eitaa logo
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
771 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
336 فایل
♦️حجاب من نشانه ایمان وولایتمداری ام است. 🌴کانال سنگر عفاف وتربیت👇 https://eitaa.com/dadhbcx ادمین @GAFKTH @Sydmusaviمدیر ⠀ 🌴 قرارگاه بسوی ظهور https://eitaa.com/dadhbcx/50553
مشاهده در ایتا
دانلود
1_838240515.mp3
21.06M
🍃 سـه کار است که باید هر روز آن را انجام دهد: ¹.خواندن دعای عـهد ².دعای ‌فرج ³.سه بار سوره توحید و هدیه آن ها به امام زمان "عج"🍃 🎧دعای عهد با نوای 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸سلام مولا جانم 🔹میدانم که می آیی 🔅السلام علیک یا صاحب الزمان🔅 🎵سرکار خانم خدایاری
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ 🔴 نگاه اسلام به پوشش و لباس - قسمت پنجم ❌ روی کره زمین انسان تنها موجودی است که خداوند او را ملزم به پوشش با لباس کرده، این یعنی لباس بسیار با ارزش و مهم است، چون ویژه انسان است... 🔸زمانی که آدم و حوا در باغ بهشتی خطا کردند اولین تنبیه‌شان برهنگی بود، با برهنه شدن تحقیر و شرم‌زده شدند... 🔸اولین تنبیه خدا برهنگی شرم آور است، برهنگى عزت و جلوه‌گری نيست، تنبیه خداست، خداوند هر كسى را كه خدا بخواهد تنبیه کند، برهنه می‌‌كند... ❌ الآن هم اگر یک ارتشی یا سپاهی مرتکب نافرمانی و خلاف بشود، اول خلع لباسش می‌کنند، اگر آخوند خلاف کند عبا و عمامه‌اش را می‌گیرند، اینها تحقیر و توهین به فرد خلافکار است... 🔸لباس در جوامع انسانی یک ارزش است، ارزشی بسیار متعالی... 🔸 این مردان و زنان جامعه ما که با الگو برداری از جوامع غربی روز به روز بیشتر در مصرف پارچه صرفه‌جوئی کرده و برهنه‌تر می‌شوند، غافلند از تحقیری که به خود روا می‌دارند، غافلند که چقدر ارزش خودشان را نزد خداوند پایین می‌آورند... ❌ بزرگترین خیانت رضا خان بیسواد این بود که به دستور انگلیس بی‌حجابی را اجباری کرد و لباس ملی را ممنوع، این بزرگترین ضربه و خیانت به فرهنگ و تاریخ ملت ایران بود... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ 🔴 نگاه اسلام به پوشش و لباس - قسمت ششم ❌ رضا پهلوی بی‌سواد که انگلیس مثل مترسک بی‌اراده‌ای بر تخت سلطنت نشانده بود، با اشاره ارباب لباس ملى ما را گرفت، در حقیقت انگلیس گرفت، وقتی حجاب برداشته شد، لباسهای رنگارنگ و مدلهای مختلف دغدغه زن و مرد ایرانی شد، اينها فكر كردند حالا چی بپوشیم که بیشتر جلوه کنیم؟ آن وقت هر ساعتى دنبال یک مدل و یک رنگ لباس... برای این افراد در انتخاب نوع و رنگ تنها چیزی که اهمیت نداشت حفظ حیا بود، قدیم می‌گفتند آدم بی‌خانمان هر شب در یک خرابه‌ای مى‏‌خوابد، آدمی هم که لباس ملی نداشته باشد، دائم دنبال این است که چی بپوشد، چه مدلی و چه رنگی بپوشد، سینما و تلویزیون مبتذل قبل از انقلاب و حال حاضر هم به این آشفتگی در پوشش دامن می‌زدند و می‌زنند... ❌ يكى از صدمه‌های شدیدی كه ما از استعمار خورديم اين بود كه آمدند آنهائی را که پیروی کردند از این تغییر پوشش، تحقير كردند، از درون پوچ شدند، بی‌هویت شدند، لباس بلند زن‏ها تبدیل شد به لباس كوتاه... ❌ لباس فقط پارچه و نخ و پشم نيست، لباس نشان دهنده هویت و شخصیت و طرز فکر آدم است... شما اگر دیدید زنی یا مردی، یا دختر و پسری لباس جین پاره پاره پوشیده، مطمئن باشید این آدم شخصیتش هم پاره پاره است‌... ❌ فرق است بین کسی كه چاقو جبیش می‌گذارد و کسی که اهل مطالعه است، آدم به هر چه علاقه‌مند باشد، ارزشش هم همانقدر است... ❌هر چه در جستن آنی، آنی انسان تنها موجودی است که خودش از خودش جدا شدنی است، یعنی چه؟ یعنی حیوانات ذاتاً حیوان هستند، گربه ذاتاً گربه است، پلنگ ذاتاً پلنگ است، از غریزه و ذات خودشان جدا نیستند... اما انسان ذاتاً انسانیت ندارد، باید این انسانیت را کسب کند، هیچ ربطی هم به‏ جنبه‌‌‏های زیستی و بیولوژیکی ندارد... انسانیت یک امری است فراتر از زیست‏ شناسی... مولانا می‌گوید: ای برادر تو همان اندیشه‌ای مابقی تو استخوان و ریشه‌ای گر گلست اندیشهٔ تو گلشنی ور بود خاری تو هیمهٔ گلخنی وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️ حبیب‌الله یوسفی
كودك انسانى وقتى به دنيا مى آيد از بهشت يا همان بطن مادر رانده شده است، او وارد جهان تازه ايى شده است. تصور كنيد روزى كه شما براى اولين بار پا به آمريكا بگذاريد با تيراندازى مواجه بشويد يا بر عكس گل بپاتون بريزند. براى همين قطعا و حتما در ١٤ماه اول زندگى بايد جهان به ميل كودك بگردد و تمام خواسته هاش بدون درنگ و توسط يكنفر اجابت بشه. زيرا كودك يكبار و براى تمام عمر در سال اول زندگيش به نتيجه ميرسد كه جهان چگونه جايى است. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
گاهی فرزند کار اشتباهی انجام می‌دهد که به برخورد تند از سوی ما نیاز دارد؛  اما محبت اجازۀ تندی به ما نمی‌دهد. این دل‌سوزی نوعی افراط در محبت محسوب می‌شود گاهی هم مادر باید کار زشت فرزند را به پدر اطلاع دهد تا او از اقتدار خویش برای بازداشتن فرزند از آن کار استفاده کند؛ اما محبت، به او اجازۀ چنین کاری را نمی‌دهد و فرزند هم در آن کار زشت، پیش‌روی می‌کند. این هم افراط در محبت است. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
شاگرد اول بودم، پدرم یادم داده بود که من همیشه درس بخوانم، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند! عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه؟ وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم. پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم! چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند! و من نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم! مایه افتخار پدر بودم! شاگرد اول! وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم! وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم! چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم! من حتی باریدن برف را هم ندیده ام! من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم!!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم! من شاگرد اول تیزهوشان بودم! تمام فرمول های ریاضی و فیزیک را بلد بودم ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم! و حالا یک پزشکم! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس! پزشکی که تا الان نخندیده است، مهندسی که شوخی بلد نیست! من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم! با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم! من شاگرد اول کلاس بودم! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم! همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم. یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم! یکروز می خواهم زیر برف بروم! یک روز می خواهم داد بکشم، جیغ بزنم! من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم، از گوسفند می ترسم، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد! راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
مادر بودن فطرت و شدن است؛ داشتن نيست. بچه دار شدن اصلاً دليل مادر شدن نيست. ما جايگاه و منزلت پدر و مادر را نمي شناسيم چون آداب و اخلاق پدر و مادر بودن را گم كرده ايم چون اين آداب و اخلاق را از ما گرفته اند.  ما جواهري در دست داريم كه اين جواهر در طول زمان خاك گرفته و ظاهر قشنگش را از دست داده و احتياج به شستشو دارد. اين جواهر در دست يك كودك نابالغ بوده كه رندان زمان با تعدادي تيله رنگي آن را عوض كردند. زني كه در دنيا مطرح مي شود، همان تيله ي رنگي است و آن جواهري كه از ما گرفته شده مقام و منزلت مادري است. به همين دليل مادر در منزل خودش را مستخدم و پرستار و خدمتكار مي بيند و پدر خودش را فقط مسئول تأمين معاش خانواده مي بيند.  چه قدر از مردان امروزي اين جمله را مي شنويم كه" از صبح تا شب مثل ... جون مي كنم چون بچه دارم" كمتر مي شنويم گفته بشه كه چون پدر يا مادرم. وقتي به تمام معنا و فطري پدر و مادر باشيم ديگه خسته نمي شويم. منزلت مادري در فضاي معصوميت و فضاي الهي انسان  است تا زماني كه اين منزلت را نشناسيم امكان ندارد كه اقتدار پيدا كنيم. اولين شرط اقتدار ايمان به جايگاهي است كه داريم. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
"معلوم نیست اولین کسی که ضامن دیگری شده چه کسی بوده است. یا این اتفاق کی افتاده است؟ شاید در دوران هابیل و قابیل! شاید هم... این مهم نیست. مهم وقتی است که پسر مشهدی ضامن دختری تهرانی می‌شود با خانواده‌اش رفته‌اند مشهد. با آن ضمانت دختر وصل می‌شود به امام رضا(ع) و داستان آهو شکارچی." ( برشی از کتاب) 🧩عادت کرده بودم که کتاب‌‌ها رو به چند بخش تقسیم کنم و روزانه یه ساعتی رو بذارم برای مطالعه‌ش و تو چند روز کتاب رو تموم کنم. اما این کتاب کاری کرد خلاف عادتم عمل کنم! چند ساعت پای این کتاب بنشینم! با‌ اینکه نوع روایت و سطح ادبی متن کتاب عادی بود اما روال قصه نمی‌گذاشت کتاب رو زمین بذاری و پیگیر داستان تا رسیدن به نقطه نهاییش شده بودم. 🔸️ روایت داستان پیرامون زندگی دختر نوجوانی شکل میگیره که مثل خیلی از جوان‌ها و نوجوان‌های امروزی ضمیر وجودش آماده دریافت و پرورش مفاهیم بلند مرتبه اخلاقیه و فقط منتظر بهونه‌ایه که نمک‌گیر این مفاهیم بشه. 💠 بعضی مفاهیم در اخلاق و دین داری وجود داره که ستون شکل دهنده باقی خوبی‌ها می‌شه، متاسفانه کم تر آثاری پیدا می‌شه که به این مفاهیم بپردازه، هنر مصطفی خرامان اینه که در داستان به مفاهیم متعالی و ارزشمندی مثل وفای به عهد و فتوت و مردانگی و اعتماد در سایه واژه ضمانت و ضامن بودن پرداخته. 📚 ، داستان سرانجام دختر تهرانی و آن پسر مشهدی است. 👇👇 ┏━━━🍃🧕🌸🍃━━━┓   @dadhbcx ┗━━━🍃🌸🧕🍃━━━┛
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
نکته ی بعد، از بچه ها حساب کتاب بخواهید. ما باید یاد بگیریم پاسخگو باشیم. امروزه در خانواده ها من بس
نکته ی بعد تفکر پس انداز است .  ما می توانیم با خلاقیت کسب درآمد کنیم پولمان هم پاک و حلال ولی اجازه ی هزینه کردن آن را نداریم، ما به اندازه ی نیاز اجازه داریم که هزینه کنیم، الباقی آن باید پس انداز شود. فرهنگ پس انداز باید داشته باشیم، پیشرفت کشور ژاپن مدیون فرهنگ پس انداز آن است. منظور از پس انداز، فرهنگ سرمایه گذاری است نه انباشت منظور به جریان انداختن پول است. بگذارید بچه ها پول هایشان را جمع کنند اگر چیزی خواستند بخرند و بقیه ی آن را جمع کنند و حتی تولید داشته باشند؛  ما بچه که بودیم فرفره درست می کردیم و می فروختیم یا ممکنه که مادری شیرینی بپزد و به فرزندش بدهد که بفروشد یا هر کاری که شما بلدید فقط مهم اینه که سرمایه صرف تولید شود و کودک نیز یاد بگیرد که بخشی از پولش را می تواند سرمایه گذاری کند و صرف تولید کند و مصرفش را کنترل کند. تفکر پس انداز داشته باشیم و بدانیم که اجازه نداریم که تا دینار آخر در آمدمان را هزینه کنیم. من در کارگاهی کار می کردم که خدا رحمت کند رییس این کارگاه را، همیشه ایشان می گفتند که من اگر 500 تومان حقوق می گیرم اما همیشه فکر می کنم که 250 می گیرم یعنی 50 درصد حقوقم را هزینه می کنم. ایشان زندگی اش را برپایه ی 250 تومان برنامه ریزی کرده بود و بقیه را ذخیره می کرد. امروزه در دنیا فرمول 70 – 30 است. یعنی از هر 100 تومان 10 درصد برای انفاق و کار خیریه، ده درصد پس انداز و ده درصد هم سرمایه گذاری و هفتاد درصد بقیه برای گذران زندگی. این فرمول روز دنیا است که به ما میگه درآمدها این گونه باید تقسیم شود. {قسمت46} [مباحث کودک متعادل ]
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ‌ ܫܦ̇ـــߊ‌ܦ̇ߺܙ‌ و حـܥܼــߊ‌ܥ̣ߺ
نکته ی بعد تفکر پس انداز است .  ما می توانیم با خلاقیت کسب درآمد کنیم پولمان هم پاک و حلال ولی اجازه
 ما مسئول رشد خودمان هستیم و در مقابل رشد دیگران مسئولیت داریم، انفاق یعنی عمل به مسئولیت. (نعوذباا...)انفاق برای خرید خدا نیست، ما با انفاق بهشت و جهنم نمی خریم. انفاق یک بخشی از بهای چیزی است که قبلاً گرفته ایم، به همین دلیل انفاق باید بی منت باشد، وظیفه برای ما باشد و احساس مسئولیت باشد. من یک بخش کوچکی از آن چیزی که قبلاً دریافت کرده ام را به دیگری می دهم پس چه منتی می توانم داشته باشم. چیزی از خودم نمی دهم بلکه از چندین برابری که به من داده شده را یک کوچولو به دیگران می دهم و این به خاطر این است که دیگران هم رشد کنند.  انفاق در مسیر رشد انسان ها باید باشد، انفاق در راه خدا باید باشد نه برای خدا. انفاق برای معامله کردن نیست. پول دست بچه ندهید و بگید که ثواب داره این رو بده به گدا بعد روز قیامت بالاخره یه چیزی بابتش می گیری! نخیر هیچ خبری نیست چیزی نمی گیریم چون از چیزی که قبلاً گرفته ایم انفاق کرده ایم. راه خدا راه رشد است. تفکر انفاق را به عنوان یک تفکر والا ببینیم نه به عنوان گداپروری و صدقه دادن. اگر از غذای خودمان می خواهیم انفاق کنیم روایت است که اولِ دیگ را انفاق کنید نه این که خودمان بخوریم و ته مانده ی دیگ را ببخشیم، خداوند مرشد چلویی را رحمت کند، ایشان در بازار چلو کبابی داشتند و هروقت درب دیگ ها را باز می کردند اول چهارده تا غذا کنار می گذاشتند به نیت چهارده معصوم و می آمدند و غذاها را می بردند، ایشان اول غذا را می گذاشتند نه مانده ی آن را. بحث انفاق را به عنوان یک ارزش وارد خانواده کنیم، به عنوان یک باید، یک مسئولیت و یک وظیفه و یک تعهد و عامل رشد نه عامل تکبر. (ادامه دارد...) {قسمت47} [مباحث کودک متعادل ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا