يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣٤﴾
يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ ﴿٣٥﴾
من این آیات مبارکه را از سوی الله تعالی در سوره توبه اینگونه میفهمم: آنان که علم را میآموزند و در امر تبلیغ دین کوتاهی میکنند، مانند کسانی هستند که به انباشتن ثروت مبادرت میورزند. بلکه به مراتب دچار مصیبت بزرگتری هستند. منتظر عذاب دردناک الهی باشند.
توبه کنید به سوی خدا...
وقتی «بأبی أنتم و امّی و نفسی و أهلی و مالی»های مرا در ترازوی اعمال میسنجند پوچ و بیوزن خواهد بود اگر دین خدا نیاز به تبلیغ داشت و من چیزی داشتم و آن را در مسیر دین خدا فدا نکردم.
بسیاری را دیدهام که همه چیز خود را در قمار دنیا باختهاند و نالههای فقر و فاقه را به درگاه خدا آوردهاند. محبت دنیا در تک تک قطرات اشکشان برق میزند و روحانیترین زمانها و مکانهای با خدا بودن را خرج آرزوی دنیا میکنند. اینها امیدوارند خداوند دنیاپرستترشان بکند. چه تناقض تلخی.
امثال من، مؤمنان نانی به خدا هستند. خدا را به هیچ وامیگذارند و منصرف میشوند و چون به هیچ رسیدند بازمیگردند و چون برآورده شدند روی برمیگردانند و این دائم تکرار میشود.
خداوند ادعا و دعا را با هم میسنجد. چه کسی میتواند او را بفریبد.
و مکروا و مکر الله والله خیر الماکرین.
به تنازل ثقلین قائلم. فارغ از مصداق اتم و اکمل و اعلایش که لایغاث بها شیء و لایثنی و لایتکرر، دوشادوشی متن و مصداق و تعریف و تفسیر و تأویل ایشان به یکدیگر لابدّ ثابت است و هیچ گریزی از آن در هیچ چارچوبی وجود ندارد.
کسی که این دو را در کنار هم نیابد و نداند به راه مستقیم قیام نخواهد کرد.
لذا میبینی دشمنان قانون اساسی، ولیّ فقیه را میزنند و دشمنان ولیّ فقیه، قانون اساسی را میرانند.
مگر ندیدهای که در میانه معرکه چه کسانی دور سفرهای که کفتارها پهن کردهاند مینشینند؟!.
اگر کولهبار دانشت تو را سلیمان سرد خزاعی کرد، تو هیزمکش جهنمی نه فقیه دین.
کمثل الحمار یحمل اسفارا...
چه بسا علم که صاحبش را به غل و زنجیر کشید.
هر کس در امتحان مسلم ابن عقیل سربلند شد، حسین را در کربلا یافت. و گرنه مدعیان بسیاری بودند که امامشان را نیافتند.
ثمره علم آن زمان رخ مینماید که امام زمانت را یاری کنی و هر کجا هستی به موازات او قدم برداری...
کربلا به خون کشیده شد، چون در کوفه مسلم تنها ماند. اگر نتوانی تکلیف خود را در کوفه بفهمی و به انجام رسانی، ناگزیر حسین را به مسلخ خواهی فرستاد.
اما این بار تاریخ روی دیگر خویش را نشان خواهد داد. این بار زمینه و زمانه سوی مهدی خواهد ایستاد و دیگران را از دم تیغ خواهد گذراند.
توابین خون سیاه خود را فدای خون سرخ اباعبدالله کردند. اما چه فایده. چون امام برخواست نشستند و چون نشست برخواستند. وقتی رسیدند، قافله نور، افق شام را روشن کرده بود.
آیا ما نیز جاماندگانیم؟!
در عصری زندگی میکنیم که شیعه نابترین فرزندانش را شناسایی، آماده و تسلیم غرب میکند.
چرا مظاهر دینداری در جامعه اسلامی غالب نیست؟! چرا فرزندان دلبند اسلام بیش از آنکه به پدران معنوی خود محمد و علی شباهت جویند به ضدقهرمانهای انسانسنیز غربی شبیهترند؟!
چرا آداب شیطانی و سنن حیوانی، در بسیاری از موارد جای فرهنگ ایرانی-اسلامی را گرفته است؟!
نظامات آموزشی ما مجهز به مراسم شیطانی اهدای فرزندان برای قربانی به پای شیطان شدهاند. فرآیندهای تربیتی ما ضدانسان غربی تولید میکند تا علیه انسان ایرانی قیام کند.
مراکز علمی و آموزشی و فرهنگی و تربیتی ما تولید سه موجود عمده میکنند: ربات، زامبی، جوکر.
دانشگاه دیگر انسان نمیزاید و بر انسانیت چیزی نمیافزاید. کتابها و معلمهایی که از این کتابها نوشیدهاند، همچون بردههای وفادار غرب مشغول دریدن فرزندانی هستند که به هر دلیلی در برابر غربی شدن مقاومت میکنند.
دریدگی و درندگی، درس پیشنیاز و پسزمینه، دروس دیگر شده است.
غرب با زبان فارسی کتابها و اساتید خودمان به ما میآموزد که چگونه از ایرانی بودن خود متنفر باشیم. چگونه یک دیندار عنصری نامطلوب است و چگونه میتوان انتقام شیطان را از پاکترین جوانان شیعه گرفت.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
در عصری زندگی میکنیم که شیعه نابترین فرزندانش را شناسایی، آماده و تسلیم غرب میکند. چرا مظاهر دیند
انسان ایرانی هنوز ناشناس است.لذا علوم انسانی غربی ما را بیرحمانه معنی میکند.
فرزندان ما تا غربی نشوند شناخته نمیشوند. کتابهای مقدس دینستیز ضدتمدن غربی که به دست بتتراش اعظم جهان مصنوعی، جعل شده، شکوه و افتخار ساختارهای بیمصرف اهرام آمریکا و اروپا را که به قیمت جان و مال و ناموس میلیاردها مستضعف بنا شده به روح و روان مردمان شرقی تحمیل میشوند.
بردههای بیخودی به صورت پیغامبران شیطان، خرامان خرامان به تبلیغ ضدعلمهای توهمی که حداکثر اعتبارشان استقراء ناقص اشباه الرجال غربی است، مشغولند.
و کودکان ما...
میآموزند که چگونه خود نباشند....
اهداء فرزندان بکر و برگزیده به حیات وحش غرب تا کی ادامه خواهد داشت؟!
چگونه عمیقترین ثروتهای خود را به ضدایرانیترین نظامات تاریخ میسپاریم؟!
من از مؤمنین متحیرم. چگونه مؤمنانی هستند؟! به چه میاندیشند؟! کدام دین را پیروی میکنند؟!
دین در نگاه آنان چیست؟!
اگر این احمق مفلوک بعد از این شبانه روز لباس از پرچم ایران به تن کند و تاج از پرچم ایران به سر کند، جبران یک لحظه از اهانتی که در برابر رسانههای جهان انجام داد نمیشود.
اصولا جبرانی برای این کار وجود ندارد.
او باید از صفحه ورزش ایران و هر امتیازی در ایران که او را از دیگران برجسته کند محروم باشد. حتی نباید حق مهاجرت داشته باشد.
به نظر من این کار به موازات ارتداد در دین است و در همان منطق فهمیده میشود.
این گستاخی های عمدی مکرر علنی و توبههای یواشکی بعدش بازی احمقانهای است که به ورزشکاران و چهرههای شناخته شده آموزش داده میشود تا ضربه مسموم خود را وارد کنند.
در جهان جنگ نرم اگر متجاوزین را به سزای اعمالشان نرسانید، بدون اینکه خاک شما را اشغال کنند، خود شما را به تصرف درخواهند آورد.
پس از آن شما با همه داشتههایتان کنیز و برده آنان خواهید بود و ایشان به شما دستور خواهند داد که کجا، برای که و با چه و به چه شیوهای خود را به تجاوز بسپارید و بر آن افتخار کنید.
کسانی که به دین، آیین، نام، ناموس، کشور، زبان، پرچم و مقدسات شما جسارت میکنند باید تحت شدیدترین مجازاتهای سخت و نرم قرار گیرند و هیچ عفو و گذشتی در مورد آنان اعمال نگردد.
کسی که برای خوشآمد دیگران تن و وطن خویش را به دشمن هدیه میدهد و تمام هستی دهها میلیون ایرانی را تحقیر و تمسخر میکند باید برای جهل و تجاهلش و قصور و تقصیرش به عذاب الیم و عظیم دچار شود و هیچ راه فراری برای او باقی نماند.
محاکمه جدی تمام کسانی را خواستاریم که طرح تحقیر ایران را بازآفرینی میکنند و این ظلم بیپایان و خیانت عظیم را تنها با یک عذرخواهی و امثال آن به زعم خود جبران میکنند.
این چشمپوشیها و سادهلوحیها ما را در چشم دیگران احمق جلوه میدهد نه مهربان.
نادیده گرفتن این تجاوزها و خباثتها کرامت نیست، خیانت است. هیچ بازیگر و بازیکن و دانشجو و دانشمندی آنقدر احمق نیست که نداند در حال توهین و تحقیر یک ملت است. که اگر باشد شایسته نمایندگی ملت بزرگ ایران و هیچ جمع ذیشعوری نیست.
نفرین ابدی ما به کسانی که عزت و اعتبار و اقتدار یک ملت را هزینه سستی و ضعف و رودربایستی خود میکنند و برای خوشآمد این و آن از شرافت ایرانی و ایرانی ساده میگذرند.
ما دچار چرخه مخرب منطق ارتداد شدهایم. از مسئولان امر انتظار داریم هشیارانه با آن مقابله کنند و اگر در صف توجیهکنندگان این امر هستند به عنوان خائن محاکمه شوند.
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیشنهادی به ضرغامی برای جذب بیشتر گردشگر خارجی
@Farsna
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
🎥 پیشنهادی به ضرغامی برای جذب بیشتر گردشگر خارجی @Farsna
جهانگردان برای چه به ایران سفر میکنند؟!
ایران چه تصویری از خود برای جهان فراهم کرده است؟!
پاسخ به این دو سؤال تکلیف ما را با صنعت مهم گردشگری روشن خواهد ساخت.
یکی از مهمترین صنایع ارزآور، صنعت گردشگری است.
گردشگران غالبا به دنبال تجربهای متفاوت از زندگی، خود را برای هزینه و سختی سفر آماده میکنند.
اما گاهی جهانگردان با سفر به برخی مناطق احساس میکنند که با یک صحنه جعلی و تکرار ناشیانه روبرو هستند.
مثلا گردشگری که وارد کشور ایران میشود، میآید تا ایران را ببیند. ما به گردشگر خارجی تجربه واقعی زندگی ایرانی را نشان میدهیم.
یک غربی وقتی در تهران و اصفهان و شیراز و مشهد و رشت و... کپی سخیفی از زندگی غربی را مشاهده میکند تنها به یک چیز میاندیشد. ایرانیان بردگان فکری ما هستند و مرا برای ارائه گزارش و سان دیدن از پروژه استحاله فرهنگی به میان خود بردهاند.
قطعا بنا نیست گردشگری، ایران را به عنوان عروس به حجله جهانگردان هدایت کند. این آرزوی محالی است که عدهای در سر میپرورند تا مراتب خوشخدمتی و سرسپردگی را به اثبات برسانند.
معتقدم شخصیت انسان ایرانی ظرفیت و جذابیت بیانتها دارد و دست یافتن به نقطه مطلوب بسته به عزت نفس و شناخت درست انسان ایرانی-اسلامی است.
گردشگری در هر کشور مفهوم منحصر به فردی دارد. تجربههای ناب و خاص ارزشهای بیشتری دارند.
گردشگران، جهان صنعتی را تجربه کردهاند. آنها به دنبال صورتی از زندگی طبیعی به ایران میآیند. آنها برای گمشده خود حاضرند هزینه کنند.
به مسافران، ایران واقعی را نشان دهیم، نه ایرانی را که در ذهن صورتهای مصنوعی عمل کرده و افکار واداده غربزده شکل گرفته است.