هدایت شده از •┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همه_دکترها_به_فدایت_اماما
داستانی واقعی از شفا یافتن مریضی که دکترها از او
قطع امید کرده بودند.❣
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#جام_جهانی #امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای
@rahekhoda 🇮🇷
راهِشهداروبایدرفټ
نهفقطدربارشحرفزد🌿!
آشنابشوبااینراهبعدقدمبردار
خود شهدا کمکت می کنند 😉🙃
روح الله "برادر شهید" که اومد ،
رفتیم بهشت زهرا...
منتظر شدیم حکاک بیاد و سنگ مزار رسول رو آماده کنیم...
به محض اینکه حکاک اومد،
یه نگاه به ما انداخت و گفت: ببخشید این سنگ مزار کیه؟
گفتیم چه طور؟
گفت:
اصلا نمی دونستم قراره امروز بیام اینجا بنویسم!
دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام منو خواستن گفتن شما مامور شدی رو ضریح آقا قرآن بنویسی
ما که خشکمون زده بود
وقتی بهش گفتیم سنگ رو از حرم امام حسین آوردن و قراره برای یه شهیدی نصب بشه حالش منقلب شد...
سنگ مزاری که میتوان گفت هدیه ای بود از جانب اربابش حضرت اباعبدالله
سالار شهیدان...
راوی ؛
دوست و همرزم شهید
#مدافع_حرم
#شهید_رسول_خلیلی
@dadashebrahim2
#ای.شهید!
چشمانت را به من قرض می دهی؟!
میخواهم ببینم چگونه دنیا را دیدی
که از چشمت افتاد؟!
#سلام_عزیز_برادرم✋
#روزتون_شهدایی🌹
@dadashebrahim2
💖یا صاحب الزمان💖:
قول میدی
🌺
💚
🍂
اگه خوندی
🌺
💚
🍂
توهرشرایطی
🌺
💚
🍂
که هستی
🌺
💚
🍂
کپی کنی
🌺
💚
🍂
وتا اونجایی که
🌺
💚
🍂
میتونی منتشرکنی
🌺
💚
🍂
اللهم
🌺
💚
🍂
عجل
🌺
💚
🍂
لولیک
🌺
💚
🍂
الفرج و
🌺
💚
🍂
العافیه و
🌺
💚
🍂
النصر
🌺
💚
🍂
اگه سر قولت هستی این پیامو منتشر کن تا همه برای ظهور #مهدی عج دعا کنن😊
❤️ ⃟🌿
مشکل ما اینجاست که فکر میکنیم
ظهور حضرت مهـدی(عج) یکی از راه های نجات است؛
در صورتی که ظهور حضرت مهـدی(عج)
تنهـا راه نجات است!
#استادپناهیان
💔
هَرکـہ شُد گُمنــام تر
زهـرا(سلامالله) خریـدارش شَـود...!
#جانم_یا_زهرا
@dadashebrahim2
『🌥✨』
°
°
؎ڪاشفـقطچـادر
حـضرتزھـراروسرموننباشہ
همـراش حـیا؎زهـرایـۍ
عفافِزهـرایـۍ؛نـگاهِزهـرایـۍ
ڪلـامزهـرایـۍهمداشـتہباشـیم
ڪاشبہخـودِمـونبـیـایـموبہایـننقطـہبِـرِسیـم
ڪہچـادُرِمـشـڪۍحـضرتزَھـراصرفَاًیڪچـادُر
سادهمـشڪۍنیـست...! یڪدُنـیاپُـراَزتڪالـیفواداب
وا؎بہحالِمـاڪہخـودراچـادُر؎میدانـیموازآن
غافلیـم💔🚶🏻♀️🖐🏻..!
#شایدتلنگر‼️
@dadashebrahim2
گفتم:نگرانتیم...!
اینقدرموقع اذان توۍجادهنزنکنارنماز بخونی...
چند دقیقه دیرتر چی میشھ؟
افتادۍ دست کومولهها چی؟
خندید!
گفت:
"تمامجنگمابخاطرهمیننمازه!"
تمامارزشنمازمتوی"اولوقت" خوندنشه!
#شهیدمهدیزینالدین
@dadashebrahim2
.
.
-مثلِگنجشکِرهادروسطِبارانم؛
بستهامسختدلمرابهپناهیکهتویی
یارَب꧇)♥️
#خدایاشڪرت🌿
#خدا...😌😍
@dadashebrahim2
امیرعباسےمداحےمیگفت
ارمانوکہخواستمبزارمتوےقبر
مادرشگفت
بچہاموارومبزاریتوقبرا!'...
همہجـونبچم،زخمـےوکبوده:)💔...
مادرخیالتراحت
نگرانبچتنباشیا'..
ارمانِتــوتوبغلِامامحسینہ
•─────•❁•─────
@dadashebrahim2
📌خوابش را دید و گفت :
چگونه توفیق #شهادت پیدا کردی؟!
-گفت از آنچه دلم میخواست ،
#گذشتم ...🥀
@dadashebrahim2
🔴 امشب ایران نماینده 80 درصد مردم جهان است... آنها که دل خوشی از شیطان بزرگ ندارند همه طرفدار ایران هستن...
تنها کشوری که به شیطان بزرگ نه می گوید ایران است...
امشب همزمان با بازی ایران و آمریکا خواندن دعای فرج به نیت ظهور امام زمان عج و پیروزی حق بر باطل و برافراشته شدن پرچم الله در جهان...
و خواندن لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم 100 مرتبه به نیت باطل کردن سحر و جادو آمریکا...
🔴مهم: شب ولادت حضرت زینب(س) همزمان با بازی فوتبال ایران و آمریکا، پویش ختم سراسری ۳۱۳ صلوات به نیت تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر(عج) و شادی روح سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وپیروزی ایران
▪️یادمان نمی رود قاتل حاج قاسم دولت تروریستی آمریکا بود...
الهی به امید تو....
@dadashebrahim2
#تلــــــنـگــر❗️
شهید ثانی یک شب از خواب برخاست و دید که نمازشبش قضا شده... گریه کرد و گفت:
خدا چه کردم که #نمازشب از دستم رفت.
حالا امروز بعضی ها نمازصبحشان هم قضا می شود، اما برایشان مهم نیست.
هزارتومانی اش گم شود ناراحت است، اما نمازصبحش قضا شده و نگران نیست و این را خسارت نمی داند.
آیت الله مجتهدی تهرانی ره🌱
@dadashebrahim2
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
فریادهای آقای بهجت (ره) هنگام سلام نماز برای من سئوال شده بود، گفتم اگر ندانم چرا فریاد میکشد دیگر برای نماز به قم نمیروم.
«تهران زندگی میکردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیتالله بهجت (ره) میخواندند را دیدم و لذت بردم.
تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیتالله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه میشود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامهام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.
یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح میرفتم قم نماز میخواندم و برمیگشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه میکرد که چرا از کار و زندگی میزنی و به قم میروی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و . کم کم نسبت به فریادهای آیتالله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد میکشه؟ چرا داد میزنه؟ چرا با درد سلام میده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلامهای آقا سلام میدادم.
به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد میکشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران میخونم، این هفته هفته آخرمه
یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطهور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف میزدم، آقا اگر بهم نگی میرم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیتالله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی میگفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟
سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائماً با خودم میگفتم آقا چطور حرفهای من را شنید؟
در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیتالله بهجت (ره) ایستادم و در صف اوّل نماز میخوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلاً نمیتوانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اوّل!
خوشحال بودم و پشت آقا نماز میخواندم، یک دفعه تعجّب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوهای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.
آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد میکشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم میرفتم و سپس به تهران بازمیگشتم تا آقا رحلت کردند.»
این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیتالله العظمی بهجت (ره) بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیتالله بهجت (ره) در مسجد صاحب الزمان (عج) ورامین بازگو شد.
@dadashebrahim2
33.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دهه_نودی شیرین زبون😅👏
جواب کوبنده به دشمنان
@dadashebrahim2
«⛓🌸»
-
حاجۍمیگفت:
اینانقلاب؛آنقدرتلاطموسختۍ
داردڪھیكروز؎شھداآرزومیڪنند
زندهشوندوبراۍدفاعازاینانقلاب
دوبارهشھیدشوند!
#سردارقلبم♥️
پلـاکراازگردنـشدرآورد..
گفـتم:ازکجـاتورابشنـاسند؟!
گفــت:آنکـهبایـدبشنـاسد!
میشنـاسد...
#شہیدانھ | #پلـاڪخاڪۍ