eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
145 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
لذت بی‌کران یا لذت بی‌کرانگی.... قاعده ما تشتهی الأنفس ثابت است. انسان‌ها نسبت خود را با آن تعیین می‌کنند.برخی نفس را بالا می‌برند و برخی اشتها را پایین می‌آورند.
آدم‌های ضعیف در بحران‌های زندگی لایه‌های معنوی خویش را صرف بازیابی لایه‌های مادی‌شان می‌کنند. هویت را خرج ماهیت می‌کنند. من آنان را شماتت نمی‌کنم. می‌دانم که در دامن درد بی‌پناهند و راه فرار از موقعیت تهدید وجودی را در آن می‌بینند. التفات من برای کسانی است که ضعفای قوم را درک نمی‌کنند و از سر شکم‌سیری راه حل‌های بنیان‌کن را پیش پای آنان می‌گذارند.
بدهکار بودن انسان را ذلیل می‌کند و مصرف‌گرایی انسان را بدهکار. آدم‌های ذلیل، ضعیف می‌شوند و آدم‌های ضعیف، فقیر و فقراء حق انتخاب ندارند و این همان بردگی ساختاری مدرن است. بانک‌ها در تمام جهان وزارت جنگ علیه انسانند و پول سلاح مرگ‌آفرینشان. اعتیاد به پول تمام سازمان‌ها را فراگرفته و آنان را به بیچارگی کشانده. این به معنی دشمنی با تعاون مردم برای کارهای بزرگ نیست. به معنی حذف مردم به بهانه تعاون از ساختارهای تأثیرگذار است. پول چیست؟! کالایی که تعیین می‌کند چه کسی چه میزان ارزش دارد. این کالا را آفریدگار پول به بندگانش عطا می‌کند. دیگر معیار کرامت تقوا و تقرب نیست. پولداری است.
هدایت شده از فکرت
🔸شکل‌گیری هنجارهای نوجوان بر اساس زندگی دومش(second life) باعث شده تا در جامعه حقیقی مابه ازای انطباقی نداشته باشد و وارد پُرُسه "زدگیِ اجتماعی" گردد. باز کردن چنین فضایی در کشور برای کنترل ذهن‌ها و قلب‌ها توسط جوامع دیگر، اگر نگوییم حماقت و جهالت، به طور قطع خیانتی نابخشودنی است. مسئله‌ای که در بسیاری از کشورها احکام جزایی سنگینی چون اعدام دارد. 🔹کنشگری که خروجی آن را در پائیز 1401 دیدیم، حاصل رهاسازی چند ده ساله‌ای است که منجر به شهروند شدن جوانان ما در جهان شهرهای ایالات متحده امریکا شده است. قصه پر غصه‌ای است این وادادگی هویتی اما بایستی ابتدا میدان را کامل دید و سپس برای آن برون رفتی اندیشید. 🔸بازسازی هویتی اما مصافی شناختی در این عرصه‌گاه پر تلاطمِ داده‌ها می‌طلبد. زمانی که دشمن هم در روش و هم در ابزار خود را بروزرسانی می‌کند و در حال ذائقه‌سازی است، ما نمی‌توانیم با متدهای 40سال گذشته با نوجوانان امروزی شده سخن بگوییم و توقع بازخورد نیز داشته باشیم. 🔹 خوراک فکری-هویتی نوجوانان امروز بایستی به قالبی مورد پسند درآید تا توقع اثرگذاری داشت. شاکله‌های خشک و بی‌روح نظام آموزش و پرورش خود دلیل اصلی گریز نوجوان است و به قطع بایستی در روشها و منشها تجدیدنظر کند. برای حل این معضل صرف مطالبه از سازمان ها و نظامات مشکلی حل نخواهد شد. بایستی کلونی‌های مردمی نیز وارد میدان شده و بستر ترمیم هویتی را ایجاد کنند. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب | ایتا | تلگرام | اینستاگرام | تویتر
ستاد شیطان تلاش می‌کند خلأ موجود در میدان را با سپاه رعب بازگشت ترامپ پر کند. ذهن‌های فقیر و ضعیف، به جای پر شدن با ایمان، با ترس از شیطان پر می‌شوند و کنترل صاحبانشان را به اراده دشمنان خدا می‌دهند. الشیطان یخوف اولیاءه و فلاتخافوهم و خافون إن کنتم مؤمنین. مؤمنین نباید از ترامپ که از بزرگ‌ترین دوستان شیطان است بترسند. ترس خدا جبران خلأ جنگ روانی دشمن را خواهد کرد.
پیروزی مجدد ترامپ بیش و‌ پیش از دشمنان و رقیبان آمریکا، خبر بدی برای خود آمریکاست. ترامپ علامت قدرت و اقتدار آمریکا نیست. علامت بحران برای آن است. ترامپ با شعار تغییر و ترویج تحقیر و روش ارعاب ذهن‌ها مردم را متوجه خود کرد. البته این تمام سخن نیست. همان طور که همه جهان می‌دانند و به آن اذعان دارند، ترامپ یک خیر خوش نیست. یک تهدید فعال است. یک بمب ساعتی که نمی‌دانی با چه منطقی منفجر خواهد شد. این حال امروز آمریکاست که با یک تهدید بقا پیدا کند. هیچ کس به اندازه نتانیاهو از پیروزی ترامپ خوشحال نشد. همین یک گزاره به ما خواهد گفت که چه بلایی بر سر آمریکا آمده. ترامپ مهره‌ای سلبی در سیاست آمریکاست. سخنی ایجابی برای تقویت آمریکایی ندارد که دامنه‌های آن در بیشتر نقاط زمین گسترده است. پیروزی ترامپ ترس مردم را نشان می‌دهد از نقش جهانی کشورشان. انگار ذهن جمعی آمریکاییان دیگر باور ندارد که کشورشان پدر اقتدار و مادر رؤیا در جهان است. گویی فشارها و تهدیدها در داخل این جامعه آنقدر زیاد است که نمی‌تواند منتظر صبر راهبردی دموکرات‌ها باشد. احساس خطری که جامعه آمریکا را در بر گرفته بی‌شباهت به آن چیزی نیست که در اسرائیل اجتماعی شده است. پیروزی ترامپ پنهان‌کاری‌های بایدن در این سال‌ها را کنار زد. آمریکا کت و شلوارش را درآورد. راستش قرار نبود اینطور باشد. آمریکا از این مرحله گذشته بود. این یک تکرار اجباری است. البته که تمام رأی دهندگان به ترامپ یک دلیل واحد نداشتند؛ اما ناخودآگاه این پدیده عمق بحران در آمریکا را نشان می‌دهد. به عنوان یک آمریکایی به نتایج نگاه کنید. ترامپ داستان جنگ را اهرم پیروزی خویش کرد. جامعه آمریکا رأی سلبی به ترامپ داد. این خبر خوشی برای یک ابرقدرت نیست.
رئیس باید همپای ضعیف قوم حرکت کند. این سیاست درست نقطه مقابل تنازع بقاست که به قوی‌ترها اجازه حذف ضعیف‌ترها را می‌دهد. ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در دو نگاه متفاوت است. این‌ها ضد هم هستند. یکی منطق رشد را دنبال می‌کند و یکی منطق استکبار را. در این باره باید بسیار گفتگو کرد. بسته به اینکه کدام سو ایستاده باشی ارزش‌هایت متفاوت و حتی متناقض خواهد شد. حتی کلمات را متفاوت خواهی فهمید. اگر این دوگانه را بفهمی آنگاه دوگانه آزادی-مراقبت را خواهی فهمید. در یک سو به استضعاف کشیدن مردم یک ارزش است و در سوی دیگر تقویت ضعفا. وقتی سعی کردی موانع را از پیش پای قوی برداری تا خودش را بالاتر بکشد بدون اینکه ضعیف را در نظر بگیری، یک جامعه ضعیف تولید می‌کنی. نوعی تنازل هویت را تجربه می‌کنی. فراروی هویت در طرف مقابل اتفاق می‌افتد. سخن در این باره بسیار است.
هدایت شده از مبشرصبح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸انسان دو معلم دارد و ؛ هرچه با شیرینی از اولی نیامورزی دومی با تلخی به تو می آموزد اولی به قیمت جانش دومی به قیمت جانت 🇮🇷 را به دوستانتان معرفی بفرمایید. https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
🔸انسان دو معلم دارد #آموزگار و #روزگار؛ هرچه با شیرینی از اولی نیامورزی دومی با تلخی به تو می آموزد
پدربزرگ عزیزم که رحمت خدا بر او باد همواره این بیت را زمزمه می‌کردند که: اگر پند حکیمان را به شیرینی نیاموزی فلک آن پند با تلخی بیاموزد تو را روزی
25.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه چیز در ایران بی‌تردید در لایه‌هایی از خود به موضوع دین مربوط است. زیرا هم ایرانیان ملتی به شدت دیندارند و هم دین اسلام برنامه‌ای جامع و فراگیر است. وقتی می‌گوییم ملت ایران دیندارند، یعنی دین در ایران از مرتبه اولیه و ناقص فردی ارتقاء یافته و فهم و انتظار از دین به عنوان امری اجتماعی و سیاسی است. مردم ادعای دین برای اداره جامعه را دریافته و بسیاری آن را پذیرفته‌اند و به صورت دائم تحقق آن را محک می‌زنند و رصد می‌کنند. اینکه می‌گویم مردم ایران به شدت دیندارند به این معنی نیست که همه مردم یا حتی بیشتر آنها به طور خالص دین را به عنوان برنامه زندگی خود اجرا می‌کنند. بلکه منظور این است که دین‌باوری در لایه‌های سخت وجودی آنان رسوب کرده و دوام دارد. به طوری که حتی ممکن است سال‌ها فردی هیچ تظاهر دینی نداشته باشد؛ اما ذات دینی شده‌اش گزاره‌های دینی را در لباس‌های دیگر برآورد. اینکه چنین چیزی چقدر می‌تواند به اغراض دین در جامعه کمک کند مسئله دیگری است. لباس یکی از آن چیزهاست. لباس مسئله مهمی است. البته تلاش‌هایی صورت می‌پذیرد تا با تمسک به برخی برداشت‌های سبک و منحرف از توصیه‌های زاهدانه و وام گرفتن از آموزه‌های صوفیانه و حتی پرداختن به مباحث مطرح شده در جهان مدرن، لباس را از حیثیت اجتماعی آن خارج کنند، اما حتی کسانی که خود نیز دچار چنین شعارهای مزورانه و ریاکارانه‌ای هستند می‌دانند که چقدر لباس امری اجتماعی است. در ایران بهانه منافقان (با تعریف وسیع آن)، اسلام و حکومت اسلامی است. انان سعی می‌کنند با دستمایه لباس ضربه‌ای به نهاد سیاسی وارد کنند؛ اما لباس بسیار بسیار مهم‌تر از چیزی است که..
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
همه چیز در ایران بی‌تردید در لایه‌هایی از خود به موضوع دین مربوط است. زیرا هم ایرانیان ملتی به شدت د
برخی سعی می‌کنند نشان دهند. البته ناگفته نماند وضع بد اقتصادی باعث می‌شود بخشی از ماجرا محافظه‌کارانه دنبال شود. وقتی شما منطق لباس را کامل توضیح می‌دهی باید بدانی که پیروی صحیح از آن یک بار مالی و البته نوعی خودآگاهی منظم و مهارت انجام و تنظیم رفتار را پی‌نیاز خود دارد. اگر نتوانی بسته مربوط به ارتقاء لباس را فراهم کنی، نباید انتظار زیادی نیز داشته باشی. مثلا یک فرد اگر بخواهد سطح پوشش را در تعریف خاصی از لباس حفظ کند، ناچار است مجموعه‌ای لباس‌ها را متناسب با آن تهیه کند. این می‌تواند وزن زیادی در سبد خرید خانوار را به خود اختصاص دهد. حالا اگر بنا باشد بخشی از صرفه‌جویی برای تأمین مایحتاج ضروری در مورد لباس انجام شود و فرد یک تیپ منظم را در طی زمان برای خود تعریف کند تا آشفتگی و بحران‌زدگی را نمایش ندهد تغییرات زیادی رخ خواهد داد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
برخی سعی می‌کنند نشان دهند. البته ناگفته نماند وضع بد اقتصادی باعث می‌شود بخشی از ماجرا محافظه‌کاران
فشارهای پیرامونی کوتاه‌مدت و کوتاه‌قد می‌تواند اولویت‌ها و فوریت‌ها را تغییر دهد و حتی در شرایط اضطرار صورت‌های ناآشنایی را بیافریند. در این موقع ما نه تنها از رویکرد تمدنی تنازل پیدا می‌کنیم که نگاه سیاسی و اجتماعی را نیز کنار می‌گذاریم. اینها را گفتم تا معلوم شود که ملاحظه جوانب واقعی را دارم و وقتی در مورد لباس صحبت می‌کنم قصد و غرضم نادیده گرفتن رفتارهای ناگزیر برخی از آحاد جامعه راجع به فرهنگ لباس نیست. اما آنچه که مایه نگرانی است، هجوم با ابزار لباس است. یک دشمن حرفه‌ای از هر چیزی که در اختیار دارد یک اسلحه می‌سازد. معمولا این جمله را در مورد رزمندگان ورزیده و کاملا حرفه‌ای به کار می‌برند. دشمن تمدنی می‌تواند از هر مؤلفه تمدنی بهره برداری کند و از هر امکان عینیت یافته‌ای سوء استفاده کند و ضد تو را به وجود آورد. ما در موضوع لباس می‌توانیم خود را به ندیدن و نشنیدن و نفهمیدن بزنیم؛ اما این مانع عملگری طرف مقابل نخواهد شد. او با تکیه بر لباس یک امر کلان را پیش می‌برد. او توانایی کافی برای تبدیل کردن لباس به نماد را دارد. اگر تو توجهی به حیثیت نمادین لباس خود نداشته باشی و برنامه‌ای درباره آن طراحی نکنی، دیگری این فرصت را رها نخواهد کرد. لباس بخشی از زبان هر ملت است. بخشی از زبان هر فرد است. بخشی از زبان هر حکومت و تمدن است. با تجاهل مسئله حل نمی‌شود. اگر سر را زیر برف کردیم خطر برطرف نخواهد شد. این خود را به دست دشمن سپردن است. او می‌تواند خصوصی‌ترین عنصر شخصیتی و شخصی تو را تبدیل به پرچم مبارزه خود کند. وقتی دشمن توانست کنترل تعیین لباس تو را به دست بگیرد، به آسانی مهار گفتار و رفتار و افکار تو را نیز در دست خواهد داشت و به هر سو که بخواهد خواهد راند. مانند چارپایی که چشم‌هایش را می‌بندند و با اشاره صاحبش راه را می‌پیماید. وضع لباس در جامعه ما به هیچ وجه مطلوب نیست. به دلایل گوناگون ما با یک آشفتگی جدی لباس مواجهیم. نوعی بی‌شخصیتی پوشش بین ما فراگیر است و دلالت‌های خود را بر ما تحمیل می‌کند. اینکه ندانیم چه چیزی را کجا و چرا بپوشیم یا نپوشیم، خبر خوبی نیست. این لزوما پیرو قاعده دینداری هم نیست. در سطح پایین‌تری مطرح است. اما طرف مقابل کاملا با چشم باز لباس را می‌شناسد و برای آن طراحی ویژه دارد. او برای هدر دادن انرژی اجتماعی ما لباس را چنان می‌درد و آن را بی‌شخصیت می‌کند که نتوانی از آن بهره ببری. در فضای تربیت دینی لباس با عنوان حجاب شناخته می‌شود. حجاب سعی می‌کند شخصیتی حداقلی را برای صاحبش تعریف کند. حجاب به سهم خود حافظ الگوی تمدنی مؤمنانه است. به نظر بنده بسیار فاخر و معنی‌دار است. به خصوص اگر لباس مؤمنانه را در مجموعه رفتارهای تعیبن شده و توصیه شده برای یک مؤمن ببینیم و بدانیم که چقدر صفات به واسطه لباس حفظ و منتقل می‌شوند و چقدر لباس می‌تواند با صاحب خود و مصاحبانش سخن بگوید. متأسفانه در این بی‌نظمی مفرط که گریبانگیر بخشی از جامعه است، می‌بینی افرادی کلماتی بر زبان می‌آورند که نسبتی با رفتارشان ندارد و رفتاری دارند که نسبتی با لباسشان ندارد و لباسی دارند که ربطی به عاداتشان ندارد و عاداتی دارند که مناسبتی با جایگاهشان ندارد و اساسا هیچ چیزشان به هیچ چیزشان نمی‌آید به جز اینکه بگوییم شخصیتی متلاشی و فروپاشیده دارد. حال این آسیب دیده که دائم فضای امن جامعه را می‌درد تا پراکندگی خود را به جای نظم جا بزند، تمنای حریم دارد. او شخصیت بی‌حد و مرز و تعریف خود را به مرزهای جامعه تحمیل می‌کند و همین باعث عرفی شدن دریدگی اجتماعی و تجاوز و ناامنی بر اثر بی‌قاعدگی و تعریف‌نشدگی هر چیزی می‌گردد. یعنی در حالی که همه انتظار دارند امن زندگی کنند، هیچ حد و مرز تعریف شده‌ای ندارند. هیچ کس آنها را شناسایی نمی‌کند و اندازه‌ها گم شده‌اند. جامعه بی‌نظم، بی‌قانون، بی‌چارچوب، بی‌عرف، بی‌شرع. وقتی روزی شعار آزادی می‌دادند و آن را به قیمت تعطیل شرع نیز مقدس می‌شمردند گویا نمی‌دانستند که امکان آزادی را با این تعریف از بین می‌برند و شالوده توافق را از بیخ و بن می‌کنند. در ایران عزیز ما شرع و عرف و قانون هم‌بافتار و هم‌ساختارند. وقتی مسئولی رسما اسلام را در این بافتار منسجم بی‌معنی کرد، در واقع کل آن را از بین برد. پراکندگی عجیب و به شدت افراطی حاصل همبن تلاش‌هاست. تلاش‌هایی که سرمایه‌گذاری‌های کلان دسمن بیرونی را به ثمر نشاند.