سیر و سلوک و سیاست
انقلاب اسلامی ایران شیوه نوینی در نگاه به جامعه و سیاستورزی در جهان مدرن را ابداع و ارائه کرد. مسیری که از دل فهم انسان ایرانی از جهان و انسان و فرد و جامعه برمیآید.
در نگاه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه برنامه زندگی انسان خودسازی و سیر و سلوک إلی الله است و سیاست بخش اجتماعی راهبرد تقرب به سوی خدا و توجه به حقیقت توحید و تلاش برای یافتن و زیستن در پناه و پهنه آن است.
محصول چنین نگاهی، فهم متفاوتی از مردم را به مسئولان امر و کارگزاران نظام میدهد. جمهوری اسلامی ایران ظرف سیر و سلوک جمعی مردم است و اساسا مردم موضوع این شیوه از حکومتداری هستند. مردم نه مصرف کننده آن و نه ابزار آن که متن حکومت اسلامیاند. نمیتوان فردی را متصور بود که در راهی حرکت میکند و التفاتی به راهروی اجزاء و اعضاء خود ندارد. در واقع این همان اجزاء و اعضاء هستند که در یک اتحاد ذاتی و اتفاق و توافق ظاهری در مسیر حرکت میکنند. کسی آنها را نمیبرد و نمیراند و به دنبال خود نمیکشد.
در چنین نگاهی نیت حتی بیش از عمل راه را هموار میکند و رضایت و خشنودی از قرار گرفتن در مسیر بیش از حرص و طمع برای جمع کردن غنیمت از مسیر اهمیت دارد.
مردمانی که در فضای انقلاب اسلامی طرح بزرگ رهایی مستضعفان و مقاومت در برابر اسارت سلطهگران را پیش میبرند، به معنی زنده و زاینده کلمه، مشغول جهادند.
این جماعت چنان با موضوع حکومت عینیت یافتهاند که رفتارهای فردی آنان نیز بخشی از نقشه کلان است و اجر عمل صالح به جماعت را دارد.
حال زمانی که ولایت فقیه، از مردم سخن میگوید، قصد او متناسب با فهم او از زیست انسان الهی در جهانی است که به سوی خدا در حرکت است. جهانی که موضوعش انسان است و انسانی که مقصدش الله است. حکومت نه در خدمت انسان که نفس حرکت انسان است. زمانی که فهم ما احیاء و اتیان شأن خلیفة اللهی برای انسان باشد، آنگاه حکومت را بر انسان حمل نمیکنیم. بلکه این سیر و سلوک انسان است که حکومت را شکل میدهد. از همین جاست که انقلاب اسلامی و ظرف تحقق آن یعنی جمهوری اسلامی ایران وابستگی ذاتی و وجودی به مردم و شیوه رفتار آنان دارد. این حکومت از ایمان مردم جان میگیرد و از امید آنان توان مییابد و با حرکت آنان به پیش میرود.
این حکومت حقیقتی گسترده و متکثر در افرادش دارد که آرمانی توحیدی دارند. از هم پراکندن این مردم یعنی از بین بردن حکومت و ایجاد اتحاد و اتفاق بین آنان یعنی حفظ حکومت. مردم ماندن این مردم و قوی شدن آنان و رشد یافتن آنان یعنی ارتقاء حکومت و سستی و ضعف و ترس و تردید مردم یعنی تحقیر و تذلیل حکومت.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
سیر و سلوک و سیاست انقلاب اسلامی ایران شیوه نوینی در نگاه به جامعه و سیاستورزی در جهان مدرن را ابدا
در همین راستا میتوان رفتار انتخاباتی نامزدها و هوادارانشان را نیز سنجید و دانست که چه فهمی از مردم و حکومت دارند و چه راهی را پیش پای ملت میگذارند. قطعا اختلاف و تفرقه و ایجاد شکاف و فاصله طرح دشمن است. دور شدن مردم از هم و دور شدن آنان از راه مستقیم و منصرف شدن آنان از منطق معیار ولایت و مسیر میانه ولایت و اسوگی شخص ولیّ خدا و کمرنگ شدن ناموس ولاء اجتماعی و محبت و مودت و رفاقت و قرابت اجتماعی و کمتر و ضعیفتر شدن سعه صدر اجتماعی و غلبه رقابت بر مراقبت و خودخواهی بر عدالت، نه تنها در مسیر اصیل انقلاب و اسلام و نظام و امام راحل نیست، بلکه مایه تحقیر و تضعیف و تخریب جریان سازنده زندگی جمعی ایرانیان به سوی نقاط عطف تاریخی خویش است.
الگوی خدمت
یکی از نتایج چند دهه ایستادگی پای لوازم مردمسالاری دینی، رسیدن به الگوی خدمت بود. ملت ایران خون دلها خوردند تا به شخصیت نمونه و معیاری دست یافتند که میتوان او را پیش رو قرار داد و بر اساس رئیس جمهور مطلوب را توصیف کرد.
این مسئله چنان در نگاه مردم پرفروغ است که بر خلاف برخی دورها که شاهد تغییر کامل رویکرد مردم بر اثر اقدامات برخی رؤسای جمهور داشتیم، این بار داستان بر سر جانشینی است. این یعنی امکان جلب رأی سلبی از رئیس جمهور قبل بر خلاف برخی دورها از رقبا سلب شد و نامزدهای انتخاباتی باید نسبت خود را با شخصیت شهید جمهور بیابند و اثبات کنند.
اینکه انقلاب اسلامی شخصیتی تربیت کند که میزان و سنجه خدمت باشد، یک قدم بزرگ در مسیر چارچوببندی هویت انقلاب است. رسیدن به یک تعین و تشخص قابل توجه در بالاترین سطح.
مقام معظم رهبری فرمودند رئیسی عزیز تکرار نخواهد شد و نظیری ندارد. این شهادت معتبری در الگوبودگی رئیس جمهور فقید است.
خداوند او را بیامرزاد و با اعلی علیین محشور فرماید که وجود خویش را شمع محفل انقلاب کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: به رقیبتون تهمت و افترا نزنید، حتی غیبت هم نکنید
این یک وظیفه است برای سلامت انتخابات
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
در تب و تاب گفتگو با دوستان راجع به انتخابات پیش رو، گاهی با این نظر مواجهم که در این انتخابات قطعا فلان نامزد برنده خواهد بود و هیچ شانسی برای دیگران قائل نیستند.
در این نوشته سعی میکنم بخشی از سناریوها را مورد ارزیابی قرار دهم. تا شاید تصور واقعیت برای آن دسته از دوستان آسانتر باشد.
در این انتخابات حدود ۶۰میلیون نفر میتوانند مشارکت کنند.
اگر شهادت رئیسی عزیز تغییری در مشارکت مردم به وجود نیاورده باشد، حدود ۳۰میلیون نفر شرکت کننده خواهیم داشت.
نامزدهای شاخص انقلابی اگر احراز صلاحیت شوند، مثل آقای جلیلی و قالیباف هر یک به تنهایی چه تعداد رأی دارند؟!
با توجه به اینکه حداقل رأی باید ۵۰٪ به علاوه یک باشد، فرد پیروز رقابت باید لااقل ۱۵ میلیون رأی داشته باشد.
اگر افت مشارکت انتخابات مجلس را در نظر نگیریم و مبنا را انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری قرار دهیم، انتظار افزایش مشارکت لااقل ده درصدی داریم. این افزایش با برخی محاسبات میتواند تا ۲۰درصد هم افزایش پیدا کند. البته با توجه به اتفاقات پس از ۱۴۰۱ و فراهم آمدن مسیرهای جایگزین برای برآورده شدن انتظارات اجتماعی، جذابیت صندوق رأی مانند گذشته نیست. لذا احتمال مشارکت حداکثری ضعیف به نظر میرسد. اما میتوان انتظار مشارکت مطلوب را داشت. در این صورت با مشارکت حدود ۴۲ میلیون نفری مواجهیم.
جریان انقلابی به علاوه چسبندگیهای اجتماعی آن و شرایط پسا شهادت، چه میزان از این رأی را میتواند مال خود کند؟!
آیا هیچ کدام از نامزدها ۲۱میلیون رأی را دارند؟!
اگر با تشکیل صحنه چند ضلعی از نامزدها آراء تقسیم شوند و انتخابات به دور دوم کشیده شود و شرایط شور و هیجان حیثیتی انتخاب شکل بگیرد، حداکثر سبد رأی جریان انقلابی چقدر است؟! البته تعریف بنده از انقلابی آن چیزی نیست که در برخی فضاها لحاظ میشود؛ اما از آنجا که این متن برای آن دسته از عزیزان تنظیم میشود، با اصطلاحات آنان گفتگو میکنیم.
آیا ما میتوانیم انقلابی را طوری بفهمیم که ضعیف حداقلی منفعل نباشد و قوی حداکثری فعال باشد؟!
تصور اینکه ما فاتحان صحنهایم قطعا افراد را دچار اشتباهات غیر قابل جبران خواهد کرد. ایشان اگر سهم هوشی برای دیگران قائل باشند، باید بدانند که طرفهای دیگر نیز انعطافهای رفتاری خود را دارند.
وقتی عدهای از پیروزی فلان نامزد بترسند یا ترسانده شوند، میتوانند موج سلبی قدرتمندی را به وجود آورند که تمام محاسبات عادی را بر هم میریزد.
اگر دیگران سری به محیط گفتگوی طرفداران برخی کاندیداها بزنند، نگرانی آنها چند برابر نیز خواهد شد. چه بسا یک بلوک مشارکت ۲۵درصدی پنهان در این مواقع ناگهان روی یک گزینه امن سرمایهگذاری کنند. یعنی آورده غیر قابل محاسبه ۱۵میلیونی. نمیشود؟!
برخی دوستان معتقدند محال است و چون محال است محاسبهای هم راجع به آن صورت نمیپذیرد. اما تجربه نشان داده که همیشه باید منتظر غافلگیری بود. مردم ایران بسیار پیچیده و چند وجهی عمل میکنند. گاهی یک پدیده ناگهانی کل صحنه را تغییر میدهد و هیچ فرصتی برای مهار باقی نمیگذارد.
توصیه ما این است که اولا واقعبینانه به صحنه نگاه کنند نه آرمانگرایانه. دوم اینکه همه مردم را ببینند و نه تنها محافل خود را و سوم اینکه همیشه احتمال یک شگفتانه را داشته باشند.
آنگاه احتیاط بیشتری به خرج خواهند داد.
آیا برای انتخابات ۵۰میلیون نفری سناریو داریم؟!
برای ۴۵ میلیون نفر چطور؟!
برای ۴۰میلیون نفر چطور؟!
برای ۳۵ میلیون نفر چطور؟!
برای ۳۰ میلیون نفر چطور؟!
برای ۲۵ میلیون نفر چطور؟!
البته کسانی هستند که معتقدند ما نیازی به سناریو نداریم.
در اختیار داشتن مجلس نیز میتواند ضریب اطمینانی به بخشی از جامعه بدهد که در صورت به دست نیاوردن قوه مجریه، قوه مقننه را در اختیار دارند و این خود خطرپذیری آنان را بالا خواهد برد.
متأسفانه برخی را دچار غرور خود قدرتمندپنداری میبینم. این خطر بزرگی میتواند برای آنان باشد، اگر حرفی برای گفتن و کاری برای انجام داشته باشند.
در تب و تاب گفتگو با دوستان راجع به انتخابات پیش رو، گاهی با این نظر مواجهم که در این انتخابات قطعا فلان نامزد برنده خواهد بود و هیچ شانسی برای دیگران قائل نیستند.
در این نوشته سعی میکنم بخشی از سناریوها را مورد ارزیابی قرار دهم. تا شاید تصور واقعیت برای آن دسته از دوستان آسانتر باشد.
در این انتخابات حدود ۶۰میلیون نفر میتوانند مشارکت کنند.
اگر شهادت رئیسی عزیز تغییری در مشارکت مردم به وجود نیاورده باشد، حدود ۳۰میلیون نفر شرکت کننده خواهیم داشت.
نامزدهای شاخص انقلابی اگر احراز صلاحیت شوند، مثل آقای جلیلی و قالیباف هر یک به تنهایی چه تعداد رأی دارند؟!
با توجه به اینکه حداقل رأی باید ۵۰٪ به علاوه یک باشد، فرد پیروز رقابت باید لااقل ۱۵ میلیون رأی داشته باشد.
اگر افت مشارکت انتخابات مجلس را در نظر نگیریم و مبنا را انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری قرار دهیم، انتظار افزایش مشارکت لااقل ده درصدی داریم. این افزایش با برخی محاسبات میتواند تا ۲۰درصد هم افزایش پیدا کند. البته با توجه به اتفاقات پس از ۱۴۰۱ و فراهم آمدن مسیرهای جایگزین برای برآورده شدن انتظارات اجتماعی، جذابیت صندوق رأی مانند گذشته نیست. لذا احتمال مشارکت حداکثری ضعیف به نظر میرسد. اما میتوان انتظار مشارکت مطلوب را داشت. در این صورت با مشارکت حدود ۴۲ میلیون نفری مواجهیم.
جریان انقلابی به علاوه چسبندگیهای اجتماعی آن و شرایط پسا شهادت، چه میزان از این رأی را میتواند مال خود کند؟!
آیا هیچ کدام از نامزدها ۲۱میلیون رأی را دارند؟!
اگر با تشکیل صحنه چند ضلعی از نامزدها آراء تقسیم شوند و انتخابات به دور دوم کشیده شود و شرایط شور و هیجان حیثیتی انتخاب شکل بگیرد، حداکثر سبد رأی جریان انقلابی چقدر است؟! البته تعریف بنده از انقلابی آن چیزی نیست که در برخی فضاها لحاظ میشود؛ اما از آنجا که این متن برای آن دسته از عزیزان تنظیم میشود، با اصطلاحات آنان گفتگو میکنیم.
آیا ما میتوانیم انقلابی را طوری بفهمیم که ضعیف حداقلی منفعل نباشد و قوی حداکثری فعال باشد؟!
تصور اینکه ما فاتحان صحنهایم قطعا افراد را دچار اشتباهات غیر قابل جبران خواهد کرد. ایشان اگر سهم هوشی برای دیگران قائل باشند، باید بدانند که طرفهای دیگر نیز انعطافهای رفتاری خود را دارند.
وقتی عدهای از پیروزی فلان نامزد بترسند یا ترسانده شوند، میتوانند موج سلبی قدرتمندی را به وجود آورند که تمام محاسبات عادی را بر هم میریزد.
اگر دیگران سری به محیط گفتگوی طرفداران برخی کاندیداها بزنند، نگرانی آنها چند برابر نیز خواهد شد. چه بسا یک بلوک مشارکت ۲۵درصدی پنهان در این مواقع ناگهان روی یک گزینه امن سرمایهگذاری کنند. یعنی آورده غیر قابل محاسبه ۱۵میلیونی. نمیشود؟!
برخی دوستان معتقدند محال است و چون محال است محاسبهای هم راجع به آن صورت نمیپذیرد. اما تجربه نشان داده که همیشه باید منتظر غافلگیری بود. مردم ایران بسیار پیچیده و چند وجهی عمل میکنند. گاهی یک پدیده ناگهانی کل صحنه را تغییر میدهد و هیچ فرصتی برای مهار باقی نمیگذارد.
توصیه ما این است که اولا واقعبینانه به صحنه نگاه کنند نه آرمانگرایانه. دوم اینکه همه مردم را ببینند و نه تنها محافل خود را و سوم اینکه همیشه احتمال یک شگفتانه را داشته باشند.
آنگاه احتیاط بیشتری به خرج خواهند داد.
آیا برای انتخابات ۵۰میلیون نفری سناریو داریم؟!
برای ۴۵ میلیون نفر چطور؟!
برای ۴۰میلیون نفر چطور؟!
برای ۳۵ میلیون نفر چطور؟!
برای ۳۰ میلیون نفر چطور؟!
برای ۲۵ میلیون نفر چطور؟!
البته کسانی هستند که معتقدند ما نیازی به سناریو نداریم.
در اختیار داشتن مجلس نیز میتواند ضریب اطمینانی به بخشی از جامعه بدهد که در صورت به دست نیاوردن قوه مجریه، قوه مقننه را در اختیار دارند و این خود خطرپذیری آنان را بالا خواهد برد.
متأسفانه برخی را دچار غرور خود قدرتمندپنداری میبینم. این خطر بزرگی میتواند برای آنان باشد، اگر حرفی برای گفتن و کاری برای انجام داشته باشند.
اگر فکری برای انتخاب ناگزیر بین بد و بدتر نداشته باشی، انتخاب بهتر به آسانی در دسترس نخواهد بود.
در چند گروه عضو بودم. گفتگوها آنقدر تند و گزنده بود که بیرون آمدم. تمرین انتخاب بسیار لازم است. بسیاری موقع انتخاب میجنگند. آنهایی که موقع کار کردن، غافلگیر میشوند.
سرانجام کسی که نتواند قدرت خود را مفصلبندی کند و زمین ناهموارش را بپذیرد، شکست خواهد بود. او ناچار از این است که با چکش همه جا را صاف کند و وقتی انجام داد، فرصت عبور را از دست داده.
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید رئیسی چه کسانی را الگوی خود قرار داد؟
⭕️کسی را انتخاب کنیم که شهید رئیسی و الگوهای ایشان را الگوی خود قرار دهد.
#درست_انتخاب_کنیم
#مثل_رئیسی_عزیز
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷رئیس جمهور آینده چقدر مثل مردم عادی زندگی خواهد کرد؟
⭕️ما به رئیس جمهوری نیاز داریم که مادرش را بعد از شهادت بشناسند...
#درست_انتخاب_کنیم
#مثل_رئیسی_عزیز
نشر دهید🌷