خب با توجه به اینکه بنده دیروز بابت جشن ولادت آقا خیلی سرم شلوغ بود ودیر به کانال سر زدم و نتونستم داستانی رو که طبق قرارمون هرروز میزاشتم براتون بزارم امروز دوقسمتش رو میزارم

#قسمت_چهارم_داستان ریش سفید؛خضر‌راه‌است.. از اینکه عزیز و آقاجون همراهمان آمدند، خوشحالم؛چون‌امیرحسین‌و سپیده‌چهارچشمی این دو را می پایند تا چیز یاد بگیرند همه آرام و با قدم های کوچک می رویم به سمت حرم. انگار تق تق اعضای عزیز و آقاجون هم مثل لبهایشان الحمدلله و الله اکبر می گویند. احمد آقا هم توی حال خودش است. نزدیک بود حواسم برود به بزرگی صحنه جدید که صورت خیره شده آقاجون به تابلوی اذن دخول باب الجواد حواسم را جمع کرد. {به اذن الله و رسوله...}

#قسمت_پنجم_داستان اذن‌ورود،پاداش ادب بعد از اذن‌دخول همه توی حال خودشان بودند و ساکت. چشممان به گنبد بود. صفا می کردیم حواس همه‌مان پرت شد وقتی سر و صدا یکی را شنیدیم که روبروی گنبد با موبایل صحبت می‌کرد صدایش خیلی بلند بود. حسابی خورد توی ذوقمان بابا موبایل خودش را درآورد‌وخاموش کرد. [▪اینجا به ادب دهند پاداش▪]

#حـاج‌حسـین‌یڪتا🌱 "شماهـا‌ڪسۍرو‌دردنــیآسراغ‌دارید ڪہ‌قبل‌از‌این‌ڪہ‌شما‌بدنیآ بیاید، خودشوبـراتون‌ڪشتہ‌باشہ؟ :) +ایــن‌شهـداخیلےشماهارودوسٺ‌دارن:) بیاییددستـتوݩ‌رو‌ازدســـت‌شـهیدآن جدانکنید.....

#حسین‌جان❤️ تب را علاج آب بود وین عجب که من می سوزم از تبی که علاجش به خاک توست... #السلام‌علیک‌یا‌ابا‌عبد‌الله🕊

#صرفا‌جھت‌اطلاع‌ . . سربازان‌امام‌زمان(عج) از هیچ چیز جز گناهانِ‌خویش نمی‌هراسند! وقتی از گناهت ترسیدی به خودت افتخار کن مشتی (:♥️🪴

چجوری از تو دست بکشم 💔😍

درباره این داستان ها بهمون بگید؛ دوست دارید؟؟ به دلتون میشینه؟؟

طرف‌اسم‌گروهش‌‌گذاشته‌ شهیدابراهیم‌هادی بعدتوش‌اعضا‌مختلط‌چت‌میکنن ... ...... شما‌میدونی‌شهیدهادی‌‌لباس‌شیک‌‌و کت‌وشلوار‌تنش‌نمیکرد‌که‌ نامحرم‌بادیدنش‌تحریک‌نشه‌ و‌به‌گناه‌کشیده‌نشه؟؟؟؟ #تباه_نباشیم