eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
144 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
پاکوب کربلا از روزهایی که حسرت داشتیم یک مهر تربت کربلا پیدا کنیم و با آن دو رکعتی نماز بخوانیم و بو کنیم آن هدیه بهشتی را تا امروز که میلیون‌ها نفر به آسانی بتوانند به زیارت تمام مشاهد شریفه و اماکن متبرکه و زیارت‌گاه‌های معتبر و مغتنم سفر کنند، حدود چهار دهه گذشته است. یادم هست که می‌گفتند صدام حرام کرده که مشتی از خاکش را حتی به تبرک به ایران ببرند. اما پاکوب‌های کربلا معادله را تغییر دادند. پاکوب‌ها پیشروان گروه‌های طبیعت‌گردی و کوهنوردی هستند که پیش از دیگران مسیر را برای حرکت گروه طراحی و آماده می‌کنند. در برف‌های سنگین کوهستان این پاکوب‌ها هستند که سطح بکر برف‌های مرتفع را زیر پا سفت و‌ متراکم می‌کنند تا بقیه افراد در برف فرو نروند و به آسانی حرکت کنند. پاکوبی کاری به غایت دشوار و خسته کننده است. هر قدم با زحمت و رنج فراوان برداشته می‌شود. هیچ چیز آماده نیست. این پاکوب‌ها هستند که حرکت امن گروه را تأمین و تضمین می‌کنند. ضعیف‌ترهای گروه اگر پاکوب‌ها نباشند هیچ گاه به قله نمی‌رسند. پاکوب‌ها قوی‌ترین‌های هر گروه هستند و راه‌بلدترینشان و با تجربه‌ترین و حرفه‌ای‌ترین آنها. معبرهای سخت و‌ جدید بدون پاکوب‌ها به جاده تبدیل نمی‌شود. حالا مسیر کربلا آن راه به ظاهر فتح ناشدنی در دست جلاد عراق، سفره دلش را به روی ده‌ها میلیون زائر از سرتاسر جهان باز کرده و کریمانه از آنان استقبال و‌ پذیرایی می‌کند. سکینه‌سلطان گفت: خوش به حالتان رفتید کربلا. خوش به حال آنها که رفتند و هر کار توانستند کردند. هر کس به اندازه خودش آنجا خدمت کرد.(تمام) اما من قصه پاکوب‌ها را برای مادر سه شهید تعریف کردم و گفتم مامان (ما مادربزرگمان را مامان صدا می‌کنیم. ) یادت هست در این شهر یک مهر کربلا هم غنیمت بود؟! سرش را به تأیید تکان داد. حرفم را ادامه دادم و گفتم چه چیز باعث شده تا امروز از آن وضع دشوار به این گشایش و وسعت برسیم که میلیون‌ها نفر، بلکه ده‌ها میلیون نفر به آسانی و ارزانی راهی عتبات شوند؟! پسران شما و‌ مادرانشان و همسرانشان و فرزندانشان و خواهران و برادران و وابستگانشان بر رنجی عظیم صبر کردند و پا کوبیدند تا راه کربلا باز شد برای عموم مردمی که ما باشیم. گفتم مامان جان شما در تمام عبادت‌ها و زیارت‌های این مسیر شریک سرمایه‌اید. شما هستید که در تک تک این ثواب‌ها سهم دارید. زیرا پاکوب‌ها از شما بودند و شما بودید که سنگ زیرین آسیاب زیارتید. مامان جان شما هر روز تا امروز پاکوب سفر کربلایید. راه را شما باز کرده‌اید و راهیان کربلا را شما پذیرایی کرده‌اید. اگر نبود شجاعت شما، کرامت شما، سخاوت شما، کمال و عزت شما، قدرت و فتوت شما، کربلا امروز این همه زائر نداشت. این سفرها آسان ارزان نشده. هزینه آن را دیگرانی پرداختند که خود را فدایی حسین علیه السلام می‌دانستند. آری پاکوب‌ها می‌روند تا دیگران طعم رسیدن را بچشند. آنان که زودتر می‌رسند چیده می‌شوند تا کال‌ترها فرصت رسیدن داشته باشند. ضعیف‌ترها قوی شوند و آنان که دیرتر راه افتاده‌اند گمراه نشوند و در راه نمانند. شهدا برای ما فرصت خریدند با پاهایی که کوبیدند و جان‌هایی که دادند و تن‌هایی که پرپر کردند. آنها شریک تمام عبادت‌های این مسیرند. آنها عمیق‌ترین خاطرات سفر کربلا هستند. تمام مسیر زمزمه سرود آنان را بر لب دارد، وقتی می‌خواندند: با نوای ساروان؛ بار بندید همرهان این قافله عزم کرب و بلا دارد دیدار جانانم بس ماجرا دارد یا ز جان باید گذشت یا که باید داد دست...
تابع تصمیمات آدم‌های مختلف همه یک جور تصمیم نمی‌گیرند. هر کس برای تصمیم گرفتن فرمول مخصوص خودش را دارد. برخی از مردم کار را برای خود آسان می‌کنند. یعنی بنا را بر تقلید از فرد یا گروه خاص می‌گذارند. گاهی هم این مسئله از روی ناچاری است. یعنی در موقعیتی قرار می‌گیرند که نمی‌توانند هیچ شناخت جامع و کاملی از موضوع داشته باشند و به مصداق برسند. در نتیجه انتخاب را به دیگری یا دیگران واگذار می‌کنند و از سختی و سنگینی محاسبه درست و غلط رها می‌شوند. اصل در انسان انتخاب است. انتخاب نیز تابع «تابع تصمیم» است. «تابع تصمیم»، ترکیبی از عناصر و عوامل و مؤلفه‌های مختلف است که به صورت یک معادله همساز و همبسته درمی‌آید و اگر همه متغیرها درست عددگذاری شود، متغیر اصلی مورد نظر ما نیز به عدد خاص خود خواهد رسید و تعیین خواهد شد. بزرگی آدم‌ها به توان تصمیم‌گیری آنان در شرایط پیچیده نیز باز می‌گردد. آدم‌های بزرگ تابع تصمیمات بزرگ و مفصلی دارند؛ اما مهارت آنان در شکل دادن به دستگاه مفهومی و تألیف و حل توابع و کشف مجهولات آنقدر زیاد است که در فرصتی تنگ و کوتاه به نتایج مهم و اساسی می‌رسند که می‌تواند اطمینان خاطر سایرین را جلب کند و مبدأ انتخاب آنان قرار گیرد. یعنی دیگران می‌توانند با یقین به صحت انتخاب بزرگان، آن را به عنوان عدد ثابت در تابع تصمیمات خود بگنجانند و مسیر انتخاب خود را با سرعت بیشتر پیش ببرند. اگر بزرگان نبودند، همه مردم ناچار بودند پیچیده‌ترین توابع تصمیم را تشکیل دهند و به سختی تصمیم درست را پیدا کنند و یا در فقدان بزرگان حل و عقد مسائل، تن به تصمیمات تصادفی یا غیر دقیق و حتی غلط بدهند و امیدوار باشند که شرایط بر اساس شانس و اتفاق به گونه‌ای ادامه پیدا کند که خطر حاد و خسارت عمده‌ای وارد نشود. به هر حال همه مردم باید در زندگی فردی و اجتماعی و عالمی خود حضور عوامل مختلف را به رسمیت بشناسند و برای انتخاب بهینه تدبیری بیاندیشند. این مسئله با موضوع جامعه، حکومت و شیوه تعامل این دو یعنی نحوه حکمرانی ارتباط جدی و دائمی دارد. زیرا انسان نمی‌تواند هیچ تابع تصمیمی را بدون در نظر گرفتن آثاری که از رفتارهای دیگران به انسان می‌رسد شکل دهد. همین امر موجب می‌شود بستر تصمیم‌گیری بسیار سیال و اغلب مواج و گاه طوفانی باشد. نتیجه اینکه انسان‌های ضعیف‌تر در خطر غرق‌شدگی در تصمیم قرار می‌گیرند. یعنی نقطه قوت انسان یعنی انتخاب هر چقدر برای انسان قوی آورده دارد، می‌تواند برای انسان ضعیف مخاطره‌آمیز باشد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
تابع تصمیمات آدم‌های مختلف همه یک جور تصمیم نمی‌گیرند. هر کس برای تصمیم گرفتن فرمول مخصوص خودش را دا
همین باعث می‌شود انسان‌ها به سمت دسته و بسته شدن حرکت کنند و تصمیمات خود را طبق منطق خاصی به هم گره بزنند تا از سلامت و صحت و کارآیی توابع تصمیمات خود محافظت کنند و ضمانت اجرایی مناسبی نیز به دست آورند. همین انسان را وادار می‌کند تا در مورد حکومت و بایستگی‌ها و شایستگی‌های آن بیاندیشد. حکومت‌ها بسته به اینکه چه خرده توابع تصمیمی را در اختیار مردمانشان قرار دهند با هم تفاوت پیدا می‌کنند. مردم نیز بر اساس اینکه کدام کلان تابع تصمیم را برای حکومت به رسمیت بشناسند، به انتخاب‌های آینده خود نظم و نسق می‌بخشند. در جامعه اسلامی کلان تابع انتخاب ایمان به خدا و توحید است که در نبوت جریان پیدا می‌کند و در معاد به سرانجام می‌رسد. ثوابت توابع نیز در فهرستی از واجب و حرام معرفی می‌شوند. شاید به نظر برسد که همین مقدار تعیین‌شدگی امکان‌های انتخاب را محدود می‌کند؛ اما در واقع این تضمین بقای انتخاب در زندگی فرد و جامعه است تا به بن‌بست دچار نشود. با اینکه بسیاری از مردم مایل به واگذاری مسئولیت انتخاب و رسوب در انتخاب‌های حداقلی دارند، اندیشه ایمانی تلاش می‌کند توابع تصمیم مردم را هر روز قدرتمندتر و مفصل‌تر و جامع‌تر از دیروز نماید. لذا مانع رسوب انسان در انتخاب‌های جامد و صلب بت‌پرستانه می‌شود و از افراط در شیء‌شدگی و شیء‌خواهی برحذر می‌دارد. همین امر باعث اعتراض و اعراض برخی قرار می‌گیرد. آنان حال ندارند که انتخاب کنند و دائم از آن فرار می‌کنند.
هدایت شده از حاج علی یوسفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدف زندگی بندگی خداست... این مسئله کجای زندگی ما هست الله اعلم 😔 ─═ @HAJJALI110 ═─
🔹 از آقاى بنی‌صدر باید همانگونه انتقاد بشود که فرض کنید دارید از خودمان انتقاد می‌کنید نه بیش از آن شهید بهشتی یازده روز پیش از شهادتش در تاریخ ۲۷ خرداد سال ۱۳۶۰ در ساختمانی که بعد تبدیل به محل شهادت او و یارانش شد، سخنانی گفت تا ثبت آنها به خوانندگان تاریخ نشان دهد سیرت پیشگامان انقلاب اسلامی چگونه بوده: بنده از همین حالا به برادرها و خواهرها عموماً و به برادرها و خواهرهایی که در روزنامه و نشریات یا در بخش تبلیغات و اعزام مُبلّغ هستند، خصوصاً عرض می‌کنم که مبادا زبان و قلم دیگران نسبت به آقاى بنی‌صدر یا اشخاص اطراف ایشان بی‌مهار و بى‌تقوا بشود و آن وقت بگویند آقای بنی‌صدر دیگر هیچ کمال و ارزشی ندارد؛ نه‌خیر، ایشان داراى کمالات و ارزش‌هایی بودند و هستند. داراى ضد ارزش هایی هم بودند و هستند و آنچه هست نتیجۀ جمع‌بندى آن هاست. اگر بی‌انصافى و بی عدالتى حتى در این برخوردها به اخلاق ما رخنه کند، آن وقت ما هم به پاکى و طهارت و نورانیت این اسلام ضربه زده‌ایم. در حوزه‌هاى تشکیلاتى هم اگر همینطور منصفانه بنشینیم و انتقاد کنیم، بسیار خوب است. از آقاى بنی‌صدر باید همانگونه انتقاد بشود که فرض کنید دارید از خودمان انتقاد می‌کنید نه بیش از آن. در راهپیمایی‌ها و تظاهرات هم باید همین‌طور باشد. تا آنجا که در توان دارید در شعارهایی که داده می‌شود، اظهارنظرهایی که می‌شود، عکس‌هایی که برداشته می‌شود و امثال اینها، کرامت اخلاق متعالى اسلامی باید به چشم بخورد. عقده خالى کردن‌ها و کینه‌توزی‌هاى بی‌معنى نباید باشد. دیروز یکى از برادران شما گفت که ساعت ۱۲ دو شب قبل، نوارى را از تظاهرات آبادان پخش می‌کردند که البته من نشنیدم، او هم نگفت چه بود چون فرصت کوتاه بود؛ اما نسبت به آقاى بنی صدر بسیار زننده بود. من دیروز صبح تلاش کردم با مسئول رادیو و تلویزیون تماس بگیرم که اینها را پخش نکنید. ما که نمی‌خواهیم سیماى زیباى جمهورى اسلامى را این بار از این طریق لکه‌دار و خدشه‌دار کنیم و چون دوست ندارم که نسبت به نشریات و مانند آنها طورى سخن بگویم که در کار آن‌ها دخالت کرده باشم، از برادرهایی که در روزنامه هستند و اینجا حضور دارند، خواهش می‌کنم به روزنامه‌های اطلاعات، کیهان و صبح آزادگان هم همین تذکرات را بدهید. متعهدید بروید یا تلفن کنید و بگویید. ما نباید در این جریان بگذاریم چهرۀ پاک و نورانى اسلام و انقلاب اسلامى در دنیا لکه‌دار بشود. در همین داخل، ما نباید بگذاریم که فطرت پاک نسل جوان و نوجوان ما از مسلمان‌ها و جریان مکتبى مشمئز شود که این چه اخلاقى است این مکتبی‌ها دارند. در حزب جمهورى اسلامى به عنوان یک تشکیلات، رعایت این نکته باید سریع‌تر و همه‌جانبه‌تر باشد. همچنین در داخل تشکیلات و در داخل حزب، باید صداقت، صمیمت، انصاف، برخوردِ حق‌طلبانه و حق‌پرستانه را با هر برادر، خواهر و هر جریانى رعایت کنیم. گاهى هم رویدادهایی پیش می‌آید که حتى بعضى از افراد ساخته‌شدۀ ما در برابر آنها عمل‌ها یا عکس العمل‌هایی شتاب زده نشان می‌دهند که با واجبات و وظایفى که از نظر اخلاقى نسبت به حفظ منزلت و کرامت و ارزش یکدیگر بر عهده داریم، منافات دارد. 🔸منبع: کتاب حزب جمهوری اسلامی(گفتارها، گفتگوها، نوشتارها)، صفحه ۱۹۴ @fakhrian_ir
هدایت شده از فارس معارف
55.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی‌ای که امسال در موکب‌های عراق زیاد شنیدید نوحۀ «کل خطوه نمشیها» با نوای خضر عباس صوت این مداحی را می‌توانید اینجا گوش دهید. @FarsMaaref - Link
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
تبریز یه همسایه ای داشتیم که از لات های قدیمی بود و بعدها راننده تاکسی ترمینال شده بود و بعد ها هم قلیون خونه داشت و اخیرا از دنیا رفت. کلا قدیم محله ی ما تبریز همه از بچگی یه رگ لاتی داشتند😁 بعدها که طلبه شدم ، یه روزی از جلو قلیون خونش رد میشدم، گفت شیخ شدی دیگه نمیای 😂 بهش عمو میگفتم و رفیق بابامم بود. گفتم نه عموجان عزیزی ، ولی دیگه ترک کردم😂 گفت یه خاطره بهت میگم ، اگر میخوای آخوند بشی مثل اون باش. گفت یه آخوندسیدی رو ترمینال سوار کردم برای اردبیل و فکر کردم از این آخوند معمولی هاست و جات خالی هایده و مهستی میذاشتم تا اذیتش کنم و اون هم داشت کتاب میخوند و لبخند میزد. میگه دیگه خسته شدم دیدم نه چیزی میگه نه انگار براش مهمه و تو عالم خودشه. میگه ضبط خاموش کردم و گفتم سید قربون جدت ، این چه وضعیه. میگه هرچی از دهنم دراومد گفتم. ایشونم صبوری کرد و رسیدیم اردبیل و دیدم دفتر امام جمعه است. گفتم حتما کاری داره با امام جمعه ، میگه گفت بیا داخل یه چایی بخور برو. میگه اومدم تو دیدم خود امام جمعس و جوری ترسیده بودم که گفتم اعدامم قطعیه😂 میگه نشستیم و یه غذا هم به ما داد و گفت کاری داشتی من هستم. کاری هم نتونم بکنم خلاصه گوش‌میدم خالی میشی😂 میگفت دیگه آخوند میدیدم و سوارش میکردم، رادیو معارف براش میزدم😂 خلاصه گاهی با کمی صبوری و تحمل خیلی چیزها درست میشه. آقای عاملی چنین هستند ، هم سواد حوزوی خوبی دارند و مجتهدند هم الحمدلله محبوب و انقلابی و مردمیند. حتی من ایشون رو از شهید آل هاشم بیشتر قبول دارم. خدا چنین روحانیتی رو حفظ کند که مایه ی افتخار حوزه و دین و انقلابند. .
راننده‌ها بهش می‌گفتند عمو جکی؛ اما خودش دوست داشت عمو حجت صداش کنند. یه چایی ازش خواستم و مشغول صحبت شدیم. بهش گفتم خاطره کربلای چند نفری؟! انگار که از سؤالم تعجب کرده باشه کمی تأمل کرد و گفت خیلی‌ها... . من سال‌هاست که اینجا هستم. قبل از خیلی از این دکه‌ها و مغازه‌ها. هر بار که به کربلا مشرف می‌شم یا موقع برگشتن، تو ورودی حمیل استراحت‌گاهی هست که معمولا برای نماز و استراحت و تغییر ذائقه اونجا توقف می‌کنیم. برای من همه چیزهایی که تو این راه می‌بینم نشانه هست. همه چیز برام رنگ زیارت داره. همه چیز این مسیر رو با زیارت می‌سنجم. می‌دونم به موازات من در همین مسیرها کسانی هستند که همین راه رو نشانه‌گذاری کردند؛ اما با جذابیت‌های دیگه. همه چیز برای انسان نشانه هست. اتفاق اصلی درون انسان می‌افته. اونجایی که خودش رو در نسبت با نشانه‌ها پیدا می‌کنه و می‌فهمه کجای پازل عالم ایستاده. همه با هم زندگی می‌کنیم؛ اما این مسیرهای موازی مشابه در واقع نسبت‌های متکثری با افراد دارند. عمو حجت برای من با نام امام حسین و زیارت نشانه‌گذاری شده. مثل همه تصویرهایی که در این مسیر می‌بینم و تمام خاطراتی که به دلم می‌نشینه. شاید عمو حجت من عمو جکی بقیه باشه. اما مهم این هست که من نظام نشانه‌گذاری خودم رو دارم و زندگی من در این نظام شکل می‌گیره. در این فضای مشترک آدم‌ها ورود مختلف دارند. عین خود کربلا. خیلی‌ها وارد صحنه عاشورا که شدند قرار نبود نقش حرّ رو بازی کنند. نقش شمر به اونها افتاد. سپاه یزید هم در مشهد الحسین علیه السلام حاضر بودند اما نه پشت سر او بلکه روی سینه اباعبدالله. نشانه‌ها مقصد نیستند؛ علامتند. کسی که در نشانه‌ها رسوب کنه به هدف نخواهد رسید. خیلی‌هامون اسیر نشانه‌ها هستیم و با اونها بازی می‌کنیم. نشانه‌ها زبان حقایق هستند. همونطور که واقعیات ترجمه زمینی حقایقند. اگر نتونی مفهومشون رو پیدا کنی مثل غریبه‌ای هستی که راه رو گم کرده و نمی‌دونه کجاست و به کجا می‌ره و قراره سر از کجا دربیاره و حتی چرا داره میره. نشانه‌ها خیلی از ما رو مشغول کرده به طوری که دیگه پشت این پوسته هیچ چیز نمی‌بینیم. دنیای همبسته نشانه‌ها شده آینه‌ای که ما رو نشون می‌ده و ما غافلیم که پشت این آینه چه خبره و چرا داره ما رو نشون می‌ده. ما قرار هست چه چیزی از خودمون رو ببینیم که از درون پیداش نمی‌کنیم؟
هدایت شده از أخٌ‌في‌الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهادت با صدای انفجار! ندى إسماعيل كباجة بر اثر اصابت گلوله به شهادت نرسیده بلکه بخاطر صدای انفجار ها در غزه به آسمان پر کشیده است ✅@tvnasr
در خواب دیدم که تروریست‌ها مردم را به گلوله بستند. خوشحال شدم که دارم شهید می‌شوم. اما ترسیدم بایستم خودکشی به حساب بیاید. دلم را جا گذاشتم و شروع کردم فرار کردن. اما آرزو می‌کردم گلوله‌ها به من بخورد. وقتی گلوله‌ها به من رسید خوشحال شدم. می‌خندیدم و حمد می‌گفتم و با تمام وجود آرزو می‌کردم کارگر افتد. درد نداشت. لذا داشت. هر چقدر تیر خوردم تأثیر نداشت. مجروح شدم شهید نشدم. خیلی حسرت خوردم. در خواب فکر می‌کردم اگر به سمت تروریست‌ها می‌رفتم تا نتوانند مردم را بزنند شاید شهید می‌شدم. اما چون فرار کردم نصیبم نشد. نمی‌دانم شهید خواهم شد یا نه. امروز برای من یک معجزه است؛ اما شاید فردا ناممکن باشد و شاید خداوند به کرمش ناز پرورد این گدا را. مگر تا حالا به استحقاق داده‌اند؟! این حرف‌ها اینجا خوب نیست. می‌دانم. اما شهادت خیلی جالب است. خیلی لذیذ است. خیلی زیباست. خیلی با شکوه است. بعید است دشمن مرا که در کوچه پس کوچه‌های آسودگی پنهانم گیر بیاورد. نمی‌دانم. خداوند نصیبمان کند کاری کنیم که تحمل دشمن طاق شود و دست به حماقت بزند تا خود را بیچاره و ما را خوشبخت کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
همین باعث می‌شود انسان‌ها به سمت دسته و بسته شدن حرکت کنند و تصمیمات خود را طبق منطق خاصی به هم گره
F=ma استاد ثابت، استاد برگزیده منطقه وارد کلاس شد و یک راست رفت سراغ تخته سبز و شروع کرد به نوشتن. اولش معلوم نبود قرار هست قطار بلندبالای عبارات پیچیده و مفصل ریاضی و فیزیکی به کجا برسه؛ اما بعد از حدود نیم ساعت یا بیشتر فهمیدیم که داستان اثبات فرمول F=ma هست. مقدار عددی نیرو برابر است با حاصل ضرب عدد جرم در عدد شتاب. این فرمول به ظاهر ساده پشت سر خودش مسیر بسیار پیچیده‌ای رو پیموده بود تا به جایی برسه که دانش‌آموز سال هفتم و هشتم قدرت درک و کار کردن باهاش رو بلد باشه. اما اتفاقی که در بیرون و عالم واقع می‌افتاد بسیار پیچیده‌تر و جدی‌تر بود. رسیدن به اون سه عدد در عمل به این آسانی‌ها نیست. شاید ذهن شما به شما بگه که دستگاه‌های سنجش این کار رو برای ما انجام می‌دن و اساسا ما به دانستن همون فرمول ساده نیز نیازی نداریم؛ اما باید یادآوری کنم که ذهن‌های مصرف کننده به ابزارهای آماده بسنده می‌کنند و ذهن‌های خلاق و مولد به دنبال فهم منطق روابط عوامل مختلف در تولید نتیجه هستند. بگذریم. صحبت از تابع تصمیم بود. تابع تصمیم هر کس محدود به وسعت خبر و زمینه‌های آگاهی و مهارت تألیف اصول ثابت و عوامل متغیر و کشف منطق روابط بین اونهاست. هر چقدر در سطح بالاتری از آگاهی قرار بگیری و فهم عمیق‌تری از نسبت پدیده‌ها با هم و با ناپدیدها داشته باشی و بودهای بیشتری رو کشف کنی و دچار تخیل نابودها نشی، تابع تصمیمات تو قوی‌تر و منسجم‌تر و البته پیچیده‌تر خواهد بود. فرمولی بلند بالا که ترکیبی از قطعیات و احتمالات هست و گاه به تو تنها یک جواب می‌ده و گاهی بیش از یک جواب. حتی گاهی ممکن هست به بی‌جوابی یا جواب‌های فراوان بدون ترجیح برسی. یعنی فرمول هرزی که تو رو به تصمیم نمی‌رسونه و می‌فهمی که یه جای کار غلط هست. بسته به اینکه در چه سطحی از تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری قرار گرفته باشی توابع تصمیم تو شکل خواهد گرفت. عرض بنده در اینجا ناظر به تابع تصمیم ولیّ خداست و در مصداق معین و‌ مشخص اون در این دوره و زمان و مکان، تابع تصمیمات ولیّ فقیه زمان حضرت آیت الله خامنه‌ای هست. تابع تصمیمات ولایت یکی از قوی‌ترین و پیچیده‌ترین توابع تصمیمات هست. خداوند متعال در یک پشتیبانی اساسی از ولایت، تمام عوامل لازم رو در مسیر تصمیم ولیّ خودش قرار می‌ده چون ازش خواسته تا تصمیم بگیره. بندگان خدا معمولا فرمول‌های ساده‌شده‌ای از فرمول تابع تصمیمات ولیّ خدا رو در اختیار دارند. بسته به اینکه در چه سطح و موقعیتی از شخصیت ولایی قرار گرفته باشند، تابع تصمیمات اونها مناسب‌سازی شده. گاهی توابع تصمیم نه ساده‌سازی که ساده‌انگاری می‌شه. در این صورت شاهد دریدن فرمول مادر و بریدنش بدون منطق و محاسبه درست هستیم. لذا افرادی ادعای دینمداری می‌کنند اما تصمیمات اونها دقیقا در منظومه تصمیمات دشمنان خدا معنی پیدا می‌کنه و نتیجه‌ای جز دور شدن از خدا و ولیّ خدا نداره. فهم اینکه رهبر معظم انقلاب چرا و چگونه تصمیم می‌گیرند و چه عواملی رو دخیل در تصمیم‌های خودشون دارند به طور کلی آسان و به طور جزئی ممتنع هست. زیرا خبرهایی که در خدمت ایشون قرار می‌گیره و هدایت‌ها و راهنمایی‌هایی که دریافت می‌کنند در اختیار سایرین نیست. با این حال ایشون مبین منطق تصمیمات خودشون هستند و دائما سعی دارند مردم رو به تابع تصمیمات خودشون نزدیک و نزدیک‌تر کنند تا قدرت اجتهاد مردم بالا و بالاتر بره. اون وقت مردم تابع تصمیماتشون قوی‌تر خواهد بود و قدرت انتخاب و اختیار بیشتری خواهند داشت و لازم نیست وابسته دیگران باشند. بر خلاف حکومت‌های سلطه‌گر که ابزارها رو بر افراد مسلط می‌کنند و امکان‌های اختیار و انتخاب رو به بهانه پیشرفت و توسعه سلب می‌کنند، نظام ولایی سعی در بالا بردن تشخیص انسان مؤمن داره تا هیچ گاه روح انسانی اسیر شیء‌شدگی و برده ابزارها نباشه. اساسا هدف انسان مادی ثبات و ماندگاری در دنیاست و‌ مؤمن این هدف رو محال می‌دونه و با تقدیر خدا نمی‌جنگه و به دنبال فرمول تعادل در حرکت به سوی آخرت هست. تابع تصمیمات رهبری از یک سو مبتنی بر اصول اساسی دین و خلقت جهان است. از سوی دیگر ثوابت احکام و اوامر ولیّ الله الأعظم در شجره طیبه اهل بیت هست و در همان راستا اصول ثابت و طرق اجتهاد و کشف نظر اون عالیجنابان و راه یافتن به باطن متن دین. طرف دیگر ماجرا متن واقعیت جامعه هست. ولیّ خدا در متن واقعیات جامعه هست. اگر چنین نبود هیچ گاه خداوند اهل بیت رو در کنار قرآن کریم قرار نمی‌داد. وقتی بین فرمان پلیس و چراغ راهنما اختلاف روی داد اولویت در فرمان پلیس هست. این فرمول ساده گویای منطق ثقلین هست و لزوم وجود و تداوم اون در جامعه. همین معنی در نظام اسلامی هم رعایت شده و ولایت فقیه یعنی همین.