نتایج کنکور باز هم داستان تکراری گذشته را فریاد میزد.
سهم پولدارها از آینده بسیار بسیار بسیار بیشتر از فقراست.
آموزش و پرورش ما در واقع مسیر به کرسی نشاندن کسانی است که پدرانشان به هر دلیل توانستهاند پول بیشتری دربیاورند.
اینکه فقرا ضعیف هستند یا مستضعف مسئله دیگری است. وضع نتایج کنکور نشان میدهد که بستر تحصیلی طراحی شده به استضعاف میکشد.
مخالف پولدار شدن نیستیم. مخالف الصاق تمام فرصتها به پول هستیم. آیا نسبتی بین شایستگی برای تحصیل و پول وجود دارد؟! فرزندان فقرا جماعت بیهوش و حواس و استعداد و انگیزه هستند؟!
حذف حداکثر مردم از آینده موقعیتها و موفقیتها در واقع نابود کردن جامعه است. هر ساله هزاران میلیارد خرج آموزش و پرورش میشود که امتیازات ثروتمندها شمرده شود؟!
در آینده نزدیک انسان دیگر حکومتهای رایج را برنخواهد تابید. همان طور که از یک جا به بعد نظامات پادشاهی را برنتابید و پادشاهی خود را در لباس دموکراسی بازتولید کرد. پادشاه پوشیده جهان آینده هوش مصنوعی است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
در آینده نزدیک انسان دیگر حکومتهای رایج را برنخواهد تابید. همان طور که از یک جا به بعد نظامات پادشا
روزی که همه ما مرعوب سلطه شکوهمند هوش مصنوعی شدیم و باور کردیم که افقی فراتر از آن برای ما متصور نیست، عصر جدید آغاز خواهد شد. این قلعه در حال احداث است.
طبقه حاکم جدید کشف و ساماندهی خواهد شد.
قدمهایم سنگین شده بود. کفش پایم را زده بود و چند تاول حرکت انگشتان و پاشنهام را محدود کرده بود. خستگی آنقدر زیاد بود که حال نگاه کردن هم نداشتم. وقتی هدف قدم برداشتن است، انرژی بدن از همه اعضاء به سمت پاها حرکت میکند.
ناصافی زمین در هر قدم مسئله بود. شلوغی مسیر و کسانی که مثل تو بودند و حال نداشتند خودشان را جمع و جور کنند و گاه ناخواسته تنه به تنه میشدند با تو و تو جان نداشتی که چابکبازی دربیاوری و مسیرت را اصلاح کنی.
خوب که خسته شدی، شب هم که هست. ساعت خواب هم شده، راه هم تمام نمیشود، فردا هم تکلیفت با داخل کربلا و اسکانت معلوم نیست. انرژی ذخیرهات تمام شده....
غرایزت شروع میکنند به منم منم کردن. همه غریزهها به خصوص خشم و غضب دارد ادعا میکند که میخواهد از تو دفاع کند. هی بهانه پیدا میکنی که به این و آن چپ نگاه کنی، غر بزنی، جلو بزنی، تنه بزنی، بد و بیراه بگویی و بعد میبینی اینجا مسیر محبت است. استانداردها با همه جا فرق میکند. نباید هیچ بیاحترامی به هیچ و هیچ چیز بکنی. همه در این راه نشانهاند. نمایندهاند. خادمند. تحت اداره حسین علیه السلام هستند. همه در مراسم سید اولاد بشر دارند کار میکنند. حق نداری در اینجا بیادبی کنی. حال نداری برو کنار. برو بیرون. برگرد خانهات. حق نداری مجلس را به هم بزنی.
در جاده محبت، غریزهها موج میزنند تا مثل کف روی دریا خود را نشان دهند.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 امام حسن علیهالسلام سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آورد
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: امام حسن(ع) بعد از حادثهی متارکهی جنگ، بنا کرد تشکیلات دهی و سازماندهی، آن کاری که آن زمان انجام نشده بود لزومی هم نداشت، امکان هم نداشت، یک سازماندهی عظیم شیعی را به وجود آوردند.
✏️ این همان سازماندهی است که شما در کوفه، در مدینه، در یمن، در خراسان، در مناطق دور دست حتی نشانههای او را میبینید زمان امام حسین و بعد از ماجرای شهادت امام حسین(ع) همان سازماندهی بود که ماجرای توابین را به وجود آورد، ماجرای مختار را به وجود آورد، ماجراهای فراوانی را در دنیای اسلام ایجاد کرد که تا آخر هم نگذاشت آب خوش از گلوی خلفای بنیامیه پایین بیاید.
✏️ این تشکیلات زمان امام حسین بود که امام حسین وقتی شهید میشد میدانست که دنبال خودش یک تشکیلاتی را دارد باقی میگذارد که اینها پرچم را بالا نگه خواهند داشت و نمیگذارند که قضیه لوث بشود و حقیقت مکتوم بماند. ۱۳۶۵/۳/۴
🗓 ۲۸صفر، سالروز رحلت پیامبر(ص) و سالروز شهادت امام حسن(ع)
💻 Farsi.Khamenei.ir
خانهمان عوض شد. دلم مانده پیش آن درختچه نارنج قد بلند نحیف.
سرش سبز بود؛ اما ریشهاش ضعیف و ساقهاش از آن ضعیفتر. به کمرش چوب بسته بودم خم نشود و از تک و تا نیافتد. آقای گیاهفروش او را نه برای زندگی که برای فروختن بزرگ کرده بود. وقتی خریدمش ریشهاش در یک مشت خاک قنداق شده بود. هوای آزمایشگاهی گیاهفروشی آن را سبز نگه میداشت. شاید به هوای دوستان سبزش سبز میماند. اما در باغچه ما نه از آن هوای اشباع گلخانهای خبری بود و نه از دوستان سبز و سرخ و زرد و سفید و...
آدمها هم همینطورند. اگر در باغ باشند رفتارشان از زمانی که در گوشهای تنها هستند فرق میکند. همه از ریشه قوت نمیگیرند. خیلیها به گوش و چشمشان بند هستند. همنفس روی آنها تأثیر ریشه را دارد. مثل درختها که از برگها هم نفس میکشند.
درختچه لاغر و دراز ما مجبور بود که خودش برای خودش فضا بسازد. این غیر از زحمتی بود که برای ریشهدواندن میکشید. گاهی احساس گناه میکردم. من از کناردست خیلی نگاهش کردم. تشویقش کردم. مواظب خاکش بودم. هر شب آب میدادم. اما امسال حتی پروانههای پارسال هم مهمانش نشدند. این البته ربطی به او ندارد. فقط بهانهجوییهای من است که زندگی را در خانهام میجویم. حتی اگر شده به تولد پروانهای یا سبز شدن برگی یا بزرگ شدن جوجه کبوتر رواعبی یا راعبی. نمیدانم.
درختچه راه سختی در پیش دارد. نمیتوان سرد و گرم زمستان و تابستان را جلوگیری کرد. زندگی واقعی مثل گلخانه نیست. خیلی وحشیتر از آن است. قد و قواره درختچه نارنج به میوه دادن میخورد؛ اما حقیقتش این است که او تاب و توان روی پای خودش ایستادن را هم ندارد. من خودم را مقصر میدانم. شاید عجله کردم و قد و بالایش را ببینم. باغبانهای حرفهای در بند قد و قواره نیستند. حواسشان به آن نیمه پنهان جانبخش گیاهشان هست.
اولین قدم استقلال است. بالاخره این گیاه باید از آغوش باغ پایین بیاید و خودی نشان دهد و جهانش را بسازد. نمیگویم از باغ جدا شود. بلکه همت کند و دست روی زانو بفشارد و بلند شود. عصا را کنار بزند و کمر راست کند. دل بگذارد و پاهایش را در زمین بفشارد. روز امتحان بزرگ همین روزهاست. وقتی نهالش را میبرند جای دیگر که بکارند. به این امید که یک جای دیگر قدرت زندگی آن باغ با این نهال دنیای سبز دیگری بسازد.
روز سختی است. مثل لحظهای که پرنده فرزندش را رها مبکند تا پرواز کند. یا پرواز کند و یا سقوط. سقوط کند چه؟! اگر ریشهها آنقدر سفت نباشد چه؟! اگر قوت زندگی کفاف پرواز را ندهد چه؟!
باور نمیکنم سختتر از این روزی باشد. نه نیست. مثل روز امتحان بزرگ میماند. مثل تنگه موفقیت. یا شد و یا نشد. تمام.
امسال فکر میکردم باغبان بیاورم و کمک بخواهم برای آن نهال تنها. روزی ما نشد که بمانیم و ببینیم. امیدوارم زور زندگی و روح سبزیاش این زمستان را و چند زمستان را با قدرت طی کند و ریشه و ساقهاش کفاف قد و قامتش را بدهد. امیدوارم میوه بدهد و چشم و دل ما را روشن کند.
خیلی از ماها موقعی که بزرگ شدن بچهها را تماشا میکنیم همچین حالی داریم. بچهها باید بالاخره قدرت ریشهها و قوت زندگی خود را نشان دهند. همه بچهها یک جور نیستند. همه یک مسیر را نمیپیمایند. گاهی جو سازگار نیست. جو آنقدرها هم قوی نیست. باد موافق نمیوزد. بچه در جمع و جامعه آهنگ رشد نمیبیند.
بچهها گنده میشوند؛ اما آیا بزرگ هم میشوند؟! نیمه پنهانشان، پنهان است. موقع سختیها و در تغییر مرحلهها نشان میدهد. تو اجازه نداری ببینی. باید صبر کنی و منتظر بمانی تا سالی یک باری که رونما میکنند. باید یک روز بچهها را رها کنی تا ببینی خشک میشوند یا سبز میمانند یا میوه میدهند یا چه؟!
نمیشود تا آخر با چوب زیر بغل بکن نکن آنها را پیش ببری. شاید این خیانت باشد. باید مجبور باشد از خاک تیره زندگی بیرون بکشد. باید یاد بگیرد و نور خورشید و آب باران و اکسیژن هوا و غذای خاک را در هم ببافد و سبز بماند. همه که در شمال زندگی نمیکنند. خیلیها در کوهستان سخت یا کویر سختتر زندگی میکنند. همه که در باغ و جنگل نیستند. خیلیها تک درختند در وسط بیابان.
برای ماهایی که ریشه یعنی خدا، نماز علامت زندگی است. اگر درختچه زندگیمان نمازش چاق بود، خیالمان راحت میشود که این ریشه وصل است به سفرههای زیرزمینی آب و غذا و نور را میفهمد و اکسیژن را تنفس میکند و درونش بزرگ شده مثل بیرونش. آنقدر بزرگ شده که نماز بفهمد. نماز بخواند. بدون اینکه ما زیر بغلهایش را بگیریم.
نمازها آدمها را میسنجند. خوش به حال اهل نماز.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
قدمهایم سنگین شده بود. کفش پایم را زده بود و چند تاول حرکت انگشتان و پاشنهام را محدود کرده بود. خس
ماشینها در جاده موازی در رفت و آمدند. اگر نمیخواهی قدم بزنی میتوانی بروی یا برگردی. کربلایی زیارت قبول.
میگویند زیارت مایه طهارت است و طهارت رمز ملاقات. همه لشگر شرّ تلاش میکنند این زیارت به مقصد نرسد و زائر با جیب خالی به خانه برگردد.
قرار است زائر در این راه از مدار خودخواهی خارج شود و چند روزی تحت مغناطیس محبت حسین علیه السلام از خود بیخود شود تا از پسماندههای مسموم مادهپرستی پاک گردد.
فشارها آدم را به نقطه حدیشان نزدیک میکند. زائر در مرزهای خود قدم میزند. هر لحظه انگار دارد از خودش بیرون میافتد. به امید اینکه رشد کند و بر وجودش بیافزاید.
زیارت بازخوانی «من» از قلب است. ادمها عادت دارند به قالبهایشان. همه چیز را از آنجا آغاز میکنند.
قرار بود خلوت اجازه ندهد آدم قلبش را فراموش کند و در زندان قالبش گیر بیافتد. اما شهر شلوغ است. مشغولیت فراوان است. آدمها کمتر محبت میورزند.
اگر از من میپرسیدند که قرار است یک درس یاد مردم بدهیم میگفتم دوست داشتن.
آدمها باید از قلبشان روشن شوند. بعد نظام معرفتیشان شکل بگیرد و بعد ادب را کشف کنند. البته چه چاره که هر سه طبقه در جامعه با هم طرح میشود و پیش میرود. هر کس از نقطه خود وارد میشود.
هیچ کس کامل نمیشود مگر اینکه هر سه تا را داشته باشد.
سر راهت عدهای هم هستند که تو را به مبیت فرامیخوانند. دپست دارند مهمانشان شوی. اما قرار است ما ادامه دهیم. هوا گرم است و ما شبانه این راه را میپیماییم. هر چند این شبها مسیر عین روز روشن است.
تعارفات موکبدارها مثل تشویق تماشاگران میماند. بدون اینکه بدانی استقبال آنان تو را زنده میکند و به حرکت وامیدارد. همیشه برایم سؤال است که اگر کسی اینجا نباشد، تو تنهایی این راه را میروی؟!
هدایت شده از احادیث ناب
▪️ پنهان بودن اعمال
حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام:
«اَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ لَهُ سَبْعُونَ ضِعْفا وَالْمُذيعُ لَهُ واحِدٌ وَالْمُستَـتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ وَالْمُذيعُ لَها مُخْذُولٌ»
كسى كه خوبی های خود را پنهان دارد، هفتاد برابر پاداش مى بيند. و كسى كه آن را آشكار كند، يك پاداش دارد. و كسى كه گناه خود را پوشيده دارد، گناهش در معرض بخشش است. و كسى كه آن را علنى و افشا كند، خوار و ذليل خواهد شد.
📚بحارالانوار،ج۶۷،ص۲۵۱
---------------------------
خوبی پنهان بسیار خوب است و بدی آشکار بسیار بد است.
@ahadithenabe
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
▪️ پنهان بودن اعمال حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام: «اَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ لَهُ سَبْعُو
لازم به توضیح است که اگر علنی کردن خوبی منجر به عمومی شدن آن شود، اجر و ثواب و جایگاهی بسیار فراتر از خوبی فردی و پنهانی دارد.
بدی علنی فضا را میشکند و جامعه را دچار آلودگی و اضمحلال فراگیر میکند. علنی کردن گناه آن را به کبیره تبدیل میکند. بلکه بزرگترین کبائر گناهی است که با اصرار و تکرار و علنی انجام شود.
هدایت شده از مبشرصبح
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ
وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
همیشه میلیونها نفر وجود دارند که با همه قهرند جز حسین علیه السلام. این سرمایه بزرگی برای آنان است که میخواهند فعالیت اجتماعی خود را به امضاء اهل بیت برسانند. زیارت کلان طرح جریان این گنج عظیم در متن جامعه است.
مخبت اباعبدالله میتواند تمام عادتهای حکمرانی را کنار زده و عبادت را به اصلیترین معیار ادب جامعه تثبیت کند.
مردم هر گاه و هر جا بوی ناب محبت و اخلاص اهل بیت به مشامشان رسید، بیدریغ دویدند و موج زدند و فاصلهها را برداشتند.
بیگمان اگر جماعت اطمینان یابند که کسی نان به خون حسین نمیزند تا خود را برآورد، جان دیگری به حوادث خواهند بخشید. حفظ پاکی و صفا و صداقت شاید دشوارترین بخش کار باشد.
هدایت شده از 🇵🇸 عروج مدیا 🇮🇷
یه خبر شگفت انگیز🤩
هوش مصنوعی... اینبار برای #مادران❤️
🔸برنامه ریزی در کار های خانه
🔹آشپزی با هوش مصنوعی
🔸ترفند های مراقبت و بازی با کودک
🔹رفع مشکلات فنی خانه
🔸تکنیک های تولید محتوا و کسب و کار های خانگی
همه و همه در
💎وبینار هوش مصنوعی برای مادران💎
📆 زمان : ۱۵ شهریور ماه ۱۴۰۳
⏰ ساعت برگزاری : 16 الی 19
〽️ شهریه ۵۰۰ هزار تومان
💎با تخفیف ویژه ربیع فقط ۲۵۰ هزار تومان💎
🖐 گروهی ۵ نفر به بالا فقط ۲۰۰ تومن
لینک ثبت نام با تخفیف ویژه👇
https://survey.porsline.ir/s/HjPmnsoo
تقدیم به شما #مادران عزیز🌺😉
با #عروج_مدیا همراه باشید👇
📲@oruj_media