eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.4هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️🇵🇸 تا اقامهٔ نماز جهانی امام زمان در مسجدالاقصی، چیزی نمونده. شمارش معکوس شروع شده... 📆 به مناسبت روز جهانی قدس
حرم بابارضا😊
دعا گوی شما هستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آسان ترین جنگ دنیا... جنگ با اسرائیلی هاست..✌️🏻 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیـبر خیـبر صهیـــون .. مــا پیــروزیم .. 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
سلام همراهان گرامی من ساکن مشهد هستم، و هر روز میرم حرم بابا رضا حرفی سخنی چیزی هست داخل ناشناس یا پی وی بگید من به بابا رضا میگم 😊 @Yassss_88
••شهید قاسم سلیمانی: "امروز پیچیده‌ترین و حساس‌ترین دوره فلسطین است. فلسطین خط مقدم ما و همه جهان اسلام است. از خداوند سبحان برای مجاهدین صحنه فلسطین موفقیت و پیروزی و اجر الهی را خواستارم"🌸 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
مردم! هروقت‌کارتون‌جایی‌گیر‌کرد امام‌زمانتونو‌صدا‌کنید یاخودش‌میا‌د،یایکی‌‌رومیفرسته که‌کارتون‌رو‌راه‌بندازه‌ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
.. ‌بعضی ها وقتی مـی روند آن قدر سبکبارند که آدم بهشان غبطه مـی خورد.. در وصیت نامه اش نوشته بود : فقط هفت تا نماز غفیله ام قضا شده لطفاً برایم بخوانید! 🕊 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
ظاهرا پرچم سپاه پاسداران به رنگ قرمز در آمده است! حساب کاربری سپاه پاسداران در ایکس (توئیتر) دقایقی قبل با انتشار پرچم سرخ سپاه نوشت: ‏لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا... و هیچ یار و یاوری نخواهند یافت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨️التماس‌دعا مخصوصاً فرج..🌿 🤲اللهم عجل لولیک الفرج بحق خانم‌ حضرت زینب کبری سلام الله علیها ..💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای مخصوص جمعه آخر ماه مبارک رمضان برای رسیدن به رمضانی دیگر ※ در زادالمعاد از جابربن عبدالله انصاری منقول است که گفت: در جمعه آخر ماه رمضان به خدمت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدم. چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود: این آخرین جمعه است از ماه مبارک رمضان، پس آن را وداع کن و بگو: اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهِْد مِنْ صِیامِنا اِیّاهُ فَإنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنی مَرْحُوماً وَ لا تَجْعَلْنی مَحْرُوماً. زیرا که هر کس این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو ظفر می‌یابد: • یا به رسیدن به ماه رمضان آینده • یا به آمرزش خدا و رحمت بی‌انتها استغفرالله ربی واتوب الیه .‌..استغفرالله واسئله التوبه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️وداع خانواده سردار شهید زاهدی از پیکر مطهر ایشان در معراج الشهدای تهران 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
هرکی گفت زنها رو چه به شهادت فقط یه جمله جوابش و بدید"! "حضرت‌زهرا‌هم‌شهید‌شد:)! 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختی یعنی: یه کسی توی زندگیت هست که تورو به "سمت خدا" هُل میده، نه به سمت پرتگاه... رفیق_شهیدم❤️ شهید_ابراهیم_هادی 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر کسی این یک دقیقه را هم شنید و باز نفهمید چرا باید به فلسطین و محور مقاومت کمک کنیم؛ 🔹 او دیگر هیچوقت نمی فهمد‌.... زیرا تصمیم گرفته که نفهمد‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شَهید دست نوشته خداست..! درهمـٰان لَحظـه ڪه مـٰا غـٰافل عشق یــار بودیم؛ شُـهدا عـٰاشق شدند، وخدا پاے عشقشان ایستاد..♥️! 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
درد این اسٺ ڪه ما مدعی هجرانیم ؛ دردِ هجران تو چشیدے و نفهمید کسی ...💔"
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗جانم میرود 💗 پارت31 ـــ بس کن دیگه حالت بهم نمی خوره همچین حرفایی بزنی زهرا برای آروم ڪردن اوضاع چشم غره ای به نازی رفت دست مهیا رو گرفت ـــ نازی تو برو کلاس ما بریم یه چسب بزنیم رو زخم مهیا میایم و به سمت سرویس بهداشتی رفتن ــــ آخ آخ زهرا زخمو فشار نده ـــ باشه دیوونه بیا تموم شد نگاهی به خودش در آینه انداخت به قیافه ی خودش دهن کجی زد به طرف ڪلاس رفت تقه ای به در زد ـــ اجازه هست استاد استاد صولتی با لبخند اجازه داد مهیا تا می خواست سر جاش بشیند با دیدن مهران صولتی اخمی ڪرد و سرجایش نشست همزمان نازی در گوشش شروع به صحبت کرد ــ وای این پسره مهران برادر استاد صولتیه ـــ مهران ڪیه ـــ چقدر خنگے تو همین که بهت زد مهیا با این حرف یاد زخمش افتاد دستی به اخمش کشید ـــ دستش بشکنه چیکارکرد پیشونیمو با شروع درس ساڪت شدند ــــ خسته نباشید همه از جایشان بلند شدند مهیا وسایلش و تند تند جمع ڪرد و همراه نازی و زهرا به سمت بیرون رفتند ــــ دخترا آرایشم خوبه ؟؟ 🍁نویسنده : فاطمه امیری 🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗جانَم میرَوَد💗 پارت32 _دخترا آرایشم خوبه؟؟ مهیا نگاهي به صورت نازی انداخت _خوبه، میخوای بری جایي؟؟ زهرا تنه ای به نازی زد _ڪلڪ کجا داری میری؟؟ _اه چته زهرا تیپمو بهم ریختی من رفتم مهیا و زهرا به رفتن نازی نگاه می کردند _واه مهیا این چش شد _بیخیال ولش ڪن بریم _مهیا جانِ من بیا بریم کافی شاپ ـــ باشه بریم پاتوق همیشگی مهیا و دوستانش کافی شاپی ڪه رو به روی دانشگاه بود وارد کافی شاپ شدن و روی صندلی تو گوشه ڪافی شاپ نشستند گارسون به طرفشون اومد و سفارش رو گرفت صدای گوشیش بلند شد بعد ڪلی گشتن گوشی و از کیف دراورد پیام داشت .همون شماره ناشناس بود جواب پیام و داده بود _یڪ دوست مهیا پیامش را پاک کرد و بیخیال تو کیف انداخت _بی مزه بازیش گرفته _با ڪی صحبت مي کني تو _هیچی بابا مزاحمه بیخی شروع ڪردن به خوردن ڪیڪ  بعد از ربع ساعت از جاشون بلند شدند مهیا به طرف صندوق رفت تا حساب ڪنه _چقدر میشه _حساب شده خانم مهیا با تعجب سرش و بالا آورد _اشتباه شده حتما من حساب نڪردم _نه خانم اشتباه نشده اون آقا میز شمارو حساب کرد مهیا به جایی ڪه گارسون اشاره ڪرد نگاه ڪرد با دیدن مهران صولتی و آن لبخند و نگاه مرموزش اخم وحشتناڪی بهش انداخت و  زود پول و از ڪیف پولش  در آورد  و روی پیشخوان گذاشت و از کافی شاپ خارج شد _پسره عوضی _باز چته غر میزنی _هیچی بابا بیا بریم دستی برای تاڪسی تکان داد با ایستادن اولین تاڪسی  سوار شدند _مهیا _جونم _یه سوال بپرسم راستشو بهم میگی _من کی بهت دروغ گفتم بپرس _اون دو سه روزی ڪه جواب گوشیتو نمی دادی ڪجا بودی مهیا پوفی ڪرد دوست نداشت چیزی رو از زهرا مخفی ڪند _بهت میگم ولی واویلا اگه فهمیدم نازی یا کس دیگه ای فهمیده _باشه باشه بگو... 🍁نویسنده:فاطمه امیری 🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸