فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای فرزندتان زمان بگذارید!
💢 #نکته_نگاشت | مراسم نامگذاری پیامبر اسلام
✍️ هفت روز پس از ولادت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله، «عبدالمطلب» برای عرض سپاسگزاری به درگاه الهی، گوسفندی کشت و گروهی را دعوت کرد و در آن جشن با شکوه که از عموم قریش دعوت شده بود؛ نام فرزند خود را «محمد» گذاشت. وقتی از او پرسیدند: چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید؛ در صورتی که این نام در میان اعراب کمسابقه است؟ گفت: خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد.
📚 سبحانی، فروغ ابدیت، ص152.
🌸 میلاد سراسر نور و رحمت رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و فرزند منورشان حضرت امام صادق علیهالسلام مبارکباد🌸
📎 #میلاد_پیامبر_اکرم
📎 #پیامبر_رحمت
📎 #میلاد_امام_جعفر_صادق
💢 #سخن_نگاشت | رسول خدا، اسوهای برای وحدت امّت
✅ ما باید از روز ولادت[پیامبر]، این جور استفادهای بکنیم: لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَهِ اُسوَةٌ حَسَنَة؛ و رسولالله را هم که عرض کردیم وضعش این جوری است. و لذاست که ما در جمهوری اسلامی این روز را روز عید قرار دادیم، روز وحدت قرار دادیم؛ یعنی از دوازدهم ربیعالاوّل که روایت اهل سنّت برای ولادت پیغمبر است تا هفدهم ربیعالاوّل که روایت شیعه است، بین این دو را ما یک هفتهی جشنی قرار دادیم، و اسمش را هم گذاشتیم «هفتهی وحدت».
🎙 امام خامنهای مدظلهالعالی؛ ۱۴۰۱/۰۷/۲۲.
🌸 میلاد سراسر نور و رحمت رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و فرزند منورشان حضرت امام صادق علیهالسلام مبارکباد🌸
📎 #پیامبر_رحمت
📎 #میلاد_پیامبر_اکرم
📎 #میلاد_امام_جعفر_صادق
مقام معظم رهبری_رنج بشر موجب رنج پیامبر (ص) میشود.mp3
4.56M
🔊رنج بشر موجب رنج پیامبر (ص) میشود
🎙#امام_خامنه_ای مدظلهالعالی
https://btid.org/fa/sound
🌸 میلاد سراسر نور و رحمت رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و فرزند منورشان حضرت امام صادق علیهالسلام مبارکباد🌸
📎 #میلاد_پیامبر_اکرم
📎 #پیامبر_رحمت
📎 #میلاد_امام_جعفر_صادق
📎 #پادکست_صوتی
📎 #هفته_وحدت
2_144189955935169165.mp3
6.72M
❥✺﷽ ✺❥
#میلاد_پیامبر_اکرم صلوات الله علیه💐
#میلاد_امام_جعفر_صادق علیه السلام💐
میگرده ماه تو مدار جمال محمد
میریزه عالم به هم از جلال محمد
حاج مهدی رسولی
#اَݪٰلّہُـمَّعَجِِّلݪِوَلیِّڪَالفَࢪَج
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۳۶ قلبم از وحشت به خودش می پیچید..
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۳۷
پیراهن سپیدم همه از #خونش رنگ گل شده بود،..
کمر و گردنش از جای گلوله از هم پاشیده و با آخرین نوری که به نگاهش مانده بود، دنبال #من میگشت...
اسلحه مصطفی کنارش مانده..
و نفسش هنوز برای #ناموسش می تپید که با نگاه نگرانش روی بدنم میگشت مبادا زخمی خورده باشم...
گوشه پیشانی اش شکسته و کنار صورت و گونه اش پُر از خون شده بود...
ابوالفضل از آتش این همه زخم در آغوشش پَرپَر میزند..
و او تنها با قطرات اشک، گونه های روشن و خونی اش را میبوسید...
دیگر خونی به رگ های برادرم نمانده بود که چشمانش خمار خیال شهادت سنگین میشد..
و دوباره پلک هایش را می گشود تا صورتم را ببیند..
و با همان چشم ها مثل همیشه به رویم میخندید...
#اعجازنجاتم مستش کرده بود..
که با لبخندی شیرین پیش چشمانم دلبری میکرد،..
صورتش به #سپیدی_ماه میزد و لب های خشکش برای حرفی میلرزید..
و آخر #نشد که پیش چشمانم مثل ساقه گلی شکست و سرش روی شانه رها شد...🕊👣✨
انگار عمر چراغ چشمانم به جان برادرم بسته بود..
که شیشه اشکم شکست و ضجه میزدم فقط یکبار دیگر نگاهم کند...
شانه های مصطفی از گریه میلرزید و داغ دل من با گریه خنک نمیشد..
که با هر دو دستم..
پیراهن خونی ابوالفضل را گرفته بودم و تشنه چشمانش، صورتش را میبوسیدم.. و هر چه میبوسیدم عطشم بیشتر میشد که لب هایم روی صورتش ماند.. و نفسم از گریه رفت...
مصطفی تقلّا میکرد..
دستانم را از ابوالفضل جدا کند و من دل رها کردن برادرم را نداشتم...
که هر چه..
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق 🕌 قسمت ۱۳۷ پیراهن سپیدم همه از #خونش رنگ گل
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۳۸
که هر چه بیشتر شانه ام را میکشید، بیشتر درآغوش ابوالفضل فرو میرفتم...
جسد ابوجعده و بقیه دور اتاق افتاده..
و چند نفر از رزمندگان..
مقابل در صف کشیده بودند تا زودتر از خانه خارجمان کنند...
مصطفی، سر ابوالفضل را روی زمین گذاشت،..
با هر دو دست بازویم را گرفته و با گریه تمنا میکرد تا آخر از #پیکربرادرم دل کندم...
و به خدا قلبم روی سینه اش جا ماند که دیگر در سینه ام تپشی حس نمیکردم...
در #حفاظ نیروهای مقاومت مردمی از خانه خارج شدیم..
و تازه دیدم...
کنار کوچه جسم بی جان مادرمصطفی را میان پتویی پیچیده اند...
نمیدانم مصطفی با چه دلی این همه غم را تحمل میکرد..
که خودش سر پتو را گرفت، رزمنده دیگری پایین پتو را بلند کرد..
و غریبانه به راه افتادیم...
دو نفر از رزمندگان..
بدن ابوالفضل🕊👣 را روی برانکاردی قرار داده..
و دنبال ما برادرم رامیکشیدند...
جسد چند تکفیری...
در کوچه افتاده و هنوز صدای تیراندازی از خیابان های اطراف شنیده میشد...
یک دست مصطفی به پتوی خونی مادرش چسبیده..
و با دست دیگرش دست لرزانم را گرفته بود..
که به قدمهایم رمقی نمانده..و او مرا دنبال خودش میکشید.
سرخی غروب همه جا را گرفته..
و شاید از مظلومیت خون شهدای زینبیه در و دیوار کوچه ها رنگ خون شده بود..
که در انتهای کوچه..
مهتاب #حرم پیدا شد و چلچراغ اشکمان را در هم شکست...
تا رسیدن به آغوش حضرت زینب (س) هزار بار جان کندیم..
و با آخرین نفسمان تقریباً میدویدیم تا پیش از رسیدن تکفیری ها در حرم #پنهان شویم...
گوشه و کنار صحن عده ای پناه آورده و اینجا دیگر #آخرین_پناهگاه مردم زینبیه از هجوم تکفیری ها بود...
گوشه صحن...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
Qarati-9.mp3
3.51M
💽 استخاره های غلط
🎙حجت الاسلام #قرائتی
✳️ پنج توصیهٔ مهم امام صادق (ع)
1⃣ سه صفت را هر که دارا باشد «آقاست»: فرو خوردن خشم، گذشت از بدکردار و کمک و صلهٔ رحم کردن بهوسیلهٔ مال و جان.
2⃣ هر کس به «روزی اندک» خشنود باشد، خداوند از او «اطاعت کم» را میپذیرد.
3⃣ همانا امربهمعروف و نهیازمنکر مینماید کسی که سه خصلت دارد: به آنچه امر و نهی میکند داناست، بهجا امر میکند و بهجا نهی مینماید، و با «نرمی» و «مدارا» امر و نهی میکند.
4⃣ ایمان به آرایش ظاهر (انگشتر عقیق و عبا و ...) و به آرزو نیست، بلکه ایمان، عقیدهٔ پاک و خالصی است در دلها که «اعمال» انسان آن را تصدیق کند.
5⃣ سه چیز است که خداوند برای هیچکس در آنها راه فراری مقرر نکرده است: «خوشرفتاری با پدر و مادر»؛ چه خوب باشند و چه بد، «وفای به عهد» برای اشخاص؛ چه خوب باشند و چه بد، و «پس دادن امانت» از هر که گرفته شده؛ چه خوب باشند و چه بد.
📚 حضرت صادق علیهالسلام، ص۲۲۶ تا ۲۴۰
#فضلالله_کمپانی
#میلاد_امام_جعفر_صادق
2_144189955935169165.mp3
6.72M
🎊میگرده ماه تو مدار جمال محمد
🎊میریزه عالم به هم از جلال محمد
#حاجمهدیرسولی
#میلاد_پیامبر_اکرم
#میلاد_امام_جعفر_صادق