eitaa logo
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
769 دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
9.9هزار ویدیو
336 فایل
کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 | فرزندآوری و بحران هویت در میانسالی ⚠️ آیا می‌دانستید برخلاف بحران میانسالی‌، بحران هویت در میانسالی، قابل رفع نیست؟! 👌 چراکه در بحران میانسالی، نیازهای غیر ضروری مثل اقتصاد را می‌توان تأمین کرد؛ اما در بحران هویت میانسالی، فرصت فرزندآوری که نیاز ضروری است از دست رفته است. 📎 📎 📎 📎
۲ شهریور ۱۴۰۲
‌ ✅پدر و مادر دانا به فرزندشان میگویند که درس بخوان تا فهم تو و نگرش و حال و احساس تو رشد پيدا کند و زندگی و درک بهتری داشته باشی.از دنيا و كارت لذت بيشتری ببری و اینگونه که باشد به انسانهای ديگر هم كمك خواهی كرد. ❌والدين نادان به فرزندانشان میگویند درس نخون خاک بر سرت، بزرگ ميشی هيشكی زنت نميشه، بدبخت ميشی. فلانيو ميبينی؟ درس نخوند بدبخت شد تو هم ميشی عين اون! ⚠️ يادمان باشد رفتار ما با كودكانمان در بزرگسالی تبديل به صدای درون آنها برای تمام عمر خواهد شد.
۲ شهریور ۱۴۰۲
جمله‌هایی که باید به کودکت بگی وقتی بجای همین که من میگم😡 میگی بیا راجبش با هم حرف بزنیم کودکت لجبازی نکردنو یاد میگیره 🥰 وقتی توی خونه یا توی جمع مودبانه صداش میکنی و بهش میگی ☆ شما ☆کودکت مودب بودنو یاد میگیره وقتی توی خونه بجای گوشی گردی کتاب میخونید کودکتون مطالعه کردنو یاد میگیره وقتی بجای ولش کن خرابش میکنی بهش میگی دوباره تلاش کن تو میتونی کودکت قوی بودنو یاد میگیره
۲ شهریور ۱۴۰۲
حسین‌ جانم ♥️ هزار قصه نوشتیم بر صحیفه‌ی دل هنوز عشقِ تو عنوانِ سرمقاله‌ی ماست... _
۲ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دغدغه زیارت رفتن عین زیارت کردن است 💔 . صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
۳ شهریور ۱۴۰۲
1_838240515.mp3
21.06M
۳ شهریور ۱۴۰۲
🌺🌸🌺🌸🌺 ✨از امام صادق (ع)روایت است: ⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️ ⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️ ☘🌹☘🌹☘ بسم اللّه الرحمن الرحيم اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ . ☘🌹☘🌹☘ سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان التماس دعا 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
۳ شهریور ۱۴۰۲
👨‍👩‍👧‍👧کانال سبک زندگی 🪴
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۸۰ این حجم غم در سینه اش جا نمیشد که
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۸۱ کمربند انفجاری به خودش بسته که تنم لرزید... ابوالفضل نهیب زد... کسی به کمربند دست نزند، دستانش را به دست مرد دیگری سپرد و خودش مقابل بسمه روی زمین زانو زد... فریاد میزد... تا همه از بسمه فاصله بگیرند... و من میترسیدم این کمربند در صورت برادرم منفجر شود.. که با گریه التماسش میکردم عقب بیاید... و او به قصد باز کردن کمربند، دستش را به سمت کمر بسمه برد... با دستانم چشمانم را گرفته و از اضطراب پَرپَر شدن برادرم ضجه میزدم... تا لحظه ای که گرمای دستش را روی صورتم حس کردم... با کف دستانش دو طرف صورتم را گرفت،.. با انگشتانش اشکهایم را پاک کرد و با نرمی لحنش نازم را کشید _برا من گریه میکنی یا برا این پسره که اسکورتت میکرد؟ چشمانش باشیطنت به رویم میخندید، میدید صورتم از ترس میلرزد.. و میخواست ترسم تمام شود... که دوباره سر به سر حال خرابم گذاشت _ببینم گِل دل تو رو با پسر سوری برداشتن؟ ایران پسر قحطه؟ با نگاه خیسم دنبال بسمه گشتم و دیدم همان دو مرد نظامی او را در انتهای راهرو میبرند... همچنان صورتم را نوازش میکرد تا آرامم کند و من دیگر از چشمانش میکردم.. که حرف را به جایی دیگر کشیدم _چرا دنبالم میگشتی؟ نگاهش روی صورتم میگشت.. و باید تکلیف این زن تکفیری روشن میشد که باز از پاسخ سوالم طفره رفت _تو اینو از کجا میشناختی؟ دیگر رنگ شیطنت از صورتش رفته بود، به انتظار پاسخی چشمش به دهانم مانده... و تمام خاطرات خانه بسمه و ابوجعده روی سرم خراب شده بود... که صدایم شکست.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
۳ شهریور ۱۴۰۲