8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✾͜͡♥️•°
هرکس در روز غدیر بہمؤمنی غذا
بدهد، مانند کسی است که به تمام
انبیا و صدیقین غذا داده باشد💚.
/ .. اقبال الاعمال، ج1 .. /
.
+ دست بھ کار شو بچہ مومن
برای غدیر کاری کن☝️🏻🌸
#عید_غدیر
🖇|°•
¤ از سیم خاردار نفست عبور ڪن ....
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
بسم الله الرحمان الرحیم💚💚
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت1
جلو در دانشگاه با بچهها در حال حرف زدن بودیم که یاد جزوه ام افتادم، رو به سارا گفتم:
– پس این جزوهام چی شد؟
سارا هینی کشیدو گفت:– دست راحیله، صبر کن الان می گم بیاره.
گوشی را از جیبش در آورد و از ما فاصله گرفت. بعد از چند دقیقه امد.– الان میاره.
نگاه دلخوری به او انداختم.–ببخشید که جزوتو بی اجازه دادم به یکی دیگه، اونوقت راحیل کیه؟
–راحیل یکی دیگه نیست،خیلی منظمه، راستش نمیشد که بهش ندم، گفت یه روزه میده، خیالت راحت حرفش حرفه، آرش باور کن جوری شد که نشد بگم جزوه مال توئه، الانم امد به روش نیاریا.
پوفی کردم و گفتم:– حالا الان کجاست؟ من می خوام برم. نگاهی به در دانشگاه
انداخت.–تودانشگاهه، عه، امدش.
مسیر نگاهش را دنبال کردم. دختری چادری که خیلی باوقارو متین به نظر می رسید، نزدیک میشد، آنقدر چهرهی جذابی داشت که نتوانستم نگاهم را از صورتش بردارم.😍
ابروانی مشگی با چشمهایی به رنگ شب، پوست صورتش رنگ گندم بود. بینی کشیده که به نظر عمل کرده بود ولی وقتی نزدیک امددیدم این طور نیست. با روسری سرمهایی زیبایی صورتش را قاب گرفته بود.
برعکس دخترهای دیگر که در دانشگاه مغنعه می پوشند، او روسری سرش بودومدل خاصی آن را بسته بود. مدل بستنش را خیلی خوشم امد.🧕
نوع چادرش خاص بود. با لبخندی که به سارا میزد😊 با اشاره سر سارا را صدا کرد، تا جزوه را به دستش بدهد. سارا به طرفش رفت و باهم دست دادند وخوش وبش کردند. سرش را به طرف کیفش برد که جزوه را از داخل کیف بیرون بکشد.
🔷🔶🔹🔶🔷🔸🔷
همان لحظه فکر شیطنت باری به سراغم امد.
نمی دانم چرا، ولی می خواستم متوجه بشود که جزوه مال من است. شاید می خواستم من را ببیند و توجهاش را به طرف خودم جلب کنم.
جلو رفتم و سلام کردم. سرش رابالا آورد ونگاه گذرایی به من انداخت و زیرلبی جوابم راداد.
لبخند از روی لبهایش جمع شد. قیافهی جدی تری به خودش گرفت وجزوه را مقابل سارا گرفت و تشکر کرد.
همانطور که محو صدای آرام و قشنگش شده بودم، قبل از سارا جزوه را گرفتم و گفتم:😍❤️
–خواهش می کنم، بعد خنده ایی کردم و ادامه دادم:😄– جزوه ام شده مارکوپولو، بالاخره به دستم رسید.با چشمهای گرد شده، سارا را نگاه کرد و گفت:–منظورت از دوستت ایشون بودند؟😳
سارا با دست پاچگی گفت: –حالا چه فرقی داره. با دلخوری به سارا گفت:–کاش می گفتی، بعدهم برگشت به طرفم وبا حالتی شرمنده گفت:–حلال کنید من نمی دونستم...😔
نگذاشتم حرفش راادامه دهد. فوری گفتم:–اشکالی نداره، اصلا مهم نیست.سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت.
کمی بیشتر به طرف سارا متمایل شد و با او دست دادو گفت:–کلاس آخررو نمیای؟
سارا گفت:– نه، با بچه ها می خواهیم بریم بیرون.
🔷🔶🔹🔶🔷🔸🔷
نگاهی به من و بقیهی بچه ها انداخت وهمانطور که دستش را از دست سارا بیرون می کشید گفت:
–پس من میرم کلاس.
سرش را به طرف من برگرداند و بدون این که نگاهم کند گفت:–ممنون بابت جزوه.فوری خداحافظی کرد و رفت.بعد از رفتنش به سارا گفتم:–چرا نگفتی اونم با شما بیاد؟
سارا پوزخندی زدو گفت:–اون این جور جمع هارو نمیپسنده.اخم کردم.– کدوم جور؟
-مختلط...-یعنی چی؟-یعنی اون پسر جماعت را حساب نمی کنه، چه برسه باهاشون بیرون بره.
–سارا! این دختره تو کلاس ماست؟
–آره. با تعجب گفتم:– چرا من تا حالا متوجهاش نشدم؟ سارا همانطور که نگاهم می کرد
گفت:–کلا راحیل با کسی کاری نداره، آرومه و سرش تو کار خودشه.سارا پیش بقیه رفت که گرم حرف زدن بودندو گفت:–بچه ها بریم دیگه.
نمی دانم چرا این دختر، چی بود اسمش، راحیل،
توجهم را جلب کرد. چقدر جذبه داشت، فکر کنم کمی خود شیفته هم بود. حتی در چشم هایم نگاه هم نکرد.صدای سارا در سرم اکو می شد،"او پسر جماعت را حساب نمی کند."
دلم خواست رفتارش با من متفاوت باشد تابقیه بخصوص سارا شوکه بشوند...منی که همه ی دخترها دوست دارند هم کلامم شوند و تحویلم می گیرند، او حتی افتخار ندادکه نگاهم کند...☹️
سارا با تکان دادن دستش مقابل چشم هایم، گفت:– کجایی آرش؟ تو نمیای؟– گفتم که نه، کار دارم باید برم.-باشه پس خداحافظ ما رفتیم.
از بقیه ی بچه ها هم خداحافظی کردم و به طرف خانه راه افتادم...
🔷🔶🔹🔶🔷🔸🔷
✍#به_قلم_لیلا_فتحی_پور
#ادامهدارد
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
#تربیت_فرزند
🍀 امیرالمؤمنین (ع):
🔶 هرگاه #جوان را توبيخ كردى،
برخى خطاهاى او را ناديده بگير،
تا توبيخ تو، او را به مقابله وادار نسازد.
📙 شرح نهج البلاغه ابنابىالحديد ج۲۰، ص۳۳۳
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
#به_بلندای_آن_ردا
✨قسمت چهل و یک
ابوالحسن جملاتی را به عبری می خواند و رأس الجالوت به همراهی سر تکان می دهد و:
_این فرازها از تورات خوانده ایم، اما تفسیرش را نمی دانیم...
نمی دانم چرا میان شگفتی همه و من هم، رأس الجالوت را حیرتی از عبری دانستن ابوالحسن نیست.
_آنجا که می فرماید((نور از کوه طور سیناء آمد))، اشاره دارد به وحی خداوند که در طور سیناء بر موسی بن عمران نازل شد؛ و آنجا که می فرماید((و از کوه ساعیر بر ما درخشید))، نظر می کند به کوهی که بر عیسی بن مریم وحی آمد؛ و فرمایش((و از کوه فاران بر ما آشکار شد))، اشاره است به کوهی به فاصله یک روز از مکه...
سلام و درود بر پیامبر میان جمع، و من هم:
_أحسنت یابن رسول الله!
ابوالحسن، سکوت که می نشیند، باز رو به رأس الجالوت:
_چه دلیلی داری بر نبوت موسی بن عمران؟
_پیامبر ما موسی، معجزاتی آورد که پیش از او پیامبری نیاورده بود؛ که دریا شکفت و عصایش ماری از عظیم می شد و از سنگ چشمه می جوشاند و دستش در سینه می برد و نورانی بیرون می آورد...
ابوالحسن به تأیید سر تکان می دهد:
_پس هر آن که معجزه ای بیاورد و دیگران عاجز بمانند، تصدیقش بر شما واجب می شود!
رأس الجالوت هنوز انجام کلام ابوالحسن نمی داند و پر تردید:
_نه... همه نه! فقط معجزاتی شبیه موسی بن عمران...
ابوالحسن به لبخندی:
_پس چگونه پیامبران قبل از موسی را تصدیق می کنید در حالی که معجزاتی شبیه او نداشتند؟
رأس الجالوت بی پاسخ می ماند، آنقدر که ابوالحسن ادامه می دهد:
_پیامبران پیش از موسی را تصدیق کردید، به معجزاتی که شبیه معجزات موسی نبود و چگونه است که عیسی بن مریم را که بعد از موسی آمد و چنان می کرد که مردمان عاجز از انجامش، تصدیق نمی کنید؟ که مرده زنده می کرد و کور، بینا و از گِل پرنده ای می ساخت و در آن می دمید و به اذن خداوند جان می گرفت...
رأس الجالوت فقط نگاه می کند و با کلام آخر ابوالحسن از میدان می رود:
_و چنین است نبوت پیامبر ما محمد امین هم_که سلام و درود خدا بر او_که بی تعلیم و آموختن، کتابی آورد که احوال انبیاء پیشین و سرگذشت گذشتگان و آیندگان تا قیامت در آن است...
باز سلام بر پیامبر میان جمع و أحسنت من تمام نشده که ابوالحسن رو به هربذ اکبر:
_دلیل تو برای نبوت زرتشت چیست؟
هربذ اکبر دستی به محاسن بلند و یکدست سفیدش می کشد و با طمأنینه:
_آنچه آورد را پیش از او نیاورده بودند و اگر چه او را ندیده ایم، اخباری به ما رسیده از او و از آنچه که برایمان حلال کرده...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحمن الرَّحِيمِ
⛔️ غدیر نقطه عطف رسالت، امامت و ولایت در تاریخ اسلام - قسمت اول
🍃 معمار اصلی خانه کعبه خود خداوند بوده است، حضرت آدم علیه السلام هم آن را پیریزی کرده است، حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت اسماعیل علیه السلام هم تکمیلش کردهاند، در طول تاریخ خداوند و جبرئیل و حضرت آدم و حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل، دستاندرکار برپائی این محل مقدس بودهاند، آن وقت باید این خانه با این عظمت مفتخر گردد به محل تولد نوزادی که امیر مؤمنان تا آخر تاریخ خواهد بود...
🔸حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام در تمام زمینهها ممتاز است، از هر زاویهای به او نگاه کنی صاحب بهترینها است، هیچ چیزش به هیچ کس شباهت ندارد، در بحث شهادت، خودش شهید است، برادرش جناب جعفر طیار شهید است، همسرش حضرت زهرا سلام الله علیها شهید است، فرزندانش شهید هستند، در بحث علم بعد از حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله بی نظیر است «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي» (نهجالبلاغه، خطبه 189)
در میدان جنگ، در اخلاص، در ایثار...
هر چه بهترین است، متعلق به حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام است، از اول خلقت تا آخر تاریخ بگردید کسی را پیدا نمیکنید که خودش معصوم و همسرش هم معصوم باشد...
هیچ پیامبر و هیچ ولی خدایی همسرش معصوم نیست، هیچکس دو فرزندش معصوم نیست، هیچ کس در کعبه متولد نشده، هیچکس در شب قدر در محراب مسجد هنگام سجده شهید نشده، و ایثار در لیلة المبیت، جز امام علی علیهالسلام...
همه بهترینها در وجود مقدس حضرت امیرالمؤمنین است...
♦️ انسان از عقلش درست استفاده نمیکند، مثل آبی که هرز میرود، اگر این آب به باغچه هدایت شود، باعث رشد گل و گیاه میشود، اما این عقل در اکثر موارد هرز میرود...
🍀 قرآن در سوره آل عمران آیه ۱۱۸ میفرماید «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» ای کسانی که ایمان دارید، بعد دستوراتی به انسان میدهد و آخر آیه میفرماید «إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُون» اگر عاقل هستید...
معلوم است مؤمنین همه عاقل نیستند، از نعمت عقل استفاده نمیکنند، ایمان هست، اما عقل نیست...
بعضیها مذهبی هستند، اما عاقل نیستند، درست فکر نمیکنند، خانمی هست که حجابش کامل است، اما راحت دروغ میگوید، راحت غیبت میکند، آقائی است که نماز جماعتش را در مسجد خوانده، تقبل الله، از مسجد پایش را بیرون میگذارد و غیبت میکند، قسم دروغ یاد میکند... حرف زشت میزند...
این افراد ایمان دارند اما عقل ندارند...
مؤمن باید یک نقشه راه داشته باشد تا گمراه نشود، مؤمن باید یک الگو داشته باشد تا بر اساس آن شخصیتش را بسازد...
و چه الگوئی بهتر از چهارده معصوم سلام الله علیها...
🛑 این بحث ادامه دارد ان شاء الله
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
✍️ #حبیب_الله_یوسفی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌱🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌱 🔻جزئیاتِ #حجاب در قرآن🔻 قسمت اول: 🗣 بسیاری از مسائلِ دینی، حتّی مسئله مه
❇️ حجاب در قرآن
قسمت دوم:
🔹 "وَ لاٰ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّٰ مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا"
🔸 و زینتهای خود را آشکار نکنند، مگر آن مقدار که به طور طبیعی ظاهر و پیداست، مثل دست و صورت.
👈 منظور اینکه جلوه گریِ زن در جامعه ممنوعه. اینکه زن با هفت قلم آرایش💄💅، بیاد تو کوچه و خیابون صحیح نیست.
🔹 "وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلیٰ جُیُوبِهِن"
🔸 و روسریهای خود را بر روی سینه خود بیفکنند.
👈 یعنی روسری یا مقنعه یا شال فقط برای پوشوندن مو نیست. علاوه بر سر و مو، باید گردن و سینه رو هم بپوشونه، طوری که زینتهای پنهان مثل گوشواره و گردنبند و... معلوم نشه.
🔹 "وَ لاٰ یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّٰ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ..."
🔸 و زینتِ خود را آشکار نکنند، مگر برای شوهران یا مَحارِم خود.
👈 این قسمت آیه نشون میده که زن نباید اونطوری که تو محیط خونه، جلوی شوهر و بچههاش میگرده، همونطوری بیاد تو جامعه. آخه بعضی خانومها لباسهای خونه و بیرونشون یکیه؛ زیادی آزاد میگردن!
ادامه دارد...
#حجاب_در_قرآن
‼️ اجبار به فرزندآوری یا حمایت از خانوادهها؟!
⚠️ آیندۀ هولناک ایران در پی پیری جمعیت کشور، زنگ خطر را به صدا در آورده است و با همین اوضاع، در سالهای آینده با مشکلات بزرگی در جامعه روبرو خواهیم بود؛ با این حال عدّهای ناآگاه، طرحهای حمایتی دولت برای فرزندآوری را اجبار به فرزندآوری بیشتر برای خانوادهها و مانع تربیت صحیح فرزندان میدانند.
✍️ تصویب طرحهای افزایش جمعیت و الزام نهادهای مسئول به رعایت آنها، به معنای اجبار خانوادهها به داشتن فرزند نیست، بلکه تشویق و حمایت از خانوادههایی است که میخواهند فرزند داشته باشند، امّا نیاز به حمایت دارند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx
شهید بهشتی🕊
🔸ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم.
🔸ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند.
🔸تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم
🔸و الا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇
🌸⃟🌷🍃🧕჻ᭂ࿐✰
#کانال_سنگر_عفاف_و_تربیت
#قرارگاه_بسوے_ظهور
@dadhbcx