eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
776 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
335 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ دعا برای تربیت صالحانه 🌷🌷🌷 این دعا را اگر بخوانید هم برای خودتان دعا کردید، هم برای پدر و مادر و هم برای اولاد تان دعا کردید و هم طلب عمل صالح کردید🌷 ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
🔵 نشانه کمال عقل 💠 چون عقل كامل گردد، سخن اندك شود. 📒 ، حکمت ۷۱ ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
ما آدمها دو سبد باخودمون داریم : یکی جلومون آویزونه یکی هم پشتمون نکات مثبت وخوبی هامونو میندازیم تُو سبد جلویی ، عیب هامونو تُو سبد پشتی وقتی تومسیر زندگی داریم راه میریم ، فقط دو چیز رو می بینیم خوبی های خودمون و عیب های نفر جلویی 👤پائولو کوئیلو 🍁🍂🍁🍂 ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
Part04_خون دلی که لعل شد.mp3
8.08M
کتاب صوتی ( 4) "خاطرات حضرت آیت الله خامنه ای از زندان ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب" 💚 بسیار شنیدی وجذاب ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ بسیار پُر معنا... 💠 تصویر سمت چپ و راست را با هم مقایسه کنید... ✔️ امام باقر(علیه السلام): کودکان در سایه صلاحیت و شایستگی پدرانشان [از انحرافات] مصون می مانند. ( بحارالانوار ج 68 ص 236 ) 👈 گندم از گندم بروید جو زجو ... ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
: به خاطر حرف مردم، زندگیت را خراب نکن ، این مردم اگر پیامبر هم بودند هزار ایراد از کار خدا می گرفتند شما که جای خود دارید ...! ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ رهبرانقلاب به سوال یک نوجوان: آقا! اگر الان امام خمينی زنده بود؛ شما از ایشان چه ميخواستيد؟ ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
لطفادوستان تونو دعوت کنید .🍎 طنز ولطیفه https://eitaa.com/joinchat/76611604C5432e3a588 @metiokh 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار .میباشد @Sydmusavi مدیر قرارگاه خنده بر هر درد بی درمان دواست 👌😂😂😂👌🌸
🟣باز شدن درب جهنم با یک جمله! مدتی است که این اصطلاح بین مردم رایج شده است: "اعصاب نداریم" و این جمله گویی کلید توجیه هر بداخلاقی و بدرفتاری شده است!اما آیا این جمله ما را از عواقب اعمال ناخوشایندمان تبرئه می‌کند؟مثلا بر اثر خستگی و کلافگی بر سر پدر و مادرمان یا دوست و همکارمان فریاد می‌کشیم و در نهایت با هزار تا منت گذاشتن می‌گوییم: "اعصاب نداریم" و انتظار دل‌جویی هم داریم! پس کی می‌خواهیم حق‌الناس‌های ناشی از این رذیله اخلاقی را از گردنمان برداریم؟ "پرخاشگری" رذیله‌ای سمی است که دنیا و آخرت ما را به باد می‌دهد. رذیله‌ای که ائمه معصومین علیهم‌السلام به شدت از آن نهی کرده‌اند. پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند:«در مسلمان دو خصلت روا نیست: بخل و بداخلاقى.» در حدیث دیگری از پیامبر صلى الله علیه و آله می‎خوانیم كه فرمودند: «بیشترین چیزی كه امت من به سبب آن وارد بهشت می‎شوند تقوی و حسن خُلق است.» حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «كامل‌ترین شما از نظر ایمان كسی است كه اخلاقش نیكوتر باشد.»باید توجه داشته باشیم که تحمل ناملایمات و سختی‌های روزگار برای ما آرامش دنیا و آخرت را در پی دارد و دامن زدن به این ناملایمات علاوه بر تیره کردن دنیایمان راهی مستقیم به جهنم است. 📚جهاد النفس وسائل الشیعة/ترجمه افراسیابى 69/281 📚احتجاجات/ترجمه بحار الانوار/ج‏35٠،2 پاسخ رهبرانقلاب به سوال یک نوجوان: آقا! اگر الان امام خمينی زنده بود؛ شما از ایشان چه ميخواستيد؟ ╔═❀•✦•❀══════╗         🌴 @dadhbcx 🌴 ╚══════❀•✦•❀═╝
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
💗نگاه خدا💗 #قسمت_چهلم پیراهنی آجری که تازه خریده بودم، پوشیدم. شال نباتی که لبه هاش مروارید دوزی بود
نگاه خدا💗 روی تخت نشسته بودم و به عکس مامان فاطمه نگاه می‌کردم. "اینجوری نگام نکن مامان،خودت خواستی این تصمیمو بگیرم ،وقتی از پیشمون رفتی فکر این روزا رو نکردی نه؟ ولی الان خیلی دیر شده برام دعا کن برم از اینجا" در باز شد. - سارا جان بیا مهمان ‌ها و عاقد هم اومدن. امیر طاها دسته گلی پر از گل‌های مریم در دستش بود. روی مبل دونفره نشستیم. عاقد خطبه را خواند. منم گفتم بله بعد از امیر طاها پرسید ، امیر طاها هم گفت بله. باورم نمیشد که به این راحتی همه چی تمام شود. امیر طاها حلقه را گرفت ارام گفت ببخشید.دستم را گرفت. و حلقه را گذاشت در انگشتم. همه یکی یکی جلو آمدند و تبریک گفتند. محسن و ساحر هم امده بودند. - وااییی سارا این امیر چه جوری عاشقت شده ما نفهمیدیم! خندیدم و چیزی نگفتم. دنبال عاطفه گشتم. دیدم گوشه‌ای کز کرده و گریه میکند. خلوت که شد، عاطفه و آقا سید امدند سمت ما و عاطفه گریه می‌کرد. او میدانست که من چرا ازدواج کردم. آقا سید گفت: ببینید سارا خانم نمیدونم صبح تا الان فقط گریه دارن میکنه. -دختره دیونه چرا گریه میکنی ،باید خوشحال باشی الان. -حرف نزن ،جیغ میزنم ،دختره خل و چله احمق ،با زندگیت چه کردی؟ عاطفه به امیر طاها تبریک گفت و با اقا سید رفتند. مادر امیر طاهاامد کنارمان و اشک در چشمانش جمع شد. -مواظب قلب پسرم باش. همه رفتند. به اتاقم رفتم. نفس راحتی کشیدم. به حلقه‌ام نگاه کردم واقعا قشنگ و ساده بود.خوابم برد. دو روزی از امیر طاها خبر نداشتم. به بهانه‌ای گوشی بابا را ازش گرفتم. شماره‌ی امیر طاها را پیدا کردم. ذخیره اش کردم. بهش پیام دادم سلام،اگه میشه فردا بیام دنبالتون باهم بریم دانشگاه. بعد ده دقیقه جوابمو داد : سلام ،خانواده خوبن ،باشه چشم منتظرتون میمونم. بعد پیام دادم : ببخشید میشه آدرسو بفرستین "چه عروسی بودم من اگه کسی میفهمید تو گینس ثبتش میکرد" ادرس را برایم فرستاد. صبح زود بیدار شدم.لباس پوشیدم. کیفم را برداشتم. رفتم پایین مثل همیشه مریم جون در آشپز خونه بود - سلام -سلام عروس خانم ،بشین چایی بریزم برات - مرسی - سارا جان از امیر آقا خبر نداری؟ چرا بعد عقد نیومده دیدنت؟ - هووم نمیدونم حتمن کار داشته،ولی امروز با هم میریم دانشگاه -خدارو شکر ،پس بهش بگو امشب حاجی گفته شام بیاد اینجا . - باشه خداحافظی کردم،سوار ماشین شدم. نیم ساعت بعد رسیدم. دم خانه‌شان ایستاده بود. پیاده شدم. - سلام امیر آقا. - سلام سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم هیچ حرفی نمیزد فقط چشمش به بیرون بود ،حوصله‌ام سر رفته بود.ضبط را روشن کردم . همراه آهنگ میخواندم. دیدم زیر لب داره ذکر میگه. اهنگ را قطع کردم. نفس عمیقی کشیدم. - امیر آقا ،بابام امشب گفته شام بیاین خونه ما. ادامه دارد... @dadhbcx