سوال 25
آیا واقعاا دشمن چطور دااره برعکس ..روایات و احادیث و حتی گفته های قرآن عمل میکنند..
و تبلیغ از گیاه خواری میکنند ..فرااوان..😐❗️❗️
سوال 26
آیادرسته میگن خانه ای که سگ نگهداری میکنن اجنه زیاد هست؟
هدایت شده از مهدی
ممنون از مشارکت همه شما گرامیان
و خدا را شاکرم که توفیق داد این برنامه را برگزار کنیم.
امید دارم که همگی عالم و عامل به این آداب باشیم.
ختم جلسه را اعلام میکنم.
والسلام علیکم و رحمة الله
التماس دعا
یا علی ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬#کلیپ_تصویری
⚠️این کلیپ رو به کسانی نشون بدید که زندگی با #سگ رو ترویج میکنن‼️😱
👈آیا واقعا ضروریه که سگ یا گربه یا خرگوش یا (یکی ازاین حیوانات حرام گوشت) که یک عدد از موی اونها روی لباس، مبطل نماز هست، توی خونه ی آدم باشه؟؟؟؟!!!!🤔
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
#عکسنوشته_آمرین
◀️ #امام_صادق علیه السلام:
وای بر قومی که در دینداریشان #امربه_معروف و #نهی_ازمنکر نباشد❗
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
📸 وداع با پیکر بسیجی #شهید_آمربه_معروف «محمد محمدی» 🥀
🏴 مراسم وداع با پیکر پاک و مطهر شهید امر به معروف و نهی از منکر، محمد محمدی در معراج الشهداء تهران با رعایت مقررات بهداشتی برگزار شد.
بسیجی شهید روز گذشته در راه امر به معروف و نهی از منکر در شرق تهران به دست تعدادی از اراذل و اوباش و مزاحمان نوامیس مردم، با ضربات چاقو به شهادت رسید.
#مطالبه قصاص داریم‼️ ✊✊
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
1_414483086.mp3
1.22M
🏴▪️👆🏻👆🏻
دعای عهد
👤باصدای استاد فرهمند
اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده....
خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان..
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
هدایت شده از کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🔮🎀🎀🔮🎀🎀🔮🎀🎀
✨از امام صادق (ع)روایت است:
⚡️هرکہ چهل صباح دعای عهد رو بخواند، از یاوران حضرت مهدی (عج)باشد واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد وحق تعالی بہ هر ڪلمہ هزار حسنه او را ڪرامت فرماید وهزار گناه از او محو نماید⚡️
#دعای_عهد
⛅️آغاز روز با دعای دلنشین عهد⛅️
☘🌹☘🌹☘
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اَللّـهُمَّ رِبَ النّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ والإنجيل وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ والأنبياء وَالْمُرْسَلينَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَسْاَلُكَ بِوَجْهِکَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ اَسْاَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ والآخرون، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُميتَ الاَْحْياءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلّا اَنْتَ، اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقائِمَ بأمرك صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلى آبائِهِ الطّاهِرينَ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وأحاط بِهِ كِتابُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً، اَللّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأعوانه وَالذّابّينَ عَنْهُ وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لأوامره وَالُْمحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلى اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فأخرجني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَنى شاهِراً سَيْفي مُجَرِّداً قَناتي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي، اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وأوسع مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ، وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ : (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ) فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ إلّا مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدينَ، اَللّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، اَللّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَراهُ قَريباً، بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ .
☘🌹☘🌹☘
سه مرتبه میگویی : اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلاىَ یاصاخب الزمان
التماس دعا
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت بیستم و چهارم طولی نکشید که همه شروع کردند به سوال پرسیدن از حاج آقا، میخ
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
قسمت بیست و پنجم
از آن لحظه به بعد قلبم با ضرب آهنگ دیگری می تپید. نگاههایم کوتاه شده بود. تمامش در فکرم آن روز را مرور میکردم. انگار که نه چهارده سال بلکه فقط یک روز زندگی کرده بودم. آنهم آن روز!😍
یک شب به خودم گفتم: بدبخت او به دختر زشت و خطاکار و بیکس و کاری مثل تو اصلا فکرهم نمی کنه.😢
اون...حتما...یکی رو می خواد مثل...مثل فاطمه! پاک و مومن با خانواده درست و حسابی، مگه قانونش این نیست؟ آدم حسابی ها باهم می پرن و آدمهای بی ارزشی مثل من با حسرت تماشا میکنن. 😞
درست که فکر کردم دیدم آن روز حاج آقا با همه ما سرسنگین و با احترام رفتار میکرد اما با فاطمه صمیمی حرف میزد. حتی یکی دوبار هم به رویش لبخند زد. 💔
دوباره داشت از فاطمه بدم می آمد. بازهم این افکار در سرم پیچید:چرا همه چیزای خوب برای خوباست؟! چرا من فرصت نداشتم خوب باشم؟ خدایا منکه توبه کردم یعنی این چیزی رو عوض می کنه؟😥
نباید اجازه میدادم احساساتم دوباره بین من و تنها دوستم فاصله بیاندازد. اما من...باید قبلش از چیزی مطمئن می شدم. دلم را به دریا زدم و رفتم دفتر مدیر، نگذاشتم چیزی بگوید. یکراست رفتم سر اصل مطلب:
-خانم مدیر جواب آزمایشم اومده؟😰
+تو...از کجا میدونی؟🤔
-چرا بهم نگفتین؟😱
+خب راستش میخواستیم یه مدت بگذره تا برای دوباره آزمایش دادن، بهت بگیم آخه مسئول آزمایشگاه گفت اچ آی وی ممکنه مرحله اول آزمایش خودشو نشون نده چون جواب آزمایشت منفی بود با توجه به شرایط سابقت گفتیم دوباره آزمایش...😶
-منفی بوده؟؟؟ جواب آزمایشم منفی بوده خانم مدیر؟😵
+خب آره، فکر کردم اینم میدونی!😶
مثل دیوانه ها پریدم جلو و صورت خانم مدیر را بوسیدم. 🤗
دویدم بیرون بالا و پایین می پریدم و زیر لب می گفتم: خدایا دمت گرم سر قولم هستم.❤️
هیچ وقت آنطور منتظر چیزی نبودم. ساعتها با مهسا نماز خواندن را تمرین کردم و وقت گذراندم تا اذان ظهر، وقتی فاطمه مرا در صف نماز خانه دید، خوشحالیش کمتر از من نبود. حس عجیبی بود انگار که سوار کشتی نوح شده باشم. 🌊
قلبم به نیرویی که نمیدانستم چیست، مطمئن و محکم شده بود. بعد از مباحثه، قبل از آنکه برود یک کاغذ دستش دادم و گفتم:
-تو...بازم حاج آقا رو می بینی؟😓
+آره چطور؟😄
-میشه این کاغذو بهش بدی؟😔
+این چیه؟🧐
-بازش نکن، قول بده نخونیش😞
+باشه ولی نباید بدونم چی دست حاج آقا میدم آخه...😕
-نترس فقط یه سواله...اصلا بذار اسممو رو کاغذ بنویسم که فکر نکنه از طرف خودته☹️
+خب....پس چرا اسمتو نمی نویسی؟😊
-راستش، من از اسمی که اون عوضی روم گذاشته بود، بدم میاد. همش یاد گذشته ام و مواد و آهنگای تندی میفتم که گوگو میذاشت...😣😖
ادامه دارد....
به قلم ✍️: سین. کاف. غین
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
قسمت بیست و ششم
کمی این پا آن پا کردم و گفتم:
-فاطمه ...میشه...کمکم کنی یه اسم خوب برا خودم پیدا کنم🙃
+همین حالا؟🤔
-آره تو خیلی کتاب خوندی با سوادی یه اسم که بهم بخوره بگو دیگه😊
فاطمه چشم هایش را رو به آسمان چرخاند و بعد از مکث نسبتا طولانی، گفت:
+تبسم
-تبسم؟!
+آره یعنی لبخند، چون لبخندت قشنگه این اسمو پیشنهاد دادم
-راستش فکر کردم یه اسم با معنی بهتری بگی
+معنی لبخندم خوبه، ببین شعرا شکفتن گل رو به لبخند تشبیه کردن، عرفا هم شکفتن گل رو دقیقا زمانی میدونن که گل به اوج کمال و رشدش رسیده باشه، امام علی(ع) میفرماید:🌸
" کاری که در توان زن نیست به او مسپار زیرا که او چون گلی ست نه خدمتکار و پیشکار." خب ما اسم تبسم رو انتخاب میکنیم به امید روزی که تو به اون مرحله از زندگیت برسی که مثل یه گل شکوفا بشی.😍
-هرکی دوستت داره حق داره! تو خیلی خوبی فاطمه
+چی میگی؟
-هیچی لطفا زود جوابشو برام بیار
+باشه
او رفت و من بازهم غرق افکارم شدم. شب که شد به سختی خوابم برد با اینکه اذان صبح در کانون اصلاح و تربیت پخش نمی شد، ولی دقیقا در زمان اذان بیدار شدم. 🌱
رفتم داخل راهرو به ساعت بزرگ روی دیوار خیره شدم. درست همان ساعت و دقیقه ای که دیروز فاطمه در نمازخانه گفته بود زمان اذان صبح است. 🧡
رفتم وضو گرفتم و تنها در نماز خانه نماز خواندم. بعدش سر سجاده یک دل سیر گریه کردم و باز گفتم: خدایا فقط ولم نکن!😭
آن روز تا ظهر بی قرار بودم. میخواستم بدانم اصلا حاج آقا جوابم را می دهد یا نه! فاطمه که از در وارد شد دویدم کاغذم را طلب کردم.📄
چیزی نگفت و فقط کاغذ را دستم داد. رفتم یک گوشه میخواستم بازش کنم که صدای اذان پخش شد.🌌
کاغذ را در دستم فشردم و رفتم سمت نماز خانه، فاصله بین خواندن دو نماز، کاغذ را باز کردم. زیر دستخط کودکانه ام که نوشته بودم: راه خلاصی از حسادت؟😣
با دست خط خیلی زیبایی نوشته شده بود:
"اگر به تو حسادت می کنند از حسود دوری کن
اگر خودت به کسی حسادت میکنی به او محبت کن"
لبخندی زدم و گفتم: به خدا دوای دردم همینه!
به خودم که آمدم همه نگاهها سمتم چرخیده بود. خودم را نشکستم و رفتم صف اول ایستادم برای خواندن نماز عصر.
از آن دقیقه از کاغذی که برایم سفیر عشق بود، مثل گنج مراقبت میکردم. به فاطمه هم به نسبت اخلاق خودم بیشتر محبت میکردم. روزهایم بهتر شده بود و شبهایم بی قرارتر!💓
تا اینکه یک روز فاطمه بعد از نماز گفت همراهم می آید...
ادامه دارد....
به قلم ✍️: سین. کاف. غین
#حدیث
❤️حضرت زهرا سلام الله علیها :
🌸 خداوند «امر به معروف» را به جهت مصلحت جامعه و اصلاح همگانی، واجب قرار داد.
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#آمرخدا_باشیم
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴
#عکسنوشته
🌺سکوت در برابر گناه، نشانه رضایت است‼️
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
🌴 @dadhbcx 🌴