eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.4هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
برای اینکه یه جوری خودمونُ بین شهدا جا کنیم، بینِ بنده‌های خوب خدا جا کنیم، فقط کافیه یه چیز داشته باشیم:اخلاص! اخلاص یعنی مهم نیست بقیه بفهمن یا نه؛ مهم خداست که در هر شرایطی می‌بینه! برای رضایِ خدا، همه چی ردیفه :)
🌱«میانبر رسیدن به خدا نیت است کار خاصی لازم نیست بکنیم. کافی‌است کارهای روزمره‌مان را به خاطر خدا انجام دهیم ،اگر تو این کار زرنگ باشید شک نکنید شهید بعدی شمایید...»
✍مومن‌اگروابستگی‌داشته‌باشد نمیتواندقیام‌کند؛ وعصرِماعصرقیام‌است.. _ ...🌷🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا صاحب الزمان الغوث الامان 😭💔 منو ببخش ب خاطر تموم نداشتن هایت تو زندگیم ........
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿°• ● ای قله حق خواهی یافاطمة الزهرا 🎙حاج مهدی رسولی
جبهه فقط جنگ نبود! زندگی جریان داشت به معنای واقعی ... یکی آب می آورد،یکی ظرف میشست یکی......🍂 عاقبتمون شهدایی🌤✋🏻
شهیدبهشتی: شهادت‌در،راه‌آرمان‌الهے، معشوق‌ماست!♥️ آیاشنیده‌اےعاشقی را ازمعشوق‌بترسانند؟!
خدایا‌ مرا بسوزان استخوان‌هایم‌ را خرد ڪن خاڪسترم را به باد بسپار ولے لحظه‌ای مرا از خود وامسپار..
امروز برا امام زمانت چیکار کردی؟
مهدی‌درمیان‌آنان‌تردد‌میکند ،
دربازار‌های‌آنان‌راه‌میرود ،
روی‌فرش‌های‌آنان‌قدم‌میگذارد . . 
اما‌آنها‌اورا‌نمیشناسند!
[امام‌صادق‌علیـه‌السـلام]
°•🌱 •بعدِ شهادت‌ اومد توی خوابم گفت‌ : اگه می‌خوایید بچه‌هاتون‌ مثل‌ من‌ بشن‌ بهشون‌ تاکید‌ کنید، ″نمازاول‌وقت‌ و زیارت‌عاشورا″ هر شب شون ترک‌ نشه! دعا الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 شهید حمزه علی یاسین، دهه هفتادی بود و بزرگ شده کانادا، در دل فرهنگ غرب؛ اما پرواز را نمی توان از مرغ باغ ملکوت دریغ کرد! ◇ شهید حمزه علی یاسین، رزمنده ۲۰ ساله حزب الله لبنان و برادرزاده همسر سیدحسن نصرالله بود که در سوم مرداد ۹۳، در دفاع از حرم عمه امام زمان(عج) در سوریه به شهادت رسید. ◇ مادرش ابتدا مخالف حضورش در جبهه بود، به همین خاطر بعد از شهادتش، فرماندهان حزب‌الله نمی دانستند چطور خبر شهادت پسر را به مادر برسانند. ◇ وقتی درِ خانه شهید رسیدند، در کمال تعجب دیدند بر دیوارهای خانه پارچه مشکی نصب شده،‌ در حالی که هنوز آن خبر مهم اعلام نشده بود! در زدند و مادر حمزه در خانه را باز کرد، نوع تعارف او نشان داد انگار از همه چیز با خبر است. ◇ تعجب فرماندهان زیاد طول نکشید، مادر شهید بعد از پذیرایی از میهمانان، با آرامش تمام گفت: دیشب در رویای صادقانه‌ای دیدم که وجود نازنین پنج تن آل عبا وارد منزلم شدند و درست همین جایی که شما نشسته‌اید، نشستند و به من بشارت دادند و گفتند فرزندت در راه ما اهل بیت(ع) به شهادت رسیده و امروز خبرش خواهد رسید⁦⁦⁦⁦.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ابراهیم می گفت: در زندگی آدمی موفق تر است که در برابر عصبانیت دیگران باشد و کار بی منطق انجام ندهد‌.
🌱کوتاه ولی دلنشین.. هیچکس پشت آدم نیست فقط خدا هست که پشت شما می‌ایستد. ''شهید علی خلیلی'' 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
گفت بہ خانم ها بگو همانند چترۍ است ڪہ انسان را در برابر بارانۍ از گناه حفظ مۍڪند. "
شهید مرتضی عطایی روایت می‌کند: یک بار در ماشین نشسته بودیم و من داشتم از سید ابراهیم (نام جهادی شهید مصطفی صدرزاده) فیلم می‌گرفتم. آنجا به هم قول دادیم هر کدام از ما که زودتر شهید شد، نه تنها آن دیگری را شفاعت کند، بلکه به قول سید ابراهیم: «برود پای امام حسین (ع) بست بنشیند، تا امضای شهادت آن یکی را هم بگیرد. هرکس این کار را نکرد شهید پستی است!» من خندیدم و گفتم: «ولی تو زودتر از من می‌پری.» یک‌دفعه سیدابراهیم گفت: «ما به هم قول شرف دادیم.» سرانجام سید ابراهیم گوی سبقت را از مرتضی عطایی ربود و زودتر شهید شد .. شادی روحشان صلوات💞
سلام همراهان گرامی 😊 اومدم حرم دعا گوی شما هستم
چایی بابا رضا 😊
رواق حضرت معصومه (س)
🌷.... دیگر پابند زمین نبود. انگار توی آسمان سیر می‌کرد. مثل بچه‌ها که به خواسته‌های‌شان می‌رسند، ذوق‌زده بود. تنها دغدغه‌اش مخالفت خواهرش بود. هرچه می‌گفتیم، راضی نمی‌شد. می‌گفت: نمی‌ذارم بره. من طاقت ندارم. کجا می‌خواد بره؟! تصمیم گرفتیم استخاره بگیریم. همه جمع بودیم. قرآن را که باز کردیم، سوره آل‌عمران آمد. آیه «ولا تحسبن الذین قتلوا...» اکرم نگاهی به آیه کرد و رو به امیر گفت: این که می‌گه تو می‌ری شهید می‌شی! امیر جواب داد: خواهرم! من نمی‌گم، خدا می‌گه. اکرم با جواب استخاره، محکم‌تر شد. گفت: دیگه امکان نداره بذارم بری. امیر کلافه شده بود. این را از حال و روزش می‌فهمیدم ولی آن‌قدر سعه‌صدر داشت كه می‌خواست حتما اکرم را راضی کند بعد برود. گفت: خب باشه. دوباره استخاره می‌گیریم. قرآن را که باز کردند، دوباره سوره آل‌عمران آمد. همان صفحه. لبخند شیرینی نشست روی لب‌های امیر. اکرم دیگر نتوانست چیزی بگوید. اصلا چاره‌ای جز رضایت نداشت. حالا امیر فقط منتظر بود با او تماس بگیرند و روز رفتنش را به او بگویند..‌‌.. "شهید مدافع‌حرم امیر لطفی"🌷 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
شهادت گمشده زندگی حاجی بود. او عاشق شهادت بود. اگر جایی می‌نشست و با کسی صحبت می‌کرد، با خاطری آزرده می‌گفت: نمی‌دانم چرا هنوز افتخار شهادت نصیبم نشده! اگر به جبهه آمدم، امید داشتم دلم می‌خواهد با شهادت، پیش بسیجی‌ها روسفید باشم و در برابر امام شرمنده نباشم. چنان از صمیم دل سخن می‌گفت که گاه بغض آزارش می‌داد و نمی‌توانست ادامه دهد. یک‌بار حاج احمد به رفیقش گفت: دعا کن من بروم. رفیقش گفت: خسته شدی؟ گفت: وقتی خانه شهدا می‌رویم شرمنده‌ام. چه بگوییم. مگر خانه رضی نبودی. رفیقش می‌گوید:یادم افتاد وقتی به خانه شهیدان رضی رفتیم. از در خانه رفتیم داخل، پدرشان گفت: چرا یکی‌شان را نگذاشتی برای ما کپسول گاز بگیرد؟ هم حاج اکبر نوری بود و احمد. فردایش - یا دو روز بعد - خبر شهادت احمد را دادند... 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🌱 -میگفت: هرحقی‌ازدیگران‌برگردنت‌باشد، تاادانکنی‌باب‌قرب‌ومعرفت‌بازنمیشود. خداوندرضایتش‌رادررضایت‌مردم‌قرارداده.. -سیدعلی‌آقا‌قاضی-🌱 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
-🌷🍀🌷☘🌷🍃🌷🌱 ‌یِـهومِـیومَدمِیگُفت: «چِراشُمـٰاهـٰابِیڪٰارِیـد؟!» مِیگُفتِـیم: «حـٰاجۍ! نِمیبِـینۍاَسلَحہ‌ِدَستِمونِہ؟! مِیگُفـت: «نَہ‌..بِیڪٰارنَبـٰاش! زَبونِت‌بِہ‌ذِڪرِخُدابِچرخہ‌ِپِسَر هَمینطورکِہ‌نِشَستِۍهَرڪٰارےکِہ‌مِیڪُنِے ذِڪـرهَم‌بِـگو-! 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
امیرالمومنین علے علیه السلام ای مـالک اگرشب هنگام کسی رامشغـول گناه دیدی فردابه آن چشم نگاهش مکن شاید سحرتوبـه کرده باشد و تـوندانی ... 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
یِڪ‌نفرگفت‌حٌسِــین‌اشڪ‌ِهَمہ‌درآمَد نمَڪ‌نـٰام‌تودِلبرچِه‌زیـٰاداسَت‌زیاد...!
چجوری از تو دست بکشم ؟! بدون تو نفس بکشم ؟! تویی که تنها آقا دلسوز ِ منی :) ❤️