دوباره سفرهی شب زنده دارها وا شد
دوباره خانهی دلدار ، خانهی ما شد
دوباره زمزمهی دانههای📿 تسبیحم
دوباره دست دعای من و مفاتیحم
دوباره با🌹 شهدا🌹 افتتاح میخوانم
و پای دین خدا با امام میمانم
دوباره بال گشایم دو دست خالی را
فرازهای ابوحمزه ثمالی را
ببار ابر خطاپوش! ماه رحمت شد
ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد
دلا بیا که خطا را به آه میبخشند
بیا که کوه گناه را به کاه میبخشن
😭😭😭😭😭😭😭😭
الهی العفو🙏🙏🙏
#کانال_سنگر_عفاف
#وتربیت🌹
@adhbcx
20.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ های حجاب
🌹امر به معروف و نهی از منکر خواهر شهید ابراهیم هادی
#هوای_شهر_را_تازه_میکنیم
#نفس_ابراهیم
#صدای_دختران_انقلاب
#دختران_انقلاب
#شهدا
#تذکرلسانی
#حجاب
#پستویژه
#کانال_سنگر_عفاف
#وتربیت🌹
@adhbcx
هدایت شده از حسین
#حدیث_شب
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله:
درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده میشود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.
📚بحار ج٩٣ ص٣۴۴
🌙حلول ماه مبارک رمضان مبارک باد
💫✨مادرم ڪرده سفارش ڪہ بگواول ماه❣
💫✨بـاَبےاَنٺَ وَاُمّــےیااَباعَبدِاللہ❣
#ماه_امت_رسول_الله
#اسعد_الله_ایامکم
صدقہ اول #ماه_ونماز...فراموش نشود
#ملتمس_دعا
6.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سی روز با قرآن
🗓روز اول ماه مبارک رمضان
🎙قرائت قرآن کریم توسط قاری ممتاز از استان گیلان(شهرستان،بندر انزلی)
#کانال_سنگر_عفاف
#وتربیت🌹
@adhbcx
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌌 رمان شب #بدون_تو_هرگز 55 🌷"من یک دخترِ مسلمانم..." 🔹سکوتِ عمیقی کل سالن رو پر کرده بود ... چن
🎑 رمان شب #بدون_تو_هرگز 56
"دزدهای انگلیسی"🇬🇧
🌷وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... با یه وجودِ خسته و شکسته ... اصلاً نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا...
💢 خیلی چیزها یاد گرفته بودم ... امّا اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اوّل شروع کنم ... مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور...
🔹توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد...
–دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاقِ رئیس تیم جراحی عمومی...
❇️ در زدم و وارد شدم ... با دیدنِ من، لبخندِ معناداری زد ... از پشتِ میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی...
–شما با وجودِ سن تون ... واقعاً شخصیتِ خاصی دارید...
🔶–مطمئناً توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید...
📌 خنده اش گرفت...
–دانشگاه همچنان هزینه تحصیلِ شما رو پرداخت می کنه... اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه ... و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید...
* ناخودآگاه خنده ام گرفت...
⭕️–اوّل با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ... تحویلم گرفتید ...
- امّا حالا که حاضر نیستم به درخواستِ زور و اشتباه تون جوابِ مثبت بدم ... هم نمی خواید من رو از دست بدید ... و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید ... تا راضی به انجام خواسته تون بشم...⚠️
✅ چند لحظه مکث کردم...
–لطف کنید از طرفِ من به ریاستِ دانشگاه بگید ... برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن ... اصلاً دزدهای زرنگی نیستن...
🔸و از جا بلند شدم....
🌹 🍃🌹🍃🌹🍃