eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
777 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
336 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چگونه فرزندان به هیئت و اهل بیت (ع) علاقمند میشوند؟! 📣 دکتر سعید عزیزی 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر معظم انقلاب امروز، در دیدار با نمایندگان مجلس دوازدهم فرموده بودند: «توصیه موکد من تعامل سازنده مجلس با دولت جدید است. موفقیت رئیس جمهور و دولت جدید، موفقیت همه ما است. همه کمک کنند که رئیس‌جمهور بتواند وظایفی را که در قبال کشور دارد انجام بدهد. اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیس‌جمهور موفق بشود این موفقیت همه ماست. اگر او در اداره کشور، در پیشبرد اقتصادی کشور، در مسائل بین‌المللی و فرهنگی کشور، موفقیت کسب کند، همه ما موفقیت کسب کردیم. پیروزی او، پیروزی همه ماست. این را باید از بن دندان باور کرد. ۱۴۰۳/۴/۳۱ 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🔆💠🔅💠﷽💠🔅 💠🔅💠🔅 🔅💠🔅 💠🔅 🔴 ورزش مناسب سن نوجوانی! ✅ جوانی می‌گفت، من ورزش می‌کنم که انرژیم تخلیه شود اما بعد از ورزش، انرژیم چند برابر می‌شود. چرا اینطور می‌شود؟ 🔹️ دلیلش این است که ورزش، خون‌ساز است و حرارت را در بدن افزایش می‌دهد. به همین دلیل حُکَما در گذشته بر اساس مزاج بدن، نوع ورزش را توصیه ‌می‌کردند. 🔹️ مثلا به نوجوان توصیه می‌کردند که تحرکشان را کمتر کنند. چرا که هر چه در سن گرمی و تری که همان سن کودکی تا پانزده سالگیست تحرک بالاتر رود، حرارت بیشتر شده و در ابتدا انرژی را افزایش داده و در بلند مدت موجب احتراق یا سوختن خون می‌گردد. ✴️ پس نوجوان، به خصوص اگر گرم مزاج است، لازم است ورزش‌هایی که تحرک کمتر دارند یا مزاج سردی دارند را انجام دهد. بنابراین ورزش مناسبی برای سن نوجوانی است. ✍ استاد کمیل یوسف شعیبی 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم: 📖حدیث امروز: 🔅 پيامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) : 🌴 فراوان وضو بگير تا خداوند عمر تو را زياد گرداند. و اگر توانستى شب و روز با طهارت باشى اين كار را بكن؛ زيرا اگر در حال طهارت بميرى ، شهيد خواهى بود 📚 امالی شیخ مفید ص۱۶۰ تقویم امروز: 📌 دوشنبه ☀️ ۱ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۱۶ محرم ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 22 جولای 2024 میلادی مناسبتی امروز: شب هفتم امام حسین علیه السلام
سلام امام زمانم✋🌸 سلام منتقم خون حسین علیه‌السلام منتقم حسین نمی‌آیی؟ آقاجان مادرتان چشم‌انتظار است. مردِ سوار بر اسب دلش سوخت. آتشِ دامن دخترک را خاموش کرد.نازدانه پرسید: «آب دارے؟» مرد کاسه‌اے آب به دستش داد. دخترک پابرهنه به طرف گودال دوید. 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷
22.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حآل و اَحوآل گِدآیَت بِه خُدآ جآلِب نیست… صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدار و جلسه با شورای نگهبان ۳۰ تیر ✅ دیدار و جلسه با خانواده شهید رئیسی ۲۱ تیر ✅ دیدار و جلسه با رقبای انتخاباتی و دعوت از آنان برای معرفي همکاران دولت ۲۲ تیرماه تشکیل شورای راهبری دولت ۲۲ تیر ✅ اعلام راهبردهای سیاست خارجی در تهران‌تایمز ۲۳ تیر ✅ دیدار و جلسه با نمایندگان اقلیت‌های مجلس ۲۳ تیر ✅دیدار و جلسه با نمایندگان ادوار مجلس ۲۳ تیر ✅ دیدار و جلسه با علما و نمایندگان اهل سنت ۲۳ تیر ✅ گفتگو با سیدحسن نصرالله، رئیس شورای عالی یمن، هنیه و حمایت از محور مقاومت ۲۵ تیر ✅ دیدار و جلسه با روسای قوا، بزرگان کشوری، لشکری، سیاسی، فرهنگی، نخبگان، و ...در هفته اول از ۱۶ الی ۲۲ تیر ✅ دیدار و جلسه با جامعه کارگری ۲۶ تیر ✅ سخنرانی در حرم امام ۲۶ تیر ✅ ۱۲ بار شرکت در مجالس عزای امام حسین در هفته عاشورا ✅ تماس با بن‌سلمان، نخست وزیر ازبکستان، امیر قطر ۲۷ تیر، نخست وزیر مالزی ۲۷ تیر ✅ دیدار و جلسه با بازاریان تهران ۲۸ تیر ✅ دیدار با ستادهای اصولگرایان ۲۹ تیر ✅ دیدار با خانواده امام موسی صدر ۲۹ تیر ✅ دیدار و جلسه با بخش خصوصی ۳۰ تیر ✅ دیدار با خانواده شهید سلیمانی ۲۹تیر ✅ دیدار و جلسه دوم با فعالان اقتصادی ۳۱ تیر ✅ دیدار و جلسه با نمایندگان مجلس ۳۱ تیر ✅ دیدار با رهبر همراه با نمایندگان مجلس ۳۱ تیر 📌گوشه ای از فعالیت رییس‌جمهور منتخب
سلام امام زمانم✋🌸 خوش بحال کسانی که هم زنجیر می‌زنند! و هم زنجیرهاے غیبت را از پاے امام زمانشان باز می‌کنند...! هم سینه می‌زنند! و هم به فکر سینه پر درد و غم و اندوه امام حی خویش هستند...! هم اشک می‌ریزند! و هم غصه چشمان مولایشان که صبح و شام بر مصائب جد غریبش خون گریه می‌کند هستند... هم سفره می‌اندازند! و هم سر سفره امام زمانشان نمکدان نمیشکنند..! آنوقت با افتخار می‌گویند: یاحسیـن اشک می‌ریزند بر مظلومیت سالار شهیدان و غربت امام زمانشان و براے فرج منتقم آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین با اضطرار دعا می‌کنند. 🌷اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🌷
☑️ من کافی هستم 👌در زندگی همه‌ی ما زمان‌هایی بوده است که فکر کرده‌ایم به اندازه کافی زیبا، باهوش یا قوی نیستیم تا آنچه می‌خواهیم را داشته باشیم. 👌این نوع گفتگوهای درونی را در خودتان متوقف کنید و به جای آن به خودتان بگویید: 👌«همین‌طور که هستم، خوبم.» «من ارزشمندم.» «من شایسته‌ی شاد بودنم.» «من برای داشتن هر چه که می‌خواهم شایسته‌ام.» 👌به علاوه به خودتان یادآوری کنید که لازم نیست اتفاق خاصی رخ بدهد تا احساس ارزشمندی داشته باشید. هر چه همین حالا هستید کافی است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
🌸🍃🌸🍃 #عبور_از_سیم_خار_دار_نفس #پارت255 چطور دلش میاد تو رو اذیت کنه. از پشت پرده‌ی اشکم که گاه پاره
🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸 کمیل با دیدنم از ماشین پیاده شد و تسلیت گفت، ولی نمی‌دانم در چهره‌ام چه دید که با نگرانی نگاهش را بین من و خواهرش چرخاند. خواهرش اشاره‌ایی به کمیل کرد و گفت: –چیزی نیست. یه کم ضعف کرده. زودتر باید برسونیمش خونشون. کمیل مبهوت پشت فرمان نشست. ولی نگاه سوالی‌اش را از خواهرش جدا نمی‌کرد. از این که در این شرایط قرار گرفته بودم حس خوبی نداشتم. زهرا خانم که متوجه‌ی شرمندگی‌ام شده بود، در عقب ماشین را باز کرد و گفت: –راحیل جان ریحانه داره برات بال بال میزنه، بشین. همین که نشستم ریحانه خودش را در آغوشم پرت کرد و گفت: –خاله نرو، نرو... زهرا خانم بلافاصله در صندلی جلو نشست و با اشاره به کمیل فهماند که بعدا برایش توضیح می‌دهد. بعد به عقب برگشت و گفت: –ریحانه دیدی گفتم میریم پیش خاله. ریحانه از آغوشم بیرون آمد و شروع کرد به بپر بپر کردن. ماشین حرکت کرد و زهرا خانم کامل به عقب برگشت و سعی ‌کرد با حرفهایش دلداری‌ام بدهد. البته آنقدر آرام حرف میزد که صدایش نجوا گونه شده بود و گاهی بعضی از کلماتش را نمی‌شنیدم. –راحیل قضیه‌ی این مردک رو به کمیل میگم، تا یه کاری کنه، آخه اون رفیق وکیل مکیل زیاد داره، مطمئنم می‌تونه کمک کنه که از دستش خلاص بشی. –آخه چطوری؟ نکنه براشون اتفاقی بیفته؟ –نه بابا. فوقش یه جوری میترسونتش، اون که الان متهم هم هستش بیشترم میترسه، تو رو مظلوم گیر آورده. تو کاریت نباشه بسپار به من. سرم را به علامت موافقت کج کردم. بقیه‌ی راه را تقریبا در سکوت طی کردیم. گاهی ریحانه را در آغوشم می‌گرفتم و موهایش را نوازش می‌کردم. دیگر بزرگ شده بود متوجه بود که حال خوشی ندارم و گاهی غمگین نگاهم می‌کرد. بعد با انگشتهای ظریف و کوچکش گونه‌ام را لمس می‌کرد. لبخند که به لبهایم می‌آمد سرش را در سینه‌ام پنهان می‌کرد و چشم‌هایش را می‌بست. به مقصد که رسیدیم دوباره از زهرا خانم و کمیل عذر خواهی کردم و اصرار کردم که به خانه بیایند. ولی آنها قبول نکردند. ریحانه آویزانم شده بود و اصرار داشت نروم. کمیل دست ریحانه را گرفت و گفت: –بابایی بزار خاله بره تو بیا با هم رانندگی کنیم. ریحانه با اکراه نگاهش را از من گرفت و به کمیل داد. وارد خانه که شدم، مادر با دیدنم استفهامی نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم و گفتم: –حالم خوب نبود زودتر امدم خونه. بعد فوری به طرف اتاق رفتم. احساس کردم حال مادر هم زیاد خوب نیست؛ مثل همیشه نبود. دلم می‌خواست از اتفاقهایی که برایم افتاده برایش حرف بزنم، ولی دلم نمی‌آمد اذیتش کنم. گفتن این اتفاقهایی که برایم افتاده آسان نبود. مطمئنم شنیدنش هم برای مادرم خیلی سخت بود. یک لحظه با خودم فکر کردم شاید دایی بتواند کمکم کند ولی نمی‌توانستم ریسک کنم اگر به زن دایی یا مادر می‌گفت چه؟ یا اتفاقی بیفتد که باعث شود بین فامیل شایعه‌ایی چیزی بچید و آبرو ریزی ‌شود. نمی‌توانستم ریسک کنم. از کارهای غیر قابل پیش بینی فریدون می‌ترسیدم. حرفها و کارهایش به آدم عاقل شباهت نداشت. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌