ولیّ فقیه به تنهایی جور یک ملت را میکشد در جهاد تبیین. با وجود تمام طوفانها و نقض پیمانها او از راه راست تکان نمیخورد.
سه سال شهید رئیسی را رها کردیم تا هر چه خواستند بکوبند. خودمان هم کمکشان کردیم. اما ولیّ فقیه در تمام این مدت خط مستقیم را ترسیم کرد و خود یک تنه دولت را تبلیغ کرد.
اگر تلاش ایشان نبود ما انقلابیها رئیسی را نابود میکردیم نیاز به حادثه نبود.
اگر تلاش مخالفان سیاسی داخلی و خارجی شهید رئیسی را برای بدنام کردنش پیش و پس از شهادت، کنار بگذاریم، تصویری که از ایشان برای ما به یادگار مانده کسی است که همواره تلاش میکرد، گنجایش و تحمل خود را نسبت به پیشامدهای بزرگ و پدیدههای بیشمار بالا ببرد. مستلزم چنین امری سعه صدر عظیم است و شرح صدر جز با ایمان قوی و روح کامل امکانپذیر نیست.
الگوبودگی آقای رئیسی که ولیّ فقیه به طور ویژه و پیگیر، سعی در اثبات و تثبیت آن دارد، به واسطه رویکرد وحدتگرا و جامعنگر ایشان است. جناب آقای رئیسی میدانست کشور را در شرایطی به دست گرفته که ما به نحوی دچار ضعف و سستی ملی هستیم. انگار در اتمسفر واگرایی، همه عناصر سازنده «ما» دچار تنش و خستگی و حتی فرسودگی و آشفتگی بودند. عقبماندگیهای میدان اجرا از یک سو و بحرانزدگی معنایی از سوی دیگر، ایران ما و همه فرزندان و ساکنان و وابستگان و دلبستگانش را میرنجاند. دردی آزاردهنده و مزمن حوصله جامعه را سر برده بود و خُلق جمعی ما را تنگ کرده بود. تجربه همگی ما بالا رفتن سطح عصبانیت، اضطراب، افسردگی و حتی ناامیدی بود. انگار چیزی مانع بود تا ادامه راه را نبینیم. برخی در همین فضا گمان کردند که راه تمام شده و برخی چنین نشان دادند که راه به بنبست رسیده. آنها با ترساندن مردم شجاعت و حماسه را از مردم میگرفتند تا باور کنند که سهم انسان ایرانی از تولید افزونههای تکمیل کننده و ارتقاء دهنده دنیای جدید تمام شد و باید دوباره به سمت مصرف بیرویه و محض دادههای غربی روی آورد.
بیشک جمهوری اسلامی ایران نه شرقی است و نه غربی. راهی دیگر است. تجربهای که ایرانیان بر اساس انباشت باورها و بلوغ ایدهها و بستر امکانها به آن رسیدهاند. طرحی نو که سعی میکند از دانش و تجربه و مهارت انسان در طول چند هزار سال گذشته بهره ببرد و با واقعیات تاریخی و تجربه زیسته ملّی خویش بیامیزد و فرمول منحصر به فرد و به روزرسانیشدهای از مردمسالاری را برای فهم و حل مسائل بشری ارائه دهد.
جمهوری اسلامی ایران، به شدت ایرانی، به شدت انسانی و به شدت واقعی است. لذا نباید انتظار داشت که ذهن منحصر در فهم غربی از تعاملات بشری بتواند به درستی آن را دریابد. این به معنای قطع امکانهای همزیستی با دیگر ملتها و دولتها نیست. بلکه رویکرد نظام انقلابی ایران مبتنی بر عزت، حکمت، مصلحت در تصمیمگیریهای خرد و کلان سیاسی و تشخیص و تأمین نیازهای مردم است تا عقبماندگیهای مادی و معنایی از جایگاه شایسته ایران در جهان را جبران کند.
تبلور روح ایرانیگری در طراحی نظام جمهوری اسلامی ایران، باید بتواند ثابت کند که زندگی در اینجا ریشه دارد و عاریه نیست. ما زندگی را نمیخریم؛ خلق میکنیم.
برای کسی که افسرده و دلمرده و ناامید و ناباور است، این امر در شمار ناممکنهاست. اما برای آنکه جز ایران انتخابی ندارد و به جز سبز شدن و بارور شدن در این خاک نمیاندیشد، امکانهای بسیاری پیش روست. این محصول ایرانپرستی دگم و کور نیست. حاصل تحلیل واقعیات تاریخی و تجربیات عینی و محاسبات علمی ماست.
الگوبودگی آقای شهید رئیسی در وهله اول در باور جدی به ایران بود. جامعیت او نیز محصول نگاه جامع به ماهیت ایران و هویت ایرانی است.
شهید رئیسی یک انتخاب سخت داشت. او دانست که باید در نقطه شکافهای اجتماعی و گسلهای معرفتی و زخمهای عملکردی بایستد و سعی کند آنها را ترمیم کند و خود مانند نخ بخیه در پایان هضم شود و یا حذف شود. نوع برخورد افراد و گروههای مختلف با ایشان در موارد مختلف به خوبی گویای این مطلب است.
جامعیت کار آسانی نیست. فاقد شیء نمیتواند مُعطی آن باشد. لذا جناب رئیسی به سرعت و شدت مشغول خودسازی و خودبرآوری فردی و اجتماعی بود. جهادی عظیم که به خوبی فهم نشد؛ اما خاطره تشییع جنازه مطهر ایشان نشان داد هوش معنوی ملت ایران در ناخودآگاه خویش به آن واقف است. هر چند فرصت بروز و ظهور این التفات را پیش از آن نداشته.
شهید رئیسی عزیز سوختن و تمام شدن پای کار ایران را انتخاب کرده بود و در این مسیر با رخدادهای دشواری مواجه شد. زمان نیاز داشت تا باور شود و پذیرفته گردد که او برای چه آمده است.
معتقدم بسیاری نتوانستند و برخی نخواستند بدانند که شهید جمهور برای فربه کردن خودخواهیها و ترویج استبدادها نیامده و این کار را از خود آغاز کرده است. شاهد بودیم که گروهها و جناحها و افرادی ناباورانه او را انکار و استهزاء میکردند. استخفاف و کارشکنی انگار خوراک روزمره عدهای و زندگی معمولی عدهای دیگر بود. حیاتی میکروبی و بیماریزا و فاسد که به آن افتخار میکردند و میکنند.
خادم جمهور میدانست که اگر پای در این زمین باتلاقی برجایمانده از گذشته بگذارد، قطعا دچار خواهد شد؛ اما عملیات نجات انتخاب دیگری پیش پای او نمیگذاشت.
منطق رفتار و گفتار و روند تصمیمات او را باید در این فضا ارزیابی کرد و سنجید.
حالا دوران او زودهنگام گذشت. انگار دمیدنهای پیدا و پنهان بر شمع وجودش بسیار پیش از آنکه گمان میرفت، او را در پیشگاه ایران و ملت بزرگ آن، خاکستر کرد و بر باد داد. دولت جانشین او چگونه میتواند روح جامعگرا و وحدتخواه او را محترم و مغتنم شمارد؟!
رئیس جمهور پزشکیان در تبلیغات روزهای فشرده و پر فراز و نشیب انتخابات، نوید رویکردی جامعنگر را به مردم دادند. نگاهی که مسئلهاش منافع و ترجیحات فردی و حزبی و بخشی و جناحی و قومی و قبیلهای نیست. مسئلهاش اعتلا و ارتقای ایران در جهان است. این میتواند نقطه آغاز مبارکی باشد اگر در موقعیت عمل به وعدهها توفیق حاصل شود.
در صداقت و اخلاص ایشان و درستی و پاکدستی ایشان تردیدی نداریم؛ اما باور داریم که این کار بزرگ تنها زمانی میتواند به ثمر برسد و زمینه انجام پیدا کند که نگاه رئیس جمهور و اقدام او جامع همه امکانها و فرصتها و ظرفیتهای مثبت باشد.
قطعا ایشان نمیتواند با به کار بستن عناصری که در پیگیری مسیر شناخته شده و متمایز نظام اسلامی و ملت ایران تردید و تزلزل دارند به اهداف تعیین شده و وعدههای داده شده و عهدهای بسته شده وفادار بمانند.
اگر کارگزاران و همکاران ایشان بخواهند اندیشههای آزموده شده دهه نود را بازیابی و پیاده کنند، تصویر پایان دولت ایشان در نزد مردم نیز شبیه خاطره پایان دولت آنان خواهد بود.
بهره گرفتن از تاریخ و عبرت گرفتن از تجربهها میتواند به ایشان یاری برساند. تلاش برخی در گذشته فرارهای بزرگ را رقم زد. چیزی که ما در دولت آقای شهید رئیسی شاهد آن نبودیم. همگان دیدند که حرکت ملت به سوی امتداد او بود نه گریختن از او. تصمیم مردم متوجه خالصسازی راه ایشان و تمایزبخشی به نگاه ایشان نسبت به اختلاطها و اختلافها بود.
پیام مردم کاملا روشن و شفاف بود. مردم بار دیگر به کسی رأی دادند که وعده جامعیت داد، نه قبیلهگرایی و انحصار جناحی. مردم پاسخ مثبت خود و اعلام اعتماد خود را به مردی دادند که گفت میتواند پدرانه به ایران نگاه کند و مادرانه دلسوز مردم باشد.
مردم بار دیگر حق انتخاب خود را با وعدههای به ظاهر اندک اما در واقع بزرگ و جامع آقای دکتر پزشکیان آزمودند. آنها منتظر خواهند بود تا ببینند آیا فرایند مردمسالاری دینی این بار نیز درست کار میکند یا باید در پایان دوره شاهد افزایش آراء سیاه باشیم؟!
با اینکه بسته فعالیتهای دولت شهید رئیسی نیمهکاره ماند و او فرصت نیافت تا گزارش جامعی از تلاش خود ارائه دهد، مردم قدر زحمات او را شناختند و با حضور خود این انتقال دوران را با موفقیت رقم زدند. نه فرار بزرگی رخ داد و نه انکار چشمگیری و نه خشکیدگی و مردگی بدنه رأیی. آمارها ثابت میکند که مردم قدر شهید جمهور را دانستند.
ایرانیان پس از انتخاب ۱۶ تیر ۱۴۰۳ منتظر پاسخ اعتماد خویش هستند. مردم از جایگاه خود استعفا ندادند و از موقعیت خویش دور نشدند. ملت از قدرت انتخاب و اعمال سلیقه خود منصرف نشد و مالکیت حکومت را به فرد و حزب و جناح خاص واگذار نکرد. ایران فرصت خدمت به خود را با اعتمادی که به وعدههای آقای پزشکیان پیدا کرد به ایشان داد و پذیرفت تا این بزرگوار خود را در این راه بیازماید.
رأی مردم نه به تفرقه بود و نه به نزاع و کشمکش. رأی مردم برای چاق کردن سویههای منفی رقابتهای مخرب و همیشگی نبود. مردم رأی به مراقبت دادند نه رقابت. مردم تماشاچی قدرت نیستند. در متن قدرت نگاه مراقب نیاز است نه رویکرد رقابت. آقای پزشکیان فرمودند سالهای طولانی وفادارانه و مخلصانه و دلسوزانه و همه جانبه مراقب فرزندان خود بودند. ایشان وعده دادند همین نگاه زیبا را در کل کشور ترویج و توسعه دهند. انتظار ما این است که نگاه مثبت مراقب و همگرای جامع ایشان خنثی کننده رویکردهای منفی مبارزهطلبانه و تفرقهافکن و واگرا و خودخواهانه دیگران باشد.
هیچ بشارتی برای جامعه ایرانی نمیتواند بزرگتر از آن باشد که رئیس جمهورشان تجسم آموزههای بلند و ممتاز مولایشان امیرالمؤمنین باشد که بخشهایی از آن بر آینه نهج البلاغه تابیده و قلوب مؤمنان را روشن کرده است.
به امید سرافرازی و سربلندی ایران و ایرانی و اعتلا و ارتقاء شأن انسان و حیات انسانی در سر تا سر جهان و آرزوی موفقیت و بهروزی و پیروزی برای منتخبان ملت.
جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان توفیق خدمت به ملت بزرگ ایران و جلب اعتماد ایشان بر شما مبارک باد. نام شما بیتردید در تاریخ ماندگار خواهد شد. شما اولین رئیس جمهور پس از شهید جمهورید. نگاهها در داخل و خارج به سوی شما دوخته شده است. نقش شما در آینده ایران بسیار پررنگ خواهد بود.
مردم شما را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد و خدمات بزرگ شما را نمونه و الگوی آیندگان قرار خواهند داد و این برای شما در دسترس است اگر نگاه جامع الاطرف و مانع الاغیار پدرانه و مهربانانه و جانانه مادرانه را در خود و دولتتان زنده نگه دارید و پرورش دهید و اجتماعی کنید.
درود بیپایان بر شما...
متأسفانه جریان شهرت یافته به انقلابی گرفتار منطق مبارزه انتخاباتی جریان غربگرا و اصلاحات شده. این منطق وارداتی کاری از جبهه انقلاب پیش نخواهد برد؛ فقط باعث بیهویت شدنش خواهد شد. فناوری تبلیغ پیام باید در جریان انقلابی به صورت بومی و متناسب با خودش طراحی و اجرا بشه. نباید از رقابت ما نفس اماره مثل سیل عفونت جاری باشه.
تن ولایت ادب است و جانش محبت. روزگار ولادت ولایت ایام الله است.
ظاهر دین ادب است و باطنش محبت.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تن ولایت ادب است و جانش محبت. روزگار ولادت ولایت ایام الله است. ظاهر دین ادب است و باطنش محبت.
ولیّ خدا نماد و نمونه دین است. معدن ادب و منزل محبت.
حسین علیه السلام سفینه نجات و چراغ هدایت است. با حسین علیه السلام محبت داشتی، مؤدب میشوی و مؤدب باشی، محبت مییابی.
تو را احیاء میکند. زنده میکند. زندگی میدهد. ظرف ادب بگیری لبریزش میکند و ظرفیت داشته باشی، ظرفت میدهد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
ولیّ خدا نماد و نمونه دین است. معدن ادب و منزل محبت. حسین علیه السلام سفینه نجات و چراغ هدایت است. ب
محرم بهانه است. حسین برای زنده کردن ما به کربلا رفت. برای نجات ما شهید شد. این اقیانوس محبت جز با عاشورا از پرده غیب بیرون نمیافتاد. او پسندید به خاطر ما دریده شود. مرام آقا حسین علیه السلام این است. معرفت علیا مخدره زینب علیها سلام این است. چشمان مقدسش جز زیبایی ندید.
آبشار محبت الهی از فوق عرش نازل شد. طبقه طبقه در جام آسمان تعین یافت تا در زمین کربلا به یمن وجود سید الشهداء لبریز شد. جورش را حسین علیه السلام سرکشید و صاحب عاشورا شد.
هیچ گاه عالم فرصت نیافت تا چنین بیپروا گنجایش خویش را بیازماید و از مدار ادب رها نشود. حسین علیه السلام اگر نبود خلقت دچار بیهودگی خویش میبود. او بود که ظرف عالم را از ظرفیت خویش لبریز کرد و باعث شد آخرت با تمام عوالمش ضرورت وجود پیدا کند. این اهل بیت پیامبر خاتم صلوات الله و سلامه علیه بودند که هفت آسمان با تمام عزت و عظمتش نزد ایشان کوچکی میکرد.
در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان شخصیت مفصل و جمعی انسان ایرانی ولایت فقیه نماد و نمودار جناب محبت است و ریاست جمهوری جانب ادب.
هر چه این دو همخوان و هماهنگ و همدل باشند جامعه آرامتر و سرعت پیشرفت بیشتر خواهد بود و سیستم درستتر عمل خواهد کرد. هر چه بین این دو فاصله باشد میزان فرسودگی سیستم و هزینه حفظ آن بیشتر خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سعید حجاریان تئوریسین اصلاحات شکل دادن نظر مردم برای ما از شکل دادن خمیر بازی کودکان ساده تر است
خیلی نیاز داریم با هم در مورد جمهوری اسلامی ایران گفتگو کنیم. در مورد امر سیاسی و تربیت سیاسی و اقدام سیاسی. در مورد مسیر حرکت و باید و نبایدهای حرکت. تلاش میکنم به هر بهانهای این تجربه زیسته ممتاز در اتمسفر جمهوری اسلامی ایران را توصیف کنم. تلاش همواره من همین بوده که به صورت طبیعی و ارگانیک به مسئله نگاه کنم نه به عنوان یک مستشرق که ایران را خاور میانه میداند و جهان ما را جهان سوم.