eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
771 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
336 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1050870666.mp3
3.98M
✯توصیه های ماه رجب که دوشنبه سوم بهمن شروع میشود یک هفته وقت داریم بسیاااار شنیدنی... 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🇮🇷 « من هم یک سپاهی ام » ⭕️ در پی اقدام خصمانه و غیر متعارف اتحادیه اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی ✅ حمایت قاطع خود را از سربازان دلیر و جان بر کف این مرز و بوم، با تغییر عکس های پروفایل به عنوان "من هم یک سپاهی ام" حمایت خودمان را از ايشان اعلام می کنیم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ «یکی از مهم‌ترین نشانه‌های ظهور» 👤 استاد پناهیان ⚠️ اگر به دنبال زمان ظهور هستید به این علامت نگاه کنید. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت‌هفتادهشتم ﷽ آمده ایم، این ها سهمیه شماست! ابراهیم طوری حرف می زد که طرف مق
﷽ از علمائــی که ابراهیم به او ارادت خاصی داشــت مرحوم حاج آقا هرندی .بود .این عالم بزرگوار غیر از ساعات نماز مشغول شغل پارچه فروشی بود اواخر تابســتان ۱۳۶۱ بود. به همراه ابراهیم خدمت حاج آقا رفتیم. مقداری .پارچه به اندازه دو دست پیراهن گرفت .هفته بعد موقع نماز دیدم که ابراهیم آمده مسجد و رفت پیش حاج آقا من هم رفتم ببینم چی شــده. ابراهیم مشــغول حســاب ســال بود و خمس !اموالش را حساب می کرد خنده ام گرفت! او برای خودش چیزی نگه نمی داشت. هر چه داشت خرج .دیگران می کرد !پس می خواهد خمس چه چیزی را حساب کند؟ .حاج آقا حساب ســال را انجام داد. گفت ۴۰۰ تومان خمس شما می شود :بعد ادامه داد من با اجازه ای که از آقایان مراجع دارم و با شناختی که از شما دارم آن را .می بخشم امــا ابراهیم اصرار داشــت که این واجب دینــی را پرداخت کند. بالاخره .خمس را پرداخت کار ابراهیــم مرا به یاد حدیثی از امام صــادق انداخت که می فرماید کســی که حق خداوند)مانند خمس(را نپردازد دو برابــر آن را در راه باطل« صرف خواهد کرد بعــد از نماز با ابراهیم به مغازه حاج آقا رفتیم. به حاجی گفت: دو تا پارچه .پیراهنی مثل دفعه قبل می خوام .حاجی با تعجب نگاهی کرد وگفت: پســرم، تــو تازه از من پارچه گرفتی .این ها پارچه دولتیه، ما اجازه نداریم بیش از اندازه به کسی پارچه بدهیم ابراهیم چیزی نگفت. ولی من قضیه را می دانستم وگفتم: حاج آقا، این آقا !ابراهیم پیراهن های قبلی را انفاق کرده بعضی از بچه های زورخانه هستند که لباس آستین کوتاه می پوشند یا وضع !مالیشان خوب نیست. ابراهیم برای همین پیراهن را به آن ها می بخشد حاجی در حالی که با تعجب به حرف های من گوش می کرد، نگاه عمیقی :به صورت ابراهیم انداخت وگفت این دفعه برای خودت پارچه را می بُرم، حق نداری به کسی ببخشی. هرکسی .که خواست بفرستش اینجا ادامه دارد....                  
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت‌هفتادنهم ﷽ از علمائــی که ابراهیم به او ارادت خاصی داشــت مرحوم حاج آقا هر
﷽ پائیز سال ۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم این بار نَقل همه مجالس توســل های ابراهیم به حضرت زهرا سلام الله علیها بود. هر جا !می رفتیم حرف از او بود خیلی از بچه ها داستان ها و حماســه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف .می کردند. همه آن ها با توسل به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها انجام شده بود به منطقه سومار رفتیم. به هر سنگری سر می زدیم از ابراهیم می خواستند که .برای آن ها مداحی کند و از حضرت زهرا سلام الله علیها بخواند .شــب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی ازگردان ها شروع به مداحی کرد !صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود بعد از تمام شــدن مراســم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شــوخی کردند و .صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهائی گفتند که او خیلی ناراحت شد آن شــب قبل از خواب ابراهیم عصبانی بود وگفت: من مهم نیستم، این ها !مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم هــر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را .بکن، اما فایده ای نداشت !آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم .ساعت یک نیمه شب بود. خسته و کوفته خوابیدم قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به :سختی باز کردم. چهره نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت .پاشو، الان موقع اذانه من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی!؟ البته .می دانســتم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح .را برپا کرد بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی !!حضرت زهرا اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب .قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیشتر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم .در فکر کارهای عجیب او بودم ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم !خوردم، چرا روضه خواندم؟ :گفتم: خُب آره، شــما دیشب قســم خوردی که… پرید تو حرفم و گفت .چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن بعــد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشــب خواب به چشــمم نمی آمد، اما نیمه های شــب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه :طاهره تشریف آوردند و گفتند .نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم هر کس گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کــردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی .ادامه داد ادامه دارد....           
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 برای زندگی ☘ 🔹چه کنیم فکرهای گذشته را فراموش کنیم ؟ ✨کارشناس ؛ حجت الاسلام حامد امامی نژاد 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
بازی، لازمۀ شاداب ماندن روح کودک است. بدون بازی کودک نمی‌تواند تجربه‌ای از شادی و نشاط داشته باشد اگر شنیدید که کودکی بدون بازی، در اوج نشاط و شادابی است، باور نکنید. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
تنبیه، راه درستی برای تغییر رفتار نیست به خصوص در مقایسه با روش‌های مثل پاداش برای رفتار خوب یا الگوسازی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که سبک فرزندپروری مستبدانه نسبت به فرزندپروری آزادمنشانه، اثر مثبت کمتری دارد. والدین در سبک فرزندپروری مستبدانه، رفتار بد را تنبیه می‌کنند و در سبک فرزندپروری آزادمنشانه والدین دلیل این که چرا رفتار کودک غلط است را به کودک توضیح می‌دهند. والدین مستبد تمایل دارند کودکانی پرورش دهند که هر زمان به آنها دستور دادند، اطاعت کنند، در حالی که والدین آزادمنش تمایل دارند کودکانی پرورش دهند که تلاش کنند کار درست را انجام دهند، نه فقط آن چیزی که والدین می‌گویند. علاوه بر این، کودکانی که توسط والدین آزادمنش بزرگ شده‌اند، احساس ارزشمندی بیشتری می‌کنند. جفری یانگ و همکاران از کتاب طرحوا‌ه درمانی ترجمه حسن حمیدپور و زهرا اندوز 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
نوزاد انسان بخشی از دوران تکاملیش رو در خارج رحم میگذرونه و تا دو سالگی طول میکشه. در این دو سال مادر و کودک یکی هستن. مادر سرش درد بگیره کودک سرش ذق ذق میکنه، یعنی نه تنها ارتباط معنوی و عاطفی دارند حتی ارتباط فیزیولوژیکی هم دارند وقتی که نوزاد را جدا میکنیم بعد میگیم بگذار گریه کنه و بغلی نشه این. کودک دچار فقدان مادری میشه. فقدان مادر، یعنی من حامی ندارم من کسی رو ندارم من خودم باید متکفل همه امور خودم باشم. بعد ها ما به این افراد میگیم درونگرا، اصلا ریشه اوتیسم در همین جدایی نابجاست 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
مادری که عشق بورزد، تشویق کند، به موقع بی‌اعتنایی و توبیخ (نه توهین) کند، به خودش احترام بگذارد و برای خودش و همسرش وقت بگذارد، مادری ایده‌آل برای فرزندانش است 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
مادری که ساعت ها برای تمیزکردن خانه وقت گذاشته، طبیعی است که با ریختن غذا بر روی فرش توسط کودکش خشمگین شود؛ این مادر ممکن است برچسب شیطنت یا لجبازی را بر رفتار کودکش بچسباند. روی دیگر این سکه کودکی است که بی خبر از همه جا با خشم مادر مواجه می شود و نمی داند به خاطر چه چیز تنبیه می شود. کودک تنها در پی کشف محیط و استفاده از حواسش بوده و گرچه خشم مادر را درک می کند، اما نمی تواند دلیلی منطقی برای آن پیدا کند. تا قبل از سه سالگی، رفتارهای بچه ها حتی اگر به خرابکاری منجر شوند، حاصل لجبازی و تلاش برای آسیب زدن به افراد و وسایل نیستند و به همین دلیل است که بچه ها، وقتی کاملا از سر تصادف به کسی یا چیزی آسیب می زنند، انتظار ندارند کسی تنبیه شان کند. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛