالفَضلْ[‌؏]♥️ #اخوے‌احمد #احمد_محمد_مشلب♡ ۞نـ ـ ـ ۅالقلـم↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/N_VALGHALAM ۞دࢪمسیࢪبھشټ↓ 『 ʝoiη↓ ↳•❥|https://eitaa.com/DAR_MASIR_BEHESHT
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🌲❤️🌲 🌲 ❤️ _لبنانی_من پارت_1 سلام داداشی 😍😢 بالاخره آمدم پیشت اما اینبار با .... ___ ~آیه مادر بلند شو وقته اذونه دخترم آیه دخترم بلند شو مادر +مامان برو بیدار میشم خودم با بسته شدن در اتاق پتو را کشیدم کنار اشک توی چشمام جمع شده بود من ... من مزار داداش احمد را دیدم ...لمسش کردم😭.... وای خدای من یعنی میشه یک روز واقعی دستام روی عکسش کشیده بشه؟ .... یعنی میشه؟ بلند شدم و وضو گرفتم نگاه ساعت کردم اذون تموم شده بود **** بعد از خوندن دعای عهد به تختم تکیه دادم کمرم درد گرفت بالشت پشمیم را پشتم گذاشتم هر چی فکر میکنم یادم نمیاد اون مرد داخل خواب من کی بود؟ قیافش را ندیدم ای کاش مامان دیر تر بلندم کرده بود اوووف😤 شاید محمد باشه شایدم طاها چمیدونم " ولی هر کی بود خوشحال بودم از کنارش بودن نگاه ساعت کردم 6:00 را نشون می داد جانمازم را جمع کردم و داخل کشوی کنار تخت گذاشتم چشمام به قاب عکس صورتی رنگم افتاد برش داشتم نگاه خانواده 6نفرمون کردم شادی که کنار این خانواده دارم را با هیچی عوض نمیکنم ^^^^^ با صدای داد طاها هراسون رفتم بیرون از پله ها رفتم پایین که دیدم طهورا یه پوست تخم مرغ دستش هس موهای طاها هم پره زرده تخم مرغه حالا من و میگی از خنده دل درد گرفته بودم محمد هم دست کمی از من نداشتن بعد از به دعوای حسابی بالاخره سر منه بدبخت منت گذاشتن و لباسم را ول کردن طهورا از اون بر میکشید طاها از این بر میکشید با جیغی که زدم هر دوتاشون شیش متر پریدن هوا +ای بابا روانیم کردید انگار سگ و گربه پریدن بهم لباسم را نابود کردید اهه ............ با عصبانیت رفتم آشپزخونه به مامان و باباسلام کردم و نشستم سر میز اول محمد نشست بعد طاها بعد طهورا مامان و بابا به دعوا های ما عادت داشتن بخاطر همین بیرون هم نیومدن ببینن چی شده اول نگام رفت تو محمد که کنارم نشسته بود محمد 16سالش بود و بچه ی اول قیافش کپ بابا بود انگار سیبی که از وسط نصفش کردی پوستش سبزه بود با موهای مدل دار مشکی ابرو و مژه هاش پر بودن چشماش طوسی بود رنگش فقط با چشم های بابا فرق میکرد چشم های بابا مشکی بودن و جذبه ی خاصی داشتن محمد عاشق نیروی انتظامی بود و به برادر شهیدش قول داده بود سرباز امام زمان عج بشه (همون 《نوپو》خودمون) طاها و طهورا دو قلو بودن و 14ساله این دو نفر نصف علاقه هاشون یکی بود مخصوصا هدفشون طاها و طهورا دکترا را خیلی دوست داشتن و میخواستن مثل مامان پزشک قلب و عروق بشن ان شالله به اروزهاشون برسن قیافه این دو نفر کپ خاله زهره بودن پوست هر دو سفید بود و چشم هاشون سبز موهای طهورا قهوه ای بود موهای طاها مشکی و همین باعث میشد از هم جدا بشن و البته جنسیتشون نگاهم با مامان افتاد که بلند شد چای بریزه مامانم دکتر بود دکتر قلب و عروق قیافش خیلی ناز بود قیافه مامان شبیه خودم بود فقط رنگ موهامون فرق میکرد البته مال مامان رنگه موهاش گفته باشم😅 صورت مامانم سفید بود با چشم های آبی لباش قلوه ای و دماغش فابریک😂😂 شوخی کردم صورت مامان سفید بود با چشم های طوسی یعنی چشم های هممون طوسی بود الی بابا خواستم یکم شوخی کنم بخندیم😂 گفتم اول صبحی یه زد حال بزنم حال همتون خوب بشه همه ی حرف هایی که در مورد قیافه زدم فقط شوخی بود قیافه هممون روی مامان رفته الی محمد ههمون صورتمون سفید با چشم های طوسی فقط محمد و بابا صورتشون سبزه بود با چشم های مشکی خلاصه که خیلی دوسشون دارم راستی نگفتم من 15سالم هست 😉 با حرف بابا حواسم را جمع کردم ادامه دارد 😇😇😇😇😇😇😇😇
یه‌جا‌خوندم... نوشته‌بود‌تا‌خدا‌برات‌شهادت‌ننویسه آرزوش‌نمیکنی💔🙃
دو شنبه ۳۱ خرداد۱۴۰۰ مھمان امروز کانال مون☺️ شهید دفاع مقدس؛عارف زاهد؛دکتر؛سرباز فداکار اسلام؛نماینده مجلس؛نماینده ی امام در شورای عالی دفاع وفرمانده ستاد جنگ های نامنظم......... ✨شهید مصطفی چمران✨ نظر حضرت آقا در رابطه با شهید چمران‌‌⇩⇩⇩ 🔴امام خامنه ای: شهید چمران،هم علم است، هم ایمان؛هم سنت هست،هم تجدد؛هم نظر هست، هم عمل؛هم عشق هست،هم عقل.
مصطفی چمران: نامه: ✍ در ۱۳۱۰ش در قم به دنیا آمد و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران ساکن شد. 🔹دوره دبستان را در دبستان انتصاریه گذراند و در دبیرستان دارالفنون و البرز دوره متوسطه را به پایان رساند. طی تحصیل از شاگردان ممتاز به شمار می‌آمد. ✍از پانزده سالگی در جلسات دینی، از جمله درس تفسیر قرآن آیت الله طالقانی در مسجد هدایت شرکت کرد. 🔸وی در ۱۳۳۲ش در رشته الکترو مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. 🖊 چمران پس از فارغ التحصیلی، در ۱۳۳۷ش بورسیه تحصیلی شاگردان ممتاز برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. 🔸 درجه کارشناسی ارشد مهندسی برق را از دانشگاه تگزاس گرفت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه برکلی رفت. 🔹دوره دکتری در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما را با درجه ممتاز به پایان رساند. 👌در طی تحصیل به مبارزه سیاسی اعتقادی خود ادامه داد و به سبب این فعالیت ها بورس تحصیلی‌اش قطع شد. 🔸در اوایل دهه ۴۰، چمران به همراه دانشجویان ایرانی و نیز دانشجویان مسلمان سایر کشورهای اسلامی، «انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا» را پایه‌گذاری کرد که به یکی از فعال‌ترین سازمان‌های اسلامی در آمریکا تبدیل شد. 🇮🇷 پس از قیام ۱۵ خرداد، چمران و دیگر دوستانش در خارج از کشور، مبارزه مسلحانه را راه حل مناسبی برای مبارزه با حکومت شاه دانستند و تصمیم گرفتند با تشکیل پایگاهی در کشورهای عربی (الجزایر و مصر)، گروهی از اعضا را برای آموزش مبارزه مسلحانه به این کشورها اعزام کنند. 📎 برنامه‌های آموزشی در مصر تا ۱۳۴۵ش ادامه یافت ولی به دلیل جنگِ تبلیغاتی مصر علیه تمامیت ارضی ایران، روابط «سماع» با دولت مصر تیره شد و ستاد عملیات به لبنان منتقل گشت. استقرار در لبنان نیز طولی نکشید، زیرا جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل، اوضاع لبنان را آشفته کرد و تیرگی روابط ایران و لبنان در ۱۳۴۶ به قطع رابطه دو کشور انجامید،که مجبور به ترک این کشور شدند. 👈در اواخر سال ۱۳۴۹ بار دیگر برای ادامه مبارزه سیاسی و به دعوت امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، راهی لبنان شد و در جنوب آن اقامت گزید و از همان جا با فلسطینی ها در ارتباط بود و آموزش های جنگهای نامنظم را نیز یاد گرفت و آموزش داد. 🔸با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷، به ایران بازگشت. نخستین اقدام او راه‌اندازی اولین دوره آموزش سپاه پاسداران بود که خود تربیت اعضا را به عهده گرفت. ✍به پیشنهاد شورای انقلاب و به فرمان امام خمینی در آبان ۱۳۵۸ به وزارت دفاع منصوب شد. 👌دکتر چمران، در نخستین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی، با بیش از یک میلیون رأی به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد. 📌با شروع جنگ برای ساماندهی نیروهای مردمی در برابر حملات عراق راهی اهواز شد و اولین حمله چریکی را به تانکهای دشمن، که اهواز را محاصره کرده بودند، آغاز کرد. 🔹 یکی از اقدامات مهم وی، تشکیل ستاد جنگهای نامنظم در اهواز بود تا در جبهه‌های غرب خط دفاعی به وجود آورد. 🥀شهادت: دکتر چمران در اردیبهشت ۱۳۶۰ در آزادسازی سوسنگرد و تپه‌های الله اکبر شرکت داشت. 👌پس از فتح ارتفاعات الله اکبر، دکتر چمران طرح تسخیر دِهْلاویه را به کمک رزمندگان ستاد جنگهای نامنظم به مرحله اجرا درآورد و در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ش براثر اصابت ترکش خمپاره دشمن در جبهه سوسنگرد ـ دهلاویه به شهادت رسید و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
✍شهید دکتر چمران میگفت: توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود ...سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛ اون شب رخت و خواب آزارم می داد! و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد ... رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم ... 🌷اما روحم شفا پیدا کرد🌷 چه مریضی لذت بخشی ... ✨سالروز شهادت شهید چمران✨
⭕️شهید چمران: 🔸من نمی‌گویم ولی فقیه معصوم است، اما ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد میکنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی‌دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد. 🔴امام خامنه ای: شهید چمران،هم علم است، هم ایمان؛هم سنت هست،هم تجدد؛هم نظر هست، هم عمل؛هم عشق هست،هم عقل. 🌹گرامی باد ۳۱ خرداد سالروزشهادت عارف زاهد دکتر چمران
⭕️ به شوخی به یکی از دوستانم گفتم: من ۲۲ ساعت متوالی خوابیده ام! گفت: بدون غذا؟ همین سخن را به دوست دیگرم گفتم: گفت: بدون نماز؟ و این گونه خدای هرکس را شناختم! چمران
از شهید مصطفی چمران می توان به عنوان یکی از موفق‌ترین افراد تاریخ ایران یاد کرد ؛ ✅ کسی که رتبه 15 کنکور سراسری را آورد، از بهترین دانشگاه‌های کالیفرنیا و تگزاس دعوت نامه گرفت و حتی سازمان ناسا هم آرزوی داشتن او را داشت. ✅ دکتر چمران کاندیدای جایزه نوبل شده بود، اما چون در راه اسلام نبود، این جایزه به او داده نشد و او هم به خدمت در راه اسلام پرداخت. زندگی نامه شهید چمران مملوء از پستی بلندی‌هایی است که هر یک از آن‌ها درسی است و اگر آن‌ها را یاد بگیریم، می توانیم به موفقیت های بسیار مهم و بزرگی مثل خود او برسیم.
شهید دکتر مصطفی چمران چِ مثلِ چمران "اگر امام زمان غیبت کرده است، این غیبتِ ماست نه غیبتِ او... این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم، این ما هستیم که آمادگی نداریم..."
✅ارتباط با خدا👇 خدايا! تو مرا اشک کردي که در چشم بجوشم. تو مرا آه کردي که از سينه و دردمندان به آسمان صعود کنم. تو مرا فرياد کردي که کلمه حق را هر چه رساتر برابر اعلام نمايم. خدايا! 👈تو پوچي لذات زودگذر را عيان نمودي، تو ناپايداري روزگار را نشان دادي. لذت مبارزه را چشاندي. ارزش شهادت را آموختي.👉 ✅بچه زرنگ👇 مصطفی مُخ بود. استاد آمریکایی مصطفی حیرت کرده بود از این بشر. نمره 21 داده بود به او. مصطفی با ممتازترین درجه، و فیزیک پلاسمایش را گرفت و از آمریکا بیرون آمد. دیدی؟! آمریکا نماند‼️ ✅یلِ مبارز👇 پس از قیام خونین 15 خرداد سال 1342 به همراه بعضی از دوستان مؤمن و هم‌فکر، رهسپار مصر می‌‌شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر،‌ سخت‌‌ترین دوره‌‌های چریکی و را می‌‌آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می ‌شود و فوراً مسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده او گذارده می‌‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا