با همان سن و سال كم با سيد جعفر حجازی و دوستان ديگر دسـت بـه كارهای بزرگی می زدند. با هم حقوقشان را روی هـم مـی گذاشـتند و چنـد خانواده بی بضاعت را سرپرستی ميكردند. اين ها را بعدها فهميديم. وقتی آن خانواده ها سرِ مزار حسن می آمدند و برايش فاتحه ميخواندند!
خواهر #شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷14 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
گفتم: "ميخواهم بيايم جبهه!"
پرسيد: "پس جلسه قرآن چی؟"
گفتم: "تعطيلش ميكنم!"
خيلی عصبانی شد. تا آن روز عصبانيتش را نديده بودم. محكم جـوابم را داد: "تو همين جا ميمانی؛ جلسه را هم تعطيل نميكنی. كـاری كـه شـما در جلسه قرآن انجام می دهيد، كمتر از به جبهه آمدن نيست."
جرأت حرف زدن نداشتم. دستش را گذاشت روی شانه ام. لحن صدايش مهربانتر شد. گفت: "باور كن بچه های جلسه ای كه به جبهه می آينـد خيلـی خودساخته و كم زحمت اند. ما را كمک كن. اين جلسه های قرآن كوثرند. اگر اينها باشند، هميشه نيروی مخلص برای جنگ و كار سياسی داريم. اما اگـر جلسه ها را تعطيل كنيم، هيچ چيز نداريم!"
از دستش ناراحت بـودم. گفـت: "برادرجـان! بـه كـسی از ايـن قـول هـا نميدهم اما به تو اين قول را ميدهم كه اگر خدا قبولم كند، هميشه دعايـت كنم!"
ديگر چيزي نگفتم.
حال هر وقت كه جلسه را شروع ميكنـيم و بچـه هـا قـرآن مـيخواننـد، ميبينمش كه از داخل قاب عكس ميخندد. انگار زير لب چيزی هم زمزمـه
ميكند...
همرزم #شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷13 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
نشسته است كنار چادر انفرادی. قرآن جيبی كوچكی دستش گرفته است و با صدای آرامی قرآن می خواند. معلوم است صوت زيبايی دارد. لباس فـرم پاسداری اش به كهنگی ميزند.
يک نفر اذان می گويد. قرآن را می بندد. آن را می بوسد و داخل جيبش می گذارد.نيم ساعت می شود كه اينجا نشـسته ام و زل زده ام بـه او. بلنـد مـی شـود.آستين هايش را بال می زند. متوجه من می شـود. چـشم هايمـان در هـم گـره می خورد. لبخند ميزند:"عجلوا بالصلوه."
نميدانم چرا هنوز نشسته ام و به رفتنش نگاه ميكنم. با اشتياق بـه طـرف تانكر آب ميرود تا وضو بگيرد.
همرزم #شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷12 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
همــه جــا ايــن همهمــه پيچيــده اســت كــه همــت، فرمانــده لــشكر حضرت رسول (ص) و چند نفر ديگر در چـادر فرمانـدهی جلـسه دارنـد. می گويند قرار است فرمانده يكی از گردان های عمليـاتی را منـصوب كننـد. همت را همه می شناسند. آدم وارسته ای است اما بسيار جـدی و سـخت گيـر است. به همين سادگی كسي را انتخاب نميكنـد، آن هـم بـرای چنـين كـار مهمی، فرماندهی! من و چند نفر ديگر آن نزديكی ها مشغول كار هستيم. همـت كـه بيـرون می آيد، دست از كار می کشيم و می رويم تا ادای احترام به جا بياوريم. چنـد نفر ديگر هم همراهشان هستند. يک نفرشان خيلی به نظرم آشنا مـی آيـد. از يكي از بچه ها می پرسم: "اون كه پشت سرِ همت است رو ميشناسي؟"
با تعجب نگاهم ميكند:
_چطور نميشناسيش؟ حسن ترک است. فرمانده طرح و عمليـات! بعـد آرامتر در گوشم ميگويد:"فكر ميكنم در اين جلسه ايشان به عنوان فرمانده معرفي شدند."
يك دفعه ياد ديروز می افتم. كنار چادر نشـسته بـود و قـرآن مـيخوانـد.
خودش بود...
همرزم #شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷11 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
آفتاب دارد غروب ميكند. آسمان قرمز شده اسـت. دلـم دارد مـيتركـد.
غروب جبهه هميشه همين طور است. دلگير و غم انگيز! صدای اذان كه بلنـد ميشود، دوباره ميبينمش. آستين هـا را بـال زده و كنـار تـانكر آب مـشغول وضو گـرفتن اسـت. ذكـر مـيگويـد و صـوت صـلوات هـايش را در فـضا ميپراكند...
همرزم #شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷10 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
هدایت شده از 💖شهید حسن ترک💖
جبهه باعث رشد و تعالي خيلي از بچه هاي جنگ شده بود، اما حسن قبل از آمدن به جبهه خودسازي را شروع كرده بود. از بچگي؛ از همان جلـسات قرآن. حسن براي رشد اخلاقي و معنوياش وقت زيادي صرف كـرده بـود. زحمت كشيده بود. تلاش كرده بود. البتـه جبهـه و جنـگ باعـث شـد ايـن سجاياي اخلاقي به اوج برسند. جبهه باعث شد او بداند راهـي كـه انتخـاب كرده درست است.
او يك مفسر سياسي بود، اما در تحليل هايش هـم مواظـب بـود تـا زيـاد حرف نزند. غيبت نكند و از كسي بيشتر از آن چيزي كـه هـست تعريـف وتمجيد نكند. اهل اغراق نبود. نهج البلاغه را چند بار خوانده بود. باز هم ميخواند و بـه همـه سـفارش ميكرد در عملكردهايشان از قرآن و نهج البلاغه بهره بگيرند.
#شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷9 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
بوی خوبی به مشامم خورد.
گفتم: «كی عطر زده؟»
كسی جواب نداد.
دوباره پرسيدم. گفتند اين بوی عطر
حسن است.
گفتم: «عطر چی ميزني؟»
گفت: «من عطر نميزنم.»
...
وسط مرداد ماه بود و هلهله گرما.
چند نفری توی آب پريديم.
از آب كه بيرون آمديم، باز همان بوی
عطر توی دماغم پيچيد.
گفتم: «كی عطر زده؟»
هيچ كس جواب نداد. حسن زير
لب داشت صلوات ميفرستاد!
#شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷5 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
ميگفتند حسن شهيد شده. چيت ساز خيلی ناراحت بـود. تـازه آن وقـت بـرای اولـين بـار اسـمت را شـنيدم. سـيد جعفـر حجـازی كـه از دوسـتان صميمی ات بود، دنبالت آمد تا بالاخره در شيراز پيدايت كرد. خبر داد شـهيد نشده ای. زخمی هستی اما حالت بسيار وخيم است. اين خبر خيلی زود همه جا پيچيد.
چيت ساز را ديدم. خوشحال بود. ميگفت: «حيـف اسـت حـسن بـرود. خيلی دست تنها ميمانيم.»
#شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷4 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork
يادت می آيد در عمليات مسلم بن عقيل در منطقه سومار در نيمه های شب مجروح شدی. تركش به پشت گردنت خورده بود. لب و صـورتت مجـروح شده بود. خون زيادی ازت ميرفت. خيلی طول كـشيد تـا آمبـولانس آمـد. نفس كشيدن هر لحظه برايت مشكل و مشكل تر ميشد.وقتی تو را روی برانكارد گذاشتند صبح شده بـود.
بـا ايمـا و اشـاره بـه آنهايی كه سرِ برانكارد را گرفته بودند، فهماندی كه بايستند. خون میجوشيد و از گلويت بيرون ميزد. همه نگرانت بودند. چون
ممكن بود هـر لحظـه از شدت خونريزي و مشكلات تنفسی بلایی سرت بيايد. نشستی تيمم كردی و با همان حال نمازت را خواندی. ايـن موضـوع تـا مدتها دهان به دهان می چرخيد و سينه به سينه نقل ميشد.
#شهید_حسن_ترک ❤️
🌹🇮🇷3 روز تا سالگرد شهادت🇮🇷🌹
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات🕊
ོ مــثـل شــ🌷ـہیـد| @meslshahid
@shahid_hasan_tork