🎨 کشف استعداد کودکان
🧩 بازی دریچهای به دنیای کشف و خلاقیت کودکان است. با همراهی در بازیهایشان و تشویق ایدههایشان، میتوانید زمینه یادگیری و پرورش ذهنی آنها را فراهم کنید.
📎 #خلاقیت_پرورش
📎 #کشف_استعداد
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ زن خانه دار کیست؟
🎙 دکتر عزیزی
📎 #سبک_زندگی
📎 #خانه_داری
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
🪧تقویم امروز:
📌 دوشنبه
☀️ ۱۷ دی ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۵ رجب ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 6 ژانویه 2025 میلادی
📖 حدیث امروز:
✳️ امیرالمؤمنین عليه السلام:
هركس خود را در راه اصلاح نفس خویش، در رنج افكند، به سعادت دست پیدا خواهد کرد.
📚 غررالحكم حدیث ۸۲۴۶
🔖 مناسبت امروز:
🧕 اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضا خان (۱۳۱۴ه. ش)
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آمده و راهیِ بین الحرمینم
دلتنـــگ دیــار آن نور دو عینــــم
بر بال و پر ســلام از فاصلهٔ دور
مـن زائر کــوی زیبـــای حسینـــم
💚اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْـنِ
💚وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْـنِ
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
#صبحم_بنامتان_اربابم
❤ #سلامامامزمانم
🌱 #سلامبرمهدی
(علیهالسلام)
▫️ روزِ من... با نام شما شروع میشود…
مولای من …
السَّلامُعَلَيْكَ يَاخِیَرَةَاللّٰهِ
#عهد_ما
#امام_زمان
#تا_همیشه_سلام
IMG_20250106_031713_053_۰۶۰۱۲۰۲۵.mp3
2.01M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آنچه که باید درباره برنامه دشمن برای کشف حجاب بدانیم
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر آقا امیرالمؤمنین
علی بن ابیطالب علیه السلام رو کامل نمیشناسی این ۳۰ ثانیه رو ببینین
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
🔴کشف حجاب رضا خانی
♦️امام خمینی(ره):"در طول این مدت هم گرفتاریهای همه جانب ملت ما را چه مردها و چه زنها همه میدانید. شاید بسیاریش را یادتان نباشد که من یادم است که اینها در زمان رضاخان به اسم اتحاد شکل، به اسم کشف حجاب، چه کارها کردهاند، چه پردهها دریدند از این مملکت، چه زورگوییها کردند و چه بچهها سقط شد در اثر حملههایی که اینها میکردند به زنها که چادر را از سرشان بکشند. "
📚 صحیفه امام، ج10، ص 490 ـ 489
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
🔴یکی از جنایات بزرگ رژیم طاغوت، همین مسئلهی هفده دی هست.
♦️امام خامنه ای(مد ظله): کشف حجاب، از بین بردن آن حائل و فاصلهای که در اسلام میان دو جنس قرار داده شده است - که این برای سلامت زن و سلامت مرد است؛ برای سلامت جامعه است - تا همان بلائی که بر سر زن در جوامع غربی آمد، بر سر زن مسلمان ایرانی بیاورند. این اقدام را رضاخان با چماق انجام داد.
♦️زن غربی با ورود در منجلاب فساد، دستاوردش نابودی خانواده بود. اینجور نبود که زن با برداشتن حجاب در میدان علم یا در میدان سیاست یا در میدان فعالیتهای اجتماعی پیشرفت کند؛ همهی اینها با حفظ حجاب و عفت ممکن بود و ما در نظام اسلامی این را تجربه کردیم.
♦️ برداشتن حجاب، مقدمهای برای برداشتن عفت بود؛ برای برداشتن حیا در جامعهی اسلامی بود؛ برای سرگرم کردن مردم به عامل بسیار قوی و نیرومند جنسی بود؛ برای اینکه از همه کارهای دیگر بمانند و یک مدتی هم موفق شدند، اما ایمان عمیق ملت ایران نگذاشت زنهای مسلمان ما با وجود سختگیریها در طول زمان، در مقابل این فشار سرکوبگر مقاومت کرد
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
⁉️واقعه ی کشف حجاب
♦️حدود شش ماه پس از فاجعه مسجد گوهرشاد، رضا خان با بي اعتنايي به علما و مردم، در روز 17 دي 1314 در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، قانون کشف حجاب زنان را به طور آشکار و رسمي اعلام کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش که بدون حجاب بودند، در اين جشن که به ابتکار علي اصغر حکمت، وزير معارف و فراموسونر معروف تشکيل گرديد، شرکت و سخنراني کرد و دوره اي سياه براي زنان ايران در تاريخ شروع شد.
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴یادآوری/بمناسبت ۱۷ دی سالروز کشف حجاب رضا خانی
♦️حتما ببینید
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
💢 پیدایش کشف حجاب
🍃 مهم ترین عامل پیدایش و اجرای کشف حجاب، سفر رضاشاه به ترکیه بود. اگرچه رضاشاه فکر تجددگرایی را از اوایل سلطنت در سر میپروراند، ولی سفر به ترکیه این فکر را تقویت کرد.
🔹 سالروز اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان
🔸 https://www.iribnews.ir/fa/news/3705229
📎 #کشف_حجاب
📎 #خانوده
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
✅ نشانه شیعه واقعی
♨️ انجام واجبات و ترک محرمات بهترین دستورالعملی است که ما را در مسیر درست ثابت قدم میدارد، به عبارتی اگر به واجبات و محرمات دین توجه کافی داشته باشیم به سر منزل مقصود یعنی سعادت میرسیم.
♨️ مردی به همسرش گفت:
پيش فاطمه زهرا عليهاالسلام برو و بپرس: آيا من از شيعيان اهلبيت هستم؟
🔺 زن آمد و پرسيد.
🔺 حضرت زهرا عليها السلام در پاسخ فرمود:
به همسرت بگو: اگر به آنچه تو را فرمان دادهايم عمل كنى و از آنچه نهى كردهايم پرهيز نموده باشی از شيعيان خواهى بود و در غير اين صورت از شيعيان نيستى.
📚 علامه مجلسی، بحار الأنوار ، ج۶۸، ص۱۵۵.
📎 #نشانه_شیعه
📎 #اعتقادات
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
💢اختلاف
🔰مردی وارد شهر شد، از خستگی کنار چند مرد روی زمین نشست، از لهجه شان فهمید هر کدام اهل کشوری هستند. رهگذری با دیدن خستگی این چند مرد، سکهای به آنها داد.
🔸مرد فارس گفت: با این پول، انگور بخریم.
🔹جوان عرب اخم کرد و گفت: عنب بخریم.
🔸مرد ترک از جا بلند شد و گفت: اُزُم بخریم.
🔹مرد رومی با اصرار میگفت: استافیل بخریم.
🔸هر کدام ساز خود را میزدند، جر و بحث بالا گرفت.
🔹دانشمندی از کنارشان رد میشد که زبان هر چهار نفر را بلد بود. مکثی کرد و رو به آنها گفت: پولتان را بدهید من همه چیزهایی که میخواهید را برایتان میخرم.
🔸دانشمند ظرفی انگور خرید و به آنها داد و گفت: این هم انگور است، هم عنب، هم اُزُم، هم استافیل
🔹هر چهار مرد خندیدند، مرد دانشمند گفت: قبل از بحث کردن اگر حرف همدیگر را بفهمید شاید هیچ وقت دعوایتان نشود.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حکایت
📎 #پند_قند
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_نود_و_دوم مسعود اینها رو از کجا میدونست؟ یعنی منو تعقیب میکرد در این م
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_نود_و_سوم
فاطمه روز به روز زیباتر میشد و به قول معروف، زیر پوست سفیدش آب جمع شده بود.
پیدا بود که او از زندگیش رضایت داره. قرار بود بعد از ماه مبارک جشن عروسی بگیرند و همش با هول و ولایی شیرین از کارهایی که هنوز انجام نشده صحبت میکرد و نگرانی هاش از تهیه ی مسکن و لباس عروسی بزرگترین دل مشغولیهای این روزهاش بود!!
و من آرزو میکردم کاش من هم دغدغههای او را داشتم.او دیگر حال منو نمیپرسید..یعنی مجال پرسیدن نداشت..چون بخاطردیدارهای محدود، کلی حرف ناگفته برای هم داشتیم.و اغلب من ساکت بودم و او حرف میزد یا فقط درباره ی او حرف میزدیم.شاید او گمان میکرد حال و روز من خوب است و با رفتن کامران پبدا کردن کار دیگر مشکلی تهدیدم نمیکند!
حاج مهدوی ار پشت میکروفون سخنرانی میکرد.از گناه میگفت و درهای باز توبه .
ناگهان میان جملاتش حرفهایی زد که احساسم میگفت که مخطابش منم!
میگفت: ایمان وهر عمل خیری باید برای شخص خدا باشه..اینکه ما بخاطر جلب توجه یکی مسجد بریم..نماز بخونیم..روزه بگیریم که مثلا فلانی از این کار ما خوشش بیاید این ارزشی نداره! پس فردا بخاطر یکی دیگه عکس همون کارها رو میکنی! خداوند درآیه ی ۳۱سوره ال عمران میفرمایند بگو اگر خدا رو دوست دارید از من اطاعت کنید تا خدا هم شما رو دوست بدارد وگناهانتان رو ببخشد.
این یعنی اینکه وقتی هدف رسیدن به محبوب باشه تو انگیزه داری.باید خدارو دوست داشته باشی، درکش کنی تا گوش به اوامرش باشی.وگرنه اگر حب چیزهای دیگه در دلت باشه به ذات اقدس الهی نمیرسی. ..
شاید بقول فاطمه من حساس شده بودم. شاید او منظورش به من نبود.ولی به فکر فرو رفتم.واقعا من جزو کدوم دسته بودم؟آیا من بخاطر حب به خدا توبه کرده بودم یا حاج مهدوی؟؟
بعد از اون سخنرانی در شبهای قدر تمام دعای من این بود:خدایا فقط و فقط حب خودت رو در دلم بنداز..و منو از گزند مصایب و مشکلات نجاتم بده..ومهر این روحانی رو از دلم بیرون کن و بجای او مردی پاک ومومن رو روزی من کن که با دیدنش حب تو در دلم زنده بشه و به او تکیه بزنم و روزگار تنهایی و بی پناهیم سر برسه..
بله من از خدا دیگر حاج مهدوی رو نمیخواستم.چون او خیلی پاک و مقدس بود و من اصلا لیاقت او را نداشتم.اگرچه این دعا خیلی برام کشنده وجان فرسا بود ولی باید واقعیت رو میپذیرفتم. ..عشق حاج مهدوی، یک عشق محال بود و من میخواستم هدفم خدا باشه نه حاج مهدوی…بعد از مراسم با فاطمه کنار ورودی مسجد مشغول خداحافظی بودیم که چشمم افتاد به کامران ومسعود.
آنها در حالیکه ظرف غذای هییت در دستشون بود به ماشین کامران تکیه زده بودند.با وحشت به فاطمه گفتم: فاااطمه..اونجا رو ببین…
فاطمه به اون سمت نگاه کرد ولی اونها رو نشناخت.
گفتم کامران ومسعود اونجان…
فاطمه با تعجب نگاهشون کرد و پرسید:تو بهشون آدرس دادی؟؟
من که در حال سکته بودم گفتم:نه چی میگی تو آخه؟
_پس اینجا چیکار میکنند؟از کجا میدونستن تو اینجایی؟
من با استرس گفتم:نمیدونم..اونها مدتیه تعقیبم میکنند..بالاخره این مسعود ونسیم زهرشون و ریختن. .
فاطمه بی خبر از همه جا پرسید از چی حرف میزنی؟
من چشم از اون دو بر نمیداشتم.گفتم:یه اتفاقهایی افتاده که تو ازشون بیخبری.
_خب چرا؟؟
_چون..هیچ وقت فرصت گفتنش پیش نیومد.
_حالا میخوای چیکار کنی؟ اینها برای تو واستادن که ببیننت؟؟
ذهنم مشوش بود.قطعا اونها از ایستادن در اون نقطه هدفی داشتند.چون اگر قصدشون تعقیب من بود بصورت نامحسوس در اتومبیل کامران مینشستند.
دلم نمیخواست اونها منو ببینند .رو به فاطمه با التماس گفتم.میشه برام با یک تاکسی تلفنی تماس بگیری و بگی اینجا بیاد؟قبل از اینکه اونها منو ببینند باید برم.
فاطمه زنگ زد به حامد گفت :عجله کن حامد جان..دیره..
و بعد خطاب به من گفت:مگه من مردم که تو با آژانس بری.ما میرسونیمت.
من با جدیت دعوت او را رد کردم ولی مرغ فاطمه هم یک پا داشت.من در عقب ماشین انها نشستم و بی آنکه کامران و مسعود متوجه حضورم شوند به خانه بازگشتم.این لطف فاطمه خیلی ارزشمند بود.تا سحر زمان کمی باقی مانده بود و آنها اگر خیلی زود هم به منزل میرسیدند باز بی سحری میماندند. خیلی اصرار کردم که بالا بیایند و با من سحری بخورند .فاطمه تمایل داشت ولی حامد معذب بود.بناچار با اصرار فراوان گفتم صبر کنند تا من برگردم.سریع داخل خونه رفتم و در ظرفی زیبا وتمیز کل محتوی غذای سحرم رو خالی کردم و با یک سینی پایین رفتم .اونها با دیدن من با شرم وخجالت میخندیدند ولی چاره ای نداشتند.به آنها گفتم فقط اینطوری خودم رو از زیر بار شرمندگیشون بیرون میارم. واگه قبول نکنند سحر مهمان من باشند دلم میشکند.
ادامه دارد…
نویسنده:#ف_مقیمی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_نود_و_سوم فاطمه روز به روز زیباتر میشد و به قول معروف، زیر پوست سفیدش
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_نود_و_چهارم
غذای داخل ظرف برای دونفر بود.
گفتم :من دارم میرم بالا شما راحت باشید.
ولی کاش منزل من رو قابل میدونستید ..اینطوری خیلی شرمنده شدم.
فاطمه با خنده گفت: ما باید شرمنده باشیم که تو رو تو زحمت انداختیم سید خدا.
از آنها جدا شدم تا راحت در ماشین سحری بخورند و خودم با شوقی مضاعف به خانه برگشتم وبایک لیوان شیر وخرما سحری خوردم.
فاطمه زنگ آیفون رو زد.ظرف غذا رو میخواست برگردونه.اومدبالا.
گفت:رقیه سادات تو در آشپزی محشری..باید قول بدی راز لوبیاپلوی خوشمزه ت رو بهم بگی!
سینی رو ازش گرفتم:
_نوش جونت..ببخشید کم بود
_عالی بود.اینا رو ول کن..اومدم بالا به بهانه ی سینی که بهت بگم اصلا نگران نباش.اونا هیچ غلطی نمیتونن بکنن.البته شاید هم ما داریم شلوغش میکنیم و اونها از اومدنشون به مسجد قصد دیگری داشتند.
با تمسخر گفتم:ارهههه…مثلن اومده بودن توبه کنند..اون هم تو همین مسجد..آخه هیچ مسجدی تو تهران وجود نداره! !!
فاطمه هم با لحن من ادامه داد:ارههه دیگه..ان شالله که هدایت شدند والان از رستگاران هستند خدا رو چه دیدی؟!
خندیدیم.او از ته دل..من از سر جبر!!!
میان خنده با عجله گفت:من زود برم دیر شد.دستت درد نکنه بابت غذا.فردا بهت زنگ میزنم برام تعریف کنی من نبودم چه خبر بوده..
وبا بوسه ای رفت.
بازهم من ماندم و آغوش خدایی که وعده داده در این شبها سرنوشت رو میشود از سر نوشت! بلند شدم قلم وکاغذ برداشتم و کنار سجاده ام بعد از نماز حاجت، برای خدا حرفها و حاجتهام رو نوشتم.بعد درنامه ای خطاب به حاج مهدوی از خودم دفاع کردم.وبا هربار خواندنش اشک ریختم.
*
سلام دختری از دل تاریکی به مردی از جنس نور!!
خیالتان راحت! این یک نامه ی عاشقانه نیست.
نامه ی ملتمسانه هم نخواهد بود.
این فقط درد دل دختری تیره روز است که قرار بود همیشه پاک زندگی کند..پاک بماند..اما سرنوشت برایش اینگونه نخواست.
حاج آقای مهدوی..روزی که شما را دیدم به واسطه ی نور شما دل از تاریکی کندم و عاشق روشنایی شدم! از آن روز نزدیک به یکسال میگذرد و من الان در نور هستم! شما فرمودید کسی که بواسطه ی دیگری از تاریکی رهانیده شود و به نور پناه ببرد وقتی از آن کس ناامید شود دوباره به سمت تاریکی میرود.
خواستم بهتون بگم که ابدا اینگونه نیست لااقل درمورد من اینگونه نیست.من قریب به چند ماه است که از منشا نوری که زمینه ساز هدایت من شد نا امیدم و او از من با انزجار فرار میکند..اما من هنوز در نورم”
من میدانم که دختری مثل من که گذشته اش تاریک وسیاهه لیاقت مردی از جنس نور را ندارد ولی حق دارد که عاشق نورباشد.چون عمرش رو درتاریکی گذرانده و نور به او امید و شور زندگی میدهد.من زیر امواج این نور ریشه کردم..سبز شدم..شکوفه دادم…و حالا دارم روز به روز بلندتر و سبزتر میشم.خیلی حرفها شنیدم..خیلی طعنه ها خوردم..ولی من امیدم به انوار مطلق خدایی بود که روزی نوری رو سر راهم قرار داد تا با دیدن انوارش یادم بیفتد چقدر از تاریکی بیزارم.به من میگن تو تاریکی..تو سیاهی لیاقت رسیدن به نور رو نداری شاید آنها راست بگن.کسی که مدتهاست مرد خدا بوده و از گناهان بری حقش نیست که مزدش دخترکی ناپاک و غافل از خدا باشد!
همانگونه که خداوند در آیه ی ۲۶ سوره نور فرمودند:مردان پاک برای زنهای پاک و زنهای ناپاک برای مردان ناپاک ..
وقتی این آیه رو خواندم دل از وصال بریدم ولی بعد اسم خود سوره امیدوارم کرد!!
خداوند خودش فرموده که توابین رو دوست دارد و به آنها وعده ی آمرزش داده.من مدتهاست که کار خودم رو به خدا وا گذاشتم.اگر عالم و آدم جمع شوند و بگویند تو لیاقت یک مرد مومن رو نداری چون روزگاری، از غافلین بودی خدا وعده اش رو فراموش نمیکند.من از خداوند مردی مومن واز جنس نور خواستم و قطعا او به وعده اش عمل میکند.حتی اگر مردم بگویند عادلانه نیست ..
من چنگ زدم به ریسمان نور الهی.و مطمئنم که این ریسمان مرا به جایی خواهد رساند که آنهایی که مرا مورد استهزا قرار دادند آرزوی رسیدنش را دارند.دیگر برای من مهم نیست که حاج مهدوی ها چرا نگاه سرد به من می اندازند.برایم اهمیتی ندارد که حاج مهدوی منو قابل نگاه کردن نمیداند. من به خدایی امید بستم که در عین ناباوری راه درست رو مقابلم گذاشت ومنو هدایتم کرد.در سخنرانی اخیرتون فرمودید حب خدا باید در دل بنده باشه نه حب غیر او..من میگم حب بنده های مومن خداهم حب خدارو در دل آدم زنده میکنه.من از حب شما و خانوم بخشی حب خدا رو لمس کردم.و خدارو قسم میدهم به حب خودش، که این محبت رو از من نگیرد.
حاج آقای مهدوی، من نمیدونم شما چرا مرا از مسجد و بسیج اون ناحیه دور کردید؟ شاید من هم اگرجای شما بودم همین کار رو میکردم.من یک دخترگنهکار بودم که بین خوبان جایگاهی نداشتم ولی هرگز موفق نخواهید شد مرا از مسجد کوچکی که در دلم از مهر خداساختم بیرونم کنید.
⚠️شگرد جدید، جهت تجاوز و سرقت
یک صبحی در انتهای جاده روستایی، یک صندلی ماشین نوزاد را در کنار جاده دیدم که پتویی روی آن کشیده شده بود.
همه جور فکری توی سرم میچرخید به راه خود ادامه دادم. ... با پلیس تماس گرفتم. نکات زیر را اشاره کرد ...
1⃣ «مدتی است یک باند شروع به کار کرده است که ترفند آنها، قرار دادن یک صندلی ماشین کودک در کنار جاده هستند ... با یک نوزاد جعلی در آن ... معمولا منتظر یک زن هستند تا بایستد و نوزاد رها شده را بررسی کند.
توجه داشته باشید که محل این صندلی ماشین معمولاً در کنار یک منطقه جنگلی یا چمنزار است و متأسفانه فرد - زن - به داخل جنگل کشیده میشود، مورد ضرب و شتم و تجاوز قرار می گیرد. اگر مرد باشد، معمولاً مورد ضرب و شتم و دزدی قرار میگیرند.
#بههیچدلیلیمتوقفنشوید!!! آنچه را که دیدید گزارش دهید، اما حتی سرعت خود را نیز آهسته نکنید.»
2⃣ «اگر در شب رانندگی میکنید و تخم مرغ به سمت شیشه جلوی شما پرتاب شد، برای چک کردن خودرو متوقف نشوید، برف پاک کن را به کار نیندازید و آب اسپری نکنید، زیرا تخممرغها، با اب مخلوط میشوند، بروی شیشه به صورت کف سفید در می آیند و دید شما را مختل می کنند. آنگاه مجبور میشوید که در کنار جاده توقف کنید.
اگر دیدید تخم مرغ زدند، به رانندگی خود ادامه دهید، تخم مرغ ها خودشان جمع
می شوند، از محل که کاملا دور شدید آنرا بشویید، تا قربانی این جنایتکاران نشوید.»
لطفاً به دیگران اطلاع دهید.
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
🟩✨نماز تابش آفتاب جمال خدا بر کویر هیات انسانی است.
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢سجده بر چه چیزی فضیلت بیشتری دارد؟
🎙حجتالاسلام سجادی
📎 #احکام
📎 #احکام_سجده
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
سالروز شهادت آیتالله رئیسی، به عنوان «روز شهدای خدمت» در تقویم ثبت شد
🔺پزشکیان، رئیسجمهور و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه این شورا مبنی بر ثبت سالروز شهادت آیتالله رئیسی و همراهانش (۳۰ اردیبهشت) را به عنوان روز شهدای خدمت در تقویم، ابلاغ کرد.
اگر انتظار دارید فرزندانتان : 👇 👇 👇
🔸️رشد کنند!
🔸️قوی تر از قبل شوند !
🔸️دنبال راهکار بروند!
🔸️تلاش کنند !
🔸️ناامید نشوند !
باید اولاً راه کارهای کنترل شکست را به آنان آموزش بدهیم و ثانیاً اگر والدین گرامی هم بتوانند الگوی مناسبی برای فرزندان باشند و وقتی شکست میخورند از زمین و زمان گله مند نباشند و به خودشون فرصت بدهند ، در این شرایط است که زمینه انتقال شیوه جلوگیری از شکست فراهم خواهد شد .
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸تربیت بشو تا بشن
🎙استاد: مجتبی تمسکی
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰❀•❀🌺🌤️🧕🏻❀•❀⊱━━╮
@dadhbcx
╰━━⊰❀•❀🧕🌤️🌸❀•❀⊱━━╯
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
🪧 تقویم امروز:
📌 سهشنبه
☀️ ۱۸ دی ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۶ رجب ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 7 ژانویه 2025 میلادی
📖 حدیث امروز:
✳️ امام على عليه السلام فرمود :
شادى خود را براى كارهاى نيكى كه پيشاپيش (براى آخرت) فرستاده اى زياد كن و اندوه فراوانت را براى نيكيهايى قرار بده كه از دستت رفته است.
📚 غرر الحكم، ج 2، ص 592
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
سلام امام زمانم✋🌸
ما چشم براهان بیقرار، دیرگاهی است که همچون زورقی شکسته اسیر امواج پُرتلاطم اندوهیم ...
عمریے است که حسرت داشتن یک ساحل امن و یک جان پناهی آرام بر دوشِ دلهایمان سنگینی میکند ...
و تنها تویی که میتوانی این امواج بلاخیز را فرو بنشانی و زنگار اندوه را از قلبهایمان بزدایی ...
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷