eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
772 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
336 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
به شیعیان و دوستان بگوئید خدا را به حق عمه ام زینب علیها السلام قسم دهند که فرج را نزدیک گرداند. ستاره د نشان شام، ص ۳۳۰ 🌴 @dadhbcx 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍رهبر انقلاب : اینکه می‌بینید ما گفتیم ۱۴ سکه بیشتر را عقد نمی‌کنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد می‌کند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبه‌ی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه‌ی مادّی. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه‌ی معنوی تقویت خواهد شد. مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند. ۱۳۷۴/۵/۱۸ 🌴 @dadhbcx 🌴
❓فرق قانون حجاب در جمهوری اسلامی و قانون کشف حجاب در دوران رضاخانی چیست؟! 🔰اگر بخواهیم اعتقاد مردم زمان شاه به موضوع حجاب را در نظر بگیریم، باید بدانیم که کشیدن چادر و روسری از سر زنان آن روزگار به قدری دردناک بود که برای مثال در عصر حاضر ماموران حکومتی بخواهند در خیابان به زور پیراهن را (از تن یک زنی که بد حجاب هم هست و اعتقادی به حجاب هم ندارد) در بیاورند. ➕و یا حتی بدتر از آن باید آن را با درآوردن شلوار زنان از پایشان در جامعه امروزی قیاس کنیم تا به درکی درست از فاجعه قانون استعماری کشف حجاب برسیم. مثلا حساب کنید امروزه بگویند زنان کره جنوبی بدون شلوار هستند شما هم باید بدون شلوار باشید تا ما یک کشور صنعتی بشویم. در واقع هم بزرگی مسئله خیلی دردناک بود و هم اینکه قانون کشف حجاب بسیار از روی نادانی و بی عقلی وضع شده بود. و هم بر خلاف دین و فرهنگ ایرانی بوده و هست. ✅اما قانون حجاب در جمهوری اسلامی هم پشتوانه ی عقلی دارد و هم پشتوانه ی دینی و هم جزء سنتها و فرهنگهای مردم ایران است و ملاک قانون گذاری هم باید عقل و منطق و دین باشد(هر چند در مقام عمل باز سخت گیری شدیدی هم صورت نمی گیرد) بنا براین صرف اینکه دو قانون هر دو در مورد مسئله واحدی هستند، نباید باعث این شبهه شود که فرقی بین این دو قانون نیست و هر دو از آنجایی که برخلاف خواست برخی از مردم هستند پس مذمومند. 🌴 @dadhbcx 🌴
🌸امانت دار ❤️حیـــــــای❤️ فاطــــمی🌸 🌴 @dadhbcx 🌴
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
ابوحلما💔 قسمت سی و دوم: نزدیکِ ما (فریاد "الله اکبر" با لهجه عربی و فرانسوی درهم آمیخته شده بود. م
ابوحلما💔 قسمت سی و سوم: وعده دیدار ( روز بعد_بیمارستان فوق تخصصی مغز و اعصاب) محمد که وارد اتاق شد، چشمان سرخ حسین سمتش چرخید. قامت بلند و چهارشانه پسرش را برانداز کرد. محمد نزدیک آمد و پیشانی پدرش را بوسید.  حسین یاد اولین باری افتاد که محمد را دیده بود. پرستار نوزاد را در پارچه سفیدی پیچیده بود و از مرز شیشه ای عبور داده بود. حسین نفس عمیقی کشید.  عطر تن پسرش مشامش را پر کرد. یاد اولین بوسه ای افتاد که بر گلوی محمد زده بود. و در گوشش اذان گفته بود. ناگاه با صدای محمد به خود آمد: +سلام بابا -سلام پسرم +خوبی؟ -الحمدلله اشک در چشم های پر نفوذ محمد حلقه زد. لبخند از لبان چاک چاک حسین پر زد.  نگاهش دور سر پسرش چرخید و پرسید: -چی شد پسر؟ +بابا...یاد بچگیم افتادم. هر وقت از مدرسه می اومدم از ترس اینکه شهید شده باشی،  میدویدم در اتاقو باز میکردم همینکه زیر چادر اکسیژن میدیدمت یه نفس راحت میکشیدم بی خبر از نفسای تو که هیچ وقت راحت.... -بسه دیگه اشکاتو پاک کن الان مامانت اینا میبینن...راستی مامانت کو؟ + داره با سرپرستار جر و بحث میکنه -واسه چی؟ + اوایل که اومده بودیم این بیمارستان سر پرستار بخاطر اینکه از اول نگفته بودیم شیمیایی هم هستی کلی باهامون جر و بحث کرد ظاهرا دکتر حسابی بهش تشر زده...حالا  سر شکایت مامان از غذای بیمارستان سرپرستار دوباره بحث رو باز کرده ... -پاشو مامانتو بیار بهش بگو بیاد دو دقیقه ببینمش محمد لبخندی زد و دست پدرش را روی چشمانش گذاشت. بعد آهسته از او فاصله گرفت و از اتاق بیرون رفت. اما بلافاصله عباس با چهره ای درهم کشیده وارد شد. حسین سعی کرد بلند شود یا لااقل بنشیند اما نتوانست. عباس به طرفش رفت کمکش کرد بنشیند و بالشت را پشت کمرش گذاشت. حسین ماسک اکسیژن را که تازه روی صورتش گذاشته بود، از روی صورتش برداشت و گفت: +سلام، پارسال دوست امسال... -سلام رفیق نیمه راه رفیق نیمه راه! اولین باری که این لفظ بین آن دو نفر رد و بدل شده بود، آخرین شب از اولین ماه سربازیشان بود. وقتی به فرمان امام خمینی(ره) تصمیم گرفته بودند از پادگان فرار کنند تا فردا صبح به روی همشهریانشان اسلحه نکشند. همان موقع که قسم خوردند تا خلع شاهِ مزدورِ غرب، برای آزادی مردمشان بجنگند. آن شب عباس گفته بود:" اینبار هرکی دل داره فرار میکنه و ترسوها می مونن!" حسین جلوتر رفته بود اما خارمی سرباز اتاق کناری برای خوش خدمتی به ساواک، آنها را لو داده بود. عباس سر حسین داد زده بود که :"برو" و حسین با خارمی ترسو درگیر شده بود  و زیرلب غرولند میکرد که:"رفیق نیمه راه بشم؟" حسین مثل  روزهای  جوانی زیرلب زمزمه کرد: رفیق نیمه راه بشم؟ من اگه رفیق نیمه راهم بخاطر سرسختی خودته و صدایش را بالابرد : چند بار بگم میخوام با مسئولیت خودم مرخص بشم... اما سرفه کلامش را میخکوب کرد. عباس ماسک را روی صورت حسین گذاشت و با لحن آرام تری گفت: سر این پرونده خیلی تحت فشارم...ببخشید... حسین هرجور شده باید برگردی سر کار! ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 به قلم؛ سین.کاف.غفاری 🌴 @dadhbcx 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏توی فرانسه اعتراض به ‎خشونت علیه زنان، بزرگترین راهپیمایی تاریخش علیه خشونت جنسی بود. فقط همین امسال، «۱۳۷ زن» تو فرانسه توسط شریک زندگی فعلی یا سابقش کشته شده؛ یعنی تو خانواده که باید امن‌ترین محیط برای یه زن باشه. این بود اون آزادی و امنیتی که غرب به ‎زنان وعده داده بود؟؟؟! 🌴 @dadhbcx 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_414483086.mp3
1.22M
🏴▪️👆🏻👆🏻 دعای عهد 👤باصدای استاد فرهمند اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده.... خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان.. 🌴 @dadhbcx 🌴