شهید ابراهیم هادی🕊 به‌قَلبت‌♥️نگـاه‌میکُنداگرجایی برايَش‌گذاشته‌باشےمےآيد می ماند✨❤️ #شهید_ابراهیم_هادی #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

آهای کوه غیرت صدامونو داری #رفیق_شهیدم #ابراهیم_هادی #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

🕊️❤️نام:ابراهیم 🕊️❤️نام خانوادگی:هادی 🕊️❤️نام پدر:محمد حسین 🕊️❤️تاریخ تولد:۱۳۳۶.۲.۱ 🕊️❤️محل تولد:تهران 🕊️❤️تاریخ شهادت:۱۳۶۱.۱۱.۲۲ 🕊️❤️محل شهادت:کانال کمیل(فکه) 🕊️❤️مزار یادبود:قطعه ۲۶ بهشت زهرا #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

ادامه زن زندگی آزادی رو مشاهده می‌نمایید😂 #پایان_مماشات #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

شھید ابࢪاهيم هادے😍♥️ ♥️نفسـ بے تۅ ڪجـا ناےِ دمــ∞ـــیدن♥️ #شهید_ابراهیم_هادی #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

📸 حضور خانواده‌های شهدا در منزل شهید عجمیان 🔹جمعی از خانواده شهدا از جمله شیرودی، تجلایی، مهدی باکری، مهدی زین‌الدین، رستمی، ابراهیم هادی و شهدای مدافع حرم روح‌الله قربانی، میثم میردوستی در منزل شهید روح‌الله عجمیان حاضر شدند و با خانواده شهید دیدار کردند. 🔹در این دیدار خانواده شهیدان امنیت علی‌وردی و امیراحمدی نیز حاضر شدند. مادر آرمان علی‌وردی در این دیدار به مادر شهید عجمیان گفت: پسرهای ما عاقبت بخیر شدند و در راهی قدم گذاشتند که خودشان انتخاب کرده بودند. #لبیک_یا_خامنه_ای #رفیق_شهیدم @dadashebrahim2

#داداش_ابراهیم😍❤️ ♥️🕊من امده ام که با تو راهی بشوم ♥️🕊آنی که تو از دلم بخواهی بشوم #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

ای که مرا خوانده ای♥️🕊 راه نشانم بده🙃✨ #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم #لبیک_یا_خامنه_ای @dadshebrahim2

بـســـــم الـلھ الـــــࢪحمـݧ الـــــࢪحـیـم♥️🖇 شبها‌ابراهیم‌که‌دیر‌می‌اومد‌خونه‌ در‌نمیزد از‌روی‌دیوار‌می‌پرید‌تو‌حیاط و‌تا‌اذان‌صبح‌صبر‌می‌کرد بعد‌به‌شیشه‌می‌زد وهمه‌روبرای‌نماز‌بیدار‌می‌کرد .. بعد‌از‌شهادتش مادرم‌هر‌شب‌با‌صدای‌برخورد‌ِباد‌به‌شیشه می‌گفت : ابراهیم‌اومده😢💔 #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم #لبیک_یا_خامنه_ای @dadashebrahim2

🚨 وقتی بازاریا رو تهدید می‌کنی و مأمورا نمیان سروقتت، یعنی فیلمت رو گرفتن و شب تو رختخواب میان سروقتت. 👈‏امشب با لباس رسمی بخواب، زشته با شلوارک ببرنت!😐 #لبیک_یا_خامنه_ای #پایان_مماشات @dadashebrahim2

🌷خاطرات همت: 🌿 همه کارهاش رو حساب بود. وقتی #پاوه بودیم، هرروز صبح محوطه را آب و جارو میکرد،اذان میگفت و تا ما #نماز بخونیم، صبحانه حاضر بود. 🌺 خیلی #خوش_سلیقه بود. یک فرشی داشتیم که حاشیه یک طرفش سفید بود. انداخته بودم روی موکت. وقتی دید،‌گفت: آخه عزیزمن! یه زن وقتی میخواد دکور خونه رو عوض کنه، با مردش مشورت میکنه و فرش را چرخاند، طوری که حاشیه سفیدش افتاد بالای اتاق. #شهید_همت @dadashebrahim2