💠🌹لحظه ی غم انگیز اعلام خبر شهادت شهید مدافع حرم آقا #بهروز_واحدی خدمت خانواده محترم ایشان... #شهیدمدافع‌حرم #بهروز‌واحدی #سوریه #خانم‌سه‌ساله

_از دنیا هیچ نخواهم الا تابوتی که مرا به تو رساند یاحسین🤍(:

از شام بلا شهيد آوردند با شور و نوا شهيد آوردند سوی شهر ما شهيدی آوردند #شهید_بهروز_واحدی #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2    ---»»♡🌷♡««---

لینک ناشناسمون هست جایی برای حرفاتون😊https://harfeto.timefriend.net/17085244721819

❤️ یادت خوشی حال همه منتظران 🕊 پــروازِ پر و بالِ همه منتظران 🌼 آمـاده شـدن بخاطرِ آمدنت 🕊 شد افضل اعمالِ همه منتظران ❤️ سلام آرام جانم مهدی صاحب زمانم تعجیل در ظهور سه #صلوات 💚 🌾 #اللهم_صل_علي_محمدﷺو #آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ 🤲 🌺🌹🌺 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷

اے‌شهید.. باش و روشن ڪن جہانم را... وگرنہ بےحضورِ #تـو؛ در جہانِ من بہ غیر از خاڪ و خاڪستر ڪہ چیزے نیست!💔 #شهیدبابڪ‌نورے #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---

سن شهادت : خیلی پایین💔🚶‍♀ #غزه

بدونمی‌گفت: معنی ایمان را باید در سختی‌ها دریافت و من مفهوم زندگی را در دفاع از #اسلام فهمیدم ...😇 #شهید_اسماعیل_دقایقی #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---

بقول حاجے ؛ اینقدر نگید شهید شم ، شهید شم . . .‌ نگو دعا کن شهید شم ! شهادت خوبه . . ولی بهترشم هست ! دعا کنید موثر باشید... :) [حاج‌قاسمِ‌عزیز] #سࢪداࢪ #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---

سردوراهی‌گناه‌وثواب به‌حب‌شهادت‌فکرکن به‌نگاه‌امام‌زمانت‌فکرکن ببین‌میتونی‌ازگناه‌بگذری...؟! ازگناه‌که‌گذشتی‌از‌جونت‌هم میگذری...🕊 #شهیدانه #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---

متن زیر رو به هرچند نفر که دوست دارید بفرستید!!! (امروز چهارشنبه امام رضاییه🥺 کانال زیر یه چالش جالب و راحت گذاشته، توهم توش شرکت کن و جایزه ببر😍 @Eashagh_reza) یادتون نره: ۱) تعداد نفراتی ک معرفی میکنید +۲نفر باشه ۲)حتما اسکرین شات پیامتون که ارسال کردید رو برامون بفرستید تا جایزه رو بهتون بدیم😍 آیدی من: @Fkh_88 #فور

بچها یکی از اعضای کانالمون درخواست تراکت خام یا لایه باز شب قدر دارند! هرکسی می‌تونه ارسال کنه لطفاً ☺️ به بهترین ها مژدگانی میدن😁😍 آیدی جهت ارسال: @majnon_reza #فورمرامی❤️

گنبدت پر شده از کفتر و تنها دل من چون کلاغے‌ست کہ رؤیای‌زیارت دارد... #کربلا #آقای_دلم❤️

آبروی دیگران نبریم

هرکس‌که‌گدای‌تو‌شد آقا‌شد‌؛ حسین‌جان!❤️🥺 ■این‌تشنگی‌کجا ، اون‌تشنگی‌کجا

#شهیدراه‌قدس اولین تصویر از شهید مدافع حرم (شهید القدس) آقا بهروز واحدی در معراج شهدای تهران ┄┅══••✾🇮🇷✾••══┅ #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2    ---»»♡🌷♡««---

وداع کودک دوساله شهید بهروز واحدی به روایت تصویر کودک دو ساله شهید بهروز واحدی، با پیکر پاک و مطهر پدرش وداع کرد. #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2    ---»»♡🌷♡««---

فیلمی خاص و کمتر دیده شده از صحبتهای شهیدنوید در اولین مراسم تولد شهیدسعید علیزاده در دامغان💚 ✨شهید سعــید علیزاده از اولین شهدای عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین نبل و الزهرا بود که در بامداد ۱۲ بهمن سال ۹۴ به شهادت رسید🥀. شهـید نوید بمدت دوماه همراه و رفیق لحظه به لحظه این شهید بزرگوار بود و زمان شهادت در کنار شهیدعلیزاده بود و با تلاش بسیار توانست پیکر شهید رو بعد ازشهادت بازگردونه. به آرامش و طمانینه و صحبتهای پر از تواضع شهیدنوید در فیلم دقت کنید و نکته مهمی که در صحبتشون بود، در مورد عُجب، میگن عُجــب از همه چیز بدتره... #فیلم_شهید #شهیدنویدصفری✨ #ماه_رمضان🌱 #ماه_رمضان #امام_زمان #لبیک_یاخامنه_ای 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---

رفیقش‌میگفت : گاهی‌مـیرفت‌یه‌گوشه‌یِ‌خلوت ، چفیه‌اش‌‌رومیکشید‌رویِ‌سـرش‌ توحالتِ‌سـجده‌مـیموند . .! به‌قولِ‌معروف‌یه‌گوشـه‌ای خداروگیرمی‌آورد . .(: 🎙🕶"

وداع دختر ۲ ساله شهید بهروز واحدی در معراج شهدا .. شهیدالقدس✨ دل آدمو میلرزونه این عکس💔

شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل هست ..❤️‍🩹 #شهیدبهروزواحدی 💠#امام_رضــــا🤍 💠#امام_زمـــان💚 💠#اللّهم_عجِّل_لولیک_الفرج🍀 🕊ــــــــــــــــــ↓بــاب هشتــ🕌↓ــــمــــــــــــــ🕊 @Bab_Hashtom🍃

طریقه خواندن نماز شب ۴نماز دو رکعتی که مانند نماز صبح خوانده میشه . نیت دو رکعت نماز شب 🌸 ۲ رکعت نماز شفع در رکعت اول سورهای حمد و توحید و ناس خوانده میشه درکعت دوم سورهای حمد و توحید و فلق خوانده میشه 🌸 ۱ رکعت نماز تر .. سورهای حمد و توحید ۳بار و فلق و ناس .. در قنوت نماز وتر دست‌ها را بلند و با 40 مرتبه تکرار ذکر  ” اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنینَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمینَ وَ اَلْمُسلِماتْ” 40 نفر از مومنین زن و مردی که می‌شناسید را یاد کنید. با 70 مرتبه تکرار ذکر  ” اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبی وَ اَتُوبُ اِلَیه” به درگاه خدا استغفار کنید. 300 مرتبه ذکر “العفو” را تکرار کنید و سپس بخوانید:  ” رَبّ اغْفِرْلی وَ ارْحَمْنی وَ تُبْ عَلیََّ اِنَّکَ اَنْتَ التّوابُ اَلْغَفُورُ الرّحیم” 7 مرتبه ذکر  ” اللهم هذا مقام العائذ بک من النار” را تکرار کنید

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗جانم میرود 💗 قسمت ۱۶ تو سالن بیمارستان گوشه ای نشسته بود نیم ساعتی می شد که به بیمارستان اومده بودن و شهاب و به اتاق عمل برده بودند با صدای گریه ی زنی سرش رو بلند کرد با دیدن مریم همراه یه زن و مردی که حتما مادر و پدر مریم بودند حدس زد که خانواده ی شهاب و خبر کردند با اشاره دست پرستار به طرف اتاق عمل، مریم همراه پدرومادرش به سمت اتاق اومدند مریم با دیدن مهیا اون هم با دست و لباسای خونی شوک زده به سمتش اومد ـــ ت تو اینجا چیکار میکنی؟ مهیا ناخواسته چشمه ی اشکش جوشید و اشک هاش روی گونه هاش ریخت ـــ همش تقصیر من بود مادر و پدر شهاب به سمت دخترشون اومدن ـــ همش تقصیر من بود مریم دست های مهیا رو گرفت ـــ تو میدونی شهاب چش شده؟؟ حرف بزن جواب مریم جز گریه های مهیا نبود مادر شهاب به سمتش اومد ـــ دخترم توروخدا بگو چی شده شهابم حالش چطوره پدر شهاب جلو اومد ــ حاج خانم بزار دختره بشینه برامون توضیح بده حالش خوب نیست مهیا روی صندلی نشست مریم هم کنارش جا گرفت مهیا با گریه همه چیز رو تعریف کرد نفس عمیقی کشید و روبه مریم که اشک هاش گونه هاش رو خیس کرده بود گفت ـــ باور کن من نمی خواستم اینطور بشه اون موقع ترسیده بودم فقط می خواستم یکی کمک کنه مریم دستاش و فشار داد... 🍁نویسنده: فاطمه امیری 🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗جانم میرود 💗 قسمت17 ـــ میدونم عزیزم میدونم در اتاق عمل باز شد همه جز مهیا به سمت اتاق عمل حمله کردند مریم اولین شخصی بود که به دکتر رسید ــــ آقای دکتر حال داداشم چطوره؟؟ ــــ نگران نباشید با اینکه زخمشون عمیق بود ولی پسر قویی خداروشکرخطر رفع شد مادر شهاب اشک هاش و پاک کرد ــــ میتونم پسرمو ببینم ـــ اگه بهوش اومد انتقالش میدن بخش اونجا میتونید ببینیدشون مریم تشکری کرد مهیا نفس آرومی کشید و روی صندلی نشست مریم نگاهی به مهیا که از ترس رنگ صورتش پریده بود سردرد شدید مهیا را اذیت کرده بود با دستاش سرش را محکم فشار می داد با قرار گرفتن لیوان آبی مقابلش، سرش و بالا گرفت نگاهی به مریم که با لبخند اشاره ای به لیوان می کرد انداخت لیوان رو گرفت تشکری کرد و  اونو  به دهنش نزدیک کرد ـــ حالت خوبه عزیزم ــــ نه اصلا خوب نیستم مریم با اینکه حال خودش تعریفی نداشت و نگران برادرش بود که تا الان به هوش نیومده اما باید کسی به مهیا که شاهد همه اتفاقات بود دلداری می داد ـــ من حتی اسمتم نمیدونم ـــ مهیا 🍁نویسنده : فاطمه امیری 🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸